ایکس باکس وانبررسیبررسی ویدیویی بازی هاپلی استیشن 4کامپیوتر
موضوعات داغ

بررسی بازی The Division 2

برای مشاهده بررسی ویدیویی بازی The Division 2 در یوتوب کلیک کنید.

نسل هشتم کنسول‌ها را می‌توان به عنوان نسل شکوفایی عناوین «لوتر‌شوتر» چند نفره نام برد. از عنوان خالقان «هیلو» یعنی «دستنی» گرفته تا «آنتم» عنوان استودیو «بایوور». هر چند عناوین نام برده شده در خیلی از بخش‌ها دارای ضعف‌های فراوانی بودند و نتوانستند به عنوان یک اثر بی‌نقص عرضه شوند، اما موفق شدند طرفداران فراوانی را به لطف گیم‌پلی متنوع و سرگرم کنندشان پیدا کنند. یکی از همین عناوین، شماره اول «دیویژن» بود که علی‌رغم ضعف‌هایی که در بخش داستانی و محتویاتش داشت، توانست طرفدارانش را مدت‌ها سرگرم کند. با معرفی بازی The Division 2 شرکت «یوبی‌سافت» این وعده را داد که مشکلات شماره اول را رفع خواهد کرد و در شماره دوم می‌توانیم منتظر یک داستان جذاب و محتویات فراوان باشیم.

برخلاف وعده‌های سازنده، داستان شماره دوم دیویژن ضعیف‌ترین بخش آن محسوب می‌شود. وقایع اثر هفت ماه پس از شماره اول رخ می‌دهد و حالا ویروس به واشنگتن منتقل شده و با سقوط این شهر تنها امید به دست «ایجنت‌ها» است تا شهر را نجات دهند. باور کنید همین کلیات هم به سختی در بازی قابل پیگیری است و عملاً به جز کات‌سین‌های ابتدایی دیگر خبری از داستان و اتفاقات آن نمی‌شود. تنها وظیفه‌ای که شخصیت‌های جدید بر عهده دارند، سپردن مأموریت‌ها به بازیکنان است و به جز آن نه می‌توان با شخصیت پردازی آن‌ها ارتباط برقرار کرد و نه حتی می‌توان اسم و هویت آن‌ها را به یاد سپرد. مأموریت‌های فرعی هم دست کمی از مأموریت‌های اصلی نداشته و عملاً داستان خاصی را بازگو نمی‌کنند، بلکه هدف اصلی معمولاً جمع آوری منابع مختلف برای بقا در محیطی آخرالزمانی است. با وجود کیفیت پایین داستان و شیوه روایت آن، سبک بازی به گونه‌ای است که می‌توان با وجود این نقطه ضعف، کماکان لذت کافی را از این عنوان برد.

عنوان دیویژن ۲ در حالی که از خیلی جهات شباهت های فراوانی به شماره اول دارد و از همان شروع حس و حال شماره قبل را به ما منتقل می‌کند، اما با پیشروی بیشتر متوجه این موضوع می‌شویم که این عنوان با تغییرات گسترده‌ای نیز همراه بوده ‌است. در حالی که کلیت تغییرات در جهت پیشرفت اثر و بر طرف کردن مشکلات انجام شده‌اند، اما همچنان یک سری کمبود و اشکالات در آن به چشم می‌خورد که از تبدیل شدن بازی به یک عنوان بی‌نقص جلوگیری کرده‌اند. اولین تغییر بارز، تغییرات فراوان در گیم‌پلی و مخصوصا گان‌پلی دیویژن ۲ است. در حالی که هسته اصلی گان‌پلی حفظ شده، اما تغییرات گسترده‌ای در جهت بهبود وضعیت این بخش انجام شده ‌است. حال با عنوانی طرف هستیم که بیشتر حس و حال عناوین «تام کلنسی» را به ما می‌دهد و نبرد های آن بیشتر متکی به تاکتیک، استراتژی و استفاده از گجت‌های مختلف است. دشمنان این بار هوشمند‌تر از گذشته عمل می‌کنند و در اکثر مواقع خود را در موقعیت‌هایی قرار می‌دهند که باعث رقم خوردن یک نبرد تمام عیار می‌شود. البته عمل‌کرد هوش‌مصنوعی در تمام موارد خوب نیست و در بعضی از درگیری‌ها شاهد ترک کردن کاور توسط دشمنان و برهم زدن ریتم مبارزات توسط آن‌ها هستیم. این مورد با پیشروی در طول مراحل بیشتر به چشم می‌خورد و در مراحل پایانی که درجه سختی عنوان افزایش می‌یابد با اشتباهات فراوان هوش مصنوعی طرف هستیم که باعث به هم خوردن تعادل گیم‌پلی شده و از لذت آن تا حدودی می‌کاهد. البته گان‌پلی عنوان به قدری جذاب است که به راحتی می‌تواند ده‌ها ساعت ما را درگیر کرده و می‌توان از آن به عنوان یکی از بهترین عناوین شوتر سوم‌شخص نام برد.

از مهم‌ترین ویژگی‌های یک عنوان نقش آفرینی، پیشرفت شخصیت اصلی به وسیله سیستم سطح بندی است و عنوان دیویژن هم به خوبی توانسته یک سیستم فوق‌العاده را پیاده کند. به نحوی که با هر بار افزایش سطح و به دست آوردن سلاح‌های جدید، به صورت کامل پیشرفت را در شخصیت خود حس می‌کنید و همین دلیل باعث می‌شود تا پیگیری داستان و انجام ماموریت‌های نسبتا مشابه، به امری لذت بخش تبدیل گردد. سلاح‌ها هم در شماره دوم تغییرات مثبتی داشته‌اند و هر کدام از آن‌ها دارای نقاط ضعف و قوت مختلف خود هستند که با توجه به موقعیت‌های متفاوت، در دسترس قرار می‌گیرند. تمام سلاح‌ها به صورت کامل شخصی‌سازی می‌شوند و با تغییر در هر قسمت از یک تفنگ، می‌توان به صورت کامل تغییرات آن در گان‌پلی را حس کرد. هم‌چنین صداگذاری آن‌ها این بار به نمونه‌های واقعی شباهت فراوانی دارند و استفاده از آن‌ها هم در طول مراحل لذت‌بخش‌ است.

شماره دوم دیویژن میزبان شهر واشنگتن دی سی، پایتخت آمریکا است. بر خلاف نسخه قبل که در نیویورک جریان داشت و دارای آب و هوای سرد و برفی بود، در این شماره واشنگتن به لطف شرایط متفاوت اقلیمی‌اش دارای آفتابی سوزان و باران‌های فراوان است. البته تغییرات فقط در اینجا خلاصه نمی‌شوند. شهر نیویورک در حالت کلی به دلیل شرایط آب و هوایی، حس تنهایی و مرده بودن را منتقل می‌کرد و البته به دلیل محیط نسبتا بی روح و خلوتش این مشکل بیشتر به چشم می‌خورد. خوش‌بختانه واشنگتن وضعیت بسیار بهتری پیدا کرده ‌است. محیط های شهر در اکثر موارد دارای دشمنان و یا مردمی هستند که داستانی را بازگو کنند، به شما ماموریت فرعی بدهند و گردش و جست و جو در شهر را به امری لذت بخش تبدیل ‌کنند. با این که شهر واشنگتن از وسعت گسترده‌ای بهره می‌برد و بستر مناسبی برای انجام ماموریت ها است، اما سازندگان از شهر فقط به عنوان یک مسیر بهره برده‌ و اکثر ماموریت‌ها در ساختمان‌ها و محیط های داخلی جریان دارند. هر چند این مورد به خودی خود بد نبوده، اما نبود حتی یک ماموریت اصلی که از محیط شهری بهره ببرد به عنوان یک نکته منفی تلقی می‌شود.  یکی از مواردی که دیویژن از آن به خوبی استفاده کرده‌، محدودیت مناطق است. به عنوان مثال قسمت شمال شرقی نقشه مختص به ماموریت‌هایی با سطوح بالا هستند و عملا تا اواخر بازی لزومی ندارد پا به این مناطق بگذاریم. همین امر باعث شده تا تنوع اثر تا آخرین ساعات آن حفظ شود و شاهد تجربه محیط‌های تکراری نباشیم.

بازی The Division 2

دیویژن ۲ یک عنوان نقش‌آفرینی چند نفره است و قطعا مهم‌ترین نکته‌ای که می‌تواند باعث موفقیت آن شود، تعداد ساعاتی است که هر بازیکن صرف انجامش می‌کند. بر خلاف عناوینی مانند دستنی و «فالوت ۷۶» که از لحاظ محتوا در زمان عرضه دچار ضعف بودند، دیویژن ۲ در این بخش سنگ تمام گذاشته و شاهد یکی از پر‌محتواترین عناوین موجود در این سبک هستیم. از بخش کمپین که سی ساعت به طول می‌انجامد بگذریم، با Endgame همراه خواهیم بود که خودش دارای گروهی جدید از دشمنان و تعداد زیادی ماموریت جدید است. علاوه بر آن با گذر از سطح ۳۰، دیویژن ۲ همانند دستنی متکی به قدرت اسلحه و زره‌های بازیکنان می‌شود و از این بابت باعث خلق یک‌ عنوان بی‌پایان شده‌ که در آن بازیکن را تشویق به انجام ماموریت‌های بیشتر و تکرار آن‌ها برای به دست آوردن سلاح‌ها و زره‌های قوی‌تر می‌کند. در کنار این بخش‌ها، DarkZone و مد Conflict هم در این قسمت حضور دارند که هر کدام از آن‌ها حکم بخش چند‌نفره را ایفا می‌کنند و با وجود جذابیت در چند ساعت ابتدایی، به سرعت خسته کننده شده و نمی‌توانند برای مدت طولانی شما را سرگرم نماید.

اوج لذت بازی زمانی است که آن‌را به صورت چند نفره و با همکاری دیگر بازیکنان تجربه کنید. هر چند برای ماموریت‌های اصلی سیستم مچ‌میکینگ در نظر گرفته شده، اما خبری از مچ‌میکینگ برای ماموریت های فرعی و گشت‌و‌گذار در محیط شهر نیست و تنها راه تجربه این مراحل دعوت دیگر بازیکنان به بازی است که در این صورت هم معمولا با پاسخ منفی آن ها روبه‌رو می‌شوید. وجود سیستم مچ‌میکینگ یا Shared World می توانست کمکی زیادی برای لذت‌بخش‌تر کردن گشت و گذار در شهر و ماموریت های فرعی کند.

در حالی که نمایش معرفی شماره اول دیویژن باعث شد تا انتظارات به شدت از بخش بصری بازی بالا برود، اما نتیجه در محصول نهایی متفاوت از آن چه بود که در نمایش اولیه بازی دیده بودیم. البته این بدان معنا نیست که محصول نهایی عنوان زیبایی نبود، بلکه شماره اول همچنان جزو یکی از زیباترین عناوین نسل هشتم به حساب می‌آید. شماره دوم دیویژن هم همچنان نتوانسته از لحاظ بصری به آن نمایش اولیه نزدیک شود و در عوض بازی دقیقا همان شماره اول است، با این تفاوت که محیط عوض شده و به واسطه آن شاهد تغییراتی در نور پردازی بازی هستیم. همچنین رنگ‌بندی محیط هم بیشتر به سمت استفاده از رنگ‌های گرم و قرمز رفته ‌‌است. نورپردازی شماره دوم قطعا زیباترین بخش گرافیک بصری آن را به خود اختصاص داده‌است. در محیط سر سبز واشنگتن وقتی نور از لابه‌لای درختان به سمت شخصیت بازی می‌تابد، شاهد یکی از چشم نواز ترین لحظات در طول مراحل خواهید بود.

با وجود پیشرفت گرافیکی اندک نسبت به نسخه قبل، این بازی توانسته به خوبی قدرت موتور گرافیکی SnowDrop را به تصویر بکشد. به عنوان مثال با قدم گذاشتن در واشنگتن در محیط های شهری شاهد حرکت آشغال و گرد و خاک در هوا هستیم و یا با بارش باران، شاهد خیس شدن لباس بازیکن و ایجاد مه در محبط شهر خواهیم بود. این موارد دست در دست هم دادند تا عنوان چشم نوازی را بسازند. در بخش تکنیکی هم به لطف استفاده از HDR و رزولوشن 4K بر روی کنسول Xbox One X و نرخ فریم ثابت، اثر دیویژن ۲ نمره قابل قبولی را در این بخش دریافت می‌کند. بخش صداگذاری شماره دوم دیویژن سنگ تمام گذاشته و به لطف استفاده از Dolby Atmos یکی از بهترین تجربه‌های ممکن را ارایه می‌دهد به نحوی که با گذاشتن هدست بر روی گوش این حس به شما دست خواهد داد که پای خود را در محیط آخر الزمانی واشنگتن گذاشته و صدا‌های مختلف از تمام جهات به گوش می‌رسد. برای آهنگ‌های اثر هم Ola Strandh همانند شماره اول کار خود را به خوبی برای ساخت‌ آهنگ‌هایی با تم پلیسی و آخر الزمانی انجام داده و شاهد قطعات مختلفی در طول بازی هستیم که با توجه به ریتم مبارزات تغییر می‌کنند.

The Division 2 پیشرفت خوبی نسبت به شماره اول داشته و یک ادامه کامل برای آن به حساب می‌آید. بازی با گیم‌پلی جذاب خود و محتویات فراوانش می‌تواند ساعت‌ها طرفدارانش را سرگرم کند. تنها مواردی که باعث شده تا با یک عنوان بی‌نقص طرف نباشیم، داستان، روند برخی ماموریت‌ها و هوش مصنوعی دشمنان است که در بعضی از موارد باعث لطمه خوردن به تجربه لذت‌بخش بازی شده‌اند.

امتیاز بازی‌سنتر - 8

8

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
گیم‌پلی و گان‌پلی فوق‌العاده بازی همراه با مکانیک های مناسب برای یک عنوان شوتر
طراحی هنری زیبا
محتویات فراوان
طراحی شهر واشتنگن
نقاط ضعف:
داستان بازی
هوش مصنوعی دشمنان
نبود سیستم مچ‌میکینگ برای ماموریت های فرعی

این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بررسی شده است

User Rating: 4.62 ( 6 votes)

بهرام بی غرض

Journalist and Video game critic at @bazicenter and @bazinama | XBL gamertag: Bahram

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا