حقایق بازی ها
موضوعات داغ

10 حقیقتی که درباره The Last of Us نمی‌دانید

برای مشاهده حقایق بازی The Last of Us در یوتوب کلیک کنید

اگر طی دهه 90 یا اوایل 2000 کسی مدعی میشد که ناتی داگ قصد ساخت یک بازی خشن و جدی درباره آخرالزمان را دارد قطعا همه دستش می‌انداختند. چه کسی آن زمان باور می کرد خالق مجموعه هایی مثل Crash و Jak & Daxter به سراغ چنین سوژه ای برود ؟ با این حال تغییر سیاست‌های داخلی ناتی داگ باعث شد تا سال 2013 این استودیو محبوب ترین بازی تاریخ خود را با نام The Last of Us روانه بازار کنه. عنوان پرفروش و جذابی که قرار است نسخه دوم آن امسال عرضه شود و از همین حالا دل میلیون ها گیمر در دنیا ربوده. اولین نمایش گیم پلی قسمت دوم The Last of Us با استقبال فوق العاده‌ای همراه شد و ما هم تصمیم گرفتیم به همین مناسب انچه نمی دانید این هفته را به این سری بازی محبوب اختصاص بدهیم.

10. پروژه ناموفق جک

پس از عملکرد درخشان Uncharted 2 ، سران سونی و ناتی داگ به این نتیجه رسیدند که می توانند همزمان دو تیم ساخت قدرتمند داشته باشند. تیم اول به رهبری امی هنیگ مسئول ساخت قسمت سوم Uncharted شد و تیم دوم به رهبری استرلی و دراکمن کارش را روی یک پروژه جدید آغاز کرد. باید بدانید در ابتدا اصلا قرار نبود یک IP جدید مثل The Last of Us ساخته شود و کاندیدای اصلی تیم دوم ساخت نسخه ریبوت سری بازی مشهور Jak & Daxter بود. استرلی  (Bruce Straley) و دراکمن (Neil Druckmann) تصمیم گرفتند فضای کمدی فانتزی بازی را واقع گرایانه تر کنند و داستانی به مراتب جدی تر را نسب به سه گانه رو توسعه دهند. با این حال تا پیش از ریبوت ، داستان های زیادی در دنیای جک و دکستر گفته شده بود و از طرفی عوض کردن یکسری ویژگی های اصلی این فرنچایز تثیبت شده کاری بسیار دشوار و حتی در مواردی غیر ممکن به نظر می رسید. این محدودیت ها دست و بال تیم دوم ناتی داگ را بست و به همین خاطر آن‌ها ساخت نسخه ریبوت Jak & Daxter رو رها کردند و خیلی زود به سراغ یه پروژه کاملا جدید رفتند ؛ پروژه ای که در آن زمان با نام رمز Thing شناخته می‌شد.

9. پروژه دانشجویی دراکمن

شاید دراکمن هیچ وقت فکر نمی کرد ایده رد شده‌اش در دوران دانشجویی روزی به یکی از مهم ترین و تاثیرگذار ترین بازی های تاریخ تبدیل شود. درسال 2004 یعنی زمانی که دراکمن دانشجوی  دانشگاه «کارنیگ ملون» بود موظف شد تا کانسپت  یک بازی را طراحی و به جورج ا رومرو (George A. Romero) تقدیم کند. رومرو همون کارگردان مشهوریه که  با ساخت فیلم «شب مردگان زنده» (Night of the Living Dead ) ما رو برای اولین بار با زامبی ها اشنا کرد. ماجرا از این قرار بود که استاد دراکمن از دوستان نزدیک رومرو بود و قرار شد پدر زامبی برنده کانسپت بازی را در کلاس تعیین کند.  دراکمن هم از این فرصت استفاده کرد و ایده یک بازی آخر الزمانی را پرورش داد که گیم پلی آن الهام گرفته از بازی ico بود. داستان این کانسپت در مورد پلیسی بود که از یک دختر جوان محافظت میکرد هرچند با توجه به شرایط بحرانی قلب شخصیت اصلی ، گاهی اوقات دختر جوان گیم پلی بازی را پیش میبرد. با اینکه طرح دراکمن برنده نشد اما داستان و گیم پلی The Last of Us تا حد زیادی از پروژه دانشجویی دراکمن الهام گرفتند.

8. مورچه های زامبی

ساخت یک بازی در دنیای آخرالزمانی ایده ای بود که نه فقط دراکمن بلکه خیلی از اعضای ناتی داگ موافق آن بودند اما منشا این اخرالزمان و شکل گیری جهان پیرامونش به شکلی بسیار شانسی به ذهن دراکمن و استرلی رسید و آن هم زمانی بود که این دو نفر مشغول تماشای مستند Planet Earth شبکه bbc بودند. آن ها در این مستند با نوعی از قارچ های انگلی با اسم cordycepها «کردسپ‌ها» اشنا شدند. از این نوع قارچ 400 گونه مختلف در سراسر جهان وجود دارد که یکی از آن‌ها باعث شکل گیری دنیای The Last of Us شد. این گونه cordycepها با پخش کردن هاگ خود در هوا به بدن مورچه های زنده نفوذ کرده و پس از گسترش در بدن آن‌ها ، کنترل مورچه را برعهده بگیرند. فقط یک مورچه آلوده می تواند یک گروه بزرگ از این حشرات را به کام مرگ فرو ببرد. به گفته استرلی آن‌ها با دیدن این مستند و شنیدن واژه مورچه های زامبی دنیای بازی The Last of Us را شکل دادند.

7. تغییر داستان

دراکمن به عنوان نویسنده در پی خلق داستانی بود که روایتی ساده اما شخصیت هایی پیچیده داشته باشد. این خط مشی باعث شد تا داستان بازی طی زمان ساخت چندین و چند بار تغییر پیدا کند. یکی از جالب ترین تغییرات در مورد شخصیت بد اصلی بازی بود. «تس» دوست جوئل را به خاطر دارید ؟ در ابتدا قرار بود تس بدمن اصلی بازی باشد. کسی که به مدت یک سال تمام  به دنبال جوئل می‌گردد تا به خاطر خیانتش از او انتقام بگیرد. در این وژن تس در انتهای بازی موفق می‌شود جوئل را دستگیر کند اما در نهایت الی او  را میکشد و جوئل را ازاد میکند. خب این داستان  مشخصا در مقایسه با نسخه اصلی داستان The Last of Us بسیار ضعیف و کلیشه ای بود و خوشبختانه دارکمن با درک سریع این حقیقت داستان بازی رو تغییر می‌دهد.

6. به سبک تارانتیو

تا قبل از The Last of Us تیم دراکمن و استرلی هیچ وقت عنوانی را خلق نکرده بودند. تا پیش از انچارتد خالق همه بازی های ناتی داگ زوج  اندی گاوین و جیسون روبین بودند و انچارتد را هم امی هنیگ خلق کرد. دراکمن و استرلی برای اینکه نشان دهند علاوه بر نویسندگی و کارگردانی ، هنر خلق کردن را هم دارند ، دل به دریا زدند و مثل تارانتینو به سراغ آثاری مشهوری رفتند که روی آن‌ها تاثیر گذاشته بود. بخشی از طراحی دنیا بازی با الهام از« 28 روز بعد» (28 Days Later) دنی بویل انجام گرفت ، حضور دو شخصیت یکی بزرگ و دیگری کوچک در دنیای پسا اخرالزمانی از رمان   Road نوشته کورمک مک کارتی ، روابط متفاوت بین شخصیت بر اساس کتاب «شهر دزدها» (City of Thieves) اثر دیوید بینوف که احتمالا به خاطر گیم او ترونز او را می‌شناسید. دنیا و مبارزات خشن بازی هم از فیلم «اینجا جایی برای پیرمردها نیست» (No Country for Oldmen) اثر برادران کوئن. آن‌ها حتی بر ای ادای دین به جوئل کوئن اسم شخصیت اصلی بازی را هم جوئل گذاشتند.

5. هنرنمایی جانسون

کاراکتر الی یکی از جذاب ترین و در عین حال متفاوت ترین شخصیت های دنیای گیم است و یکی دلایل پرداخت فوق العاده این شخصیت به هنر اشلی جانسون برمیگردد. جانسون صداگذار و بازیگر شخصیت الی است. بازیگری که با بازی در فیلم  «آنچه زن‌ها می‌خواهند» (What Women Want) به شهرتی جهانی دست پیدا کرد اما خیلی زود از بین چهره های مشهور هالیوود حذف شد. با این حال هنرنمایی او در The Last of Us ثابت کرد که  هنوز هم بازیگری با استعداد است. در سناریو اصلی بازی الی شخصیت نسبتا منزوی و ساکتی را داشت  ، موضوعی که جانسون چندان با آن موفق نبود و به نظر او الی می بایست شخصیتی جسور داشته باشد. او دراکمن را راضی کرد که الی را به کاراکتری قوی با زبانی تند تبدیل کند. جانسون حتی در بخش هایی از بازی یکسری از دیالوگ ها را کاملا بداهه گفت تا الی به کاراکتری که امروز میشناسیمش تبدیل شود.

4. پایانی که هیچ کس ندید

در تابستان سال 2014 تیم سازنده The Last of Us برای یک شب داستان بازی را به صورت تئاتر موزیکال اجرا کردند. دقیقا در همان روزی که نسخه ریمستر بازی برای ps4 عرضه شد. نکته جالب اینکه بخش پایانی این تئاتر تنها برای مخاطبان در سالن به نمایش درآمد ، بخش پایانی که حتی در خود بازی هم وجود نداشت. داستان این بخش چند هفته پس از پایان بازی رخ می‌داد. در این بخش جوئل وارد اتاق الی شده و سعی می‌کند تنش خود را با اون کم کند. عجیب تر اینکه در این بخش پایانی الی به شکلی رفتار می‌کند که گویی می‌داند جوئل در مورد نجات او و هویت فایرفلای دروغ گفته است.  جوئل به الی گیتار خود را داده و با اشاره به یکی از دیالوگ‌هاش در بازی می‌گوید که قبلا به  او قول داده که گیتار زدن را یادش بدهد. شاید به همین دلیل است که الی در اولین تریلر نسخه دوم The Last of Us مشغول گیتار زدن است.

3. فیلی که حذف شد

منبع شیوع ویروس The Last of Us مشخص است اما هیچ گاه در مورد چگونگی وقوع آن حرفی به میان آورده نمی‌شود. تنها نکته ای که می دانیم این است که cordycepها در بازی فقط به گیاهان و انسان ها نفوذ می‌کنند. با این حال تا اواخر مراحل ساخت قرار بود cordycepها به حیوانات هم نفوذ کنند. از آن عجیب تر آنکه حیواناتی همچون شیر و گوریل هم طی مدتی جز دشمنان بازی بودند. نکته خنده دار این که به گفته سازندگان حتی در مقطعی قرار بود جوئل با یک فیل عظیم الجثه مبارزه کند ؛ بخشی که در اواخر کار کاملا حذف شد.

2. الهام از واقعیت

با توجه به اینکه ایده cordycepها باعث شکل گیری دنیای The last of us شد ، دراکمن و استرلی تصمیم گرفتند تا با علم بیشتری نسبت به انگل ها و بیماری های خطرناک ساخت بازی را پیگری کنند. برای پیگیری این موضوع آن‌ ها دو کار انجام دادند. اول اینکه به سراغ «دکتر دیوید پی هیوز» رفتند. استادیار دانشگاه  «پن استیت»  در رشته های حشره شناسی و زیست شناسی رفتند که اتفاقا مقاله بلندی را در رابطه با cordycepها و اینکه آیا انسان ها هم ممکن است دچار چنین پدیده ای بشوند نوشته بود. علاوه بر کمک پی هیوز ، دراکمن چند هفته به مطالعه «انفلولانزای اسپانیایی» مشغول شد. یک بیماری همه گیر مرگبار که بین سال های 1919 تا 1920 نزدیک به 100 میلیون نفر کشته درسراسر جهان داد. این بیماری امنیت جهان را کاملا مختل کرد و از آمریکا و اروپا تا آفریقا و حتی ایران افراد زیادی را به کام مرگ کشوند.

2. مقاوت تیم سازنده

اگر به کاور نسخه اصلی و نسخه ریمستر the Last of us دقت کنید میبینید که الی در هر دو کاور جلوتر از جوئل ایستاده ، موضوعی که ناتی داگ را چند هفته مشغول به خودش کرد. در زمان طراحی کاور ، اعضای تیم مارکتینگ سونی به ناتی داگ توصیه کردند که یا جای جوئل با الی را عوض کنند یا اینکه کلا دست به حذف الی از کاور بزنند. دلیل این موضوع ترس تیم بازاریابی از عدم فروش بازی بود  و جالب اینکه تیم مارکتینگ شرکت 2K دست به اقدام مشابه ای در مورد Bioshock Infinite زده بود. با این حال اعضای ناتی داگ در مقابل دستورات تیم بازاریابی مقاومت کردند تا الی همچنان جای خود را در جلوی کاور حفظ کند.

اگه طرفدار The Last of Us هستید می‌توانید منتظر ویدیوهای جدید ما از قسمت دوم این بازی باشید.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا