Deus Ex: Human Revolution – Impressions

Deus Ex: Human Revolution – Impressions,Deus Ex: Human Revolution – Impressions,

مرحله ای که نشان داده شد تقریبا در ابتدای بازی جریان داشت؛ درست بعد از حمله گروه تروریستی و ضد سایبرنتیکی به نام Purity First. گویا در گروه جاسوسی پیدا شده و هر روز اطلاعات مهمی را به دست دولتمردان و اولیا امور می رساند. Adam Jensen قهرمان بازی ماموریت دارد تا به ایستگاه پلیس نفوذ کند و قطعه الکترونیکی با ارزشی که در سر یک فرد مرده جا سازی شده است را بدست آورد. علیرغم بی میلی که Adam در ابتدا از خود نشان داد ولی با این وجود باز هم تصمیم گرفت تا ماموریت را انجام دهد. در قسمت اول با اعلان اینکه کمبودی در تسلیحات وجود ندارد نماینده Edios Montreal تصمیم گرفت تا با آتش بازی راهش را به سمت ایستگاه باز کند. در ابتدا ماموری که در حال گشت زنی بود متوجه Adam شد و از او خواست تا نزدیک تر نشود. بی اعتنا به هشدار او Jensen با Pistol خود 2 گارد را از پای درآورد. همین طور که به راهش ادامه می داد متوجه شد که آتش دشمن سنگین تر شده است به همین علت پشت دستگاه فتوکپی پناه گرفت. Adam با حرکت دادن دستگاه فتوکپی توانست برای خود پناهگاهی متحرک درست کند و راحتتر به پیشروی اش ادامه دهد. بعد از تار و مار کردن دشمنان از طریق طونلی به دفتر ایستگاه رسید. در اینجا یکی از قابلیت های جالب بازی معرفی شد که Smart Vision نام داشت. با استفاده از این وسیله می توان تمامی تهدیدات محیط را حتی از پشت دیوار و پناهگاه ها تشخیص داد.

همین طور که دمو پیش می رفت به قسمتی رسیدیم که می توانستیم اسلحه هایمان را آپگرید کنیم. با آپگرید کردن Pistol دیگر کسی جلودار Adam نبود زیرا قابلیت شلیک گلوله های انفجاری به آن اضافه شده بود. بعد از پرپایی گرد و خاکی چشمگیر تمام دشمنان به همراه خود دفتر به خاک و خون کشیده شدند. سازندگان در همین حین اسلحه ای جالبی به نام PEPS معرفی شد که می توان با استفاده از آن موجی از انرژی را پرتاب کرد که باعث بی هوشی و بی حسی دشمنان شود. Adam بعد از نابودی دشمنان با استفاده از مواد منفجره دربی که به سمت هدف منجر میشد را منفجر و راهش را برای بدست آوردن قطعه مورد نظر ادامه داد. خوب دمو قسمت اول در اینجا به پایان رسید.

قسمت دوم دمو تا حد زیادی آرام تر و مسالمت آمیز تر بود. در این قسمت نشان داده شد که چگونه می توان بدون شلیک حتی یک گلوله هم ماموریت را به اتمام رساند. مجددا دمو از اول شروع شد و گارد را نشان داد که مشغول نگهبانی می بود. با نزدیک شدن به ایستگاه هشدار گارد متوجه حضور Jensen شد. زمانی که به گارد نزدیک تر می شوید متوجه می شوید که او و Jensen در گذشته با هم همکار بوده اند و شلیک او به کودکی باعث فروپاشی این ارتباط شده است و هنوز که هنوز هست بابت آن عذاب وجدان دارد. از آن واقعه به بعد او به انجام کارهای دفتری روی آورده است و دیگر در تیم های عملیاتی حضور ندارد. او در ابتدا روی خوشی به Adam نشان نمی دهد و برای اجازه دخول دادن به دفتر سفتی و سختگیری هایی انجام می دهد اما بعد از گپ کوتاهی و دیالوگ هایی که رد و بدل شد نه نتها متقاعد شد تا اجازه ورود به Adam دهد بلکه به او برای گذر از میان گاردهای دیگر کمک کرد.

در این قسمت از بازی تا حدودی میزان توجه سازندگان به جزییات برایمان روشن شد. به عنوان مثال نور هنگام گذر از لابه لای پرده ها دچار شکستگی شده بود و به همین علت اندکی از آن به داخل دفتر نفوذ کرده و باعث شده بود جوی غم افزا و تیره به وجود آید. بعد از اینکه با کمک گارد وارد ایستگاه شدیم این امکان برایمان وجود داشت که به صورت آزادانه در ساختمان سرک بکشیم تا راه خود را به سمت درب مورد نظر پیدا کنیم. می بایست اشاره کنم که این درب مربوط به دفتر مامور بررسی و تحقیقات ایستگاه میشد. بعد از ملاقات با او به گمان اینکه یکی از مامورین دولتی هستید نهایت همکاری را با شما انجام می دهد. سازندگان بازی اعلام کردند که با اتخاذ این روش می توانید به Mail Box ایستگاه دسترسی پیدا کنید که باعث می شود اطلاعات زیادی راجع به دنیای پیرامون خود کسب کنید.

سرانجام به تشریح حالت سوم گیم پلی خواهیم پرداخت. این قسمت به صورت مخفی کاری بود البته تا حدودی شاهد دویدن، پرش و هک سیستم ها برای ورود به داخل ایستگاه نیز بودیم. در ابتدا این بخش اولین دغدغه Jensen چگونگی ورود به محوطه بود. به نظر بهترین راه حل برای رسیدن به محوطه عبور از فنس های اطراف آن بود. بدین منظور می بایست در ابتدا ویژگی "قدرت" Jensen افزایش پیدا می کرد زیرا بهترین وسیله که می توانست او را کمک کند سطل آشغالی بود که در آن حوالی قرار داشت. با هل دادن سطل و رساندن آن به کنار فنس توانستیم شاهد بالا رفتن و پرش Jensen به داخل محوطه باشیم. بعد از داخل شدن به محوطه از طریق هک کامپیوتری درب اصلی ساختمان ایستگاه باز شد و مجددا وارد دفتر شدیم. Jensen در داخل دفتر با استفاده از پناه گیری، دوری کردن از دوربین های امنیتی و افزایش قابلیت " استتار" توانست آرام و بدون آنکه کسی متوجه حضورش شود به راهش ادامه دهد البته به استثنا یک مورد که به منظور جلوگیری از شناسایی مجبور شد گاردی را از پای درآورد. او سپس به صورت مخفیانه وارد دفتر شد و بعد از اینکه قطعه مورد نظر را بدست آورد از طریق مجرای فاضلاب از ساختمان خارج شد. در اینجا یکی از مسئولین ذکر کرد که از همان ابتدا هم Jensen می توانست از طریق همین کانال وارد دفتر شود ولی دانستن چنین اطلاعاتی ملزم به گشت و گذار در محیط و بررسی با دقت آن است.

به نظر می رسد Dues Ex: Human Revolution جزء آن دسته ازعناوین معدودی می باشد که به نسخه های کلاسیک خود وفادار هستند حداقل در تنوع روش های انجام ماموریت به طرز شگفت انگیزی آن را حس کردیم. بازی در اکثر جوانب عالی به نظر می رسد همچنین قول داده شده است بدون احتساب ماموریت های فرعی چیزی در حدود 20 ساعت خط داستانی آن به طول انجامد. Dues Ex: Human Revolution در ماه مارچ سال بعد برای Xbox 360 , PS3 و PC عرضه خواهد شد.

پایان
 

” alt=”” />

خروج از نسخه موبایل