بررسی بازی Wo Long: Fallen Dynasty

بی‌راه نیست اگر بگوییم که برای سال‌ها، عمده بازی‌سازان ژاپنی، میراث خاص خود را در خلق ویدیو گیم گم کرده بودند. توسعه عناوین مختلف در سرزمین آفتاب، درگیر حواشی زیادی بود که باعث شده بود آثار بی‌اصالت و بدون آن جادوی خاص بازی‌سازی شرقی را روانه بازار شوند. تابوهایی که از نسل هشتم اما شکسته شد و به مرور شرایط متفاوتی را رقم زد. کپکام با قدرت به عرصه نام‌آوران هنر هشتم بازگشت، سگا در مسیر درستی قرار گرفت و روز به روز به محبوبیت فرام‌سافتور افزوده شد. در این بین اما تیم نینجا، استودیویی که همواره برای حضور ایتاگاکی و سری بازی‌های Dead or Alive و در راس Ninja Gaiden شناخته می‌شد، پس از عرضه نینجا گایدن 3 به اغما رفته بود. موفقیت‌های هیدتاکا میازاکی با خلق فرانچایز سولز، باعث شد تیم نینجا هویت از دست رفته خود را حتی بدون ایتاگاکی و با خلق یک IP جدید در ژانر سولز با نام Nioh بازیابی کند. اثری که به شکل انحصار کنسولی برای پلی‌استیشن ۴ عرضه شد و نظر منتقدان و مخاطبان را جلب کرد. حالا و در نسل نهم کنسول‌های خانگی، شاهد ظهور اثر جدیدی با نام بازی Wo Long: Fallen Dynasty هستیم. عنوانی که انتشار آن به صورت مولتی پلتفرم اجازه داده تا برای کاربران بیشتری در دسترس باشد.

روایت داستان بازی در سده صد میلادی و در دوران سه پادشاهی چین دنبال می‌شود. در نقش یک سرباز بی‌نام و نشان، وظیفه شماست که در برابر شورشیان و البته هیولاها و شیاطین ایستادگی کنید. ستینگی که در مدیا به عنوان جذاب‌ترین دوره زمانی در تاریخ چین، پرتکرار است، اما با یک جهت‌گیری متفاوت به سوی ژانر دارک فانتزی، سعی دارد تا در نوع خود خاص جلوه کند. داستانی کلیشه‌ای که در تلاش است با کات‌سین‌ها و رد و بدل شدن دیالوگ بین کارکترها حین گیم‌پلی، روایت شود اما در هر نوع ارائه جذاب و کشش مخاطب ناکام می‌ماند. البته رد و بدل شدن دیالوگ که چه عرض کنم، شخصیت اصلی بازی حتی یک کلمه هم حرف نمی‌زند و اغلب باید بین سکانس‌های اکشن، پرحرفی همراهان را تحمل کنید! با اینکه وو لانگ را می‌توان در ژانر اکشن نقش آفرینی دسته بندی کرد، اما از انتخاب دیالوگ خبری نیست تا حس هم‌ذات پنداری با کارکتر اصلی داشته باشید و صحبت نکردن او در طول خط داستانی هم باعث شده تا هیچ پرداختی برای پروتاگونیست بازی را شاهد نباشیم.

برخلاف سولز که روایتی غیرمستقیم را انتخاب کرده، تیم نینجا سراغ قصه‌گویی کلاسیک رفته و این انتخاب موجب شده تا حتی حین بازی کردن هم هیچ ارتباطی با قهرمان داستان برقرار نکنید. البته شرایط برای کارکترهای جانبی هم چندان مثبت نیست. با اینکه برخی شخصیت‌ها از دل تاریخ آمده‌اند، اما کاریزمای لازم را ندارند و احتمالا یک ساعت پس از تیتراژ پایانی به راحتی مخاطب فراموششان می‌کند. به طور کلی تیم نینجا قصد نداشته اثری قصه‌گو را خلق کند و به سادگی از این بخش گذر کرده، به شکلی که حتی بعید می‌دانم داستان‌سرایی به این شیوه و با این شخصیت‌های پوشالی، حتی با بستر روایتی دوران جذاب سه پادشاهی چین، برای ساکنان اصیل این کشور هم جذاب باشد! حالا ما که شناخت کمتری از وقایع آن داریم و به سادگی می‌توانیم کات‌سین‌ها را رد کنیم!

هر چند انصاف نیست بخواهیم وو لانگ را به خاطر داستانش سرزنش کنیم… چرا؟ اگر بازی به عنوان یک نقش آفرینی ژاپنی به دست ما می‌رسید، انتظار قوام داستانی بی‌جا نبود؛ اما وو لانگ پیش‌تر از هر چیز یک بازی اکشن است. اگر Nioh را وام‌دار سولزبورن‌ها بدانیم، در اینجا برای تیم نینجا بیشتر Sekiro الهام بخش بوده. المان‌های سولزلایک همچون سیستمی مشابه بن‌فایرها در وو لانگ هم حضور دارند، اما مبارزات بازی کاملا متفاوت است. به جای انیمیشن محور بودن مبارزات و تاکید بر هیت‌باکس، هر بخش اکشن در این بازی همچون یک اثر در ژانر فایتینگ با مکانیک‌های آثار هک‌انداسلش است. با اینکه شباهت بسیاری برای تاکید بر دفع حملات دشمن به مانند Sekiro وجود دارد، ولی تیم نینجا با وو لانگ سیستم مبارزاتی را ارائه داده که بی‌اغراق یکی از بهترین‌های تاریخ بازی‌های ویدیویی است. مبارزات به شدت اعتیادآور و جذاب طراحی شده‌اند، به شکلی که اکشن مدام آدرنالین را در خون‌تان پمپاژ می‌کند. کامبت وو لانگ بیش از هر بازی که اخیرا تجربه کرده‌اید، مهارت محور است و به جای سبک مبارزاتی که اغلب در سولزلایک‌ها تدافعی هستند، شما را تشویق می‌کند تا به دل دشمن بزنید. با اینکه با اثری ساده‌تر نسبت به Nioh مواجه‌ایم، هر اشتباهی در وو لانگ می‌تواند به قیمت از دست دادن جان‌تان تمام شود. این بازی به مخاطب باج نمی‌دهد، اگر میخواهید خوب باشید، باید تلاش کنید و مکانیک‌های بازی را خوب یاد بگیرید. سیستم آموزشی وو لانگ در نوع خود جالب از آب در آمده. بازی خیلی زود ساختار کلی گیمپلی را به شما آموزش می‌دهد و در عرض کمتر از نیم ساعت در یک باس فایت قرارتان می‌دهد. اینجا مجبور هستید آموزه‌ها را به بهترین نحو پیاده سازی کنید. رمز موفقیت البته، همیشه دیفلکت درست است.

تیم نینجا به تکرار متفاوت کامبت سیستم Sekiro بسنده نکرده و برای بسط گیم‌پلی وو لانگ تدابیری را اندیشه که شایسته توجه هستند. برخی چون سیستم لوت بازی ممکن است برای مخاطبان اکشن گیج‌کننده باشد. لوت کردن در وو لانگ و انتخاب ابزار مناسب از اینورتوی، حوصله مطلبد. برای دوست‌داران نقش آفرینی و لوتر بازها، این مورد قابل پذیرش است، هر چند باقی بازیکنان چندان حوصله سر و کله زدن با منوها برای انتخاب تجهیزات بهتر را ندارند. جای این بخش که همچون شمشیر دو لبه عمل کرده، سازوکار جادوها را داریم که مختص خود وو لانگ هستند. با در نظر گرفتن جادو در پنج عنصر مختلف، مکانیکی در نظر گرفته شده که ساختاری مشابه سنگ، کاغذ، قیچی دارد. یعنی هر عنصر دیگری را کانتر می‌کند و خود در برابر عنصری دیگر ضعف دارد. موردی که شاید در نگاه اول ساده به نظر برسد، اما زمانی که کارایی آن را یاد بگیرید، استفاده از آن بسیار لذت بخش است و مدیریت آن در مبارزات و استراتژی‌هایی که پیش روی‌تان می‌گذرد، بعد جدیدی از کامبت وو لانگ را رونمایی می‌کند که عمق بیشتری را به ارمغان آورده. دیگر ویژگی گیمپلی وو لانگ که مختص خودش است، سیستمی از سطح بندی است که با نام مورال در هر مرحله از ابتدا از سر گرفته می‌شود. با روش‌هایی چون برافراشتن پرچم‌ها در بخش‌های خاص محیط، می‌توان لول آپ شد و با اعتماد به نفس بیشتری سراغ باس فایت انتهای مرحله رفت.

با آن که بیش از دو سال از عرضه کنسول‌های نسل نهمی پلی استیشن ۵ و ایکس باکس سریز و حدود ده سال از عرضه کنسول های نسل هشتمی ایکس باکس اون و پلی استیشن ۴ گذشته،  اما به نظر می‌رسد تیم مهندسی تیم نینجا در اواسط نسل هفتم و دوران حیات ایکس باکس ۳۶۰ و پلی استیشن ۳ محبوس شده‌اند و با یکی از ضعیف ترین عناوین عرضه شده از لحاظ بصری طرف هستیم که فرسنگ‌ها با استاندارد روز صنعت فاصله دارد. از مدل‌ها و انیمیشن‌های ضعیف دشمنان تا نورپردازی و محیط های زشت و خالی از مواردی هستند که تجربه وو لانگ را به شدت تحت تاثیر قرار داده‌اند. به بیان دیگر معمولا عناوین محدودی وجود دارند که وضعیت بصری بتواند بر تجربه کلی بازی تاثیر گذار باشد، اما در خصوص وو لانگ به قدری بازی از لحاظ ظاهری دارای ضعف و کمبود است که ناخواسته توی ذوق مخاطب می‌زند. باید خوشحال باشیم که از نظر عملکرد فنی، وو لانگ عملکرد قابل قابولی دارد و اکثرا با ثبات اجرا می‌شود.

در خصوص صداگذاری و صداپیشگی هم وضعیت چنگی به دل نمی‌زند. در کنار صداپیشگی به شدت ضعیف شخصیت‌ها که گویا برای اولین بار برای خواندن دیالوگ های یک بازی استخدام شده اند و هیچ کدام از آن ها نتوانسته اند برای ساخت و پردازش شخصیت های بازی کار خاصی انجام دهند،  مشکلات تکنیکی صداگذاری را هم باید اضافه کنیم. در اکثر کات سین‌ها و حتی در طول گیم پلی مدام با کات شدن و یا قطع و وصل شدن صدای بازی طرف هستیم که برای یک اثر سال ۲۰۲۳ واقعا قابل قبول نیست.

با همه این تفاسیر احتمالا از متن متوجه شده‌اید که با وو لانگ نه قرار است اثری هنری و زیبا از نظر بصری را تجربه کنید و نه قرار است به خاطر داستان سراغ آن بروید. بازی جدید تیم نینجا با مقیاس کوچک‌تر و بودجه‌ای کمتر از آنچه که امروزه AAA نامیده می‌شود ساخته شده و در قامت یک اکشن، تمام خلاقیت خود را در گیمپلی خلاصه کرده. به عنوان کسی که مخاطب کنسول ایکس باکس است، سالیان دور خاطرات خوشی را با آثار تیم نینجا تجربه کرده‌ام. به عقیده بسیاری، نینجا گایدن بلک بهترین اکشن تاریخ است و اغراق نیست اگر بگویم وو لانگ تا حدی خاطرات هیجان‌انگیز آن روزها را برایم تداعی کرد. فکر می‌کنم که برای سال بعد و برای تجربه Rise of Ronin از حالا باید به فکر تهیه پلی‌استیشن ۵ باشم! حقیقتا تیم نینجا احیا شده و آینده را آن‌ها هیجان‌انگیز به نظر می‌رسد.

امتیاز بازی‌سنتر - 8

8

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت: یکی از بهترین کامبت سیستم‌های تاریخ اکشن‌های نفس‌گیر و طراحی مناسب باس فایت‌ها سیستم مبتکرانه عناصر پنج‌گانه و جادوها ساختار آموزشی مکانیک‌های مبارزه استفاده از دو نوع سطح‌بندی ثابت و متغییرنقاط ضعف: داستان و شخصیت‌های فاقد جذابیت طراحی هنری و نمایش بصری نامناسب تنوع کم دشمنان عملکرد لوت سیستم دوگانهاین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم Xbox Series X بررسی شده است

User Rating: 3.78 ( 2 votes)
خروج از نسخه موبایل