سری Katamari یکی از عجیبترین، دوستداشتنیترین و خلاقانهترین فرنچایزهای دنیای گیم به شمار میرود که در کمال تعجب بین گیمرهای نسل جدید کمتر شناخته میشود. شما نقش شاهزادهای را ایفا میکنید که با توپ چسبناکی به نام کاتاماری میچرخد و از اشیا ریز و درشت دنیا جمع میکند تا ستارهای بسازد. پس از سالها غیبت، Once Upon a KATAMARI به عنوان نسخه جدید این مجموعه برای پلتفرمهای نسل نهم و رایانههای شخصی عرضه شده است. این بازگشت، فرصت مناسبی را فراهم کرده تا ببینیم آیا این نسخه توانسته روح اصلی سری را حفظ کند یا صرفا یک ریمیک محافظه کارانه از فرمول همیشگی این سری است.

با وجود بازسازیهای بازی Katamari Damacy و We Love Katamari که به ترتیب در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۳ منتشر شدند، بیش از ۱۴ سال است که هیچ اثر تازهای از شاهزاده کوچک تمام کهکشان ندیده بودیم؛ اما خوشبختانه انتظار به پایان رسیده است. Once Upon A KATAMARI ما را بار دیگر با بزرگترین خانواده کهکشان همراه میکند، این بار در سفری در دل زمان، در قالب دنبالهای شایسته برای نسخه اصلی. داستان بازی از جایی شروع میشود که پدر این خانواده دوستداشتنی تصمیم میگیرد با شیای باستانی که گوشه خانه خاک میخورد بازی کند. در دنیایی که قرار نیست هیچ چیزی درست پیش برود، این شی تبدیل به یک دردسر بزرگ برای کل خانواده میشود و آنها درگیر ماجرای جدیدی میکند. اوضاع وقتی بدتر میشود که این شی راه خودش را به فضا پیدا میکند و فاجعهای تمام عیار به بار میآورد و تمام سیاراتی که در کهکشان وجود دارند در یک سیاهچاله فرو میروند. برای بازسازی کهکشان، تمام اعضای خانواده سفری در طول دورانهای گوناگون تاریخ را آغاز میکنند و در نهایت، این شاهزاده است که باید یک بار دیگر اشتباه پدرش را جبران کند؛ پدری که در پایان، طبق معمول، افتخارِ حل بحرانی که خودش به وجود آورده را به نام خودش ثبت خواهد کرد. در دل این داستان جذاب، یکی از بزرگترین جذابیتهای بازی Once Upon A KATAMARI نهفته است: دنیای آن. نمایش دورههای مختلف زمان کلاسیکی چون غرب وحشی، عصر حجر، مصر باستان، یونان باستان و ژاپن فئودالی، به بازی آزادی بیشتری در طراحی ماموریتهای برخی مراحل میدهد. البته همچین تنوعی در نسخههای قبلی هم وجود داشت، اما تفکیک مراحل بر اساس دورههای تاریخی و مناطق مختلف باعث شده تا بازنمایی موقعیتهای طنزآمیز بازی، طبیعیتر و جذابتر از همیشه جلوه کند. حقیقتاً این نسخه یکی از خندهدارترین بازیهایی بود که در این چند وقت اخیر تجربه کرده بودم و هر لحظه از آن کاری میکند که قهقهه بزنید؛ از زمان بازی High on Life تا الان با هیچ بازیای انقدر از لحاظ طنز ارتباط نگرفته بودم. در کل این نسخه در زمینه روایت و فضاسازی عملکرد خیلی خوبی داشته و خیلی سخت میتوانیم به آن مشکلی وارد کنیم.

در این نسخه ماموریتهای کلاسیک مثل رسیدن به یک سایز مشخص در زمان محدود، همچنان در بازی حضور دارند، اما این بار در کنار ماموریتهای خلاقانهتری قرار گرفتهاند که با تم و فضای هر منطقه هماهنگاند. برای نمونه، در مصر باستان باید بیابانی خشک را به دشتی سرسبز و پرگل تبدیل کنیم. برای انجام این کار، باید کاتاماری همان گوی چسبندهای که شاهزاده آن را میغلتاند و هر چیزی را به خود میچسباند را در گودالی از آب خیس کنیم و بعد آن را در فضا بغلتانیم، به شکلی که این گوی اسفنجی تمام زمین را پر کند و ماموریت تکمیل شود. ایده بازی در کل به شدت ساده است و گیمپلی آن هم کاملاً قابلفهم و روانه و تنها نکتهای که ممکن است کمی زمان ببرد تا به آن عادت کنید، کنترل حرکت با دو دسته آنالوگ است. با این حال، چالش اصلی از آن جایی آغاز میشود که بیشتر مراحل دارای محدودیت زمانی هستند و باید در این مدت، اشیای خاص و مشخصی را جمعآوری کنید. در هر مرحله، چندین نوع آیتم پنهان وجود دارد که جمع آوری وسایل را آسانتر میکند و به بازی هیجان، تنوع و استراتژی بیشتری میدهد تا شاید دیرتر حوصله گیمرها سر برود. از جمله این آیتمها میشود به یک سری پاور آپ مثل آیتم زیاد کردن سرعت، ساعت شنی یا مثلاً آهن ربای آشغال جمعکن اشاره کرد.

با این حال، بعضی از بخشهای بازی هم گاهی آن را خیلی خستهکننده میکنند؛ مثلاً آزاردهندهترین بخش، دوربین بازی است که کنترل آن بیشتر اوقات دشوار بوده و لایهای مصنوعی از سختی به تجربه اضافه میکند. مخصوصاً زمانی که توپ شما بزرگتر میشود و دیدتان را مسدود میکند. از آنجا که هر مرحله از قبل پر از زباله و موانع مختلف است، درگیر شدن با دوربین باعث میشود برخی مراحل که میتوانستند خیلی لذتبخشتر باشند، عملاً خراب شوند. علاوه بر این، حضور پادشاه در وسط صفحه برای صحبت با شاهزاده هر بار که او چیزی مهم جمع میکند یا هشداری میخواهد بدهد، هر دفعه حواس بازیکن را پرت میکند. این موضوع وقتی بیشتر به چشم میآید که درگیر یک مرحله بسیار شلوغ و بزرگ هستید و زمانتان هم دارد تمام میشود، اما یهو آقای پادشاه از راه میرسد و گند میزند به تمام پیشرفتی که داشتید. در طول مراحل، حالا شاهد انیمیشنهایی با ترنزیشنهای روان و سینمایی هستیم که به بازیکن نشان میدهند باید به کدام سمت برود یا این که مرحله بعدی بازی قرار است در کجا باشد. یکی از بهترین این انیمیشنها در بخش دزدان دریایی بود که وقتی به بخش خاصی میرسیم، صحنهای نمایش داده میشود که ورود یک کشتی بزرگ از ارواح را نشان میدهد. از آن لحظه به بعد، زامبیها به کشتی حمله میکنند و در ادامه، کشتی دیگری کنار ما ظاهر میشود تا هدف بعدی ماموریت را دنبال کنیم. در نگاه اول شاید این موضوع خیلی حماسی نباشد، اما یادتان باشد که Once upon a KATAMARI یک بازی به شدت ساده است که همین ویژگیهایی اضافی خودش را جذاب نگه میدارد.

این بازی یک بخش آنلاین چند نفره هم با اسم KatamariBalls دارد که در کل کانسپت جذابی را ارائه میدهد. در این گیم مود شما یا میتوانید در برابر سه دشمن NPC بازی کنید یا به همراه دوستانتان مهارت همدیگر را در جمع کردن آشغالها محک بزنید. با این که ایده این بخش جذاب به نظر میرسد، ولی در کل بخش داستانی بازی نظر گیمرها را بیشتر جذب میکند.
در پایان باید گفت که بعد از تقریباً ۱۴ سال انتظار، حالا همین که یک نسخه جدید از این سری دوستداشتنی داریم، خودش امیدواری بزرگی برای دیدن نسخههای جدیدتر به شمار میرود و مطمئناً این سری میتواند نسخههای خیلی بهتری داشته باشد. Once Upon a KATAMARI با این که گیمپلی به شدت ساده اما درگیرکنندهای دارد، میتواند مدت زیادی شما را به واسطه داستان و طنز خاص خودش پای سیستم نگه دارد. مشکلات ریز اما اعصاب خرد کن این بازی روی تجربه نهایی ما از این بازی تاثیر میگذارد و برای همین نمیتوانیم آن را یک اثر بینقص بدانیم.
امتیاز بازیسنتر - 8
8
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: گیمپلی درگیرکننده و جذاب شخصیتهای بامزه طنز بازی یکی از بهترینهای چند سال اخیر است! استفاده عالی از کانسپت سفر در زمان نقاط ضعف: دوربین نامناسب و اذیتکننده بخش چند نفره نهچندان جذاب این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است



