سایبرپانک: نابودی یک آرمان‌شهر

با شنیدن نام سایبرپانک شهری بارانی که در تاریکی شب با نور چراغ‌های رنگارنگ نئون تزیین شده است در مقابل دیدگانمان به تصویر کشیده می‌شود. خیابان‌هایی باریک و پرجمعیت با گودال‌هایی پر از آب و مردمانی با نگاه‌های سرد که در هجوم افکار و مشغله‌ها و دغدغه‌هایشان به یکدیگر تنه می‌زنند و چتر به دست برای گریز از قطرات باران به سمت هدفشان پیش می‌روند. دوره‌گردها و فروشندگان خیابانی در پی کسب درآمد و جذب مشتری، جمعیت را به سوی خود فرا می‌خوانند و دو طرف خیابان را اشغال کرده‌اند. هرکس می‌تواند در این خیابان‌های خاکستری به سادگی به هر آن‌چه می‌‌خواهد دسترسی پیدا کند؛ چه جایی برای غذا خوردن باشد یا یافتن تکه‌ای از یک تراشه الکترونیکی.

اما در ورای این ظاهر رنگارنگ و تجملی، شهری بی‌روح خوابیده است. یک زندگی ماشینی که آثار آن در همه جا دیده می‌شود. آسمان خراشهای بلند با تبلیغات گسترده بر پیکرشان و شهری که در آن از تلالو نور خورشید خبری نیست و انسان‌ها به جای پرواز پرندگان در آسمان آبی شاهد حرکت ماشین‌هایی هستند که در فضای تیره در میان ساختمان‌ها به سوی مقصدشان می‌تازند. تا چشم کار می‌کند چراغ است و ساختمان.

اما دنیای واقعی سایبرپانک گسترده‌تر، متنوع‌تر و بسیار خشن‌تر از این تصورات است. شاید به منظور درک صحیح‌تر این فضا باید نگاهی به برخی از آثار تصویری موجود و در حال انتشار و المان‌های مورد نظر در آن‌ها داشت که در انتهای این مقاله به این قضیه اشاره خواهد شد.

“High tech. Low life.”

«تکنولوژی گسترده، زندگی پست»

تلاش برای تعریف دقیق سایبرپانک کار دشواری است و به طور خلاصه به دو مقوله‌ی فرهنگ و سبک (ژانر) اشاره دارد. سایبرپانک زیر شاخه‌ای از ژانر علمی- تخیلی (Sci-fi) است که به آینده‌ای ناخوشایند ویران شهر (Dystopian) به همراه علم و تکنولوژی پیشرفته می‌پردازد. در یک سو ابر-شرکت‌های قدرتمند و نیروهای امنیت خصوصی قرار گرفته‌اند و در سمت دیگر دنیای زیرزمینی معاملات غیرقانونی، باندهای خلاف، مواد مخدر و فساد. و در میانه آن‌ها هم سیاست، فساد و تحولات اجتماعی به ایفای نقش می‌پردازند. همان‌طور که گفته شد سایبرپانک یک فرهنگ با نگرش و دیدگاه متمایز ضد استبدادگری، مخالف نام‌های تجاری بزرگ، آشنایی با تکنولوژی و …  است که این‌ها تنها بخشی از مواردی هستند که در یک دنیای سایبرپانک یافت می‌کنید.

تحولی در داستان‌های علمی-تخیلی

سایبرپانک با یک تحول در ادبیات آغاز شد اما به تدریج تبدیل به یک شاخه از فرهنگ گشت و می‌توان آن را در داستان‌های کوتاه «سایبرپانک» که توسط «Bruce Bethke» منتشر شد ریشه یابی کرد. اما بنا گفته‌ی وی، قصد او در ابتدای خلق داستان یافتن کلمه‌ای هوشمندانه بود تا هم دنیای او را به تصویر بکشد و هم از لحاظ بازاریابی موفق عمل نماید. با این وجود  نمی‌توان از نویسنده‌های عمده‌ای که بستر را برای سایبرپانکی که امروزه می‌شناسیم آماده ساختند چشم پوشی نمود. «William Gibson» نخستین شخصی بود که برای اولین بار فضای سایبرپانکی که امروزه می‌شناسیم را معرفی نمود و از او به عنوان پدر سبک سایبرپانک یاد می‌شود، پس از وی نویسندگانی بسیاری در این زمینه فعالیت‌های عمده‌ای نمودند. هرچند پیش از آن نیز شاهد آثاری با المان‌های مشترک با سایبرپانک بوده‌ایم، اما در آن زمان فضایی تحت عنوان سایبرپانک شناخته شده نبود.

دلیل عمده چنین جهت‌گیری به سمت فضای سایبرپانک و خلق آن از سوی نویسندگان، عدم رضایت از وضعیت ژانر علمی-تخیلی در آن زمان بود. داستان‌هایی تکراری، بدون خلاقیت و همواره اشباع شده از قهرمانانی از دسته مشخص که معمولا شخصیت‌های مثبت با طبقه اجتماعی معینی در آن ایفای نقش می‌کردند تعریف ژانر علمی-تخیلی آن زمان بود. اکثر این آثار حول محور آمریکا می‌گشت و یا ناجی و قهرمانان آن از شهروندان آمریکایی بودند. این عوامل گیبسون و هم قطاران او را بر آن داشت که در پی عنصر فراتری حرکت کنند و داستانی را خلق کنند که با واقعیت جهان هم‌خوانی داشته باشد، هرچند از همان ابتدا می‌دانستند مخالفانی به این مسیر جدید واکنش نشان می‌دهند با این حال راه خود را ادامه دادند و به این ترتیب ژانر سایبرپانک به وجود آمد.

زمانی که فیلم «Blade Runner» (بلیدرانر) در سال 1982 توسط ریدلی اسکات ساخته و منتشر شد، ویلیام گیبسون در مورد آن اینچنین گفت: «به دلیل آن که می‌پنداشتم فیلم بلید رانر می‌تواند فراتر از تصورات خودم در زمینه سایبرپانک عمل کند از تماشای آن در سینما هراس داشتم که در واقع این‌طور هم شد و حتی چند دقیقه ابتدایی بسیار بهتر از انتظارم بود. سال‌ها بعد از اکران فیلم، شاید یک دهه و یا حتی بیشتر ریدلی اسکات را ملاقات کردم، و به او در مورد کتاب نورومنسر (Neuromancer) و المان‌های تشکیل آن گفتم و او هم در واقع همان لیست از المان‌ها را برای فیلم بلید رانر در ذهن داشت.»

فیلم بلیدرانر و کتاب نورومنسر اتفاقات مهمی بودند که موجب ساخت یک انقلاب در فیلم‌سازی و داستان نویسی شدند. فیلم بلید رانر تا به امروز بر روی همه فیلم‌ها و آثار تصویری که در زمینه سایبرپانک ساخته شده‌اند تاثیر گذار بوده و به همین ترتیب کتاب نورومنسر چنین تاثیری بر داستان‌های سایبرپانکی پس از خود گذاشته است.

به دنبال یک تعریف

می‌توان با جدا‌سازی بخش‌های تشکیل دهنده واژه سایبرپانک به تعریفی اولیه از آن رسید. کلمه سایبر (Cyber) به تکنولوژی بازمی‌گردد و در این مبحث اصولا به یک فضای سایبری (فضایی که تکنولوژی، ابزار مکانیکی و پیشرفت کامپیوتری در آن سهم زیادی دارد) مرتبط است که در آن از تکنولوژی برای پیشرفت و ارتقا بدن انسان، ساخت ارگان‌های مصنوعی، ساخت و بکارگیری هوش مصنوعی پیشرفته، ربات‌های هوشمند و انسان‌نما و … استفاده می‌شود. البته اغلب به شاخه‌های دیگر تکنولوژی از جمله بیوتکنولوژی و یا نانوتکنولوژی نیز پرداخته خواهد شد.

هرچند معنای لغوی واژه‌ی پانک (Punk) معادل بی ارزش و یا ولگرد است اما در فضای سایبرپانک این کلمه به مردم و نگرش آن‌ها بازمی‌گردد. قهرمانانِ سایبرپانک اصولا متشکل از بیگانه‌ها، بیرون رانده‌ها، مجرمان، رویاپردازها و مخالفان دولتی هستند که جنبه اساسی مشترک در همه این گروه‌ها طبیعت طغیانگر و ویرانگر آن‌ها و تلاش برای براندازی و سرنگونی هر آن چیزی است که با تفکرشان مغایرت دارد. پانک بودن به معنی به چالش کشیدن حاکمان و قدرتمندان وقت به منظور براندازی آن‌‌ها و خاتمه دادن به ظلم و ستمشان است. در این طرز فکر روش‌های مختلفی برای رسیدن به یک هدف وجود دارد که هرکس بنا بر شخصیت و اندیشه‌های خود می‌تواند راه متفاوتی را برگزیده تا این مسیر را بپیماید. به عنوان مثال می‌توان به شخصیت «Motoko kusanagi» در سری «Ghost in the Shell» اشاره کرد که در ظاهر مامور دولت ژاپن است، اما در درونش خود را مقید به چنین قالبی نمی‌داند.

تصویری از سایبرپانک

برخی نقل قول‌ها می‌تواند به درک و تصویر سازی بهتری از ذات سایبرپانک کمک کند.

“The future is already here – it’s just not very evenly distributed.” – William Gibson

«آینده هم‌اینک اینجاست، فقط همه چیز به طور مساوی تقسیم نشده»

این جمله باعث می‌شود معنی سایبر/پانک و “High Tech, Low Life” را بهتر درک کنیم. تکنولوژی امروزه وجود دارد، اما در از بین بردن و فرسایش اختلاف طبقاتی موفق نبوده و همین امر موجب کشمکش‌های اجتماعی شده است. علاوه بر آن، با وجود در دسترس بودن تکنولوژی، طبقات پایین امکان استفاده و بهره‌برداری درست از آن را ندارند و این قضیه باعث تشدید اختلاف طبقاتی می‌شود، جایی که سرمایه‌دارها داراتر شده و همواره دسترسی به تکنولوژی به‌روزتر و بهتر دارند.

“Anything that can be done to a rat can be done to a human being.” – Bruce Sterling

«هر آن‌چه که بتوان بر روی موش آزمایشگاهی انجام داد، بر روی انسان نیز قابل اعمال است.»

این یک مفهوم مهم به معنی پیشرفت کارها و آزمایشات وحشتناکی است که بر روی موش‌ها انجام می‌دهیم و چیزی هم جلودارمان نیست. بسیاری از طرح‌های سایبرپانک در خصوص تاثیر برخی مواد مخدر و داروها که تا به حال فقط بر روی موش‌ها تست شده‌، در این فضا بر روی مغز و ذهن انسان نیز آزمایش می‌شود و تنها مسئله زمان است که در چه زمانی شاهد این دستکاری‌ها بر ذهن انسان‌ خواهیم بود.

“The street finds it’s own use for things.” – William Gibson

«(مردم) خیابان‌ها برای هرچیزی استفاده‌ای خواهند یافت.»

پیشرفت تکنولوژی به حدی سریع است که بسیاری از وسایل تولید شده قیمت خود را به زودی از دست داده، از رده خارج شده و یا منسوخ خواهند گشت. اما شاید این وسایل در بخش دیگری از شهر به گونه‌ای استفاده می‌شود که سازنده‌ی آن به هیچ وجه چنین هدفی از طراحی و ساخت آن نداشته است. به عنوان مثال استفاده از یک دستگاه پخش DVD برای تشخیص ویروس HIV!

به عصر سایبرپانک خوش آمدید!

شاید هم‌اکنون هم در فضای سایبرپانک باشیم. بسیاری از چیزهایی که قبلا به عنوان عوامل سایبرپانکی در نظر گرفته می‌شدند امروزه وجود دارد. پیشرفت در زمینه هوش مصنوعی و اطلاعات کامپیوتری موجب ساخت ذهن‌ مصنوعی شده است که یکی از پایه‌های اساسی دنیای سایبرپانک را تشکیل می‌دهد. شرکت‌ها در حال نابودی سیاست و دولت‌ها هستند و نفوذشان در فرهنگ مردم در حال آماده سازی موقعیت برای خرابکاری‌های بیشتر است. تهی‌دستان هر روز تنگدست‌تر می‌شوند و ثروتمندان هر روز به اندوخته‌هایشان می‌افزایند و اختلاف طبقاتی هر روز بیشتر و پررنگ‌تر می‌گردد.

دنیای سایبری با دنیای واقعی هر روزه از طریق مواردی مانند اینترنت، شبکه‌های مجازی، تکنولوژی گوشی‌های همراه، تکنولوژی واقعیت مجازی و واقعیت افزوده در حال پیوند خوردن است. هکر‌ها تعداد زیادی از شرکت‌ها، بانک‌ها، دولت‌ها و اشخاص عادی را به زانو در آورده اند. سایبرپانک در کلیه‌ی رسانه‌ها نفوذ کرده است و بجای یک ژانر ساده، تبدیل به شاخه‌ای از فرهنگ شده است. فیلم، داستان، کامیک، موسیقی و مدیایی که مربوط به سایبرپانک باشد را در تمام گوشه و کنار زندگی روزمره می‌توان یافت. تنها کاری که باید بکنید این است که ببینید و دقت کنید. سایبرپانک بر روی صنعتِ مد، معماری و فلسفه تاثیر گذاشته است و امروزه بسیار بزرگتر از چیزی است که در ابتدا بود و این رشد در گذر زمان ادامه خواهد یافت و از دنیای سایبرپانک امروزی به سایبرپانک آینده تبدیل خواهد شد.

در این بخش ابتدا به معرفی کوتاه و مختصری شرح داستان تعدادی از آثار منتشر شده که از فضای سایبرپانکی استفاده کرده‌اند پرداخته و سپس چند مورد از بازی‌هایی را که در این زمینه در آینده منتشر خواهند شد برمی‌شماریم.

«Blade Runner»

اگر به دنبال مرجع کاملی برای المان‌های سایبرپانک می‌گردید این فیلم و ادامه آن که با عنوان Blade Runner 2049 در سال 2017 منتشر شد از بهترین گزینه‌ها هستند. داستان فیلم مربوط به یک مامور بازنشسته‌ی پلیس به نام ریک دکارد (Rick Deckard) است که در زمان اشتغال خود یک «بلید رانر» به معنای شکارچی ربات‌های انسان نمایی بود که از کنترل خارج شده بودند. حال با اطلاع از اینکه 4 تن از این انسان‌نماها به زمین بازگشته‌اند او توسط رییس پلیس و مافوق سابقش ماموریت می‌یابد تا به تعقیب و انهدام این چهار تن بپردازد. در این فیلم المان‌های ظاهری همچون آسمان‌خراش‌ها، خیابان‌های شلوغ و تاریک، انعکاس چراغ‌های نئون و ماشین‌های پرنده تا المان‌های اساسی مانند شرکت‌های عظیم، تکنولوژی پیشرفته، ربات‌های پیشرفته، خاطرات مصنوعی و … قابل مشاهده است. از دیگر نکات برجسته در این فیلم می‌توان به مکان‌های خارج از مناطق شهری و کلونیزه شدن توسط یک نژاد خاص اشاره کرد.

«Altered Carbon»

سریال Altered Carbon هم یکی از مراجع خوب برای آشنایی با فضای سایبرپانک است. در این سریال می‌توان قدرت نفوذ سرمایه‌دارها در تشکیلات دولتی را  مشاهده کرد. انسان‌هایی که توسط تکنولوژی پیشرفت داده شده‌اند تا به یک ماشین آدم کشی تبدیل شوند. ساخت بدن‌های مصنوعی بدون کوچکترین تفاوتی با اندام‌های واقعی انسان، خاطرات مصنوعی برای هویت بخشی به زندگی یک ربات انسان نما و نسخه پشتیبان از حافظه انسان به منظور انتقال به بدن جدید و در نهایت دست‌یابی به زندگی جاودان!

«Deus Ex»

سری بازی‌های Deus Ex با محوریت کامل سایبرپانک ساخته شده‌اند. در این سری قدرت‌های پشت پرده برای رسیدن به اهداف خود از هیچ-گونه جنایتی فروگذار نمی‌نمایند. تکنولوژی پیشرفته در همه جا دیده می‌شود و استفاده از ارگان‌های مصنوعی و مکانیکی موجب ایجاد فاصله میان انسان‌ها می‌شود. کسانی که از اعضای مصنوعی استفاده می‌کنند از احترام بیشتری برخوردار هستند و اشخاصی که به هر دلیلی، چه عدم توانایی مالی، چه عقاید خود حاضر به انجام چنین اعمالی نیستند؛ عضو طبقه محروم جامعه محسوب می‌شوند و شدت این اختلاف در برخی نقاط تا جایی پیش می‌رود که مناطق شهر به صورت فیزیکی عملا از هم جدا شده‌اند. در این میان شرکت‌ها به منظور قدرت بیشتر با یکدیگر به رقابت و حتی جنگ می‌پردازند. استفاده از اعضای مصنوعی موجب نیازمندی افراد به داروهایی می‌شود که زمینه را برای سوء استفاده شرکت‌های داروسازی فراهم می‌نماید و به تبع آن بازار‌های غیرقانونی بیشماری را پدید آورده است. به این ترتیب مردم عادی علیه این وضعیت شورش کرده و اعتراضاتی در گوشه و کنار مشاهده می‌شود تا مانع کنترل شدید شرکت‌ها و دست‌کاری افرادی شوند که از این تکنولوژی‌ها استفاده کرده‌اند و در نتیجه جهان به دو دسته متفاوت تقسیم می‌شود که در مقابل یکدیگر می‌ایستند.

«Watch Dogs»

احتمالا از شنیدن نام این بازی در لیست تعجب کرده‌اید، اما همان‌طور که گفته شد قرار گرفتن در فضای سایبرپانک تنها به ظاهر وابسته نیست و دنیای امروزی ما نیز وارد چنین فضایی شده است. در این بازی شرکت‌های قدرتمندی مانند Blume وجود دارد، زندگی مردم از طریق CtOS کنترل می‌شود و سطح تکنولوژی و ارتباطات تا حد زیادی پیشرفته است. از طرف دیگر با گروه‌های زیرزمینی مانند DedSec آشنا می‌شویم که از طریق هک کردن و بهره بردن از تکنولوژی سعی در مقابله با شرکت‌های فاسد و آگاه کردن مردم دارند.

«Cyberpunk 2077»

با توجه به سابقه درخشان شرکت سازنده یعنی «CD Projekt RED» شاید بتوان این انتظار را داشت که این بازی بزرگترین مرجع سایبرپانک در میان رسانه‌ها شود. این شرکت پیش از این در سری بازی «The Witcher» با استفاده از یک دنیای بزرگ از پیش خلق شده بر اساس سری کتاب‌های ویچر (اسم نویسنده – اندره سپوفسکی) توانست داستان قدرتمند و جدیدی در همان فضا خلق کند و این بار با دنبال کردن دنیایی غنی با پیش‌زمینه داستانی کامل در صدد هستند تا بار دیگر موفقیت خود را تکرار کنند. بازی سایبرپانک 2077 ادامه‌ای بر داستان نقش آفرینی کلاسیک کاغذ و قلم (Pen & Paper) سایبرپانک 2020 است؛ با این حال هنوز اطلاعات زیادی از این بازی منتشر نشده و تا دریافت اخبار جدید از سازندگان باید بر اساس حدس و گمان پیش رفت.

«The Last Night»

در بدو خلقت بشر به دنبال نجات زندگی خویش بود سپس شروع به فعالیت نمود و اکنون در عصر آسودگی به سر می‌برد. ماشین‌ها و دستگاه-هایی که به جای انسان در خدمت او هستند اما ارزشمند، باهوش و فعالند. تلاش برای بقا تنها به معنی دست یافتن به آب و غذا نیست، بلکه هدف از بقا زندگی کردن است. در این دوران مردن بر اساس آنچه که مصرف می‌کنند شناخته می‌شوند، نه آن‌چه که خلق می‌کنند. این جملات گوشه‌هایی از بازی آخرین شب (The Last Night) به نمایش می‌گذارد که در آن شاهد زندگی روزمره چارلی (Charlie) به عنوان فردی از طبقه محروم که در شهری لبریز از مردم اشباع شده با صنعت و تکنولوژی ماشینی هستیم. این بازی سعی در به نمایش گذاشتن دنیایی مملو از تکنولوژی، شهر‌های شلوغ و آسمان خراش‌های تودرتو  توسط گرافیک پیکسلی چشم نواز خود دارد که در زمان معرفی مورد تحسین بسیاری واقع شد.

«Beyond Good & Evil 2»

از دیگر بازی‌های بزرگی که می‌توان به آن اشاره نمود Beyond Good & Evil 2 است. این بازی نیز تصویری از آینده را به نمایش می‌گذارد که چینی‌ها و هندی‌ها اکثریت جمعیت را شامل شده و تمدن‌های غالب محسوب می‌گردند و عقاید مذهبی آن‌ها حاکم بر دنیاست. همچنین به منظور پیشبرد فعالیت‌های دشوار گونه‌های جدیدی تحت عنوان هیبرید Hybrid خلق شده که ترکیبی از ادغام ژن انسان با حیوانات و یا گونه-های حیوانی با یکدیگر است؛ با این وجود در گذر زمان و با به کمال رسیدن عقل و خودآگاهی این دسته از موجودات به منظور به رسمیت شناخته شدن در جامعه به عنوان یک عضو مستقل شروع به مبارزه کرده و در این راه تلاش می‌نمایند.

موارد ذکر شده تنها گوشه‌ی کوچکی از آثار منتشر و یا معرفی شده در این زمینه هستند این حال نگاهی به آثاری همچون Shadowrun: Dragonfall, Final Fantasy VII, The Red String Club, System Shock, Transistor, Ruiner و بسیاری موارد دیگر خالی از لطف نیست.

نویسنده: آرمین غلامی

خروج از نسخه موبایل