بررسی بازی The Sojourn

حفظ ریتم اثر در یک عنوان پازل قصه‌گو، از آن دست کارهایی است که هر تیمی از عهده‌ی انجامش برنمی‌آید. مرز باریکی بین پازل‌های حوصله‌سربر و عناوین خوش‌ساخت این ژانر وجود دارد. مرزی که احتمالا فرمول طلایی آن شناخت ریتم است و استودیوی جوان Shifting Tides، به‌خوبی از پس آن برآمده. ساخته‌ی جدید آن‌ها یعنی The Sojourn (در این بررسی، «سرگذشت» خطابش خواهیم کرد) مخاطب را به‌خوبی با خود همراه می‌کند و اگر از هواداران ژانر پازل باشید، یکی از استانداردترین و در عین حال لذت‌بخش‌ترین تجربه‌هایی خواهد بود که طی سال جاری میلادی پیش‌رویتان قرار می‌گیرد.

اندکی فسفر و بازی با نور
«سرگذشت» درباره‌ی نبرد کلاسیک تاریکی و روشنایی‌ست. نبردی که بیش‌تر از آن‌که در خدمت قصه‌ی «سرگذشت» باشد، بستری برایش فراهم می‌کند تا پازل‌های متنوعش را به مخاطب عرضه کند. فرمول بازی همان چیزی است که در دیگر عناوین مشابه هم دیده‌ایم: معما حل می‌کنیم، قصه می‌شنویم،‌ چند قدمی حرکت می‌کنیم و قص علی هذا. با این حال معتقدم که ناشر بازی – آیس‌برگ – تا حدی در ارائه‌ی «سرگذشت» ناموفق بوده است.
بازی بیش‌تر از آن‌که اثری قصه‌گو با درون‌مایه‌ی ساب‌ژانر شبیه‌ساز راه رفتن باشد، پازل پیش‌روی مخاطب قرار می‌دهد و حتی برای قصه گفتن او را مجاب می‌کند تا پازل‌های دشوارتری را پشت‌سر بگذارد. این در حالی است که ناشر «سرگذشت» بارها آن‌ها را تحت عنوان اثری قصه‌گو به مخاطب معرفی کرده بود. تصور می‌کنم که اگر این تیم روی ویژگی‌های حقیقی اثر تمرکز می‌کرد و آن‌ها را به جامعه‌ی هدف بازی توضیح می‌داد، احتمالا امروز مخاطب بیش‌تری برای تجربه‌ی «سرگذشت» مشتاق بود.

نکته‌ی جالب توجه دیگر در رابطه با «سرگذشت»، تطبیق ریتم آن با نمودار انحنای دشواری بازی است. به این معنا که بازی هر چه‌قدر در زمینه‌ی داستان‌گویی و ست‌آپ پیش‌روی می‌کند، به موازاتش معماهای دشوارتر و چالش‌برانگیزتری را پیش‌روی گیمر قرار می‌دهد. هم‌چنین شیوه‌ی طراحی مراحل «سرگذشت» به شکلی است که ابتدا یک الگو برای حل پازل را به مخاطب عرضه می‌کند و در ادامه و در جریان نسخه‌ی دشوارتر همان پازل، توانایی‌هایش را می‌سنجد. بالانس پازل‌ها در کنار کنجکاوی برای دانستن پس‌زمینه‌ی داستانی بازی، از جمله عناصری هستند که تجربه‌ی «سرگذشت» را جذاب می‌کنند. هر چه باشد، بازی – با احتساب حالت دوم پازل‌ها – نزدیک به ۱۵ ساعت گیم‌پلی مفید دارد که برای عناوین ژانر خود عددی مناسب به نظر می‌رسد.

این آنریل دوست‌داشتنی
«سرگذشت» در قامت یک عنوان مستقل، جلوه‌های بصری قابل قبولی دارد. به لطف موتور گرافیکی آنریل، کیفیت بافت‌های محیط و افکت‌ها چشم‌نواز هستند. علاوه بر این، بازی با حجم نسبتا کم خود روی پلی‌استیشن ۴ پرو به راحتی اجرا می‌شود و مشکلی از این حیث نیز به چشم نمی‌خورد. اگرچه می‌توان از افت فریم‌ریت شدید در ثانیه‌های ابتدایی بارگذاری هر مرحله گله کرد، اما با این حال تجربه‌ی بازی لطمه‌ای نمی‌خورد و تعداد صحنه‌هایی که با افت بصری مواجه هستیم، کم‌تر از انگشتان یک دست خواهند بود.


البته فقط زاویه‌ی فنی و موتور آنریل نیستند که کار خود را به خوبی انجام می‌دهند. «سرگذشت» با وجود رنگ‌بندی‌های سردی که در فصول میانی دارد، باز هم تازگی خود را حفظ می‌کند و این تنها به لطف کارگردانی هنری خوب این عنوان است. بازی پر از صحنه‌هایی است که شما را مجبور به ثبت اسکرین‌شات می‌کند. از محیط پازل‌ها گرفته تا فضای خالی بین آن‌ها و فرصت‌های قصه‌گویی «سرگذشت»، همه و همه با دقت طراحی شده‌اند و البته در فضاسازی برای مخاطب بسیار موفق هستند.
تنها موردی که حتی پس از پایان هم بی‌پاسخ می‌ماند، ابهامات داستانی است. بازی بیش‌تر از آن‌که داستان‌گو باشد، قصه‌محور است و یک قصه‌ی کلاسیک را با کهن‌الگوهای آشنای همان بستر به مخاطب تحویل می‌دهد. بدیهی است که در چنین فضایی، سوالات پرشماری بی‌پاسخ بمانند. البته کار برای «سرگذشت» به همین‌جا ختم نمی‌شود و به لطف شیوه‌ی خاص روایت بازی – تلفیقی از متن و مجسمه – حتی بخش‌هایی از روایت هم گنگ می‌ماند؛ چه برسد به پاسخ دادن پرسش‌هایی که در انتها برایتان باقی می‌ماند.


برای نمو قاسمی
از همه چیز «سرگذشت» نوشتم، به‌جز موسیقی. از همان لحظه‌ای که تجربه‌ی بازی آغاز شد، حس کردم یک میان تیتر در بررسی آن به نمو قاسمی و کاری که برای موسیقی بازی کرده است، بدهکارم. در عنوانی مشابه «سرگذشت»، موسیقی از جمله مهم‌ترین پارامترهاست. این مورد را لحظه‌ای متوجه می‌شوید که غرق در حل کردن یک پازل شوید و تکرار موسیقی بازی را حس کنید.
قطعات موسیقی «سرگذشت» هر چه بیش‌تر تکرار می‌شوند، جذاب‌تر به نظر می‌رسند. تلفیق آن‌ها با افکت‌های صوتی برخی از مکانیک‌های پازل‌ها، هارمونی لذت‌بخشی را شکل می‌دهد و بارها و بارها این حس را به مخاطب منتقل می‌کند که اگر موسیقی در کار نبود، قطعا تجربه‌ی بازی به کیفیتی که امروز دارد، نمی‌رسید.

عناوین پازل کاردرستی که در چند سال اخیر تجربه کرده‌اید را مرور و یکی-دو اثر کالتی که در لیست دارید را حفظ کنید. آن‌چه می‌ماند، سیل عناوینی است که باید با «سرگذشت» مقایسه‌شان کنیم. خبر خوب آن است که بازی در مقایسه با این عناوین، تجربه‌ی لذت‌بخشی را پیش‌روی مخاطب قرار می‌دهد. خبر بد هم این است که در مقایسه با آن‌ها و به‌جز قطعات موسیقی شگفت‌انگیز، چیز چندان جدیدی برای عرضه ندارد. «سرگذشت» یک اثر استاندارد و البته خوش‌ساخت است که بازی کردن آن برای دوست‌داران ژانر پازل از هر چیزی واجب‌تر است.

امتیاز بازی‌سنتر - 7.5

7.5

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت: موسیقی خارق‌العاده طراحی مناسب پازل‌ها ریتم حساب‌شده و متناسب ارزش تکرار نسبتا خوب در مقایسه با عناوین مشابهنقاط ضعف: تبلیغات اشتباه و گم‌راه‌کننده پیش از عرضه‌ی بازی برخی از مشکلات فنی در بخش گرافیکی گم بودن قصه در بین پازل‌های پرشمار «سرگذشت»این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS4 بررسی شده است

User Rating: 5 ( 1 votes)
خروج از نسخه موبایل