10 حقیقتی که از سری بازی مکس پین نمی‌دانید

در سال 2001 ، سه شرکت  Gathering of Developers ، 3D Realms و Rockstar Games با کمک هم ؛ عنوانی اکشن با نام Max Payne را منتشر کردند. عنوانی که به وسیله استودیو فنلاندی رمدی ساخته شده بود و به لطف چند نمایش خیلی خوب در E3 ، بین نویسندگان و منتقدان بازی از شهرت خوبی برخوردار بود. با این حال کمتر کسی فکر می کرد مکس پین به اثری ساختارشکن مبدل شود. به یکی از معدود بازی هایی که هم در بعد داستان و هم در بعد گیم پلی ؛ اثری انقلابی در صنعت بازی بود. تلفیق یک داستان پلیسی در فضای نوآر به همراه گیم پلی مهیج که به بسیار یادآور فیلم های اکشن هنگ کنگی بود ، نام مکس پین را به عنوان یکی از بهترین بازی های تاریخ برای همیشه جادوانه کرد. باورش واقعا سخت است که این بازی ماه گذشته 19 ساله شد و با وجود میلیون ها طرفدار در سراسر دنیا تا به امروز تنها 3 نسخه از آن عرضه شده که از زمان عرضه آخری ا نها نزدیک به 7 سال می گذرد. به همین خاطر و به عنوان یک طرفدار پروپاقرص مکس پین تصمیم گرفتم به مناسبت به 19 سالگی این بازی ، جدیدترین ایتم از سری انچه نمی دانید را به این ضدقهرمان محبوب صنعت بازی اختصاص دهیم و همچنین به سراغ حقایقی بریم که کمتر مرجعی تا به امروز به صورت یکجا به آن ها پرداخته. پس این شما و این هم ده حقیقت کمتر گفته شده از مکس پین.

برای تماشای آیتم ویدیویی در یوتوب کلیک کنید

 

  1. مکس پین از کجا آمد ؟

مکس پین نه تنها یکی از بهترین عناوین اکشن تاریخ است بلکه ظرافت های داستانی فوق العاده ای دارد که یکی از آن ها نام شخصیت اصلی آن است. اسم مکس پین در حقیقت کوتاه شده Maximum Pain به معنای بیشترین درد است که به خوبی حال و روز کاراکتر اصلی خود را به نمایش می‌گذارد. البته ماجرای پیدا کردن این اسم هم در نوع خود بسیار جالب است.  در نمونه اولیه رمدی ، خبری از اسم مکس پین نبود و این پروژه در دوران پیش تولید با نام Dark Justice شناخته می‌شد. پس از اینکه استودیو 3drelmes به عنوان تهیه کننده بازی و در راس آن اسکات میلر چراغ سبز ساخت بازی را می دهد ، کار برای پیدا کردن اسم مناسب هم اغاز می شود. به گفته میلر ، اسم مکس ایده او بوده و در آن هنگام قرار بود نام بازی Max Heat باشد. با اینکه این نام همچنان حق مطلب را در مورد بازی ادا نمی کرده اما   3drelmes برای ثبت این نام 15 هزار دلار هزینه می کند. با این حال یک ماه پس از این اتفاق ، ایمیلی از طرف رمدی به اسکات ارسال می شود که در آن حدود 40 نام پیشنهادی برای بازی نهایی وجود داشت. به گفته اسکات او پس از دیدن اسم Payne ، سریعا با رمدی تماس گرفته و در همان لحظه نام Max Payne متولد می شود.

  1. نیویورک ، نیویورک

مکس پین یک داستان سیاه را در فضای تاریک نیویورک تعریف می کرد در حالی که هیچ کدام از اعضای رمدی تا پیش از آن به نیویورک نرفته بودند. به همین دلیل سازندگان تصمیم گرفتند تیمی مخصوص را برای عکاسی و فیلم برداری از نیویورک و لوکیشن های مورد نظرشان را به این شهر بفرستند. انها پیش از سفر به نیویورک تمامی مراحل مورد نظرشان را روی کاغذ طراحی کرده بودند اما برای هر چه واقعی تر شدن آن ها باید بآن ها را با نسخه اصلی تطابق می دانند. اینگونه شد که به جای یک تیم عکاسی مجزا ، شش نفر از طراحان بازی راهی نیویورک شدند. شش طراحی که هیج کدام از آن ها پیش از این ماموریت ، پا به نیویورک نگذاشته بودند. از آن جالب تر اینکه تیم شش نفره ما برای ساخت هر چه بهتر بازی قصد داشتند با محله های بدنام نیویورک همچون هارلم سفر کنند و به همین خاطر دو پلیس اسبق نیویورک آن ها را طی مدت زمان عکاسی و فیلم برداری همراهی می کردند. در نهایت تیم 6 نفره رمدی با 5 هزار قطعه عکس و 10 ساعت فیلم با موفقیت به اسپو برگشتند.

  1. پلیس درمانده

ایده اولیه مکس پین چیزی شبیه به نسخه نهایی بود. یک پلیس خسته و درمانده. با اینکه در آن زمان حتی گیم پلی بازی و بسیاری از ویژگی های دیگر مشخص نشده بودند اما سم لیک دقیقا می دانست که برای این بازی از چه منابعی استفاده خواهد کرد. او با الهام از ادبیات هاردبویلد ؛ داستان نهایی مکس پین را به رشته تحریر درآورد. هاردبویلد نوعی ادبیات شبیه به داستان های جنایی و کارآگاهی مرسوم است که بیشتر به واسطه آثار دو نویسنده مشهور آمریکایی یعنی ریموند چندلر و دشیل هَمِت شناخته می شود. تم سیاه داستان ، مونولوگ‌های فلسفی مکس در سرمای کشنده نیویورک و معمای قصه اکثرا از آٍثار این دو نویسنده مشهور الهام گرفته اند. هدف لیک نوشتن داستانی با این الهامات به همراه فضای سیاه و البته کمی وام دار سینمای نوآر بود. نوعی از سینما که بین دهه 40 تا 60 حسابی در هالیوود طرفدار پیدا کرد و جالب اینکه داستان فیلم های این ژانر کاملا وامدار ادبیات هاردبویلد بود. یعنی تمرکز روی کاراکتری منزوی که ضربه عاطفی بزرگی خورده ، فضای کثیف داستان و البته سرگشتگی شخصیت اصلی که روی تمامی جنبه های روایی تاثیر می گذارد.

  1. بازی خانوادگی

با اینکه فروش Death Rally به عنوان نخستین اثر استودیو رمدی بیش از حد انتظار آن ها بود اما باز هم ساختار این مجموعه فنلاندی  پیش از عرضه مکس پین بیشتر از یک استودیو به یک گروه دوست شباهت داشت. رمدی در زمان ساخت مکس پین نمی توانست از بازیگران حرفه ای استفاده کند و به همین خاطر سم لیک نویسنده بازی موظف شد تا شخصا پروسه جایگزینی کاراکترها را پیش ببرد. اینگونه شد که Max Payne به بازی خانوادگی خانواده او مبدل شد. . تقریبا اکثر دوستداران مکس پین می دانند صورت پین در قسمت اول همان چهره سم لیک بوده اما مشخصا کمتر کسی می داند که نه فقط لیک بلکه تمامی اعضای خانواده او در این بازی ایفای نقش کردند.  همانطور که گفتیم  شخص لیک نقش مکس پین را برعهده گرفت. مادرش در نقش نیکول هورن ، شخصیت بد اصلی بازی ظاهر شد ؛ پدر لیک در نقش الفرد وودن  سردسته گروه مخفی Inner Circle و برادرش هم نقش Vinny Cognitti یکی از اعضای ارشد خانواده مافیایی Punchinello. البته تاثیر لیک روی مدل ها به این نقطه ختم نشد و حتی سرایدار محل زندگی او هم یکی از نقش های مکس پین را برعهده گرفت.

  1. بولت تایم ، جان وو و چند منبع دیگر

مکس پین اولین عنوان صنعت بازی نبود که در آن از اسلوموشن به عنوان مکانیک گیم پلی استفاده می شد اما نخستین بازی‌ای بود که تکنیک بولت تایم را به دنیای بازی آورد. ایده اصلی استفاده از اسلوموشن پیش از اکران فیلم Matrix به ذهن اعضای رمدی رسید. در آن هنگام الگوی اصلی ان‌ها فیلم‌های «جان وو» بود که همگی پر شده بودند از سکانس‌های تیراندازی به همراه اسلوموشن. با این حال اکران ماتریکس در سال 1999 سبب شد تا لیک و مابقی اعضای رمدی با الهام از این فیلم بولت تایم را در بازی پیاده سازی کنند. با این حال هنوز هم مشخص است که هسته اصلی اکشن بازی از آثاری همچون Hard Boiled ، The Killer  ، A Better Tomorrow و Hard Target الهام گرفته. حتی اگر به خاطر داشته باشید در یکی دو جای بازی مستقیما به این کارگردان کهنه کار هنگ کنگی اشاره شده بود.

  1. اعلان جنگ علیه موش‌ها

رمدی تبحر بالایی در قرار دادن نکات مخفی و ایستر اگ های عجیب و غریب دارد. سنتی که از سال ها قبل همراه آن ها بود و پس از گذشت بیش از 19 سال شاید هنوز هم ایستر اگی به عجیبی جنگ با موش‌ها در عناوین رمدی یافت نشود. در چپتر دوم بخش اول داستان مکس پین که در مترو نیویورک جریان داشت مکس می تواند با انداختن گرینید در پشت دیواری که موش‌ها در آن پنهان شدند ، نبردی تمام عیار را با این حیوانات کثیف به راه بیندازد. پس از انداختن این گرینید و در اواخر مرحله گله‌ای از موش ها با دیزرت ایگل از قهرمان داستان ما پذیرایی می کنند!

  1. مکس پین و الکس کیسی

رمدی با عرضه بازی کنترل و مخصوصا آخرین DLC این بازی ثابت کرد که تمامی عناوینش در یک دنیای مشترک جریان دارند. در این بین تنها مکس پین است که اثری از آن دیده نمی شود. این موضوع به هیچ وجه عجیب نبست آن هم با توجه به اینکه T2 سال ها پیش امتیاز این بازی را از رمدی خریداری کرده. عجیب اینجاست که مکس پین در دنیای مشترک رمدی با نام الکس کیسی شناخته می شود. یک پلیس دقیقا با تمامی مشخصات مکس پین با این تفاوت که الکس کیسی در حقیقت یک مجموعه داستان شش جلدی است که الن ویک شخصیت اصلی بازی الن ویک ، داستان آن را نوشته. اولین برخورد عجیب ما با الکس کیسی در اوایل بازی الن ویک رقم می خورد. وقتی ویک بخشی از داستان کیسی را پیدا می کند و بعد این دو نوشته با صدای سوزناک جیمز مک کفری یعنی همان صداگذار مشهور مکس پین روایت می شود. جالب اینکه در همین متن کوتاه الکس کیسی به هوای برفی ، همسر و فرزندش و حتی مونا اشاره می کند. ماجرا زمانی عجیب تر می شود که ناگهان سر و کله الکس کیسی در کنترل هم پیدا می شود. اون در کنترل حضور فیزیکی ندارد اما در نوشته ها مشخص می‌شود که به عنوان یک مامور FBI فعالیت می کند. البته ماجرا به این نقطه ختم نمی شود. اگر کوانتوم بریک را بازی کرده باشید احتمالا به یاد دارید که یک فیلم کوتاه دو دقیقه ای در این عنوان با نام «بازگشت الن ویک» وجود داشت. در فیلمی که الکس کیسی و ساگا اندرسون دو مامور FBI به دنبال پیدا کردن ویک بودند. حالا به نظرتان چه کسی نقش کیسی را بازی کرده بود ؟ سم لیک. آیا برای یکی بودن این دو کاراکتر نیاز به شواهد بیشتری دارید ؟ بعید می دانم.

  1. مرد روزهای سخت

اکثر طرفداران سری مکس پین ، از مسیری که راکستار برای ساخت قسمت سوم دنبال کرد نا امید و ناراضی هستند. با این حال خالقان GTA از یک منظر کار خود را به خوبی انجام دادند و آن هم همکاری با سم لیک برای نوشتن کمیک  این مجموعه بود. این کمیک سه جلدی که دن هاوسر و سم لیک مشترکا آن را نوشته اند ، بخش های ناگفته ای از زندگی مکس پین را بازگو می کند که شاید جالب ترین آن ها دوران کودکی و نوجوانی مکس باشد. این سه جلد کمیک نشان می دهند مکس پین قهرمان دوست داشتنی و البته بخت برگشته ما از همان دوران کودکی با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کرد. پدر او جک پین یک کهنه سربازان جنگ ویتنام بوده و به واسطه حوادثی که در جنگ تجربه کرده دچار PTSD یا همان اختلال تنش‌زای پس از رویداد شده. اختلالی که به واسطه آن مادر مکس یعنی هلن را کتک می زده ، به او خیانت می کرده و البته اعتیاد شدید به مشروبات الکی داشته. به همین واسطه مکس از همان دوران از پدرش متنفر بوده. در نهایت پدر و مادر او هر دو دوران نوجوانی اش از دنیا میروند. مکس در سال 1998 هم همسر و فرزندش را هم از دست می دهد و اگر پایان اول نسخه دوم کنون باشد ، مکس در سال 2003 ؛ مونا را هم از دست می دهد. از این منظر بعید است هیچ قهرمان و ضدقهرمانی در دنیای بازی سرنوشت تلخی به مانند مکس پین را تجربه کرده باشند!

  1. فیلم فاجعه‌ای با نام مکس پین

در سال 2008 کمپانی فاکس پس از سال ها انتظار ، فیلم سینمایی مکس پین را اکران کرد. فیلمی به کارگردانی جان مور و با بازی مارک والبرگ ستاره مشهور هالیوودی. متاسفانه این فیلم به هیچ نتوانست انتظارات هواداران را برآورده کند و منتقدان هم در جهبه خودشان حسابی از خجالت محصول نهایی درآمدند. به مانند دیگر بخش های داستان عجیب و غریب مکس پین ، ساخت فیلم هم مراحل عجیبی را طی کرد. پس از موفقیت نسخه اول استودیو Collision Entertainment وظیفه ساخت فیلم را برعهده گرفت و مدتی بعد هم شان رایان نویسنده چیره دست آمریکایی و خالق سریال پرطرفدار The Shield موظف شد فیلم نامه ای بر اساس مکس پین به رشته تحریری دربیاورد. با این حال تا سال 2005 کار ساخت فیلم پیش نرفت و در نهایت Collision کار ساخت را به فاکس واگذار کرد و ادامه داستان. با اینکه فیلم سینمایی مکس پین اثری بسیار ضعیف بود اما حداقل طرفداران این سری طی سال ها بیکار ننشسته و دو فیلم طرفداری یا همان اصطلاحا fan made را برای آن تولید کرده اند. اولین آن‌ها فیلمی 44 دقیقه ای و جذاب با نام Max Payne: Retribution است که با وجود بودجه اندک و تیم غیر حرفه ای بسیار جذاب تر از فیلم مکس پین از آب درآمده. دومین فیلم هم اثری کوتاه با نام Max Payne: Valhalla است که حتی این اثر 7 دقیقه‌ای هم به مراتب جذاب تر از فیلم مکس پین است. در هر صورت اگر طرفدار مکس پین هستید و از کیفیت فیلم شاکی ؛ این دو فیلم طرفداری حسابی سرکیفتان می آورد و توصیه می کنیم حتما آن‌ها را ببینید.

  1. ورژن کنسل شده مکس پین 3

پیش از اینکه آیتم آنچه نمی دانید مکس پین را به پایان برسانیم ، می‌خواهم یک حقیقت جالب و پشت پرده این سری را برای شما بازگو کنم. برای بازگو کردن این حقیقت به 18 سال پیش بازمی گردیم. وقتی استودیو رمدی در تابستان سال 2002 یعنی در نیمه‌های ساخت مکس پین 2 ، تمامی حقوق و امتیاز این بازی را طی معامله ای به ارزش 34 میلیون دلار به فروش رساند. با اینکه سم لیک سال‌ها بعد گفت که آن‌ها می دانستند قسمت دوم آخرین شماره ای است که رمدی روی آن کار می کند ، اما از همان زمان فروش IP مشخص بود که T2 بی جهت این مبلغ گزاف را به تیم فنلاندی پرداخت نکرده. به همین دلیل در پایان قسمت دوم عبارت Max Payne’s journey through the night will continue به نمایش درمی‌آمد. با این حال فروش پایین‌‍تر از سطح انتظار قسمت دوم سبب شد تا کار ساخت نسخه سوم سال ها به تعویق بیفتند. احتمالا مابقی داستان هم به خاطر دارید. معرفی نسخه سوم در سال 2009 توسط راکستار ، اعتراضات شدید طرفداران به رونمایی بازی و ظاهر جدید پین ، تاخیر چند ساله و رونمایی دوباره و در نهایت عرضه Max Payne 3 در تابستان 2013. با این حال موضوعی که از دید بسیاری از دوستداران مکس پین پنهان مانده ، ورژن اولی است که راکستار روی آن کار می کرده. پیش از اینکه راکستار ونکوور یعنی همان تیم سازنده بولی مامور ساخت مکس پین 3 شود ، برادران هاوسر از تیم Rockstar Vienna یعنی سازندگان  اصلی Manhunt 2  درخواست کردند تا کار ساخت مکس پین 3 را پیش ببرند. جالب اینجاست که در آن زمان نه تنها خبری از برزیل به عنوان لوکیشن اصلی بازی نبود بلکه قرار بود تمامی اتفاقات این قسمت در روسیه جریان داشته باشد. کشوری که مشخصا به واسطه آب و هوایش خیلی بیشتر به ستینگ دنیای مکس پین شباهت داشت. به نظر می رسد این استودیو بین سال های 2005 تا 2006 و پیش از بسته شدنش توسط راکستار روی این نسخه کار می کرده. جالب اینکه Johannes Mucke طراح ارشد کانسپت آرت این استودیو نه تنها این موضوع را تایید کرده بلکه 4 کانسپت از این نسخه را هم منتشر کرده است.

خروج از نسخه موبایل