بررسی بازی Hades – نسخه‌ PS5

در سال گذشته میلادی، بازی‌های فراوانی با کیفیت بسیار خوب به بازار عرضه شدند اما کمتر کسی فکر می‌کرد که استودیو و ناشری مستقل مثل Supergiant Games بتواند اثری را تولید کند که در میان دیگر عناوین همانند یک ستاره بدرخشد. بازی Hades آخرین ساخته این استودیو، حالا بعد از مدتی برای کنسول‌های نسل گذشته و حاضر عرضه شده تا گیمر‌های بیشتری بتوانند از آن لذت ببرند.

اگر از هواداران سری بازی‌های God of War باشید، بدون شک پیش زمینه داستانی Hades و بسیاری از شخصیت‌های آن برای شما آشنا خواهند بود. گیمر در این بازی در نقش Zagreus پسر Hades، فرمانروای Underworld ظاهر می‌شود. در ابتدای بازی رابطه سرد و بی روح Zagreus و پدرش به خوبی نمایش داده شده و حالا پسر جویای نام Hades قصد دارد مکان تولد خود را ترک کرده و برای هدفی نامشخص به نزد فامیل‌های خودش در کوه المپ برود. شاید در ابتدای داستان بازی چندان عمق خود را به گیمر نشان ندهد اما پس از مدتی مشخص می‌شود Hades در تمام دوران زندگی پسرش، هویت مادر اصلیش را از او مخفی کرده. حالا Zagreus قصد دارد تا Underworld را ترک کرده و به سطح زمین بازگردد اما در این ماجراجویی خود با مخالفت شدید پدرش مواجه می‌شود که با تمام قدرت از فرار او جلوگیری خواهد کرد. در این میان، خدایان کوه المپ به شکلی مرموز  با Zagreus رابطه برقرار کرده و برای فرار از چنگال Hades به او کمک می‌کنند. داستان Hades کاملا آهسته و پیوسته به گیمر ارائه می‌شود و بدون پیشرفت در گیم‌پلی شاهد ارائه اطلاعات بیشتری نخواهید بود. صحبت کردن با شخصیت‌های حاضر در خانه Hades نیز بسیار مهم است. بعد از اینکه هر بار Zagreus به خانه خود باز می‌گردد می‌تواند ابعاد جدیدی از داستان را از شخصیت‌های مختلف بشنود یا با ارائه هدایایی به آنها، بخش جدیدی از داستان را فاش کند. این ایده باعث شده تا گیمر برای دستیابی به اطلاعات بیشتر و مشاهده سرنوشت Zagreus  تلاش بیشتری انجام دهد. باید گفت که Hades در روایت داستان بسیار خوب عمل می‌کند. داستان خدایان کوه المپ، ایدهای جدید در دنیای ویدیو گیم نیست اما شیوه روایت جدید آن، همراه با گیم‌پلی بسیار جذاب باعث شده تا این بازی در بخش داستانی نیز بسیار عالی عمل کند.

Hades از ساختار گیم‌پلی Roguelike استفاده می‌کند. این بدان معنی است که گیمر بعد از هر بار مردن، مجبور است تا بازی را از ابتدا آغاز کند. البته مکانیزم‌های بسیار متفاوتی برای کمک به پیشرفت گیمر در نظر گرفته شده است که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. ساختار نقشه بازی شامل چهار منطقه کلی است که با الهام از داستان‌های کوه المپ و Underworld ساخته شده. هر کدام از این مناطق از اتاق‌هایی تشکیل شده که با هر بار ورود گیمر به صورت تصادفی ساخته می‌شوند و شامل دشمن‌ها و تله‌های متفاوت هستند. بعد از پاک سازی هر اتاق، گیمر پاداش خود را دریافت می‌کند. بعد از اتاق اولیه، تقریبا همه اتاق‌ها دارای چندین خروجی هستند که پاداش بعدی را به گیمر نشان می‌دهند.

گیمر می‌تواند بر اساس تصمیم خود وارد هر کدام از آنها شده و بعد از پاکسازی آن پاداش خود را دریافت کند. ساختار اصلی گیم‌پلی برای تشویق گیمر، ریسک و پاداش است. گیمر باید تصمیم بگیرد که کدام اتاق می‌تواند پاداشی مناسب به او ارائه کند، زیرا این پاداش‌ها می‌توانند به پیشرفت او در تلاش‌های بعدی برای تمام کردن بازی، کمک زیادی بکنند. در Hades پاداش‌های مختلفی به گیمر ارائه می‌شوند که هر کدام برای پیشروی در بازی مهم خواهند بود. بعضی از این آیتم‌ها به گیمر کمک می‌کنند تا آپگرید‌های دائمی را برای خود تهیه کند. این آپگرید‌ها به شدت روی گیم پلی تاثیرگذار بوده و باعث می‌شوند تا گیمر بتواند مدت زمان بیشتری در بازی زنده مانده و به بخش‌های پایانی نزدیک تر شود. به عنوان مثال پاداشی به نام Darkness در بازی وجود دارد. گیمر با هر بار مردن، در خانه خود می‌تواند با استفاده از Darkness قدرت‌های دائمی جدیدی را کسب کند. یکی از این قدرت‌ها می‌تواند به گیمر در طول بازی یک یا چند شانس مجدد ارائه کند. به این شکل که Zagreus بعد از مردن، می‌تواند با مقدار سلامتی محدودی به بازی بازگردد. پاداشی دیگر در بازی به شکل کلید ارائه می‌شود. گیمر می‌تواند این پاداش را برای باز کردن اسلحه‌های جدید خرج کرده یا از آن برای رسیدن به آپگرید‌های دیگر استفاده کند. اینجاست که سیستم ریسک و پاداش به خوبی خود را نشان می‌دهد. گیمر باید به شکل کلی استراتژی خود برای خروج از Underworld را تعیین کند. خرج کردن پاداش‌ها بدون برنامه، پیشرفت چندان زیادی را در بر نخواهد داشت. ترکیب سیستم پاداش‌ها و استفاده از آنها برای رسیدن به آپگرید‌های دائمی، یکی از جذاب ترین بخش‌های بازی به شمار می‌رود.

 Hades بیشتر بر مبارزات تن به تن و سلاح‌هایی با برد نزدیک تاکید دارد اما سلاح‌های دور زن نیز برای افرادی که به این سبک بازی علاقه دارند در آن گنجانده شده. مبارزات در طول بازی بسیار ساده اما عمیق طراحی شدند و گیمر برای مبارزه تقریبا به استفاده از چهار دکمه اصلی نیاز دارد. البته ترکیب این دکمه‌ها برای به وجود آوردن کمبو‌های مختلف و ترکیب آن با قابلیت‌هایی که در طول هر دور بازی به گیمر ارائه می‌شود، تقریبا بی نقص است. مبارزات بازی به شدت هیجان انگیز، پر سرعت و پر از آدرنالین است. Hades در بخش گیم پلی بدون شک یکی از جذاب‌ترین تجربه‌های چند سال اخیر در بازی‌های Roguelike به شمار می‌رود. در طول بازی شش اسلحه در اختیار گیمر قرار می‌گیرد که تعداد زیادی از آنها با پیشرفت در بازی، توسط گیمر خریداری خواهند شد. هر اسلحه دارای Aspect‌های مختلفی است که می‌تواند بر شیوه بازی، حملات و درگیر شدن با دشمنان مختلف تاثیرگذار باشند. باید گفت که هیچکدام از اسلحه‌های طراحی شده در بازی، قدرت بسیار زیادی نسبت به دیگری ندارد اما هر کدام شکل خاصی از مبارزات را دنبال می‌کنند که می‌توانند بسیار منحصر به فرد باشند.

هر اسلحه در ابتدا صرفا یک Aspect را به گیمر ارائه می‌کند و گیمر برای دستیابی به دیگر Aspectها باید با استفاده از همان اسلحه، باس‌های مختلف را از میان بردارد. البته هر باس به ازای هر اسلحه صرفا یک آیتم آپگرید Titan Blood به گیمر ارائه خواهد کرد. بدین ترتیب گیمر برای دسترسی به آپگرید‌های بیشتر نیازمند است تا بازی را با اسلحه‌های کاملا متفاوت تجربه کند. انتخابی هوشمندانه که باعث شده تا گیم‌پلی تازگی و طراوت خود را حتی بعد از چند ده ساعت تجربه حفظ کند. در طول بازی پاداش‌هایی به نام Boon به گیمر ارائه می‌شود که در واقع هدایای خدایان کوه المپ به Zagreus هستند. هر کدام از این هدایا، قدرت خاصی را به Zagreus، اسلحه یا قابلیت‌های او اضافه خواهند کرد. به عنوان مثال یک هدیه از آتنا می‌تواند قابلیت دفع حملات دشمن را در حین جا خالی دادن به گیمر بدهد که ترکیب آن با اسلحه‌های مختلف، ساختار جدیدی از گیم‌پلی را رقم می‌زند. تعداد بسیار زیادی از این هدایا در بازی وجود دارند که البته با هر بار مردن از گیمر باز پس گرفته می‌شوند. در واقع گیمر هر دور بازی خود را بدون هیچ هدیه‌ای از سمت خدایان شروع کرده و با پیشرفت می‌تواند Build مد نظر خود را بسازد. البته همه این هدایا از قابلیت آپگرید نیز برخوردار هستند. ساختار هدایای ارائه شده توسط خدایان نیز کاملا تصادفی است. گیمر نمی‌تواند یک ساختار کلی و ثابت را برای خود در نظر گرفته و صرفا بازی را با آن تمام کند. بلکه در هر دور از بازی، هدایای خدایان کاملا تصادفی و متفاوت خواهند بود. به عنوان مثال گیمر می‌تواند بازی را تمام کرده و در طول بازی هیچ هدیه‌ای از زئوس دریافت نکند.

در بخش گرافیک، از ساختاری هنری خاصی استفاده شده و دنیای بازی شبیه به یک قاب نقاشی با قابلیت تعامل است. دنیای Hades شامل چهار بخش است که هر کدام شکل و شمایل هنری خاص خود را دنبال می‌کنند. هر کدام از این بخش‌ها زیبایی خاص خود را دارند. طراحی شخصیت Zagreus و دیگر شخصیت‌های اصلی که در داستان با آنها مواجه خواهید شد به بهترین شکل ممکن انجام شده است و حس خوبی را به گیمر ارائه می‌کند. در حالت کلی باید گفت که گرافیک هنری Hades می‌تواند نظر هر گیمری را به خود جلب کرده و زیبایی خود را به خوبی به رخ بکشد. در بخش فنی نیز باید گفت که بازی به بهترین شکل ممکن روی کنسول‌های نسل جدید اجرا می‌شود. نرخ فریم ثابت، کمترین مشکلات فنی، وضوح تصویر بسیار مناسب و تخریب پذیری نسبی محیط جز ویژگی‌های مثبت گرافیکی این بازی به شمار می‌رود.

در بخش موسیقی نیز Hades همانند دیگر بخش‌ها بسیار بی نقص عمل می‌کند. موسیقی متن زیبا مخصوص هر محیط، جان تازه به بخش‌های مختلف نقشه می‌دهد. صداگذاری مبارزات و دقت در تفکیک صدای مخصوص هر اسلحه بسیار جالب به نظر می‌رسد. در بخش صداپیشگی نیز Hades بسیار موفق عمل می‌کند. هر کدام از شخصیت‌های حاضر در بازی، دارای صداپیشگی بسیار حرفه‌ای و دیالوگ‌های مخصوص به خود هستند. مقدار این دیالوگ‌ها به قدری زیاد است که ممکن است گیمر بعد از چند ده ساعت باز هم با هیچ دیالوگ تکراری را مواجه نشود.

ژانر Roguelike شاید برای بسیاری از گیمرها یادآور بازی‌های بسیار دشوار باشد که لذت چندان خاصی را برای آنها به همراه ندارد اما Hades نشان داد که این سبک پتانسیل بسیار زیادی خواهد داشت. ایجاد تعادل در درجه سختی، کمک به پیشرفت و آزمایش کردن قدرت‌های مختلف، گیم پلی پرسرعت و هیجان انگیز در کنار گرافیکی چشم نواز و صداپیشگی قدرتمند همگی در کنار هم باعث می‌شوند تا Hades یک تجربه بی نقص باشد.