استودیو «Dontnod» را بیشتر به خاطر ساخت عناوین داستان محور و تکیه بر روایت داستان و سعی بر ایجاد شخصیتهای به یادماندنی میشناسیم، موضوعی که باعث شده این استودیو تا حدودی از پرداخت کامل به بخشی مانند گیمپلی غافل بماند و بدین ترتیب، نتواند عناوین بینقصی ارائه دهد. جدیدترین ساخته استودیو یعنی «Vampyr» دقیقا به سرنوشت بازی «Remember Me» (اولین ساخته استودیو Dontnod) دچار شده است؛ ایدههای خوب و بکری که قربانی یکسری تصمیمات اشتباه و ضعف در دیگر قسمتها شدهاند. اگر یادتان باشد، Remember Me هم در قسمت مبارزات از سیستم جدیدی استفاده کرده بود (شخصیسازی کمبوها) و سازندگان موفق شده بودند تا یک دنیای بسیار خوب خلق کنند، اما ضعف در دیگر قسمتها باعث شده بود تا نکات مثبت کمتر دیده شوند. بعد از تجربه چند ده ساعت بازی متوجه شدم که این اتفاق دوباره تکرار شده است و حالا خیلی بهتر میتوانیم بفهمیم که کجای کار عناوین Dontnod میلنگد، حالا میتوانیم بفهمیم که چرا بازیهای این استودیو نمیتوانند عموم منتقدها و حتی بازیکنها را به طور کامل راضی کنند. جواب یک چیز است، Dontnod سعی دارد با بودجه و امکانات محدود (که درخور یک بازی AA است) یک اثر AAA تبدیل دهد که هم داستان و هم گیمپلی خوبی داشته باشد و از سمت دیگر یک تجربه خاص و منحصربهفرد را ارائه دهد و ایدههای جدیدی در این صنعت به وجود بیاورد. در نتیجه کار ایدههای بینظیری پدید آمده که بعضیهایشان به بهترین شکل ممکن پیادهسازی شدهاند و بعضی دیگر هم با مغز زمین خوردهاند.
در این چند سال اخیر، چه در صنعت گیم و چه در سینما، آثار شناختهشدهای با محوریت ومپایرها (یا همان خونآشامها) ساخته نشده است. شاید دلیل آن این باشد که به عقیده خیلیها این موجودات دیگر نخنما شدهاند و دیگر محبوبیت سالهای قبل را ندارند و به همین دلیل، دیگر کمتر آنها را در این دو مدیوم مختلف میبینیم. پس پیش از هر چیز همه میدانیم که Vampyr روی موضوع خاصی دست گذاشته که شاید هرکسی سمت آن نرود. بنابراین، اگر عاشق داستانهای ومپایری هستید و مدت زیادی هم هست که عنوانی با این مضمون تجربه نکردهاید، این بازی دقیقا برای شما ساخته شده، چراکه پیش از همیشه قادر هستید تا به یک ومپایر نزدیک شوید و احساسات آن را درک کنید. پس توصیه میکنم اگر طرفدار دوآتیشه ومپایرها هستید، تمام ایرادهایی که در ادامه متن گفته میشود را نادیده بگیرید و فقط بازی را تجربه کنید، چون که اصل جنس است و محال است بتوانید اثر جدیدی پیدا کنید که بتواند تا این حد ومپایرها را جذاب و البته دقیق به تصویر بکشد!
یکی از مکانیکهای فوقالعاده Vampyr این است که بعد از صحبت کردن با NPCها میتوانید آنها را بکشید و در ازای آن، مقدار زیادی تجربه (XP) دریافت کنید که در آپگرید کردن جاناتان رید به کار میرود. اما همواره یک مانع بزرگ در سر راه شما قرار دارد و آن هم این است با کشتن هر یک از افراد، میزان سلامت و امنیت آن منطقه کاهش مییابد و حتی منجر به بالارفتن درجه سختی و از دست دادن بعضی ماموریتهای فرعی هم میشود. مورد دیگری که این بخش را پیچیده میکند این است که تقریبا همه کاراکترهای منطقه با یکدیگر در ارتباط هستند و اگر یک نفر را بکشید، ممکن است که زندگی یک نفر دیگر هم نابود شود؛ به عنوان مثال، در گوشه و کنار خیابان یک مرد را میبینید و پس از همصحبت شدن با آن متوجه میشوید که یک فرد بسیار بددهن و عضو گروههای گانگستری است و خلافهای زیادی انجام داده است. در نگاه اول، شاید این آدم مناسبترین گزینه برای کشتن باشد، اما اگر کمی جلوتر بروید میفهمید که همین آدم خلافکار یک فرزند بسیار معصوم و افسرده دارد و تنها کورسوی امید این بچه در این اوضاع نابسامان، همین یک پدر است. پس اگر بخواهید این آدم به ظاهر بیاعصاب را بکشید، باعث نابود شدن زندگی افراد دیگری هم میشوید. در مثالی دیگر هم میتوان گفت که در بخشهایی از داستان با افرادی برخورد خواهید کرد که ظاهرا هیچ فایده و منفعتی ندارند و تک و تنها هستند، ولی در ادامه داستان یک جهش در رفتارشان ایجاد میشود و تصمیم میگیرند که ثروت خود را در راه درمان مردم و تهیه دارو برای انسانهای فقیر بگذارند؛ اتفاقی که در صورت کشته شدن آن فرد، هرگز اتفاق نمیافتاد! این تنها دو نمونه مثال از ریزهکاریهایی است که در شخصیتپردازی NPCها به کار رفته و مطمئن باشید در خلال داستان بارها و بارها با این دست شرایطها دست و پنجه نرم خواهید کرد. در بین این همه خوبی و ریزهکاری در شخصیتپردازیها، یک نفر در زیرسایه آنها قرار گرفته و موفق شده تا ضعف خود را پنهان کند؛ آن فرد هم کسی نیست جز جاناتان رید، شخصیتاصلی و قهرمان داستان! جاناتان رید شاید از نظر پیشینه و گذشته از داستان خوبی برخوردار باشد – او یک پزشک بسیار معروف در دوران خود است و برای مدتی در جبهه جنگ قرار داشته – اما از نظر ارتباطی که با او برقرار میکنید، واقعا حرفی برای گفتن ندارد. در بین سه بازی استودیو Dontnod، بدون تردید جاناتان رید ضعیفترین کاراکتر اصلی است و نمیتواند حتی به اندازه یک دهم «کلویی» و «مکس» (شخصیتهای Life is Strange) و حتی «نیلین» (شخصیت اصلی Remember Me) دوستداشتنی باشد.
مجموع امتیاز - 7.5
7.5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: فضاسازی و طراحی محیط بسیار خوبشخصیتپردازی فوقالعاده و تعامل با شخصیتهای فرعیموسیقی بینظیر و هماهنگ با اتمسفر بازیصداپیشگی تمام کاراکترها!نقاط ضعف:سیستم مبارزات جذاب نیست و ایرادهای زیادی داردبافتهای بسیار بدکیفیتانیمیشنهای صورت لودینگ، به مقدار زیاد!