پیشنمایش InFamus، بازی اختصاصی Playstation 3

چیزهای فرازمینی)شده ی آمریکایی میگردند. خود من 99% E3 را به اینکار اختصاص دادم. اما آیا سازندگان تنبل شده اند، یا سعی دارند چیزی را بسازند که خواست گیمرهاست؟

InFamous را فرض بگیرید. این بازی در یک شهر post-apocalyptic آمریکایی میگذرد- یک گزینه تیک زده شد-با اینحال این بازی سراسر در مورد شلیک کردن نیست. شما Cole McGrath را کنترل میکنید. یک مرد که قدرت جذب، کنترل و شلیک انرژی برق را دارد. او میتواند ازین انرژی به عنوان یک اسلحه استفاده کند و گلوله های برقی را از آسمان شلیک کند، و همچنین برای شفای مردم ازآن استفاده کند و قلبهای از کار افتاده شان را به شلیک انقطاری انرژی برق دوباره راه اندازی کند. در واقع مانند دستگاه شوک انسانی عمل نماید.

در این شهر پرمخمصه ی post-apocalyptic شده ی آمریکایی، هیولایی نیست. محققا- درست است که برخی از سکنه متغیر شده و نیروهایی مانند کول به دست آورده اند، اما اکثر سکنه فرقی نکرده و در وضعیتی تعامل میکنند که قوانین حکومتی متوقف شده اند- که برای بسیاری از سکنه این به معنی دزدی، تجاوز و قتل، بدون ترس از مداخله ی پلیس است. در پیشروی بازی، شما میتوانید مثل بقیه رفتار کرده و مواظب خود باشید، یا از قدرت خود برای کمک به درمانده استفاده کنید. پس تصمیم شماست که خیر باشید یا شر.

همانطور که کارگردان هنری بازی، Nate Fox در کل 20 دقیقه نوبت نمایش دمو توضیح میداد، بازی اینفیموس در مورد عواقب وقتیست که یک انسان معمولی، به یک انسان خارق العاده مبدل میشود. در مورد احساس بیهمتایی و قدرتهای بیکران و چگونگی کنترل آن است. در مورد اینکه وقتی یک شهر در هرج و مرج غرق میشود چه اتفاقی روی میدهد، زمانی که مسئله سیرت در برابر ابقاء قرار میگیرد کدامین یک اولیت خواهد داشت، و وقتی که طبیعت انسانی با مرز محدودیتهای اجتماعی درگیر نیست، چه پدیدار خواهد شد؟

شما میتوانید نامیدی فاکس را در برابر اولین سوال یک خبرنگار بعد از اتمام دمو تصور کنید:" خیلی بیروح به نظر میرسید. آیا بازی نهایی خشنتر خواهد بود؟"

فاکس کمی سراسیمه نیز به نظر میرسید. اون جواب داد:" داری شوخی میکنی؟ اون یک آدم رو برق زده کرد! اون رعد و برق رو از آسمون کشید پایین!"

خبرنگار جواب داد:" آره. اما چی در مورد انفجار سر و دریده شدن اعضای بدن و... میدونی از همون چیزهایی که برا بچه ها امروزی خوبه؟"

فاکس سعی میکند که آه نکشد:"ما درجه بندی نوجوان را هدف قرار داده ایم. ما تا آنجا که میتوانیم به سمت خونریزی نمیرویم. امیدواریم که این در سر راه هدف ما، که به وجود آوردن احساس یک سوپرهیروی مدرن برای پلیر است سد نشود."
و همچنین با یک تبسم میگوید:" در اینترو کاتسین دیدی که ما "گ*" را دوبار مکررا داشتیم. پس به این معنیست که ما ریگی به کفشمان است. درسته؟"

عبارت "سوپرهیروی مدرن" بارها توسط فاکس استفاده شد. اما این عبارت به چه معنیست؟ شاید کسی که مدیر ارتباطات +Sky است، یا کسی که یک تور کامل به Ikea را بدون قایق زیر 6 ساعت تمام میکند؟
فاکس توضیح میدهد:"عبارت "سوپرهیروی مدرن" چیزیست که من ازآن برای تمام تصمیم گیریها استفاده میکنم. ما میخواهیم شما را وادار کنیم که احساس کنید این چیزیست که خواهید شد. یعنی که ما باید چیزهایی مانند مهارتها خارق العاده، آدمهای بدسرشتی قدرتمند و پولادین، یک خط داستانی مرموز و غس علی هذا را تحویل دهیم."

کول یک شنل یا یک کمربند بزرگ براق، یا یک لباس کشدار از جنس اسپندکس نمیپوشد-" زیرا آنطور که میخواستیم زیاد واقعی به نظر نمیرسد". وی یک شخص معمولیست که زندگیش به علت یک طوفان مرموز که 6 منطقه از شهرش، Empire City را ویران کرد به نهایت تهی رسید. صدای تریلری که ما نشان داده شد، اشاره ای هم به کاراکترهای دیگر میکند.:تریش خواهرش رو از دست داد، تقریبا هم من رو"- و افترافکتها "بلا، فتنه، سرقت، تجاوز، یک تمدن خودکشی میکند."
حکومت فدرال با نظری به تمام اینها، تصمیم میگیرد که تمدن مذکور را از وجود رخنه و ریسمان نجات محروم کند، Empire City از بقیه ی دنیا قرنطینه شده، و شهروندان را محبوس در میان هرج و مرج قرار میدهد.

این مقوله شامل حال کول هم میشود، که قبلا یک کاوشگر شهری بوده، از آن نوع که ساختمانهای متروک و غیر قابل مصرف و فاظلابهای قدیمی را فقط جهت خنده سوراخ پال میکنند. او وسایل بالابر و آکروباتیک عالی ای را طراحی کرده است، و همچنین کاربلد در بالارفتن از تیرهای تلفن، پریدن از میان پرچینها، جهیدن روی سقفها، و... . و همچنین تعداد زیادی تیر، پرچین و سقف برای استفاده وجود دارد.

فاکس میگوید:"ازانجایی که این یک بازی Open-world است، در 3 بعد قابل دسترس است. شما هرجور که میخواهید میتوانید کاوش کنید. ما یک قانون در ساخت داریم: اگر شما میتوانید از شئ ای بالا روید یا از آن استفاده کنید، ما میگذاریم که بکنید. ما همه Assassin's Creed را بازی کرده ایم، و این خیلی عالیست که وقتی میتوانید چیزی را ببینید، میتوانید از آن بالا روید. درست است؟ پس اگر شما یک پرچین، یا یک تیر را میبینید، فقط انگشتتان را به آن بزنید، و به بالا رفتن از آن ادامه بدهید. راه آمدن با این قانون کمی سخت است، اما ارزشش را دارد."

Assassin's Creed تنها بازی ای نیست که اینفیموس از آن الهام گرفته است. یک فیچر در بازیست که "vertical duck and cover" نام دارد که به کول این امکان را میدهد که میتواند از مهارتهای بالارفتنش در درگیری استفاده کند. فاکس اظهار میکند:"اگر Gears of War یا Uncharted را بازی کرده باشید، مستحضر هستید که چقدر لذت بخش است که پشت یک چیز سنگر بگیرید تا تیر نخورید. اینجا هم ما همین کار را میکنیم، اما ما اینکار را در سه بعد انجام میدهیم. این قابلیت جهت احتراز از تیر آزادی ای کاملا اورگانیک میدهد."

منبع ایده های اینفیموس کاملا این بازی یا آن بازی نیست. این بازی، جلوه های تصویری ممتازی دارد. کاتسینها دارای تصاویری هستند که شبیه به فریمهای یک کامیک بوک بوده، و دنیای بازی هم کنتراستی دقیق بین سایه و نور را داراست. وقتی یک خبرنگار دیگر پرسید که آیا استدیو با یک هنرمند کامیک بوک همکاری کرده است، فاکس جواب داد "نه" و بعد از کمی تفکر گفت:"اگر منظورت همکاریست، خوب من تعدادی از آنها(کامیک بوک) را خواندم و گفتم 'خوبه. ما باید اینکارو بکنیم'، پس آره، همکاری زیادی هست". کامیکهای منفوذ، یکی DMZ است که در یک شهر بی قانون میگذرد، و دیگری کتاب Batman no man's Land که در آن گاتهام سیتی به جبه هایی مختلف که توسط گنگسترهای متفاوت کنترل میشود تقسیم میشود.

از آنجایی به Empire City میرسیم، به قدر کافی خنده دار شده است. فاکس ما را به یک گروه گنگستر به نام Reaperـها معرفی میکند. آنها قبل از اصابت طوفان، موادفروشهای کوچکی بودند و حالا کنترل گوشه ی مخصوص خودشان در شهر را در دست گرفته اند. برای رفتن به آنجا، کول یک قطار را به سمت بالا میراند. در حین خزیدن قطار در میان شهر، فاکس اشاره میکند که اسلوب معمول نقل و انتقال در شهر، همین قطار است. (ما میخواهیم بازی را تا آخرین حدی که میتوانیم لذت بخش بسازیم، و این شامل نگه داشتن جویستیک به بالا برای 20 دقیقه جهت گذر از شهر نمیشود")

وقتی کول به Neon District، که این نام را به خاطر بیلبوردهای چشمک زن و لامپهای نورانی گرفته است، حال وقت اکشن است. او از یک برج بلند بالا میرود تا منظره را یک دید بزند، و یک Reaper را با مقصود بد، روی یک سقف مشاهده میکند. کول از برج، روی ساختمان میجهد و آویزان به یک پرچین درنگی میکند. سپس سریع از پرچین بالا میرود و بدون اینکه دیده شود، به پشت دشمن میرسد. سپس یک اشعه ی الکتریکی آبی آزاد کرده که دشمن را به شدت به یک دیوار میکوفد.

با برگشت به روی خیابان، Reaperـهای بیشتری نمایان میشوند. از آنجایی که یکی از آنها توپکهای الکتریکی خود را به سمت کول پرت میکند، به نظر میرسد که تواناییهای مخصوص خود را دارد. فاکس تایید میکند:"ما دشمنان با قدرتهای خارق العاده را در بازی داریم. این خیلی جالب است زیرا پیکاری همتافتتر از زمانی ارائه میدهد که از روشها و اسلحه ی متداول استفاده میکردیم... بعلاوه، این خیلی باحال است."

اما قبل از معطوف کردن خود به گنگستر، کول از قابلیت شوک قلبی خود برای احیای یک شخص آسیب دیده استفاده میکند. به گفته ی فاکس این روی چگونگی عکس العمل بقیه ی شهروندان با وی موثر است، و همینطور چگونگی وسعت قدرتهایش."من دوست دارم که سکنه ی Empire City را زنده تصور کنم، اینها مردمند که شما به انان آسیب میرسانید یا کمک میکنید، و آنها هم بر چگونگی عمل شما عکس العمل نشان میدهند." پس، اگر کول با آنها به خوبی رفتار کند، جمعیت با او مثبتتر رفتار خواهد کرد، مثلا کمک به او در پیکار، و اگر اون پسر بدی باشد، ممکن است مردم او را بزنند. اینها همه در مورد کردار انسانیست.

کول هنگام سر و کار داشتن با دشمنان هم انتخاب دارد. برای مثال او میتواند زنجیرهای برقی که آنها را بدون کشتن در یک مکان میبندد درست کند. او میتواند از ضربات جزیی روی تک تک گنگسترها استفاده کند، و یا یک یک گردباد برقی بزرگ درست کند که همه گنگسترها بعلاوه ی ساکنین را هم با خود ببرد. همه ی اینها مربوط به شماست. "یک راه خوب برای تفکر در مورد تفاوت ایندو، فکر کردن در مورد تفاوت پانیشر و بتمن است. چون پانیشر همه را میکشد، حال آنکه بتمن بسیار با وجدان بوده و کسی را نمیکشد. ما سعی میکنیم سلوک شما را در یک موضع جنگی قالبریزی کنیم، توسط چنگکهای داستان وقتی قصد دارید خوب باشید یا شرور."

در این دمو، کول تقریبا موضع بدون تبعیض را انتخاب میکند، اما در ابتدا او باید با تماس به شبکه ی برق شهر خود را شارژ کند."مفروض به اینکه کول یک قهرمان برقیست، ما به او منظره ای مدنی دادیم. او برای دخیره ی انرژی خود از شبکه ی برق شهری استفاده میکند. آنها در بدن اون تولید نمیشوند و او باید با محیط انفعالاتی داشته باشد که شدت جریان خود را بالا برد." این موجب مشکلاتی خواهد شد-مثلا اگر برق تمام شود، کول باید روشهای عرفی را برای از پای درآوردن دشمنان از سر بگیرد یا سنگر بگیرد تا یک منبع انرژی دیگر پیدا کند.

کول کاملا شارژ شده، و پشت یک باجه ی تلفن سنگر میگیرد. یک برق چشمک زن و دیواری از رعد و برق و توپ الکتریکی از آسمان میبارد و بدن Reaperـها را مرتعش کرده و آنها را به آسمان برده و ناتوان به زمین برمیگرداند. و با این، همه چیز تمام شد.

یک خبرنگار به حرف می آید:" آیا او در بازی نهایی هیچ سلاحی خواهد داشت؟"
یک مکث. فاکس دیرباورانه به خبرنگار نگاه میکند و میگوید:"این یارو میتونه از دستاش برق شلیک کنه!"

پس نه، در این شهر post-apocalyptic شده ی به خصوص آمریکایی هیچ اسلحه یا هیولایی نیست. آیا قدرتهای خارج العاده ی برقی و فرار مردم با هرج و مرج، برای بازی کافی خواهد بود؟ شاید، مخصوصا وقتی Sucker Punch(سازنده ی بازی) قول آزادی زیادی جهت کاوش و گرفتن تصمیمات خود را زیاد میدهد. به گونه ای، اینفیموس زمینه ساز به نظر میرسد.

InFamus بهار 2009 بطور اختصاصی برای PS3 عرضه خواهد شد.


منبع: EuroGamer