ماجراهای آتش و جنگل

ماجراهای آتش و جنگل,ماجراهای آتش و جنگل,

در سال 1988 حادثه آتش‌سوزی عظیمی در پارک ملی «یلو استون» (Yellowstone) واقع در ایالات متحده رخ داد که بزرگترین آتش‌سوزی تاریخ این پارک و یکی از عظیم‌ترین حوادث مرتبط با این موضوع در تاریخ لقب گرفت. حادثه‌ای که در نهایت با وجود فعالیت بیش از 9000 آتش‌نشان و ده‌ها هلی‌کوپتر و 120 میلیون دلار هزینه (معادل 240 میلیون دلار در روزگار فعلی) به اتمام رسید و 36% از این پارک عظیم را هم تحت نفوذ خود قرار داد. البته داستان بازی ارتباط مستقیمی با این حادثه ندارد و از آن تنها به عنوان یک منبع الهام و آغازگر ماجراهای فایرواچ استفاده می‌کند. سال 1989 است، آمریکا همچنان با مشکلات حاصل از آتش‌سوزی یلو استون دست و پنجه نرم می‌کند و نگرانی‌های زیادی بابت وقوع حوادث مشابه وجود دارد و در این میان بازیکن نقش فردی به نام هنری را برعهده می‌گیرد. هنری با صداپیشگی ریچ سامر (بازیگر سریال Mad Men) روزهای سختی را تجربه می‌کند و برای فرار از خاطرات بد و مشکلاتی که با همسرش داشته است، تصمیم می‌گیرد به محیط آرام و دنج جنگل پناه ببرد و برای مدتی نقش یک آتش‌نشان را ایفا کند. هرچند او جزو آتش‌نشان‌های ماهر و با سابقه نیست ولی در مدت سه ماهی که وظیفه کنترل آتش جنگل را برعهده دارد، با حوادث مختلفی روبرو می‌شود و در این راه از همه توانایی‌ها و وسایل خود به خوبی استفاده می‌کند. هنری در جنگل ملی «شوشونی» در ایالت «وایومینگ» کار خود را آغاز می‌کند و تنها همکار او در این زمینه، مقام مافوق‌اش یعنی «دلایلا» با صداپیشگی سیسی جونز است (کسی که در بازی‌های زیادی نقش‌آفرینی کرده) و این دو از طریق ارتباط بی‌سیم با یکدیگر در ارتباط هستند. در مواقع مختلف این دلایلا است که با هنری تماس می‌گیرد و او را در جریان خبرها و حوادث قرار می‌دهد، ولی بازیکن هم توانایی ارتباط برقرار کردن با او را دارد و می‌تواند در بعضی موارد با گزینه‌های پیش فرض به صحبت با دلایلا بپردازد. البته گزینه سکوت هم در دسترس خواهد بود که معانی خاص خود را دارد. همچنین قابلیت بازگشت به عقب و انتخاب دیالوگ‌های متفاوت وجود نخواهد داشت و بازیکن با هر انتخاب خود، بازی را در مسیر مورد نظر به جلو می‌برد. البته فایرواچ از آن دست عناوینی نیست که داستانی شاخه شاخه با پایان‌های متنوع داشته باشد، بلکه این انتخاب‌ها بیشتر روی گیم‌پلی به صورت لحظه‌ای و روابط دو کاراکتر تأثیر می‌گذارند و نحوه مقابله بازیکن با راز و رمزهای جنگل و کشف اتفاقات را تغییر می‌دهند.

هنری در طول بازی با اتفاقات مختلفی مواجه می‌شود. برای مثال ممکن است از دور دودی را ببیند و بعد از حرکت به سمت مورد نظر، متوجه شود که قضیه تنها به چند جوان خوش‌گذران مربوط می‌شود که برای تفریح به جنگل آمده‌اند و بعد از روشن کردن آتش، از آنجا رفته‌اند. یا صداهای عجیبی را بشنود و با سرعت به سمت صدا بدود و با راکونی روبرو شود که مشغول دست و پنجه نرم کردن با غذای خود است. ولی همیشه هم اوضاع به این آرامی نیست و هنری در طول بازی با افراد مرموزی روبرو خواهد شد که اهداف خاص خود را دارند و با حالتی تهدیدآمیز از دوردست او را زیر نظر گرفته‌اند، یا حتی با تخریب پناهگاه هنری مشکلات زیادی برای او ایجاد می‌کنند. گشت و گذار در محیط و رسیدن به اهداف بدون استفاده از نقشه و قطب‌نما راحت نخواهد بود و بازیکن مجبور است در موارد مختلف از این دو وسیله استفاده کند و مختصات هدف مورد نظر را تشخیص دهد. همچنین در بخش‌های مختلفی از محیط صندوق‌هایی وجود دارند که بازیکن با باز کردن آن‌ها به وسایل مورد نظر برای انجام مأموریت مانند طناب و چراغ قوه دسترسی پیدا می‌کند و حتی مواردی مثل شکلات و تنقلات دیگر هم در این صندوق‌ها موجود هستند که در مواقع نیاز توسط هنری مصرف می‌شوند. در کنار این‌ها تنوع خوبی هم در نحوه انجام مأموریت‌ها وجود دارد و برای مثال بعد از برخورد با جوان‌هایی که آتش روشن کرده‌اند، می‌توانید با ملایمت آن‌ها را متوجه اشتباه خود کنید یا با اتخاذ تصمیم سخت‌تری وسایل آن‌ها مثل ضبط صوت را از بین ببرید تا درس عبرتی به آن‌ها داده باشید.

عنوانی که با جنگل سر و کار دارد، باید از نظر بصری هم اثری دل‌پذیر و زیبا باشد و فایرواچ از این نظر کیفیت بالایی دارد و با طراحی‌‌های دلنشین خود هر بیننده‌ای را جذب می‌کند. سازندگان بازی برای طراحی فایرواچ از موتور گرافیکی «یونیتی» استفاده کرده‌اند که طرفداران زیادی دارد و دست بازیساز را به خوبی باز می‌گذارد. طراحی محیط‌های بازی به شدت زیبا و دیدنی است و تنوع خوبی هم در آن‌ها به چشم می‌خورد. استیل بصری کارتونی در کنار نورپردازی مناسب و رنگ‌آمیزی‌های جذاب، جنگلی را ترتیب داده‌اند که گشت و گذار در آن با لذت فراوانی همراه خواهد بود و این موضوع در کنار موسیقی‌های مناسب و البته صداگذاری‌های حرفه‌ای می‌تواند تجربه‌ای منحصربفرد را رقم زند.
هرچند فایرواچ اولین تجربه استودیو Campo Santo محسوب می‌شود و همین‌طور اولین بازی بزرگی است که Panic منتشر می‌کند ولی گذشته از نمایش‌های جالب بازی، نگاهی به سازندگان آن هم می‌تواند نویدبخش اثری سرگرم‌کننده و زیبا باشد. افرادی که پیش از این روی عناوینی مانند Mark of the Ninja، Brutal Legend، The Cave، BioShock 2 و فصل اول The Walking Dead کار کرده‌اند و در این زمینه کم‌تجربه نیستند. فایرواچ در حال حاضر قرار است در کنار PC، برای کنسول PS4 هم عرضه شود و احتمال دارد در آینده پلتفورم‌های بیشتری هم میزبان این بازی متفاوت شوند.
 

” alt=”” />

خروج از نسخه موبایل