ایکس باکس وانبررسی بازیپلی استیشن 4کامپیوتر

بررسی بازی Eternal Threads

باز هم در زمان سفر می‌کنیم؛ ولی آماده باشید که این بار قرار است گذشته را تغییر بدهیم! استودیوی بریتانیایی Cosmonaut Studios در جدیدترین ساختۀ خود یعنی Eternal Threads، به‌دنبال ایده‌ای رفته است که شاید کمتر سازنده‌ای روی آن دست گذاشته باشد؛ «اثر پروانه‌ای».

Eternal Threads

داستان بازی در نگاه اول بسیار جذاب و خلاقانه به‌نظر می‌رسد؛ دانشمندان در یک زمان نامعلوم در آینده حین انجام تحقیقات مربوط به سفر در زمان، دچار اشتباه بزرگی شده‌اند که باعث ورود تشعشعات خطرناکی به جریان زمان شده است. این اتفاق باعث می‌شود که اتفاقات کوچک و به‌ظاهر بی‌اهمیتی در گذشته تحت‌تأثیر قرار گرفته و تغییر کنند؛ ولی همین تغییرات ناچیز، زنجیره‌وار چنان تأثیری بر خط زمانی گذاشته‌اند که تمام جهان در هم شکسته است. حال شما باید به‌عنوان یک مأمور عملیاتی به گذشته بازگردید و چند اتفاق کوچک را طوری کنار هم تنظیم کنید که در نهایت جهان نجات پیدا کند. هر چند، بهتر است انتظار یک ماجراجویی هیجان‌انگیز در یک دنیای بزرگ را نداشته باشید؛ زیرا همان‌طور که گفتیم، با «اثر پروانه‌ای» طرفیم و تنها چیزی که نیاز است دستکاری کنیم، چند اتفاق کوچک، ساده و ناچیز در سطح یک پروانه است! در واقع این سفر در زمان که Eternal Threads تحویل شما می‌دهد، فقط شامل چند روز از زندگی سادۀ چند هم‌خانه‌ای در یک آپارتمان معمولی خواهد بود. همان‌طور که می‌بینید، ایدۀ ابتدایی بازی بسیار خلاقانه، جذاب و هوشمندانه به‌نظر می‌رسد: سفر در زمان، تغییر گذشته، مشاهدۀ این تأثیر زنجیره‌وار، و بررسی عوامل پیچیده و چندبُعدی در آن. حال سؤال این‌جاست که استودیوی مستقل Cosmonaut Studios تا چه‌اندازه در اجرای این ایده موفق بوده است؟

Eternal Threads

واقعیت این است که Eternal Threads علی‌رغم ایدۀ جذاب و داستان هوشمندانه‌اش، روایتِ چندان خوبی را ارائه نمی‌کند. محتوای روایی بازی متشکل از سکانس‌های جداگانه‌ای است که به‌ترتیب در طول گیم‌پلی شاهد اتفاقات آن‌ها خواهید بود. در واقع قالب اصلی قصه‌گویی شباهت زیادی به قسمت‌های بررسی صحنۀ جرم در بازی The Vanishing of Ethan Carter دارد؛ به محل اتفاق یک رویداد می‌روید، دکمۀ کیبرد را فشار می‌دهید، و یک شبیه‌سازی ضبط‌شده از صحنۀ حادثه را می‌بینید و به مکالمه‌ها گوش می‌دهید. احتمالاً بزرگ‌ترین مشکلی که در روایت Eternal Threads حس می‌شود، قطعه‌قطعه بودنِ سکانس‌ها و عدم انسجام کافی آن است. قطعه‌های داستان به‌اندازه‌ای از یک‌دیگر جدا هستند که بعد از هر حادثه ممکن است وسوسه شوید از پشت بازی بلند شده و چند روز بعد به‌سراغ ادامۀ آن برگردید؛ چرا که می‌دانید قصۀ آن هیچ پیوستگی مشخصی ندارد و با رها کردن خط داستانی، چیزی را از دست نخواهید داد. این موضوع باعث می‌شود که دنبال کردن روایت Eternal Threads کار خسته‌کننده و بی‌هدفی به نظر برسد. صحنه‌ها به‌تنهایی دیالوگ‌ها و اتفاقات جذابی دارند، ولی تقریباً هیچ پُل مستحکمی بین آن‌ها وجود ندارد و سوار شدن بر موج قصه‌گویی بازی کار دشواری است. البته خارج از این سکانس‌ها می‌توانید تعدادی عنصر قصه‌گویی محیطی (environmental storytelling) در گوشه‌وکنار آپارتمان پیدا کنید که شاید اندکی در غوطه‌ورکننده‌تر شدن دنیای آن کمکتان کند؛ مثلاً تعدادی نامه و نوشته!

Eternal Threads

Eternal Threads را می‌توان یک بازی مستقل ماجراجویی و walking-simulator دانست؛ با وجود این‌که ویژگی‌هایی از بازی‌های معمایی و پازل‌محور نیز در گیم‌پلی وجود دارد، نهایتاً بیشتر کارهایی که انجام می‌دهید، حرکت کردن در آپارتمان و تماشای اتفاقات است. به جملۀ قبل دقت کردید؟ شما صرفاً «تماشاگر» خواهید بود. در واقع تمام کاری که بازی از شما می‌خواهد، این است که از لیست خط زمانی به‌ترتیب اتفاقات را انتخاب کنید، به نقطه‌ای از آپارتمان که نشانتان می‌دهد بروید، شاهد یک اتفاق یا مکالمه باشید، و در برخی موارد تصمیمِ افراد را از بین دو گزینه انتخاب کنید. بنابراین، هستۀ گیم‌پلی بازی مخصوصاً در اوایل قصه که همۀ کارها در ساده‌ترین سطح خود قرار دارند، خیلی زود خسته‌کننده و تکراری می‌شود. با این وجود تعداد نسبتاً بالای اتفاقات و تصمیماتی که می‌توانید در آن‌ها بگیرید، که به‌ترتیب حدود 200 و 50 تا خواهد بود، باعث می‌شود که جنبۀ تصمیم‌گیری و معمایی گیم‌پلی نیز جذابیت‌های خاص خودش را داشته باشد و برای یافتن ترکیب مناسب تصمیمات برای رسیدن به پایان خوب بازی چالش‌هایی جذاب و سرگرم‌کننده داشته باشید؛ درست مانند حل کردن یک مکعب روبیک.

از طرف دیگر، گویندگی‌های بازی نیز در سطح قابل‌قبولی قرار دارند و در طول گیم‌پلی به‌اندازۀ کافی تأثیرگذار خواهند بود. تقریباً تمام روایت بازی به‌وسیلۀ دیالوگ‌ها انجام می‌شود و باورپذیر بودن صداگذاری‌ها، مسئلۀ بسیار مهمی است که به‌خوبی پیاده‌سازی شده است. هر چند، بخش صوتی و شنیداری در همین حد خلاصه می‌شود و در کمال تعجب، تقریباً هیچ آلبوم ساوندترک مشخصی در بازی نخواهید یافت. قطعات انگشت‌شماری که در طول قصه پراکنده شده‌اند هم خیلی زود از یاد می‌روند و بعد از اتمام Eternal Threads، احتمالاً هیچ موسیقی خاصی به‌جز آهنگ منوی آغازین بازی از تجربۀ خودتان به یاد نخواهید داشت.

Eternal Threads

فضاسازی و طراحی هنری محیط‌ها اتمسفر گیرایی دارد و احتمالاً برای خیلی از مخاطبین یادآور سریال نام‌آشنای Dark خواهد بود: یک دنیای تاریک، بارانی، مرموز و آغشته به فضایی ماوراءالطبیعه؛ با این تفاوت که همه چیز در یک آپارتمان معمولی و اتاق‌های متعدد آن خلاصه می‌شود!

Eternal Threads در موتور بازی‌سازی Unity توسعه یافته و Secret Mode وظیفۀ انتشار آن را بر عهده داشته است. با این وجود، طراحی فنی بازی به‌هیچ‌وجه قابل‌قبول نیست و به احتمال زیاد، مشکلات بزرگ و تأثیرگذاری در طول تجربۀ خود مشاهده خواهید کرد. طراحی چهره‌ها و کاراکترها با جزئیات کمی انجام شده است و در بهترین حالت می‌تواند یادآور بازی‌های قدیمی پلی‌استیشن 2 و 3 باشد. شخصیت‌ها تقریباً face expression و حرکات صورت ندارند و در هر شرایطی یک چهرۀ ثابت خواهند داشت؛ بدون این‌که حتی پلک بزنند! در واقع طراحی فنی کاراکترها بیش از این‌که شبیه انسان باشد، به یک ربات یا عروسک بی‌روح شباهت دارد. در کنار همۀ این‌ها، بافت‌های محیطی هم جزئیات کمی دارند و همه چیز در ساده‌ترین حالت خود طراحی شده است. با وجود این‌که دنیای بازی بسیار کوچک است و محیط‌های معدودی داریم، حتی سایه‌ها، نورها و انعکاس‌ها هم مکرراً در جایگاه نامعقول و اشتباهی استفاده شده‌اند که با اندکی دقت متوجه آن خواهید شد. به‌شخصه تجربۀ چند مورد اُفت فریم هم داشتم که باز هم به‌علت کوچک بودن دنیای بازی، بسیار دور از انتظار به‌نظر می‌رسید.

Eternal Threads

Eternal Threads از ایدۀ جذاب و هوشمندانه‌ای استفاده کرده است که می‌تواند شکل جدیدی از قصه‌سرایی را در رابطه با مفهوم «سفر در زمان» به ما نشان دهد؛ ولی ایرادهای ریز و درشتی که در عناصر مختلف آن وجود دارد، اجازۀ یک تجربۀ به‌یادماندنی و جذاب را به مخاطب نمی‌دهد و اثری نیست که به‌راحتی بتوان به هر کسی پیشنهاد کرد. Eternal Threads بازی بدی نیست؛ ولی شاید بهتر است کمی منتظر بمانیم تا در آینده ایدۀ «اثر پروانه‌ای» را در یک بازی قوی‌تر و باکیفیت‌تر نیز تجربه کنیم!

امتیاز بازی‌سنتر - 7

7

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
ایدۀ خلاقانه و جدید
گیم‌پلی پازل‌محور سرگرم‌کننده
قصۀ جذاب
فضاسازی و طراحی هنری قابل‌قبول
نقاط ضعف:
روایت قطعه‌قطعه و غیرمنسجم
آلبوم موسیقی ضعیف
طراحی فنی پر از اشکال
این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PC بررسی شده است

User Rating: 4.37 ( 5 votes)

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا