بررسی بازی Bloodroots

در چرخه صنعت گیم به طوری کلی همیشه این بازی های پرخرج و بزرگ هستند که در تیتر اول سایت ها و مجلات و آوای بلند ساز و دهل رسانه ها قرار می‌گیرند و سر و صدا به پا میکنند. این وزنه سنگین و گاه نابرابر در صنعت گیم و قدرت کمپانی ها و استودیو های بزرگ بازیسازی گاهی اوقات خواسته یا ناخواسته باعث میشود استودیو های کوچک تر و جمع و جور تر به چشم نیایند. استودیو هایی که با هزینه کم و دور از هیاهو و جنجال های بی پایان صنعت گیم در گوشه ای شروع به ساخت و توسعه بازی های ایندی ( Indie game ) میکنند. بازی هایی که با ظاهری ساده اما باطن و سرشتی قوی میتوانند در بین چرخ دنده های عظیم و بی رحم صنعت گیم جای پای خود را محکم کنند و قدمی رو به جلو برای خود و دنیای بازی های کامیپوتری متصور شوند. استودیوی کانادایی Paper Cult واقع در استان کِبِک، شهر مونترال کانادا از این دست از استودیو های کوچک اما با استعداد است. بازی Bloodroots جدید ترین اثر از  استودیوی بازیسازی Paper Cult است و با هم سفری میکنیم به دنیای فانتزی و رنگارنگ آن.

بسیاری از بازی های ایندی ( Indie game ) در مقایسه با بازی های AAA از داستان پیچیده ای برخوردار نیستند و از داستانی ساده و روتین بهره میبرند ؛ اما اگر فکر کردید بازی Bloodroots هم از داستان ساده و گذرایی برخوردار است سخت در اشتباهید. کلیت داستانی بازی بر پایه انتقام شخصیت بازی از کسانی است که باعث رنج او و قبیله اش شده اند و شخصیت اول بازی انتقامی سخت در طول جریان بازی از آن ها خواهد گرفت.

اعتیاد آور به معنای خاص کلمه 

بخش گیم پلی بازی در مراحل اولیه آن به ریتم و آهنگی کند شروع به کار خواهد کرد. توانایی های شما محدود است و محیط بازی تا حدودی خالی و با دشمنان محدودی روبرو خواهید شد. این از ضعف طراحی گیم پلی بازی نیست و سازندگان بازی از عمد کاری کرده اند که شما رفته رفته با سبک و سیاق گیم پلی بازی آشنا شوید و با مکانیزم اولیه گیم پلی خو بگیرید. وقتی به اندازه کافی با همه چیز آشنا شدید به یک باره در پیشرفت مراحل بازی همه چیز سریع تر و مهیج تر و به طرز خیره کننده ای جذاب تر خواهد شد. دشمنان در محیط بازی بیشتر خواهند شد، تنوع بیشتری هم پیدا میکنند و همین طور  توانایی های مختلفی برای از بین بردن شما دارند. در محیط  بازی اصولا هر چیزی را که میبینید میتوانید بردارید و بر سر دشمنان خالی کنید.

شمشیر هایی که میتوانید با آن دشمن را دو شقه کنید و یا حتی یک هویجی که با آن همانند یک گرز بر سر دشمن بخت برگشته فرود آورید و در این هنگام با دیدن صحنه های آهسته ای دوربین Close up میشود و شما شاهد صحنه آهسته ای خواهید شد که دشمن بینوا چگونه از سوی شما لت و پار میشود. حتی با یک مشت سنگین خود هم میتوانید دشمن را از بین ببرید. در بازی هم به خاطر سطح لول بندی به شما امتیاز داده میشود و به همین خاطر شما حتی دوست دارید مراحلی را که تمام کرده اید را از دوباره تکرار کنید و با امتیاز بیشتری آن را تمام کنید. هر چه بیشتر دشمنان بازی را به صورت کمبو ( Combo ) از پا در بیاورید و ضریب کشتن پی در پی دشمنان از سوی شما بیشتر شود نتیجه کار شما پاداش بیشتری در سطح امتیاز گیری در هر مرحله خواهد شد.

تنوع سلاح ها در بازی بی نهایت بالا است و هر سلاح جدیدی که به دست میاورید بر روی مکانیزم کلی گیم پلی بازی تاثیری عمیق به جا میگذارد. برخلاف ظاهر گول زننده بازی شما اصلا و ابدا با گیم پلی ساده و راحتی طرف نیستید. مکانیزم گیم پلی بازی حالتی آزمون خطا دارد و امکان دارد در بخش هایی از مراحل بازی بار ها و بار ها ببازید و شکست بخورید. در نتیجه باید با تمرین بیشتر از پس مراحل بازی بر بیایید. با  تبر به راحتی میتونید دشمنان را تکه تکه کنید.  بعضي از سلاح ها نيز گزينه هاي عبور از موانع  را به شما مي دهند سلاح هایی همچون نردبان ها و ميله هاي ماهيگيري  به عنوان مثال به شما اجازه مي دهد تا با استفاده از آن ها از موانع سخت و بلند عبور کنید. تنوع سلاح ها به صورت اصولی در مکانیزم گیم پلی بازی تاثیرات بسیار ریشه ای و عمیق دارد و سلاح های متنوع اصلا برای ظاهر در بازی طراحی نشده اند.

با اصالت

شخصیت اول بازی هم قابلیت ارتقا در طول مراحل بازی را دارد. او یک کلاه پشمی به سر دارد و کلاه های پشمی مثل خرس و گرگ و خرگوش و گوزن مواردی دیگر باعث میشود شخصیت اول بازی دارای قدرت های خاصی شود. برای به دست آوردن این کلاه های پشمی باید غول های بازی را شکست دهید و بعد از شکست دادن آن ها شما کلاه پشمی آنان را تصاحب خواهید کرد و به همین سو قدرت نهفته در این کلاه های پشمی هم از آن شما خواهد شد. هر مرحله از 5 بخش تشکیل میشود و شما با تمام کردن 5 بخش در پایان آن با یک غول ( Boss Fight ) مواجه خواهید شد و طراحی بی نظیر و خیره کننده غول ها واقعا شما را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. غول هایی که هم خنده دار طراحی شده اند و هم خبیث بودن آن ها هم حرص شما را در میاورد و هم شما را به خنده وا میدارد و احساسی عجیب که فقط باید در بازی تجربه کنید تا متوجه آن شوید.

گیم پلی بازی با این که بسیار ساده و روتین به نظر میرسد ولی در عمق و ریشه آن با گیم پلی ای چالش برانگیر و پر عمق طرف هستید. تنوع گیم پلی فقط به کشتن دشمنان ختم نمیشود و پرش از موانع و عبور از پرتگاه ها همانند بازی های قدیمی دوران میکرو جنیوس و دوران سکا و سبک های پلتفرمر تا سوار شدن بر یک بشکه و له کردن دشمنان و حتی میتوانید یک بسته کاه را آتش بزنید به سمت دشمنان پرتاب کنید و  شاهد جیغ و داد ها و به این سو و آن سو رفتن آنان شوید. در این زمان ها خنده و لذت تمامی وجود شما را در بر خواهد گرفت. خانه ها و محیط را میتوانید نابود کنید و آتش بزیند و کل محیط را به یک باره میتوانید به جهنمی برای دشمنان تبدیل کنید. انگار تبدیل به Grim Reaper میشوید که میتوانید همه چیز را نابود کنید و کل محیط را به هوا بفرستید. سوار یک توپ شوید و با شیلک توپ به هوا پرتاب میشیود و با قدرت کامل به زمین بر سر دشمنان و یا خانه ها فرود می آیید و همه چیزا را نابود میکنید.

بوم نقاشی 

گرافیک کلی بازی به صورت یک گرافیک فانتزی و کارتونی طراحی شده. محیطی رنگارنگ و متنوع از رنگین کمان رنگ ها و همه چیز شاداب و زیبا به نظر میرسد. طراحی بافت ها و بسیار از موارد در محیط به صورت دو بعدی طراحی شده با یک سری طراحی بافت های سه بعدی در محیط و ایجاد همسان سازی و پیوستگی بافت های دو بعدی با بافت های سه بعدی بسیار حرفه ای و عالی طراحی شده. نور پردازی بازی با توجه به سبک و سیاق گیم پلی بازی بسیار زیبا و دلچسب طراحی شده و همین طور طراحی مراحل بازی در پیکر بندی تنوع مراحل بسیار زیبا و خیره کننده توسعه داده شده. بازی نمایی از بوم نقاشی است که شما فکر میکنید در دنیای یک محیط نفاشی شده زیبا و چشم نواز زندگی میکنید و به بازی کردن مشغول هستید. نما های دور Bloodroots هم به صورت یک تابلوی نقاشی زیبا طراحی شده و غروب خورشید و جنگل ها و آسمان ها شما را به دنیای نقاشی سوق میدهد. شاید تنها نقطه ضعف را بشود در بخش گرافیک فنی افت فرم بازی دانست که زمان هایی وقتی محیط شلوغ میشود شما شاهد افت فرم خواهید بود و باعث دلسرد شدن شما در این زمان ها از بازی میشود و افت فرم برای چنین سبک هایی همانند یک سم است.

موسیقی زیبا همگام با ریتم تند و پرهیجان بازی

در بخش صدا گذاری هم این بازی از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است. از نحوه صدا گذاری به عمد خنده دار روی  دشمنان بگیرید تا صدا گذاری روی محیط بازی. موسیقی بازی به صورت دیوانه واری زیبا به نظر میرسد و انقدر همگام با گیم پلی و مراحل بازی ساخته شده که شما را متحیر خواهد کرد. در زمان هایی از بازی تطبیق موسیقی بازی با گیم پلی بازی آن چنان بر روی شما تاثیر بی نظیری خواهد گذاشت که ضربان قلب شما از شدت لذت و هیجان بالا میرود و همین امر به خودی خود نشان میدهد که سازندگان در این بخش سنگ تمام گذاشته اند. ضعف هایی هم در بخش دوربین بازی وجود دارد و گاهی  جای گذاری بد دوربین در بازی باعث باخت شما میشود. نحوه جایگذاری دوربین در زمان هایی به ضرر نوع گیم پلی و مکانیزم کلی بازی میشود اما به طور کلی ضربه شدید و بدی به گیم پلی بای وارد نمیکند و فقط زمان هایی از بازی شما این ضعف را شاهد خواهید بود.

سخن پایانی

 Bloodroots نشان داده است که فقط بازی های پرخرج و پر سر و صدا در صنعت گیم نیستند که میتوانند شما را ساعت ها پشت پلتفرم مورد نظر میخکوب کنند. بازی هایی از دسته Bloodroots با ظاهری ساده و روراستی که دارند به راحتی هر چه تمام تر میتوانند با شما کاری کنند که ساعت ها و ساعت ها مثل نسیمی بگذرد و شما متوجه این گذز زمان نشوید. وقتی بازی ای چنین کاری با شما کرد یعنی آن بازی و سازنده بازی موفق بوده و کار خود را به درستی انجام داده است. بازی Bloodroots ظاهری ساده دارد ولی از ریشه و بنیانی به شدت قوی و مستحکم برخوردار است. Bloodroots شما را غرق خود خواهد کرد همانند وسعت یک اقیانوس.