بررسی بازی Tales of Vesperia: Definitive Edition

بازی Tales of Vesperia از دل دوران خاصی از بازی‌های رایانه‌ای می‌آید، دورانی که مایکروسافت در خیال باطل به دست آوردن بخشی از بازار ژاپن و جذب مخاطبین غربی که به بازی‌های ژاپنی علاقمند بودند، به سر می‌برد و همچنین دورانی که شرکت «Namco Bandai Games» هنوز استودیویی مختص ساخت سری بازی‌های «Tales» را در ساختار اداری خود جای داده بود. بیش از ۱۰ سال پیش بود که بازی «Tales of Vesperia» به عنوان دهمین قسمت اصلی این سری بازی بر روی کنسول Xbox 360 منتشر شد و حالا بعد از گذشت این همه سال و منتشر شدن ۶ شماره جدیدتر از این سری که در طراحی پیشرفت‌هایی نسبت به این بازی داشتند، نامکو بندای تصمیم گرفته تا نسخه ریمستر شده ToV را برای کنسول‌های نسل هشتم و رایانه‌های شخصی عرضه کند. آیا عرضه مجدد این بازی، تصمیم درستی بوده است؟ با ما همراه باشید.

Tales of Vesperia: Definitive Editionبعد از روایت ابتدایی داستان که به معرفی ویژگی‌های دنیای Tales of Vesperia می‌پردازد با «Yuri Lowell» به عنوان قهرمان محوری داستان آشنا می‌شویم. یوری یک شوالیه سابق امپراطوریست که به دلیل مشکل با فسادهای پشت‌پرده امپراطوری و بوروکراسی دست و پا گیر سیستم، از موقعیت خود استعفا داده و حالا در محله‌های فقیر و پایین شهر به همراه سگ وفادار خود به نام «Repede» زندگی می‌کند. یوری به خاطر سابقه شوالیه بودن، حامی اصلی مردم محله به حساب می‌آید و معمولاً زمانی که مشکلی به وجود می‌آید همه برای حل آن مشکل به سراغ یوری می‌آیند و یوری هم برای حل مشکلات، معمولاً خودش را به دردسر می‌اندازد. در ابتدای بازی و بعد از اینکه «Blastia Core» سیستم آبرسانی محله ربوده شده و در محله سیل به راه افتاده، یوری به دنبال مسئول این وضعیت می‌رود و در نهایت در شرایطی قرار می‌گیرد که دستگیر شده و به زندان می‌افتد. یوری کارهایی مهم‌تر از تحمل بازداشتی ۱۰ روزه دارد و در نتیجه با کمک زندانی ناشناخته سلول کناری از زندان فرار می‌کند. در هنگام فرار از زندان «Estellise» شاهزاده امپراطوری که به دنبال «Flynn Scifo»، شوالیه‌ای که دوست و همرزم سابق یوری بوده، می‌گردد با یوری همراه می‌شود و این همراهی ماجراهای عجیب و ناخواسته‌ای را برای یوری رقم می‌زند که به سفر به نقاط مختلف سرزمین «Terca Lumireis» و آشنایی با شخصیت‌هایی عجیب و دوست داشتنی منتهی می‌شود.
داستان Tales of Vesperia از قواعد کلی ژانر JRPG چندان فراتر نمی‌رود و حس و حال داستان به طور کلی همان چیزیست که در دیگر شماره‌های سری Tales مشابه آن را دیده‌ایم و این اصل که این سری بازی معمولاً داستان‌های بزرگ و غیرمنتظره‌ای را روایت نمی‌کنند در این قسمت هم پایدار باقی می‌ماند، اما بازی در روایت همین داستان کلیشه‌ای هیچ کم و کسری باقی نمی‌گذارد و پیچش‌های داستانی و موقعیت‌هایی که قهرمان‌های داستان با آن‌ها رو به رو می‌شوند، ظرافت روایی خاص خود را دارند و به طور معجزه آسایی خبری از قهرمان‌پروری‌های معمول در روایت بازی نیست. بازی با وجود اینکه چندین و چند موقعیت تاریک را بر سر راه قهرمانان قرار می‌دهد اما بیش از اندازه خود را جدی نمی‌گیرد و سرگرم‌کنندگی را بر خلق موقعیت‌های تراژیک ناگهانی ارجح می‌داند.


نقطه درخشان بخش روایی Tales of Vesperia، شخصیت‌های مختلف بازی و به خصوص روابط بین آن‌هاست، البته با توجه به این نکته که سازندگان اهمیت بیشتری به خلق شخصیت‌های قهرمان داستان داده‌اند و دقت و تلاش کمتری در شخصیت‌پردازی شخصیت‌های منفی داستان دیده می‌شود. شخصیت‌پردازی بازی به گونه‌ای بوده که حتی اگر مخاطب ندانسته بازی را شروع کند با دیدن یکی دو شخصیت متوجه می‌شود که در حال بازی کردن یک JRPG است، از سرآشپزی که خودش را به شکل اشیای نامربوط به محیط مثل جوجه اردک پلاستیکی مخفی می‌کند تا سگی که پیپ می‌کشد و از شمشیر برای مبارزه کردن استفاده می‌کند، فقط بخشی از حس عجیب و غریبیست که شخصیت‌‌های بازی برای مخاطب ایجاد می‌کند. روابط بین شخصیت‌ها در شرایط خارج از میان‌پرده‌ها که توسط میان‌پرده‌های خاص این سری که از آنها با نام Skit یاد می‌شود، کمک می‌کند تا بهتر با شخصیت‌ها و اهداف آن‌ها آشنا شویم و در عین حال شامل چندین و چند لحظه طنز ناب هم هستند که با توجه به مدل خاص این اسکیت‌ها، از نکات مثبت بازی در بخش روایی به حساب می‌آیند. البته اگر همه شخصیت‌ها در لحظات گشت و گذار در کنار هم راه می‌رفتند نیازی به استفاده از این سیستم نبود اما سازندگان از محدودیتی که سیستم گشت و گذارشان برای آن‌ها ایجاد کرده استفاده کردند و راه و روش روایی خاصی را ایجاد کردند که جز امضاها و ویژگی‌های خاص سری Tales به حساب می‌آید.

اگر سیستم نوبتی بازی‌های JRPG علت اصلی فرار کردن شما از این قبیل بازی‌ها تا به امروز بوده، سری Tales برای شما طراحی شده‌است. سیستم مبارزات این سری بازی‌ها با نام «Linear Motion Battle System» شناخته می‌شود که در طول این سال‌ها در هر قسمت جدید با توجه به ویژگی‌های تازه‎ای که به این سیستم اضافه می‌شود پیشوند خاصی در کنار این نام قرار می‎‌گیرد. سیستم مبارزات این بازی‌ها بیش از آنکه یادآور دیگر JRPGها باشد، مخاطب را به یاد بازی‌های Fighting سه بعدی می‌اندازد اما با محدودیت بیشتر در چندضرب‌ها و البته دسترسی به امکانات خاص بازی‎های نقش‌آفرینی. در مبارزات Tales of Vesperia امکان استفاده از چهار شخصیت وجود دارد که به طور پیش‌فرض کنترل یکی از آن‌ها به طور مستقیم توسط گیمر انجام می‌گیرد و با یک دکمه حملات عادی را انجام می‌دهید، با دکمه‌ای دیگر از جادوها استفاده می‌کنید، با دکمه دیگری به آیتم‌ها دسترسی پیدا می‌کنید و در نهایت یک دکمه هم برای دفاع کردن در نظر گرفته شده است. در هنگام مبارزات در محیط خاص مبارزه، آزادی حرکت کردن دارید و از ترکیب جهت‌های حرکت کردن با چهار دکمه اصلی می‌توانید فنون مختلف را اجرا کنید. این سیستم مبارزه، از پیچیدگی‌های معمول ژانر فاصله دارد و برای کسانی که به تازگی قصد آشنایی با بازی‌های نقش‌آفرینی ژاپنی را دارند گزینه مناسبی به حساب می‌آید اما برای کسانی که سال‌ها طرفدار این ژانر بودند، نسخه تقلیل یافته‌ای به نظر می‌رسد و این سادگی کلی باعث می‌شود تا مبارزات بازی برای این قبیل گیمرها کمی ساده و ابتدایی باشد. سازندگان بازی تلاش کردند تا با گسترده‌تر کردن امکانات مبارزه با پیشروی در داستان، اضافه کردن شخصیت‌های همراه زیاد و طراحی دشمنان متفاوت حس بصری هیجان‌انگیزی برای مبارزات ایجاد کنند تا مبارزات در عین سادگی، تکراری و حوصله سربر نشوند و تا حدودی در دستیابی به این هدف موفق بودند.


گشت و گذار در بازی مثل اکثر بازی‌های مشابه به دو بخش اصلی نقشه جهانی و محیط‌های متمرکز تقسیم می‌شود. در نقشه جهانی هدف حرکت از یک محیط متمرکز به محیط متمرکز دیگر است و در این راه با دشمنان تصادفی رو به رو می‌شویم که مبارزه یا پرهیز از آن‌ها بر عهده خود گیمر قرار داده شده است. همچین در نقشه جهانی امکان پیدا کردن آیتم‌ها و منابع مختلف هم وجود دارد. محیط‌های متمرکز بازی شامل دو بخش است، بخش اول محیط‌های شهری و روستایی هستند که خرید، فروش و ساخت آیتم‌ها، استراحت و تعدادی از مأموریت‌های فرعی بازی در این محیط‌ها به گیمر ارائه می‌شوند و بخش دوم که سیاه‌چاله‌ها هستند و برای به دست‌یابی به اهداف اصلی مأموریت‌ها و دسترسی به آیتم‌های قوی‌تر در بازی قرار دارند. بخش گشت و گذار در نقشه جهانی با استاندارد سال ۲۰۱۹ هم‌خوانی چندانی ندارد و برای یک بازی نقش‌آفرینی در این دوران بسیار محدود و خالی از جزئیات به نظر می‌رسد اما اگر به چشم یک بازی ریمستر شده و در ظرف زمانی خاص خود بازی به آن نگاه کنیم، تا حدودی امکان چشم‌پوشی از این نقیصه وجود دارد. محیط‌های شهری و روستایی فضای دلپذیری دارند و سیستم ساخت آیتم‌ها و آشپزی با وجود سادگی زیاد نسبت به بازی‌های امروز، حکم یک مینی‌گیم فرعی جذاب را دارند. سیاه‌چاله‌های بازی هم طراحی محیطی و هندسی خوبی برخوردارند اما همانند بخش نقشه جهانی از کمبود محتوا در مقایسه با بازی‌های امروزی رنج می‌برند.
به لطف افزایش رزولوشن، نرخ فریم بازی و طراحی اصلی بازی که به صورت Cell shade بوده، کیفیت بصری بازی نه تنها به خوبی حفظ شده بلکه حتی از نسخه ۱۰ سال پیش آن هم ظاهر زیباتری دارد و استفاده از رنگ‌های زیاد و بسیار شاداب و زنده، به ماندگاری جذابیت‌های بصری تا آخر بازی کمک شایانی کرده‌است. طراحی شخصیت‌ها بسیار زیبا و چشم‌نواز انجام گرفته حتی شخصیت‌هایی که به عمد زشت و مسخره طراحی شدند. طراحی محیط‌های بازی و دشمنان هم با دقت بسیار خوبی انجام گرفته‌است اما محیط نقشه جهانی به دلیل گذشت زمان و در مقایسه با بازی‌های امروزی و قسمت‎های متأخرتر سری Tales، تا حدودی خالی به نظر می‌آید. استفاده از تعدادی میان‌پرده انیمه‌ای، ساخته شده توسط استودیوی مشهور و صاحب سبک Production I.G، به بخش بصری بازی کمک می‌کند تا در بخش گرافیک نمره بالایی بگیرد.


رابطه شخصی من با موسیقی متن سری Tales هیچ زمان رابطه دوستانه‌ای نبوده، نه از این جهت که معمولاً با موسیقی ضعیفی در این سری رو به رو هستیم بلکه بیشتر از جهت اینکه شاید این سری جز معدود آثار JRPG ریشه‌دار باشد که در این ۲۰ و چند سال هیچ وقت نتوانسته قطعاتی به اثرگذاری دیگر آثار معروف این ژانر عرضه کند. موسیقی متن ToV بد نیست و در عین حال خیلی خوب هم نیست و فقط در یک حد وسط، انتظاری که سال‌هاست از سری Tales داریم را حفظ کرده ‌است. در بخش صداپیشگی اتفاق مثبتی که افتاده اضافه کردن صداپیشگی زبان ژاپنی‌ست که در نسخه ۱۰ سال پیش اثری از آن وجود نداشت و از علل اصلی اعتراض خالص‌گراها به نسخه اولیه به شمار می‌آمد. بخش صداپیشگی انگلیسی ۱۰ سال پیش قابل قبول بود اما به دلیل شهرت یافتن برخی از صداپیشه‌ها و گران‌تر شدن دستمزد آنها، تعدادی از دیالوگ‌های اضافی و اصلاح شده این نسخه توسط افراد دیگری ضبط شدند که این تفاوت کیفیت کار کاملاً مشهود است و به کیفیت نهایی اثر آسیب می‌زند. البته وقتی در یک بازی ژاپنی امکان دسترسی به دوبله ژاپنی وجود دارد، کمتر کسی به سراغ دوبله انگلیسی بازی می‌رود.
در حالی که هنوز یک نسخه کاملاً نسل هشتمی از سری Tales به بازار عرضه نشده، باندای نامکو یکی از بهترین قسمت‌های این سری بازی را برای اولین بار برای دسترسی طرفداران تمامی پلتفرم‌ها در سراسر جهان منتشر می‌کند تا شاید آن‌ها را برای خبرهایی از قسمت جدیدی از این سری بازی محبوب و قدیمی در سال جاری آماده کند. Tales of Vesperia در زمان عرضه یکی از بهترین‌های سری Tales و یک JRPG خوب و قابل احترام بود و هنوز هم بعد از گذشت سال‌ها و با وجود سود نبردن از امکانات و پیشرفت‌هایی که در قسمت‌های بعدی به فرمول این بازی‌ها اضافه شده، کیفیت بسیار بالایی دارد و بر هر کسی که به نقش‎آفرینی‌های ژاپنی علاقه دارد واجب است که این بازی را تجربه کند و همین‌طور برای افرادی که تا امروز از این مدل بازی‌ها پرهیز کردند می‌تواند نقطه آغاز مناسبی باشد.

بررسی بازی Tales of Vesperia: Definitive Edition بر اساس نسخه ارسالی سازنده برای وبسایت بازی‌سنتر نوشته شده است.

مجموع امتیاز - 8

8

امتیاز بازی سنتر

نقاط قوت: شخصیت‌های عالی و دوست داشتنی داستان خوب با وجود حرکت بر روی کلیشه‌های معمول جذابیت‌های بصری بالا با وجود گذشت بیش از 10 سال از ساخت بازی وجود دوبله ژاپنینقاط ضعف: مبارزات ساده افت و خیزهای غیرقابل قبول در صداپیشگی انگلیسی کمبود محتوا در مقایسه با بازی‌های مشابه امروزی

User Rating: 3.95 ( 1 votes)
خروج از نسخه موبایل