نقد و بررسي بازي هاي psp

نظر شما در مورد این تاپیک چیست؟

  • عالی

    رای‌ها: 58 61.1%
  • خوب

    رای‌ها: 21 22.1%
  • متوسط

    رای‌ها: 5 5.3%
  • بد

    رای‌ها: 2 2.1%
  • خیلی بد

    رای‌ها: 9 9.5%

  • مجموع رای دهنده‌ها
    95

Ashkan#90

کاربر سایت
Jun 3, 2008
506
نام
اشكان
G-Force

g_force_psp_ESRBboxart_160w.jpg


پیش نمایش: بازی G-force یک بازی در سبک 3D platforming است که در لحاظ طراحی مراحل، سلاح ها، شیوه مبارزات، معما ها و ... شبیه بازی Ratchet and Clank می باشد...

g-force-20090728033941542_thumb_ign.jpg
g-force-20090728033938652_thumb_ign.jpg
g-force-20090728033947229_thumb_ign.jpg


مراحل بازی بسیار یک نواخت است و اما وجود معما ها در مراحل این بازی را از یک نواختی در آورده است... شما در بعضی از قسمت ها باید به دنبال کلید بگردید یا برای باز کردن یک در و هک کردن آن حتما باید یک مینی گیم را تمام کنید.

g-force-20090728033950073_1248824098.jpg


این بازی به ظاهر شبیه یک بازی کودکانه است اما اگر کاراکتر های فانتزی را در نظر نگیرید مانند یک بازی اکشن جدی می شود.
این بازی اصلا بازی سختی محصوب نمی شود اما در بازی باید از جا های زیادی بالا بروید و از از جت پک و سایر تجهیزات خود استفاده کنید.

g-force-20090728033951651_640w.jpg

=========================================================

گرافیک 8/10: موتور گرافیکی بازی بسیار خوب هستش و از افکت های خوبی برخور دار است. در این بازی از دمو های زیبایی استفاده شده. فریم ریت بازی پایدار و یک نواخت است.

g-force-20090511102547520_640w.jpg


داستان 7/10: داستان بازی در مورد یکی از اعضای یک گروه مجهز و کامل از یک گروه هامستر است... بدی این بازی این است که تا اینمیشن را ندیده باشید نمی توانید بفهمید که هر کدام از کاراکتر ها کی هستند.

موسیقی و صدا 8/10: موسیقی بازی از انیمیشن بر داشته شده و در جا های مناسبی به کار رفته و صدا گذاری و دوبلاژ هم بسیار خوب است و صدای دوبلر ها همان صدای درون انیمیشن است.

گیم پلی 8/10: گیم پلی بازی بسیار خوب است و با اینکه به نسخه کنسول شبیه نیست اما گیم پلی خاص خودش را دارد.

g-force-20090511102558301_640w.jpg


حرف آخر 7.6/10: این بازی با اینکه دار 6 مرحله است اما شما را به بازی جذب می کند و بسیار بازی لذت بخش و خوش ساختی است.

g-force-pics-20090408044302943_640w.jpg


g-force-pics-20090408044256272_thumb_ign.jpg
g-force-pics-20090408044326646_thumb_ign.jpg

=========================================================
فکر کنم این مناسب بود. نه؟
 
آخرین ویرایش:

Ashkan#90

کاربر سایت
Jun 3, 2008
506
نام
اشكان
Disney Pixar - UP

up_psp_box.jpg



پیش نمایش: بازی UP بر گرفته از آخرین کار Disney Pixar است و ساخت آن بسیار شبیه سری Lego است و با دو شخصیت پیر مرد و پسر بچه انجام می گیرد...
در این بازی باید با حل معما ها پیش بروید و از هر دو کاراکتر استفاده کنید.

up-20090623013238735-000.jpg


داستان 7/10: داستان بازی برای کسانی که انیمیشن را ندیده اند بسیار بد شروع می شود...
داستان از جایی شروع می شود که خانه در هوا با بادکنک است و به سوی آمریکای جنوبی می رود و هیچ مقدمه دیگری وجود ندارد.

گرافیک 6/10: گرافیک بازی خوب است و مدل ها به خوبی کار شده اند اما در صفحه PSP لبه ها خیلی کنگره دار هستند و بازی دارای هیچ افکت خاصی نمی باشد و فریم ریت بازی با این وجود کمی افت دارد.

up-20090319113100286_thumb_ign.jpg
up-20090319113110442_thumb_ign.jpg
up-20090319113044365_thumb_ign.jpg


موسیقی و صدا 7/10: موسیقی متن کاملا از انیمیشن بر داشته شده است و دوبله ها بسیار خوب است و همان دوبله های درون انیمیشن است... مثلا شما وقتی عکس هایی را که از درون خانه افتاده است پیدا می کنید کارل (پیر مرد) جمله ای مانند "فکر میکردم که اینو گم کردم" یا "اینو یاد هست الی؟" رو میگه که به بازی تنوع میده.

up-20090319113055880_640w.jpg


گیم پلی 8/10: گیم پلی بازی خوب و سر گرم کننده است و با کار گروهی و دو نفره از موانع عبور می کنید. هر کاراکتر خواص و ویژگی های خودش را دارد و برای جای خاصی به کار می آید و با تعویض به موقع بین کاراکتر ها باید مراحل را پیش ببرید...
در کل گیم پلی بازی بسیار جالب و جذاب است و به حجم کم بازی برای دانلود می ارزد.

up-20090319113040521_640w.jpg


حرف آخر 7.4/10: این بازی بسیار سر گرم کننده و مفرح است. اما بیشتر برای کسانی خوب است که انیمشن را دیده باشد، در غیر این صورت به شدت از جذابیت بازی کم می شود. این بازی برای بچه ها جذابتر است چون برای آنها بسیار لذت بخش است که در نقش شخصیت کارتون مورد علاقشون بازی کنند.
 

Ashkan#90

کاربر سایت
Jun 3, 2008
506
نام
اشكان
نگاهی به بازی Crisis Core: Final Fantasy VII

Zack_Fair.jpg


کریسیس کر دارای یک موضع چند گانه است و فقط شخصیت اصلی بازی یعنی زک در آن مهم نیست. این بازی رابطه بین سه دوست به نام های سفیروث، جنسیس و انجیل را نیز به تصویر می کشد. در واقع می توان زک را شاگرد انجیل دانست و در اول بازی می بینیم که انجیل زک را برای ماموریت های واقعی آماده می کند. آرزوی زک این است که یک قهرمان بشود و با خوشحالی و تلاش بسیار به ماموریت هایی که انجیل به او می دهد می رود. در یکی از معموریت ها زک متوجه میشود که جنسیس به شرکت شینرا خیانت کرده و با ارتشی که این ارتش از کپی های خودش تشکیل شده است به شهر حمله می کند.
در این بازی این شخصیت ها هر کدام آرزوی بهترین بودن را دارند و سفیروث که همه او را به عنوان بهترین می شناختند نیز با مغرور شدن به قدرت مادر خود جنوا که ساخته دست شینرا است همه کس را فراموش می کند و می خواهد به تنهایی جهان را کنترل کند و نابود سازد.
جنسیس نیز می خواهد جای سفیروث را بگیرد و خو را بهترین و مالک جهان کند.
در اصل کمپانی شینرا سرباز های کلاس 1 خود را با تزریق سلول های جنوا به آنها و دادن قدرت ماورای سایر سرباز ها، آنها را از ماحیت اصلی یک سرباز و افتخار سرباز ها برای کمک به دیگران عوض می کند و آنها فقط به خود و بیشتر کردن قدرت خود فکر می کنند.

250px-ZYAerith.png


در طی داستان بازی زک با کسان زیادی آشنا می شود. ماند اریث و ... . قسمت جالبی که در بازی طراحی شده و مفهوم یک سرباز را به خوبی نشان می دهد منوی DMW در گوشه چپ بالای صفحه است و شما هیچ کنترل خاصی روی این قسمت ندارید. در این منو عکس کسانی که در بازی وجود دارند می چرخد و وقتی روی عکس کسی ثابت می شود قدرتی به زک می دهد که از قدرت عادی او بسیار بیشتر است.
در قسمتی نیز شاهد این صحنه هستیم که کلاد به خاطر اینه به تیفا آسیبی نرسد سفیروث را از شمشیر بلند می کند و به درون جریان زندگی می اندارد و شاهد این هم هستیم که بدن جنسیس و انجیل که سلول های G به آنها تزریق شده و در واقع از قدرت های خود به جای استفاده برای دیگران برای خود و حکومت بر دیگران استفاده می کنند رو به فاسد شدن و از بین رفتن است و برای جلو گیری از این عمل نیاز به سلول های S دارند که فقط در بدن کلاد موجود است.

ff_cloud_tifa-745779.jpg


حال اگر به زمانی که جنسیس و سفیروث و انجیل هنوز یک سرباز کلاس 1 و بهترین محافظ های شهر بودند برگردیم میبینیم که جنسیس همیشه کتابی با خود دارد به نام Lovelees که نشان می دهد سفیروث و جنسیس و انجیل ابتدا توسط خدایان دوست داشته می شدند اما جنسیس در پی پیدا کردن راز این کتاب و قهرمان شدن حقیقت را نا دیده میگیرد و به گمراهی می رود.


Lovelees:


Act I:

Infinite in mystery is the gift of the goddess
We seek it thus, and take to the sky.
Ripples form on the water's surface
The wandering soul knows no rest.

Act II:

My Friend, your desire
Is the bringer of life, the gift of the goddess.
Legend shall speak of sacrifice at worlds end.
The wind sails over the water's surface
Quietly, but surely...

Act III:

As the war sends the world hurtling towards destruction
The prisoner departs with his newfound love
And embarks on a new journey.

He is guided by hope that the gift will bring bliss
And the oath that he swore to his friends.

Though no oath is shared between the lovers,
In thier hearts they know they will meet again.

Act IV:

There is no hate, only joy
For you are beloved by the goddess.
Hero of the Dawn, Healer of Worlds.

Three friends go into battle
One is captured,
One flies away,
the one that is left becomes a hero.
If we were to enact it,
would I be the one to play the hero,
Or would You?
Indeed
After all, your glory should have been mine.

My Friend, the fates are cruel
There are no dreams, no honour remains.
The arrow has left the bow of the goddess.

My Soul corrupted by vengeance,
Hath endures torment,
To find the end of the journey in my own salvation.
And Your eternal slumber.

Now what i want most...
is the 'Gift of the Goddess'...

Act V:

Dreams of the morrow hath shattered soul
Pride is Lost.
Wings stripped away, the end is nigh
Such is... the fate of a monster.

Even if the morrow is barren of promises,
nothing shall forestall my return.
If this world seeks my destruction...
... It goes with Me

Prologue:

When the war of the beasts brings about the world's end,
The goddess descends from the sky

Wings of light and dark spread afar,
She guides us to bliss, her gift everlasting...

Ending:

Even if the morrow is barren of promises,
Nothing shall fortell my return
To become the dew that quenches the land,
To spare the sands, the seas, the skies
I offer thee this silent sacrifice.

genesis_crisis_core.jpg


جریان جنسیس از جایی شروع می شود که آنها در اتاق تمرین با هم در حال مبارزه هستند و در آنجا جنسیس از انجیل می خواهد که کنار برود و بگذارد او به تنهایی با سفیروث مبارزه کند اما انجیل که می بیند مبارزه بسیار خطر ناک شده است جلوی شمشیر آنها را میگیرد و قسمتی از یک شمشیر شکسته و به دست جنسیس برخود می کند و او زخم کوچکی بر می دارد. آنها به بیرو از اتاق تمرین رفته و در آنجا هالندر (محقق شینرا) می گوید که زخم او بسته نمی شود و اینجا جنسیس متوجه می شود که بین او و بقیه فرقی وجود دارد و با کمک هالندر سلول های G را در بدن خود فعال میکند و می تواند آنهارا به کسان دیگر نیز انتقال دهد و اینگونه ارتشی قوی برای خود بسازد.
او به انجیل نیز می گوید که موضوع از چه قرار است و انجیل هم غرور سرباز خود را از دست می دهد، اما وقتی می فهمد که اشتباه کرده با زک مبارزه می کند تا کشته شود و هم چنین زک را برای مبارزه با جنسیس آماده می سازد و در پایان شمشیر خود که نشانه افتخار او است را به زک می دهد.

sephiroth-angeal-genesis.jpg


همانطور که گفته شد سلول های جنوا به این سه دوست تزریق شده بود اما برای جنسیس جریان کمی با دو نفر دیگر متفاوت است... Project G نام پروژه ایست که روی جنسیس انجام شده و سلول های جنوا را مستقیم به خود او تزریق کردند. اما برای سفیروث و انجیل وقتی مادرانشان آنها را باردار بوده اند به مادرانشان تزریق شد. برای همین جنسیس زود تر از دو دوست دیگر متوجه این جریان می شود. جنسیس وقتی میبیند که انجیل پشیمان شده و دیگر با او هم کاری نمی کند به سراغ سفیروث می رود و جریان را به او هم می گوید.
سفیروث نمی پذیرد اما بعد از مدتی که در کتاب خانه ی نبلهیم به حقیقت می رسد می خواهد انتقام خود را از انسان ها بگیرد. و دهکده را به آتش می کشد.

74505-sephiroth.jpg


بعد از این سفیروث به سراغ مادرش (جنوا) می رود تا قدرت را به او بر گرداند اما زک و کلاد جلو اورا گرفتند و خود زخمی به دست هوجو افتادند. هوجو نیز از آنها به عنوان نمونه استفاده کرد و آخرین سلول های S را در بدن کلاد قرار داد. در آن موقع زک به نوع عجیبی توسط انجیل از آنجا فرار کرده و کلاد هم با خود می برد و در این راه با دو هدف و آرزو می خواهد برگردد، یکی رساندن سالم کلاد به خانه و محافظت از او است و یکی دیگر برگشتن پیش اریث...

cropped-zackfair.jpg


زک سفر خود را با کلاد برای برگشتن آغاز می کند و در این راه هالندر را نابود می کند و جنسیس را شکست می دهد، جنسیس که می فهمد که دیگر از او کاری ساخته نیست سرنوشت خود را می پذیرد و از قدرت دست می کشد.
از طرفی شینرا وقتی می فهمد که دو نمونه هوجو فرار کرده اند تمام ارتش خود را به برای نابودی زک می فرستد و آنها را در ورودی شهر محاصره می کنند و زک برای محافظت از کلاد تمام آنها را نابود می کند و خود نیز کشته می شود. (اینجا منوی DMW آخرین لحظه عکس اریث را نشان می دهد و بعد تمام عکس های درون DMW پاک می شوند).
زک زخمی روی زمین می افتد و کلاد بالای سرش می آید و زک شمشیرش را به کلاد می دهد و از او می خواهد که وقتی برگشت بگوید او یک قهرمان شده...

در واقع زک تنها کسی بود که گمراه نشد حتی وقتی هوجو سلول G را به او تزریق کرد او باز هم افتخار سرباز بودنش را حفظ کرد و با نگه داشتن آرزو هایش و استفاده از قدرتش برای کسی به جز خودش قهرمان شد...

zack_crisis_core_ending.jpg

 
آخرین ویرایش:

M0HAMAD

کاربر سایت
Jul 1, 2009
842
نام
محمد
نگاهی به بازی Crisis Core: Final Fantasy VII
عالی بود اشکان....عالی
فقط یه سری مشکل داشت
داستان یکم عقب , جلو شده{یعنی بعضی از قسمت ها رو زودتر از قسمت های قبلیش نوشتی}
این واسه ماها که بازی رو چند بار تموم کردیم فرقی نمیکنه,اما ممکنه کسی که بازی نکرده باشه رو به شک بندازه........بعضی جاها رو هم خیلی خلاصه کردی: در اینجا زک و کلاد جلو اورا گرفتند و خود به دست هوجو افتادند.......بعضی از قسمت ها رو هم یه نمه اشتباه نوشتی......مثلا کلود زک رو که زخمی روی زمین دید,از پشت به سفیروث حمله کرد{چون زک بهش گفته بود} وبعد هم به هر طریقی بود تونست سفیروث رو داخل لایف استریم بنداره,بعید میدونم به خاطر تیفا به سفیروث حمله کرده باشه
اما عالی بود
من همه چیز رو فهمیده بودم جز این قسمت هایی که از loveless حرف میزدن!!!!!
بازم دمت گرم
 

Ashkan#90

کاربر سایت
Jun 3, 2008
506
نام
اشكان
عالی بود اشکان....عالی
فقط یه سری مشکل داشت
داستان یکم عقب , جلو شده{یعنی بعضی از قسمت ها رو زودتر از قسمت های قبلیش نوشتی}
این واسه ماها که بازی رو چند بار تموم کردیم فرقی نمیکنه,اما ممکنه کسی که بازی نکرده باشه رو به شک بندازه........بعضی جاها رو هم خیلی خلاصه کردی: در اینجا زک و کلاد جلو اورا گرفتند و خود به دست هوجو افتادند.......بعضی از قسمت ها رو هم یه نمه اشتباه نوشتی......مثلا کلود زک رو که زخمی روی زمین دید,از پشت به سفیروث حمله کرد{چون زک بهش گفته بود} وبعد هم به هر طریقی بود تونست سفیروث رو داخل لایف استریم بنداره,بعید میدونم به خاطر تیفا به سفیروث حمله کرده باشه
اما عالی بود
من همه چیز رو فهمیده بودم جز این قسمت هایی که از loveless حرف میزدن!!!!!
بازم دمت گرم

چون نمی خواستم داستان رو تعریف کنم ... می خواستم صحنه هایی رو بگم که فرق بین استفاده از قدرت سرباز برای خود و برای دیگران را نشون بدم و این قسمت ها رو از داستان مقابل هم قرار دادم... و این کلا نشون میده که وقتی از قدرتت برای یکی دیگه استفاده میکنی بسیار قوی تری و نشون میده که سفیروث وقتی که از قدرتش برای خودش استفاده می کنه از کلاد که مخواد تیفا و زک و ... نجات بده (و هنوز یک سرباز کلاس 2 بیشتر نیست) شکست می خوره.
راستی کلاد و تیفا هم از بچگی با هم دوست صمیمی بودن.

* دیگه هر ایرادی داره به بزرگی خودتون ببخشید... این اولین باری بود که می خواستم مفهوم یک داستان رو بگم... :blushing: :love:
 
آخرین ویرایش:

Empty Box

کاربر سایت
May 2, 2009
1,190
نام
محمدرضا
چون نمی خواستم داستان رو تعریف کنم ... می خواستم صحنه هایی رو بگم که فرق بین استفاده از قدرت سرباز برای خود و برای دیگران را نشون بدم و این قسمت ها رو از داستان مقابل هم قرار دادم... و این کلا نشون میده که وقتی از قدرتت برای یکی دیگه استفاده میکنی بسیار قوی تری و نشون میده که سفیروث وقتی که از قدرتش برای خودش استفاده می کنه از کلاد که مخواد تیفا و زک و ... نجات بده (و هنوز یک سرباز کلاس 2 بیشتر نیست) شکست می خوره.
راستی کلاد و تیفا هم از بچگی با هم دوست صمیمی بودن.

* دیگه هر ایرادی داره به بزرگی خودتون ببخشید... این اولین باری بود که مخواستم مفهوم یک داستان رو بگم... :blushing: :love:

ديگه شكسته بندي نكن , عالي بود ....
 

Ashkan#90

کاربر سایت
Jun 3, 2008
506
نام
اشكان
نگاهی به بازی Crisis Core: Final Fantasy VII (قسمت دوم)

Genesis_reads_LOVELESS.jpg


همان طور که قبلا گفته شد داستان کرایسیس کر با پی بردن جنسیس از Project G و خیانت به شینرا آغاز می شود.
در این بازی جنسیس کتابی را همیشه در دست دارد و یا به صورت دکلمه وار قسمت هایی از آنرا می خواند و سرنوشت خود را با آن مقایسه می کند.

موضوع کلی که در متن کتاب به چشم می خورد هدیه خداوند است (Gift of the Goddess) و برای جنسیس سلول های جنوا این هدیه است که بدن او را از نابودی نجات می دهد و سیب های بانورا که مزه فوق العاده دارند.

در قسمتی که زک از جنسیس می پرسد که آیا همه این ها را می دانسته؟، جنسیس بی اهمیت به زک این قسمت از کتاب را می خواند:

"My soul, corrupted by vengeance, hath endured torment, to find the end of the journey, in my own salvation and your eternal slumber."

او فکر می کند که کسانی که در شینرا او و دو دوستش را ساخته اند روح او را اسیر کرده اند، پس می توان گفت که روح جنوا همان روح جنسیس است و او می خواهد با پیدا کردن هدیه خود را کامل کند و روح خود را پس بگیرد.

Genesis_and_Sephiroth_lock_swords.jpg


قسمت دیگری که در بازی مشاهده می شود وجود بال هایی است که سفیروث و جنسیس و انجیل در بازی بعد از تبدیل شدن به هیولا پیدا می کنند. و کسی دیده نمی شود که دو بال داشته باشد!.
Genesis_at_Banola_Village.jpg

بال جنسیس سمت چپ او است و سیاه رنگ است، سفیروث (که چپ دست نیز هست) دارای بال سیاه در سمت راست می باشد و می توان گفت نقطه مقابل یا مفهوم کامل کننده جنسیس است.

angeal-zack-midgar.jpg


انجیل ولی دارای بال سفید در سمت راست است (و راست دست هم هست).
او ابتدا چون انجیل راست بال است فکر می کند او کامل کننده خودش است و ابتدا با انجیل هم کاری می کند و دنبال هدیه خداوند می گردد. اما وقتی انجیل پس از مدتی دیگر با او هم کاری نمی کند (انجیل مرگ را برای سرنوشت خود انتخاب می کند) به سراغ راست بال دیگر (سیروث) می رود... .
438px-Sephiroth_AC_CGI_artwork.jpg


همانطور که می دانیم جنسیس دنبال تکامل و به دست آوردن نقش قهرمان است... در کتاب Loveless قسمتی در مورد 3 دوست است که یکی از آنها زندانی می شود و دیگری به سفر می رود و آخرین کسی که باقی می ماند قهرمان می شود و میبینیم که وقتی سفیروث و زک آزمایش گاه مخفی هالندر را پیدا میکنند جنسیس این قسمت را از سفیروث می پرسد:

Three friends go into battle
One is captured,
One flies away,
the one that is left becomes a hero.
If we were to enact it,
would I be the one to play the hero,
Or would You?
Indeed
After all, your glory should have been mine.

و سفیروث آنجا به جنسیس می گوید که با افتخار تمامش برای تو. چون در آن موقع فکر میکند که جنسیس اشتباه کرده اما بعد که می فهمد جنوا مادر اوست و او هم یک هیولا است می خواهد جهان را از انسان ها برای مادرش پس بگیرو و همه را در آتش انتقام خود بسوزاند... و شاید با این قسمت کتاب ارتباط داشته باشد:
If this world seeks my destruction...
... It goes with Me

چون سفیروث هم این کتاب را بلد بود و هر وقت جنسیس قسمتی از آن را می خواند سفیروث فورا می گفت که مال کدام قسمت کتاب است...
gfs_60427_2_2.jpg


جالب ترین قسمت کتاب قسمت پایانی آن است چون هیچ کس از پایان کتاب خبر ندارد و در طی داستان هوجو می گوید که قسمت آخر گم شده است و نوشته آخر هنگامی که دو نفر جنسیس را به هلیکوپتر می برند در کاغذی در جای جنسیس جا می ماند و این حس را دارد که خود جنسیس پایان کتاب را نوشته است:
Even if the morrow is barren of promises,
Nothing shall fortell my return
To become the dew that quenches the land,
To spare the sands, the seas, the skies
I offer thee this silent sacrifice

این قسمت می تواند هم پایان جنسیس را نشان دهد که سرنوشتش را می پذیرد و هم پایان کار زک که شمشیرش را به کلاد می سپارد.

اما این کتاب در تمام فاینال فانتزی 7 ریشه دارد و هر قسمت آن چیز های زیادی را نشان میدهد.

f752d569e9.jpg


*پیوست:

ترجمه loveless:

مقدمه Prologue)):
هنگامی که جنگ میان جانوران جهان را به نزدیکی پایانش رساند،
خداوند از آسمان به زمین آمد

بال های روشنایی و تاریکی از هم دور شدند،
او ما را به به سعادت راهنمایی کرد، هدیه جوادانه او...

قسمت اول:
بی پایان بودن راز هدیه خداوند است
ما آنرا اینگون می خواهیم، و به آسمان می بریم.
موج های کوچکی که در سطح آب وجود دارند
روح های سرگردانی که آرامش را نمی شناسند.

قسمت دوم:
دوست من، رویا تو
به وجود آورنده زندگی است، هدیه خداوند.
افسانه از فداکاری سخن خواهد گفت در پایان دنیا.
باد بر روی سطح آب حرکت خواهد کرد
به آرامی، اما به طور حتم...

قسمت سوم:
هنگامی که جنگ جهان را به سوی ازدحام و تباهی می فرستد
زندانی با عشق جدیدش در حرکت است
و عازم سفر جدیدی است.

او راهنمایی می شود با این امید که هدیه سعادت خواهد آورد
و پیمانی که او با دوستانش بسته بود.

در این فکر نباش که سوگندی بین دو عاشق وجود دارد
در قلبشان آنها می دانند که دوباره یک دیگر را خواهند دید.

قسمت چهارم:
هیچ نفرتی وجود ندارد، فقط لذت است
برای تو که مورد علاقه خداوند هستی.
قهرمان سپیده دم، شفا دهنده جهان ها.

سه دوست به میدان جنگ رفتند
یکی اسیر شد،
یکی به دور دست ها پرواز کرد،
و آن یکی که باقی ماند به یک قهرمان تبدیل شد.
اگر ما این را نمایش می دادیم،
ممکن بود من کسی باشم که نقش قهرمان را بازی می کند،
یا ممکن بود تو باشی؟
قطعا بعد از هر چیز، سعادت تو باید مال من باشد.

دوست من، سرنوشت بی رحم است
هیچ رویا و هیچ غروری باقی نمانده.
تیر کمان خداوند را رها کرده است.

روح من توسط انتقام فاسد شده،
و شکجه را تحمل کرده،
تا آخر ماجرا را پیدا کند به خاطر آرامش خودم.
و خواب ابدی تو.

حال چه چیز را بیشتر از هر چیز می خواهم...
آن هدیه خداوند است...

قسمت پنجم:
رویا های فردا آن روز روح را خرد کرده است
سربلندی گم شده است
بالا ها برهنه شده اند، پایان شب است
همچون... سرنوشت یک هیولا.

اگر فردای آن روز هم تهی از عهد و پیمان باشد،
هیچ چیز مانع بازگشت من نمی شود.
اگر این جهان به دنبال نابودی من باشد...
... با من خواهد رفت.

پایان:
اگر فردای آن روز هم تهی از عهد و پیمان باشد،
هیچ چیز مانع باز گشت من نمی شود
که به شبنمی تبدیل شوم که زمین را فرو می نشاند،
تا شن ها، دریا ها، آسمان ها را نگاه دارم
من به تو این فدا کاری آرام را پیشنهاد می کنم.
 
آخرین ویرایش:

M0HAMAD

کاربر سایت
Jul 1, 2009
842
نام
محمد
خسته نباشی اشکان جون
بازم ایراد:
ماها انگلیسیمون ضعیفه!!!!
اگه تونستی ترجمه اش کن
به جز این مشکل.....بقیه اش عالی بود
مرسی....ممنون
 

Ashkan#90

کاربر سایت
Jun 3, 2008
506
نام
اشكان
ممنون

خسته نباشی اشکان جون
بازم ایراد:
ماها انگلیسیمون ضعیفه!!!!
اگه تونستی ترجمه اش کن
به جز این مشکل.....بقیه اش عالی بود
مرسی....ممنون

می خوام کل متن کتابو کامل ترجمه کنم بعد بذارم تو سایت...

ای ولا یعنی دیگه هیچ ایرادی نداشت؟
ممنون... خدایش هر روز یک مطلب جدید به ذهنم از این بازی میرسه... مثل اینکه تا حالا برداشتم از بازی درست بوده... واسه این یکی 300 مگ فیلم هایی که مال کتاب و جنسیس بود و دانلود کردم:love:
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر