وقتی به بهترین بازیهای مستقل در طی یک دهه گذشته فکر کنیم، بدون شک نام بازی Hades را به یاد خواهیم آورد. این بازی که توسط استودیوی Supergiant Games ساخته شد، توانست به محبوبیت فوقالعادهای دست پیدا کند. این محبوبیت البته یک اتفاق نبود، بلکه تیم سازنده با سالها تلاش و توجه به حتی کوچکترین جزئیات درون بازی به آن دست پیدا کردند. تعامل مناسب تیم Supergiant Games با گیمرها و توجه به بازخوردهای سازنده آنها باعث شد تا Hades به اثری تبدیل شود که تجربه آن به یکی از بایدها تبدیل شد. برخلاف عادت این استودیو برای خلق بازیهای جدید، اینبار آنها به فکر ساخت ادامهای برای Hades بودند. Hades 2 مدتی بعد از انتشار نسخه اول روی پلتفرمهای متفاوت، به صورت رسمی معرفی شد اما سوال بزرگ این بود که آیا امکان ساختن یک اثر بهتر نسبت به نسخه اول امکانپذیر است؟ در ادامه با نقد و بررسی Hades 2 با بازیسنتر همراه باشید.
داستان Hades 2 چندین سال بعد از نسخه اول دنبال میشود. جایی که خانه Hades فرمانروای Underworld توسط کرونوس (Chronos) تسخیر شده. کرنوس به عنوان خدای زمان، سالها قبل توسط فرزندان خود که حالا خدای کوه المپ هستند، کشته شده بود اما حالا او به زندگی بازگشته و به دنبال انتقام است. او در ابتدا Underworld را تسخیر میکند و در حین انجام اینکار Hades و خانوادهاش را که شامل Zagreus شخصیت اصلی بازی نخست میشود را به اسارت میگیرد. در میان اتفاقات نسخه اول و دوم، Hades تولد دخترش به نام Melinoë (مِلِنوئی) را جشن میگیرد. در این مدت زمان، Melinoë همراه با Hecate از دست کرنوس فرار میکنند. Melinoë در طول زندگی مخفیانه خود برای فرار از چنگال کرنوس، تحت آموزش Hecate قرار میگیرد. حالا تنها هدف Melinoë بازپسگیری خانه پدری، آزاد کردن خانواده خود و انتقام گرفتن از کرنوس است. البته در این بین پیچشهای داستانی جذابی نیز رخ میدهد. کرنوس علاوه بر Underworld به کوه المپ نیز حمله کرده و قصد دارد تا از تمامی خدایان دیگر نیز انتقام بگیرد. این حمله اتفاقا تاثیر بسیار خوبی روی گیمپلی دارد که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد. ساختار داستانی بازی نسبت به نسخه اول متفاوت است. گرچه شاید در نگاه اول نکته چندان خاصی نداشته باشد اما دید جدید نسبت به داستان و روایت جذاب آن باعث شده تا Hades 2 در این بخش بسیار موفق عمل کند. همانند نسخه اول، روایت داستان کاملا به پیشرفت گیمر در بازی گره خورده است. گیمر با پیشرفت در بازی میتواند با شخصیتهای جدید و قدیمی ملاقات کرده و به بخشهای جدیدی از داستان دسترسی پیدا کند. با توجه به ساختار Rogue Like، این فرآیند باعث میشود تا بازی جذابیت و تازگی خود را تا مدت زیادی حفظ کند. میتوان گفت که تا زمانی که گیمر بتواند پایان نهایی و اصلی بازی را مشاهده کند، همیشه نکات داستانی، دیالوگها و بخشهایی هستند که قبلا آنها را مشاهده نکرده. Hades 2 در بخش داستانی همانند نسخه اول بسیار قدرتمند ظاهر شده و شیوه روایت آن میتواند به بهتر شدن آن بیش از پیش کمک کند.
هسته اصلی گیمپلی Hades 2 تفاوت بسیار فاحشی نسبت به نسخه اول ندارد اما نکتهای باعث میشود این بازی نیز همانند نسخه اول به تجربهای تقریبا بی نقص تبدیل شود ایجاد تغییراتی است تا از طریق آنها گیمپلی بتواند طروات و تازگی خود را حفظ کند. در ابتدای بازی Melinoë میخواهد تا با گذر از Underworld و رسیدن به خانه پدری خود، کرونوس را شکست داده و خانواده خود را نجات دهد اما تقریبا در همان ابتدای بازی مشخص میشود که کرنوس به کوه المپ نیز حمله کرده. این حمله که از لحاظ داستانی نیز خیلی مهم است، ساختار جذابی را نیز در گیم پلی به وجود میآورد. گیمر میتواند بعد از مدتی به سطح زمین رفته و به کمک خدایان کوه المپ برود. همانند نسخه اول رسیدن به پایان اصلی بازی نیازمند تمام کردن بازی برای چند بار متوالی است. حالا گیمر در ابتدای هر دست میتواند مسیر خود را انتخاب کند. گیمر میتواند به سطح زمین رفته و با شکست دادن باسها به خدایان کوه المپ کمک کرده و یا در Underworld به سراغ کرنوس برود. البته این دو بخش در نهایت مکمل یکدیگر هستند و برای رسیدن به پایان اصلی باید در هر دو بخش پیروز شوید. این انتخاب مسیر میتواند به خوبی روی حفظ حس تازگی در بازی کمک کند.
حضور Melinoë به عنوان شخصیت اصلی، تغییرات جذاب و جالبی را در گیم پلی به وجود آورده است. اگر بخواهیم از Melinoë و Zagreus به عنوان دو شخصیت در بازیهای نقشآفرینی تشبیه کنیم، هر کدام از آنها قابلیتهای مخصوص خود را دارند. اگر Zagreus را به عنوان یک Warrior در نظر بگیریم، بدون شک Melinoë یک Witch خواهد بود. او میتواند از سلاحهای متفاوتی استفاده کند و در کنار آن نیز از جادو برای به تله انداختن دشمنها یا قدرتمندتر کردن حملات خود استفاده میکند. Melinoë بدون شک حس بسیار متفاوتی را نسبت به Zagreus در گیمپلی ارائه میکند. ساختار گیمپلی همانند گذشته به صورت اتاق به اتاق دنبال میشود. هر اتاق هدیهای از سمت خدایان به Melinoë ارائه میکند که باعث قدرتمندتر شدن او خواهد شد. تغیرات جالبی در این بخش انجام شده که در نهایت میتواند به ساخت Buildهای بسیار متفاوت کمک کند. در هر دست بازی، سه یا چهار خدای کوه المپ به صورت تصادفی به گیمر قدرتهایی را اهدا میکنند. اگر گیمر صرفا روی هدایای یک خدا تمرکز بیشتری داشته باشد در بخشهای انتهایی هر دست به قدرتهای لجندری دست پیدا میکند که میتواند قدرت عظیمی را به گیمر ارائه کند. اگر گیمر روی هدایای دو خدا در هر دست تمرکز کند میتواند در بخش انتهایی بازی از قدرتهای ارائه شده توسط دو خدا در یک هدیه استفاده کند که ترکیبهای جذابی را به همراه دارند. تیم سازنده تلاش کرده تا با استفاده از بازخوردهای نسخه اول، هدایای خدایان را به بهترین شکل تغییر دهد. حالا دیگر شاهد هدایایی نیستیم که استفاده مناسبی ندارند. در حال حاضر تقریبا تمام هدایا میتوانند به بهترین شکل در Buildهای مختلف مورد استفاده قرار گیرند. همچنان در طول هر دست امکان آپگرید کردن هدایای خدایان وجود دارد که به قدرتمندتر شدن Melinoë کمک شایانی میکند. ساختار آپگریدهای دائمی هنوز در بازی وجود دارد و به گیمر کمک میکند که از شکستهای خود دستاورهای جدیدی به وجود آورده و در بازی پیشرفت کند. ساختار پیشرفتهای دائمی Melinoë با آیتمهای متفاوتی در بازی شکل میگیرند. Melinoë میتواند از کارتهای Arcana استفاده کند که هر کدام قابلیتهایی Passive کارآمدی را به همراه دارند. در ابتدای بازی قابلیت استفاده از کارتهای Arcana محدود هستند ولی با پیشرفت در بازی گیمر میتواند این بخش را گسترش دهد و به قدرتهای خوبی دست پیدا کند. در کنار آن نیز گیمر میتواند Incantation های متفاوتی را بسازد. هر کدام از این Incatationها میتواند روی بخشهای متفاوتی از بازی تاثیرگذار باشند. این آپگریدها نیز دائمی هستند و روی پیشرفت گیمر تاثیرگذاری مناسبی دارند.
سازندگان برای ایجاد حس تنوع در طول مراحل بازی، تغییراتی جالب در برخی از بخشهای بازی ایجاد کردند. به عنوان مثال اگر گیمر برای پیشروی سطح زمین را انتخاب کند، City of Ephyra دیگر شامل اتاقهای مختلف نیست. حالا 10 نبرد مختلف وجود دارد که گیمر میتواند با انجام دادن تعدادی از آنها به دلخواه خود در نهایت با باس آن منطقه مبارزه کند. همچنین اگر گیمر اگر Underworld را انتخاب کند، بخش سوم که با نام Fields of Mourning شناخته میشوند دارای ساختاری متفاوت است. این بخش دارای اتاق های متفاوت و بسیار بزرگ است. هر اتاق میتواند شامل چندین هدیه باشد که ترتیب رسیدن به آنها توسط گیمر تعیین میشود. این دو بخش از بازی حس و حال جذابی را به بازی اضافه میکنند و در عین حال انتخابهای بیشتری را در اختیار گیمر قرار میدهند. تیم سازنده با این تغییرات ثابت کردند که حتی میتوان فرمولهای سابق و موفق را گسترش داد و بهبودهای قابل لمسی را در آنها به وجود آورد. یکی از نکات خوب دیگر که در Hades 2 خودنمایی میکند، بهبود باس فایتها و منحصر به فرد بودن آنهاست. هر کدام از این مبارزات چالشهای خود را به همراه خواهند داشت اما طراحی منحصر به فرد آنها باعث میشود که این مبارزات تا مدت زیادی در ذهن هر گیمری باقی بماند. به عنوان مثال باس فایت Scylla یک گروه موسیقی است که شامل خواننده، گیتاریست و درامر خواهد بود. در طول باس فایت آهنگی در پس زمینه در حال پخش است که توسط همین سه شخصیت نواخته میشود. اگر گیمر هر کدام از این باسها را زودتر از میان بردارد، موسیقی پس زمینه دچار تغییر میشود. اگر گیمر در ابتدا گیتاریست را از پای در بیاورد، موسیقی پخش شده در پس زمینه دارای صدای گیتار نیست. این توجه به جزئیات، چیزی است که Hades 2 را نسبت به دیگر بازیها متمایز میکند. باس فایتها نسبت به نسخه قبلی پیشرفت خوبی داشتند و مبارزه دوباره و دوباره با آنها همراه با Buildهای جدید، جذابیت خاص خود را دارد.
Hades 2 از لحاظ گرافیک شباهت بسیار زیادی به نسخه اول دارد. این بازی همانند یک قاب نقاشی است که نقشهای کشیده شده در آن قابلیت تعامل دارند. در حالی که تغییر شگرفی در این بخش مشاهده نمیشود اما برخی جزئیات جدید نیز به خوبی خودنمایی میکنند. Hades 2 حس بسیار خوبی را از طریق گرافیک هنری به گیمر القا میکند. در بخش فنی نیز بازی از کیفیت بسیار خوبی برخوردار است. عملکرد بازی بسیار پایدار است و تقریبا هیچ باگ و مشکل بصری و فنی در بازی مشاهده نمیشود. طراحی شخصیتها حالا دارای جزئیات بیشتری هستند که در زمان رد و بدل شدن دیالوگها آنها را مشاهده میکنید. همچنین به خاطر وجود مراحل بیشتر، حالا شاهد محیطهای متفاوت و البته زیبایی هستیم که به جذابیت بیشتر بازی کمک شایانی میکنند. همانند نسخه قبلی صداپیشگی و موسیقی یکی دیگر از نقاط قوت Hades 2 هستند. تمامی صداپیشگان حاضر در بازی وظیفه خود را به بهترین شکل انجام دادند. دیالوگها با کیفیت عالی ضبط شدند و صداپیشگی از کیفیت بالایی برخوردار است. موسیقی متن بازی نیز جزئی جداییناپذیر از حلقه اصلی بازی به شمار میرود. موسیقی متن بازی حس محیطهای مختلف را به بهترین شکل به گیمر القا میکند و شاید نقطه اوج موسیقی متن مربوط به باس فایتهای مختلف باشد.
در نهایت باید گفت که Hades 2 ادامهای جذاب و هیجان انگیز برای اثری بی نقص است. ادامه دادن Hades و ارتقا آن وظیفهای دشوار بود اما استودیوی Supergiant Games توانست تا این ماموریت را با ایجاد تغییراتی به جا، با موفقیت به پایان برساند. آنها تصمیم گرفتند تا از ریسکهای غیر ضرروی پرهیز و از به وجود آوردن تغییرات رادیکال در سیستم گیمپلی دوری کنند. به نوعی میتوان گفت که سازندگان به این سطح از خودآگاهی رسیدند که برای بهتر شدن نسخه دوم نیازی به اختراع دوباره چرخ نیست! بلکه به خاطر تغییرات ایجاد شده صرفا باید نقاط ضعف احتمالی را رفع کرد و از نقاط قوت قبلی الهام گرفت. به همین خاطر حالا Hades 2 تبدیل به یک تجربه فوقالعاده شده که میتواند گیمرها را تا چند ده ساعت سرگرم کند.
امتیاز بازیسنتر - 10
10
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: استفاده از شخصیتی جدید اما داستانی مرتبط به نسخه قبلی روایت داستانی عالی و همگام با گیمپلی ایجاد تغییرات برای حفظ حس خوب گیمپلی و کمک به تازگی آن سلاحهای جدید و جذاب ایجاد تغییرات مثبت در بخش هدایای خدایان کوه المپ بیلدهای هیجانانگیز آپگریدهای دائمی متفاوت و تاثیرگذار ایجاد حس انتخاب عمیقتر در مراحل مختلف بازی طراحی عالی باسفایتها گرافیک هنری چشم نواز صداپیشگی حرفهای و بینقص همراه با موسیقی متن کمنظر نقاط ضعف: ندارد این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PC بررسی شده است