مردمان شکسته | نقد و بررسی بازی Blackwood Crossing

Blackwood Crossing روایتی از تجربیات، شکست‌ها و تغییرات تمامی‌ انسان‌ها است که با گذر زمان به اجبار اتفاق می‌افتند و در پایان، بیش از هر چیز دیگری موجب تشکیل هویت آنان می⁠شوند. Vision Games در آخرین ساخته خود دست بر مقوله حساسی برده است، احساسات دوران نوجوانی و طرز برخورد با ضربه‌های مهلک زندگی‌ و مواجه با تغییرات بزرگی‌ که در آن‌ دوران از حیات بسیاری از ما رخ می⁠دهد، اصلی‌‌ترین تم‌های حاضر در این بازی هستند. نشان دادن بی‌آلایش هیجان‌های انسانی‌ همواره یکی‌ از اصلی‌ترین اهداف تمامی‌ مدیوم‌های هنری، و در عین حال یکی‌ از چالش برانگیز‌ترین آنان بوده است. به طوری که چندی از برترین‌های سینما و موسیقی، آثاری هستند که توانسته⁠اند به درستی‌ احساسات انسانی‌ را به مخاطب خود منتقل کنند. هنر هشتم می⁠تواند در انجام موفق این موضوع حتی بهتر از برادران بزرگ⁠تر خود عمل کند، زیرا بازی‌ها به طور عمومی مخاطب را مستقیماً در نقش شخصیت اصلی‌ قرار می⁠دهند و این اعمال آن‌‌ها است که سرنوشت این کاراکتر را مقرر می‌سازد. ترکیب تجربه مستقیم اتفاقات از دیدگاه بازیگر اصلی‌ داستان و ماهیت طولانی‌تر بازی‌های ویدیوئی، روایت آنها را به بستری پرپتانسیل تبدیل می‌کند و تمرکز بر این قسمت، می⁠تواند موجب تاثیرگذاری شدید داستان عناوین مختلف شود. موضوع مورد اشاره در بسیاری از آثار اخیر به وضوح قابل مشاهده است، انتشارات گوناگونی از جمله Gone Home ،Dear Esther و تمامی‌ ساخته‌های استودیو تل⁠تیل، با تمرکز بر وجه احساسی‌ سرگرمی و با وجود نداشتن قدرت کافی‌ در دیگر بخش‌هایی‌ که یک بازی کامپیوتری را تعریف می⁠کنند(مانند گرافیک و گیم⁠پلی)، تجربه خاصی‌ را رقم می⁠زنند و با روایت سینمائی خود حتی توانسته⁠اند افرادی را که شاید علاقه خاصی‌ به دیگر سبک‌ها را ندارند نیز جذب کنند. Blackwood Crossing نیز رویکرد مشابهی اتخاذ کرده است و با تمرکز کامل بر ایجاد داستانی عمیق و تأثیرگذار از طریق استفاده از المان‌هایی‌ مانند سوررئالیسم و روایت استعاره⁠ای، قصد ارائه تجربه‌ای به⁠یادماندنی و پرمعنی‌ را دارد. با این حال مشکلات فنی می⁠توانند سدّ بزرگی‌ در مقابل تجربه تمام و کامل بازی‌ها باشند و در اینجا نیز با وجود ایده‌های عالی‌ و روایت فوق‌العاده‌، قسمت‌های تکنیکی‌ ضعیف⁠تر اثر، از کارکرد مطلق بخش‌های بسیار مثبت آن‌ جلوگیری می⁠کنند و در پایان با محصولی خوب، اما نه کم⁠ایراد مواجه می⁠شویم.

قطار افکار

مطمئناً داستان یکی‌ از اصلی‌‌ترین بخش‌های یک بازی ماجراجویی است، به طوری که طراحی و پیاده‌سازی درست آن‌ می⁠تواند به تنهایی‌ موجب موفقیت، و ضعف آن‌ نیز می⁠تواند باعث شکست اثر شود. Blackwood Crossing هم از دیگر عناوین محبوب این ژانر متفاوت نیست و بخش اعظمی از تمرکز خود را بر کیفیت داستان و درگیر کنندگی روایی آن‌ می⁠گذارد. بازیکن در نقش اسکارلت قرار دارد، دختری نوجوان که همراه برادر خود در قطاری در حال سفر از نقطه‌ای نامعلوم به نقطه‌ نامعلوم دیگری است. این زوج در طول سیاحت خود با ماجرا‌‌هایی‌ روبرو می⁠شوند که روابط، گذشته، زندگی‌ و در پایان کار، آینده آن⁠ها را برای بازیکن مشخص می⁠کنند. قرار گرفتن در نقش یک کودک بسیار متفاوت از کنترل یک شخص بزرگسال است و برای القای حس تفکرات کودکانه، می‌بایست داستان را از نقطه نظر آنان سنجید و به همین جهت نیز از ارائه مستقیم و واقع گرایانه روایت پرهیز کرد. با توجه به دوربین اول شخص بازی و همچنین تلاش آن‌ در نشان دادن تجربیات زندگی‌ از دیدگاه یک نوجوان، این موضوع اهمیت بیشتری می‌یابد. زیرا در اینجا این تجربیات بخشی از اثر نیستند، بلکه خود اثر بوده و از گیم⁠پلی آن‌ تا صداگذاری و المان‌های بصری را تحت شعاع خود قرار می⁠دهند. خوشبختانه سازندگان Blackwood Crossing کاملا بر این موضوع واقف بوده⁠اند و در طول گشت⁠وگذار چند ساعتی‌ بازیکن در قطار مورد اشاره، موضوعاتی تاریکی از جمله مرگ، جدایی و تنهایی‌ نه از منظر تلخ و واقعی‌ آن‌، بلکه از دیدگاه منطق کودکانه اسکارلت بررسی می⁠شوند. رویکردی که در بعضی‌ مواقع حتی دلیل افزایش تاثیرگذاری داستان نیز است و موارد تحت بحث را قابل لمس⁠تر جلوه می⁠دهد.

استفاده از المان‌های سوررئال بصری و همچنین داستانی، عمق بیشتری به رویداد‌های بازی بخشیده است و به لطف آن‌، اتفاقات ساده‌ای همچون حرکت از کوپه‌ای به کوپه دیگر همواره جالب بوده و با پیش⁠آمد‌های قابل توجهی‌ همراه هستند. قرار دادن مشخصه‌های رئالیسم جادویی و آمیختن آن⁠ها با روایت خود بازی، علاوه بر جان بخشی به محیط عنوانی که بر اساس زندگی‌ عادی انسان‌ها ساخته شده است و نتیجتاً در یک منطقه بسیار محدود روی می⁠دهد، باعث آزادی سازندگان در تعریف داستان نیز گردیده است و آن⁠ها توانسته⁠اند با بهره‌گیری از این ساختار، در مورد مبحث تاریکی‌ همچون مرگ، بدون خارج شدن از چارچوپ کودک⁠محور اثر، صحبت به میان آورند. رنگ⁠بندی متقارن هم کمک شایانی به بخش دیداری روایت می‌کند و تم هر لحظه از بازی، با توجه به اتفاقاتی که در آن‌ واحد روی می⁠دهند و وضعیت روحی‌ شخصیت اصلی‌ شکل می‌گیرد. به طور مثال در لحظات آرام و دوستانه، محیط رنگ نارنجی و سبز گرم به خود می‌گیرد، در حالی‌ که به هنگام سردرگمی و ترس اسکارلت، فام اشیا به خاکستری و در مواردی سیاه درمی‌آید. این دو ویژگی‌ اصلی‌، از بروز یکی‌ از مهم⁠ترین ایرادات حاضر در عناوین داستان محور، یعنی‌ تکراری شدن محیط، در Blackwood Crossing جلوگیری می⁠کنند. به طوری که هر لحظه آن‌ دارای ماجرایی جدید و حسی تازه است و تا واپسین لحظات تجربه مخاطب، چیستی رویداد‌های بازی و هدف از رخداد آن‌‌ها مشخص نمی‌شود، با این حال بازیکن هیچ⁠وقت در طول پیشرفت خود احساس عبث بودن این اتفاقات را ندارد و هر کدام از آن‌‌ها بخشی از داستان و گذشته کاراکتر اصلی‌ را مشخص کرده و در نتیجه، برخه لازمی از راه رسیدن به آشکارسازی نهایی به نظر می‌آیند.

پرداخت شخصیتی بازیگران اصلی‌ روایت در بالاترین سطح ممکن انجام شده است و به جرأت می‌توان گفت که از زمان عرضه عنوان Among the Sleep، هیچ بازی دیگری نتوانسته بود که احساسات و جهان‌بینی یک کودک را با این دقت به صفحه نمایش بیاورد. سادگی‌ موجود در رفتار و اعمال هر دو کاراکتر حاضر در این قطار و مخصوصاً ««فین»» (برادر کوچکتر اسکارلت)، به طرز تاثیرگذاری قابل لمس و واقعی‌ است و بسیاری از بازی⁠کنان شاید با کمی‌ دقت بتوانند خود چند سال پیششان را در کار‌های این دو پیدا کنند. دیگر کاراکتر‌های این عنوان نیز با وجود داشتن نقش کم در روایت آن‌، به لطف صداگذاری فوق‌العاده‌ و روابطشان با اسکارلت، دوست داشتنی هستند. اما به دلیل استفاده ابزاری از آن‌‌ها برای پیش⁠برد داستان، همواره در حاشیه قرار دارند و بیشتر به عنوان یک شی‌ تعامل⁠پذیر مورد استفاده قرار می⁠گیرند. البته به نظر می⁠آید که این نوع از طراحی، هدف سازندگان بازی بوده است و در واقع کنار نهادن تمامی‌ انسان‌ها و تمرکز بر روابط این برادر و خواهر، مد نظر خود اثر نیز است.

متأسفانه داستان Blackwood Crossing به شدت کوتاه است و کمی‌ بیش از دو ساعت زمان می⁠برد. به همین دلیل نیز نمی‌توان بدون لو دادن بخش‌های مهمی‌ از آن‌، به جزئیات پرتعداد موجود در این ماجراجویی پرداخت. با این حال اثر مورد نقد را می‌توان از منظر هنری در زمره بازی‌های بسیار باارزش سبک ماجراجویی قرار داد. عنوانی که کوتاهی‌ آن‌ نمی‌تواند به قدرت القای احساسات و تاثیرگذاریش لطمه بزند و روایت پیچیده، علاوه بر افزایش تکرارپذیری، موجب ایجاد فضایی لمس⁠پذیر و شخصیت‌های قابل⁠درکی هم شده است.

اما قسمت فنی Blackwood Crossing نمی‌تواند همگام با بخش هنری آن‌ عمل کند و قریب به تمامی‌ مشکلات بازی، از عدم روان بودن و وجود ایرادات متعدد در اجرای آن‌ پدید می‌آیند. طراحی گرافیک، همانند انیمیشن‌های اخیر شرکت دیزنی انجام شده است و به همین دلیل نیز در اولین نگاه، حس زنده و نیمه واقعی‌ کودکانه‌ای به مخاطب القا می‌کند که در هماهنگی‌ کامل با روایت سوررئال این عنوان بوده و در میان رویداد‌های عجیب آن‌، کاملا طبیعی به نظر می‌رسد. نرخ فریم ثابت شده بر روی ۳۰ هم کمک شایانی به ایجاد یک اتمسفر سینمائی کرده است و با اینکه بازیکنانی که به ۶۰ فریم عادت دارند نیازمند زمان کوتاهی‌ برای لذت بردن از حال و هوای این اثر خواهند بود، اما پس از گذر از این سدّ کوتاه اولیه، درستی‌ تصمیم سازندگان مبنی بر قفل کردن آن بر روی ۳۰ در جهت خدمت به فضای داستان، مشخص خواهد شد. با این حال اصلی‌ترین کاستی بخش فنی، دقیقا از آن⁠جایی‌ پدید می⁠آید که بازی نمی‌تواند همان ۳۰ فریم بر ثانیه را نیز حفظ کند. در موارد متعددی پرش‌های کوتاه یک لحظه‌ای مشاهده می⁠شوند که با وجود اینکه باعث غیرقابل بازی بودن عنوان مورد نظر نیستند، اما بسیار اذیت کننده بوده و با توجه اینکه در طول داستان نیز تکرار می⁠شوند، می⁠توانند به سرعت تبدیل به یکی‌ از دلایل خسته شدن مخاطب و بستن برنامه شوند. دیگر ایرادی که مخصوصاً ممکن است گریبان⁠گیر کاربرانی که دارای سیستم قدرتمندی نیستند شود، افزایش فزاینده استفاده از رم دستگاه پس از مدتی‌ کوتاه است که با وجود سبک بودن خود بازی، در بعضی‌ جاها تا ۶ گیگابایت می‌رسد. افزایش ناگهانی فضای اشغالی رم (Ram Spike) ، حتی بر روی سیستم‌های قوی⁠تر نیز آزار دهنده خواهد بود، زیرا ممکن است موجب اختلال برنامه‌های پشت⁠زمینه، و همچنین بروز هر چه بیشتر پرش‌های اشاره شده شود. در کنار تمامی‌ مشکلات اجرایی و بصری، با موارد مکانیکی هم مواجه هستیم. در حالت عادی، تعامل با شخصیت‌ها و اشیای مختلف با گرفتن دوربین به طرف آن⁠ها و فشردن دکمه کلیک انجام می‌پذیرد، اما در نصف اوقات فرمان مورد نظر کاربر عمل نکرده و وی باید برای یافتن نقطه دقیق تعبیه شده برای انجام تعامل، چند ثانیه‌ای دوربین را به حرکت دربیاورد. حال در نظر بگیرید که تمامی‌ بازی مبتنی‌ بر انجام این فعالیت‌ها پیاده‌سازی شده است و پروسه مذکور، هر چند دقیقه یک⁠بار تکرار می⁠شود. مشخص است که کاستی مورد اشاره نه⁠تنها ارزش فنی بازی را کاهش می⁠دهد، بلکه احتمالا باعث بروز سردرگمی در تجربه گیم⁠پلی آن‌ نیز شود و بازیکن، حتی پس از آشنایی با این سیستم نیز مجبور است تا آخر داستان با طراحی بد اکتشاف و تعامل دست و پنجه نرم کند.

به طور کلی‌ Blackwood Crossing یک اثر داستانی عالی‌ اما احاطه شده توسط مشکلات فنی طراحی و پیاده‌سازی است، و به همین دلیل نیز نمی‌تواند از تمامی‌ پتانسیل خود استفاده کند. با این حال به دلیلی‌ کوتاهی‌ روایت و تاثیرگذاری آن‌، این ایرادات قابل چشم‌پوشی هستند و می‌توان به این بازی به عنوان یک فیلم تعامل‌ی خوب نگریست. فیلمی که با وجود آن‌ که در مواقعی اذیت کننده و ناکارآمد عمل می‌کند، اما دوست داشتنی بوده و در طول داستان خود، حس نزدیکی‌ و نوستالژی خاصی‌ را به کاربر ارائه می⁠دهد.

مجموع امتیاز - 7

7

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت: داستان خوبتاثیرگذارکاراکتر‌های دوست داشتنینقاط ضعف:بهینه نبودن بازیپرش‌های گرافیکی متعددمشکلات کنترل

User Rating: 3.1 ( 1 votes)
خروج از نسخه موبایل