ایکس باکس سری ایکسبررسی بازیپلی استیشن 5کامپیوتر

بررسی بازی Banishers: Ghosts of New Eden

استودیوی فرانسوی Don’t Nod که اخیرا بازی جذاب Jusant را عرضه کرد، بیشتر برای ساخت اثر داستان‌محور Life Is Strange شناخته می‌شود. یک ادونچر اپیزودیک که انتشار آن در سال 2015 موفقیتی چشمگیر برای استودیوی مستقل سهامی عام به ارمغان آورد. پس از آن با همکاری Focus Entertainment به عنوان ناشر و نیم‌نگاهی به اولین ساخته استودیو در ژانر اکشن ادونچر که اگر در خاطراتان باشد تحت عنوان Remember Me در نسل هفتم توسط کپکام منتشر شد، این استودیو بازی Vampyr را به انتشار رساند. سپس با موفقیت Vampyr حالا دوباره شاهد همکاری Don’t Nod و Focus Entertainment برای خلق یک IP جدید با نام Banishers: Ghosts of New Eden هستیم. شاید در نگاه اول، Banishers خیلی آشنا و تکراری به نظر برسد. با توجه به زاویه دوربین سوم شخص، ژانر اکشن نقش آفرینی ساده‌سازی شده و فضای نیمه جهان‌باز، حق دارید که تصور کنید که با اثری تکراری طرف باشیم که به عنوان یک AA حتی توان رقابت در بازار پرتکرار بازی‌های این چنینی را نداشته باشد در حالی که ناشرهای بزرگی چون سونی، عناوینی بهتر و درخور را عرضه می‌کنند. اما بهتر است زود قضاوت نکنید و تا انتهای این بررسی با ما همراه باشید.

 اولین نکته‌ای که در رابطه با Banishers دوست دارم تا با مخاطبان این نقد و بررسی در میان بگذاریم، بدون مقدمه، دقیقا نقطه عطف بازی است. آفریده جدید Don’t Nod یکی از سخت‌ترین تجربه‌های تاریخ ویدئو گیم برای مخاطب خواهد بود. بله کاملا درست متوجه شدید. به راحتی Ghosts of New Eden ممکن است هر لحظه برای شما بسیار چالش برانگیز و نفس‌گیر باشد. البته که این چالش نه در بخش مبارزات وجود دارد و نه با باس‌فایت‌های دشواری همچون آنچه که در آثار میازاکی دیده‌ایم، طرف هستیم. استودیوی فرانسوی موفق شده تا با Banishers به عنوان یک اثر قصه‌گوی ارزشمند، تصمیماتی را پیش روی‌تان بگذارد که برای انتخاب‌های خاکستری بی‌نظیر آن، تمرکز بگذارید، صبر کنید، فکر کنید و حتی گاها دچار عذاب وجدان شوید. با توجه به ماهیت داستان‌سرای بازی در جایگاه یک اثر با روایت منشعب، وجود مکانیک تصمیمات و عواقبی را شاهد هستیم که به شدت دشوار هستند و از نظر اخلاقی مخاطب را میخکوب می‌کنند.

پلات بازی ماجراهای یک زوج شکارچی ارواح به نام‌های Antea و Red را دنبال می‌کند. در New Eden نسخه جای‌گزینی از یکی از شهرهای آمریکای شمالی و در سال 1695 این دو شکارچی ارواح عهد کرده‌اند که از زنده‌ها در برابر تهدید ارواح در New Eden طلسم شده محافظت کنند. پس از آخرین ماموریت فاجعه بار، Antea به طور مرگباری زخمی شده و بین عالم ارواح و جهانیان، وارد برزخی عذاب‌آور می‌شود. پس از افتتاحیه، پروتاگونیست‌های بازی در سرزمین‌های خالی از سکنه آمریکای شمالی، ناامیدانه به دنبال راهی برای رهایی Antea از وضعیت گرفتار در برزخ وهشتناک هستند. در حالی که طرح کلی داستان ساده به نظر می‌رسد، اما در طول روایت، آرک‌های داستانی جدیدی معرفی می‌شوند که با نام هانت باید این پرونده‌های مربوط به ارواح سرگردان را به عنوان شکارچی ارواح، حل کنید. هر کدام از این پرونده‌ها نیاز به بررسی و یافتن سرنخ دارند. با یافتن سرنخ‌ها، بازجویی از افراد مشکوک و ارتباط با روح سرگردان دخیل در ماجرا، درگیر روایت‌هایی بسیار تاریک و شنیدنی می‌شوید. در انتها و برای حل کردن مشکل، می‌توانید سه انتخاب داشته باشید. یا روح را تبعید کنید، یا با آرامش از برزخ خارجش کنید و یا فرد زنده و خاطی را از میان ببرید. نکته جالب اینجاست که برای برگرداندن Antea به جهان مادی، باید انسان‌های زیادی را قربانی کنید. اینجاست که انتخاب‌های دشوار Banishers بیش از پیش مخاطب را وارد چالش‌های اخلاقی و انسانی می‌کند. البته در اوایل بازی عهدی بین دو پروتاگونیست بسته می‌شود که به آینده Antea مربوط است. اینکه او در انتها آمرزیده شده و روحش به جهان معنوی سفر کند و یا با قربانیان بیشتر، با انجام مناسکی کهن، به جهان ماده و با کالبد قبلی باز گردد. در حالی که می‌توان هر جایی از بازی عهدشکنی کرد، اما نبودن این قسمت عهد بستن شاید چالش‌ها را بیشتر و جذاب‌تر نیز می‌کرد، چرا که انتخاب یکی از دو عهد و قسم خوردن کارکتر شما تقریبا تمایلتان تا پایان بازی برای حفظ آن تصمیم را جدی‌تر می‌کند.

با اینکه از نظر ظاهری کارکترها و مدل‌سازی‌ها اصلا جذاب نیستند، اما در طول داستان با شخصیت‌هایی برخورد می‌کنید که پرداخت بسیار مناسبی دارند وبه یاد ماندنی هستند. به شدت سعی شده که شخصیت‌پردازی‌ها و رویدادها خاکستری باشند که همین موضوع کار را برای توسعه‌دهنده بسیار دشوار کرده،  ولی آن‌ها سربلند از این آزمون بیرون آمده‌اند. حتی اگر با شخصیتی روبرو شوید که خطاکار باشد و با توجه به تم داستانی معنوی بازی گناهی کبیره را مرتکب شده باشد، متوجه خواهید شد که در نقش یک قضاوت‌گر تا چه حد کار دشواری خواهید داشت. هم‌ذات پندازی با کارکترها، بخش جدایی ناپذیر تجربه Banishers است. اما همان‌طور که گفته شد و با توجه به بودجه محدود بازی، ظاهر شخصیت‌ها، انیمیشن‌های صورت و مدل‌سازی‌ها تعریفی ندارد و این ضعف در طراحی هنری بازی نیز دیده می‌شود. با اینکه Ghosts of New Eden اساسا بازی زیبایی است و نمی‌توان این موضوع را مخصوصا به دلیل عملکرد فنی خوب آن کتمان کرد، اما با توجه به ست‌آپ بی‌نظیر بازی، می‌توانستیم شاهد یک ستینگ به مراتب بهتر باشیم. یک فضای دارک‌تر، مشابه با  آنچه که در کانسپت‌آرت‌های هنگام لودینگ اسکرین‌ها در بازی می‌بینیم، می‌توانست فضایی سنگین‌تر و عنوانی اتمسفریک‌تر را خلق کند.

در بحث گیم‌پلی، مکانیک‌ و دیزاین‌ها ردپای آثار موفق بسیاری را می‌توان در Ghosts of New Eden مشاهده کرد. اولین مورد مربوط به دوربین و مبارزات بازی است. این بخش مستقیما از سافت ریبوت God of War الهام گرفته. البته که به هیچ وجه از حیث کیفی نمی‌تواند نزدیک به ساخته سونی سانتامونیکا باشد. مبارزات در Banishers ساده، با دشمنان محدود و بسیار تکراری هستند. حتی حرکت خلاقانه سازنده مبنی بر سوییچ ریل‌تایم بین دو کارکتر با قابلیت‌های متفاوت هم نتوانسته تا کامبت سیستمی جذاب را حاصل شود. اگر قصد تجربه بازی را دارید باید بدانید که به هیچ وجه نمی‌توان به عنوان یک اثر اکشن سراغ Ghosts of New Eden رفت، چرا که این بخش با انتظار اثری اکشن، شما را بسیار ناامید می‌کند. هرچند اگر به دنبال روایت درگیر کننده و باقی موارد که در جای نقطه قوت ذکر شد هستید، مبارزات چندان آزار دهنده نیستند.

ساختار نیمه اپن ورلد بازی، وجود میان‌برها، کمپ‌های حول آتش و فعالیت‌های حاضر در هر محیط به شدت یادآور توم ریدر 2013 کار شده‌اند. انجام فعالیت‌های فرعی در بازی لذت بخش است و کامل کردن آن‌ها می‌تواند اعتیادآور باشد. جمع کردن منابع اولیه ساده ولی لذت بخش کار شده‌اند و با استراحت کنار آتش، همچون لارا کرافت، می‌توان تجهیزات را آپگرید کرد و با دریافت امتیاز تجربه بیشتر، توانایی‌هایی جدید را آزاد کرد. اما ساختار این چنینی باعث شده تا Banishers در ریتم دچار مشکل شود. به طور کلی قانون نانوشته‌ای وجود دارد که می‌گوید وجود نقشه‌های بزرگ برای آثار قصه‌گو، مضر است و به پیسینگ آسیب می‌رساند. با این حال محتوای جانبی این بخش‌ها و نوع ساختار محیطی که سرک کوچکی به فلسفه مترویدوینیایی می‌کشد، می‌تواند تا بیش از 30 ساعت شما را سرگرم کند. ارائه متحوای کمّی مناسب برای بازی‌های تک نفره در این روزها کاملا می‌تواند برگ برنده‌ای باشد که Don’t Nod بر آن واقف بوده.

حضور AAAهای سرویس محوری که بیشتر آن‌ها با شکست نیز مواجه می‌شوند، این روزها ارزش تک‌نفره‌های AA متفاوت را بیش از پیش نمایان کرده است. باید قدرت ریسک‌پذیری ناشر و سازنده را ستود که در این آشفته بازار صنعت ویدئو گیم، اثری خاص چون Banishers: Ghosts of New Eden را منتشر می‌کنند که می‌توان آن را مخلوقی شایسته در مدیوم و اثری هنری در هنر هشتم معرفی کرد. بی‌راه نیست اگر Banishers را با مبارزات تکراری‌اش، ریتم گاها نامناسب و همه کاستی‌ها به رغم ست‌آپ فوق‌العاده، ایده‌ای جدید در روایت و تصمیمات چالش‌برانگیزش بهترین ساخته  Don’t Nod بدانیم. اثری که به شخصه امیدوارم شاهد تبدیل شدن‌اش به فرانچایزی بزرگ باشیم.

امتیاز بازی‌سنتر - 8

8

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
ست‌آپ یونیک و سوژه داستانی خاص
روایت منشعب و تصمیم‌های خاکستری و اخلاقی
گرافیک زیبا
صداپیشگی و موسیقی خوب
نقاط ضعف:
سیستم مبارزات تکراری و عدم تنوع دشمنان
ریتم گاها دچار مشکل می‌شود
این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم Xbox Series X بررسی شده است

User Rating: 4.27 ( 3 votes)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا