بررسی بازیپلی استیشن 5کامپیوتر

بررسی بازی Dreams of Another

هیچ آفرینشی بدون ویرانی وجود ندارد. زیرا ویرانی به هیچ وجه پایان کار نیست، بلکه آغاز چیزی فراتر است. تمام زندگی انسان محدود است، و به همین دلیل است که وقتی چیزی نابود می‌شود، انفجاری از زندگی را احساس می‌کنیم. گونه‌های مختلفی از رویاها وجود دارد که در میانه‌ این زندگی محدود تجربه می‌کنیم. رویاهایی که در خواب می‌بینیم، و رویاهای آینده‌ای که در ذهن خود پرورش می‌دهیم. در این رویاها، ما بارها و بارها نابود می‌کنیم و می‌آفرینیم. به بیان دیگر، ما خاطرات خود را به‌طور چرخه‌ای فراموش می‌کنیم و بعد آن را ترمیم می‌کنیم. در همین زندگی گذرا هست که امید را پیدا می‌کنیم. این جملات مفهومی شروع آغاز رویا‌های شما در بازی Dreams of Another است. اثری مستقل که هدف خود را ارزش‌های انسان بودن قرار می‌دهد و در پی یک تجربه 7 ساعته، از مفاهیم عمیقی صحبت می‌کند. اما سوال اصلی این است که آیا این بازی در کنار یک تجربه داستانی، در بخش‌های دیگر هم سرگرم کننده است؟ با بررسی این بازی همراه ما باشید تا به این سوال پاسخ دهیم.

داستان در بازی‌هایی که می‌خواهند یک مفهومی را به مخاطب بگویند، از دیگر بخش‌هایی مثل گیم‌پلی، وزن بیش‌تری را به خود اختصاص می‌دهد. این اثر هم از داستان گویی بیش‌ترین بهره را برده است. بازی از داستان گویی چند وجهی استفاده می‌کند. در جهانی که خواب و بیداری مرزی باریک دارند، رؤیاها نه صرفاً بازتاب ذهن خسته، بلکه دریچه‌ای به داستان‌هایی دیگر هستند؛ بازی Dreams of Another اثری تأمل‌برانگیز درباره مرز میان خواب و واقعیت است؛ نگاهی فلسفی به نقش رؤیاها در درک هویت و خلاقیت انسانی است. نویسنده در این متن، رؤیا را صرفاً یک پدیده ذهنی نمی‌بیند، بلکه آن را دریچه‌ای به جهان‌های دیگر و شکلی از تداوم زندگی می‌داند که در آن تخیل، شکست، آرزو و امید با هم درآمیخته‌اند. از نظر ساختاری، نحوه داستان گویی در این اثر، حال‌وهوایی شاعرانه دارد و با زبانی نرم و ریتمی آرام، خواننده را وارد فضایی می‌کند که میان بیداری و رؤیا در نوسان است. تیم نویسندگی این اثر شروع داستان را با ایده‌ی «زندگی در میان خواب و بیداری» آغاز کرده و ذهن مخاطب را برای یک سفر درونی آماده می‌کند. در بخش میانی بازی، توصیف مردی از آینده و کتاب پر از نام‌های نانوشته، نماد روشنی از خلاقیت ذهن انسان است؛ گویی رویا خود سرچشمه‌ی داستان و آفرینش است. این تصویر استعاری، به‌ خوبی نشان می‌دهد که چگونه تخیل می‌تواند جهان‌هایی تازه خلق کند و از محدودیت زمان و مکان فرار کند. از منظر مفهومی، نویسنده داستان بازی توانسته است در قالبی شاعرانه، تضاد میان «ویرانی و آفرینش» یا «فراموشی و یادآوری» را به‌عنوان چرخه‌ای از حیات ذهنی بیان کند. رؤیا در این اثر، هسته اصلی آرامش و میدان مبارزه است؛ جایی برای بازسازی شکست‌ها و تجدید امید. این نگاه دوگانه، به داستان و روایت آن عمق می‌بخشد و باعث می‌شود تأمل در آن، در ذهن بازیکن حس فلسفی ایجاد کند. لحن روایت داستان Dreams of Another، آرام و در عین حال پرکشش است؛ به‌گونه‌ای که در پایان، بازیکن احساس می‌کند خود در رؤیایی طولانی گرفتار شده است. در مجموع داستان بازی درباره بازآفرینی مداوم خویشتن در مرز میان رویا و واقعیت است. اثری که نشان می‌دهد انسان برای زنده ماندن نیاز دارد نه فقط زندگی کند، بلکه رؤیا ببیند—زیرا در رؤیا است که معنا و امید‌ها دوباره متولد می‌شوند.

داستان بازی نسبت به میزان ساعت تجربه شما،‌ جزئیات کمی ندارد و همین موضوع باعث شده که ما با یک اثر عمیق از نگاه داستان گویی طرف هستیم. اما نکته منفی بازی در مکانیزم گیم‌پلی و طراحی مراحل آن بسیار آشکارا است. طوری که این بازی را بعد از ساعات ابتدایی،‌ به یک اثر خسته کننده تبدیل می‌کند و شما فقط بخاطر کشش خوب داستان بازی تمایل به اتمام آن دارید. گیم‌پلی بازی بسیار ساده طراحی شده است. شما باید در جهان رویا محیط اطراف خود را شکل دهید؛ این شکل گیری با تیر زدن به محیط اطراف خود صورت می‌گیرد. در واقع شما در کل بازی باید از طریق شلیک کردن به فضایی نامعلوم،‌ محیط رویایی که تجربه می‌کنید را شکل دهید و بعد از آن در مسیر بازی پیشرفت کنید. بازی Dreams of Another تجربه‌ای متفاوت از آن چیزی است که در بازی‌های ماجراجویانه‌ی معمول انتظار داریم. این اثر، ترکیبی از فلسفه، احساس و کاوش درونی است که مرز میان رویا و واقعیت را محو می‌کند. بازی از همان آغاز، با طراحی بصری مینیمال و موسیقی آرام اما مرموزش، مخاطب را وارد جهانی می‌سازد که در آن منطق خواب بر واقعیت غلبه دارد.

در بخش گیم‌پلی، بازی بر پایه‌ی کاوش ذهنی و حل معماهایی بنا شده که نمادین‌تر از آن‌اند که در نگاه اول به نظر می‌رسند. هر محیط، استعاره‌ای از بخشی از ذهن یا خاطره‌ی شخصیت اصلی است. بازیکن در میان فضاهای تغییرپذیر حرکت می‌کند. از شهرهایی که در مه فرو رفته‌اند تا دشت‌هایی که زیر نور سرخ رویا می‌درخشند. تعامل با اشیاء و شخصیت‌ها بیشتر از آنکه عملی مکانیکی باشد، بعد فلسفی به خود گرفته است؛ هر انتخاب، بخشی از درک بازیکن از معنای رویا و هویت را تغییر می‌دهد. مکانیزم خواب و بیداری نقش مهمی در روند بازی دارد. بازیکن می‌تواند میان این دو حالت جابه‌جا شود تا حقیقت پنهان را در لایه‌های مختلف ذهن کشف کند. این جابه‌جایی نه تنها بر ظاهر محیط تأثیر می‌گذارد، بلکه احساسات و حتی قوانین فیزیکی جهان بازی را تغییر می‌دهد. گاهی رویا آرام و شاعرانه است، و گاهی به کابوسی پر از صدا و تصویر بدل می‌شود. اما ضعف طراحی گیم‌پلی بازی در تکراری شدن آن در ساعات اولیه تجربه شما است. این مکانیزمی که شما با شلیک کردن به محیط ساختارش را به حالت نرمال بر می‌گردانید، برای 1 ساعت اول لذت بخش است. اما بازی آنقدر این روند را با یک مکانیزم ثابت جلو می‌برد تا خود را در یک چرخه تکراری قرار دهد. در این بین بازی در حالت رویا گونه خود مبارزاتی را هم طراحی کرده است که کمی به تکراری نشدن گیم‌پلی کمک کند؛ اما متاسفانه این اثر در طراحی مبارزات خود هم بسیار ساده عمل کرده است به طوری که اگر این بخش قرار نمی‌گرفت، بازی لذت بخش‌تر باقی می‌ماند.

از نظر فنی، گرافیک بازی با سبک هنری سورئال و رنگ‌بندی ملایم، فضایی احساسی و شخصی ایجاد می‌کند. موسیقی و افکت‌های صوتی به‌دقت با ریتم بازی هماهنگ شده‌اند و هر بار که بازیکن وارد لایه‌ای جدید از ذهن می‌شود، صدای پس‌زمینه نیز تغییر می‌کند؛ از زمزمه‌های خفیف تا اوج‌های احساسی. اما آنچه Dreams of Another را از آثار مشابه متمایز می‌کند، مفهوم «خلق از دل ویرانی» است. هر بار که بخشی از جهان فرو می‌پاشد، ساختاری تازه از میان آن متولد می‌شود—انعکاسی از چرخه‌ی آفرینش و نابودی در ذهن انسان. پایان بازی نیز به‌جای پاسخ دادن، پرسش تازه‌ای مطرح می‌کند: آیا رویا ما را کنترل می‌کند یا ما رویا را شکل می‌دهیم؟

در مجموع، Dreams of Another نه تنها یک بازی، بلکه تجربه‌ای احساسی و تفکری است. اثری که بیش از هر چیز از بازیکن می‌خواهد درون خودش جست‌وجو کند. اما وقتی از هنری به اسم ویدیو گیم صحبت می‌‌کنیم، المان‌های مهم‌تری مثل گیم‌پلی و طراحی مراحل، نقش بسیار واجب‌تری را از آن خود می‌کنند. اگر بخواهیم به یک نتیجه گیری کلی برسیم، این اثر یک داستان بسیار زیبا و عمیق است که نمی‌تواند از المان‌های ویدیو گیمی به درستی استفاده کند. اگر عاشق داستان‌های فلسفی و مفهومی هستید، می‌توانید به این بازی یک فرصت بدهید؛‌ اما اگر به دنبال یک تجربه معقول از جنبه گیم‌پلی برای سرگرمی هستید، متاسفانه این اثر به شما این تجربه را تقدیم نمی‌کند.

امتیاز بازی‌سنتر - 6.5

6.5

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
روایت درست یک داستان عمیق با نگاهی فلسفی
موسیقی درست برای توصیف رویا
شخصیت پردازی درست کاراکترها در رویا
طراحی هنری خاص
نقاط ضعف:
طراحی ضعیف مراحل بازی 
تکراری شدن بخش مبارزات بازی بعد از ساعات اولیه
تکراری شدن بخش ترمیم جهان رویا
طراحی ضعیف دشمن‌ها
کند بودن کلی گیم‌پلی بازی  
این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PC بررسی شده است

User Rating: Be the first one !

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا