ایکس باکس وانبررسیبررسی ویدیویی بازی هاپلی استیشن 4کامپیوتر

بررسی بازی Control

برای مشاهده بررسی بازی کنترل در یوتوب کلیک کنید

بازگشت به ریشه‌ها
باورش سخت است که بیش از 18 سال از زمان عرضه Max Payne می‌گذرد ؛ عنوانی که نه تنها استاندارهای جدیدی را در بازی‌های اکشن پایه‌گذاری کرد بلکه نام Remedy را به عنوان یکی از بهترین استودیوهای بازیسازی جهان سر زبان ها انداخت. از زمان عرضه Max Payne تا امروز ، استودیو Remedy روی سه IP دیگر کار کرده که از بین تنها آن‌ها بازی Control موفق شده در سطح و اندازه‌های Max Payne ظاهر شود. دلیل اصلی موفقیت Max Payne کنار هم گذاشتن سه ویژگی : داستان جذاب ، گیم‌پلی مهیج و گرافیک چشم نواز بود ؛ ویژگی‌هایی که Remedy از آن هنگام نتوانسته بود همه آن‌ها در یک بازی گردهم آورد اما Control دقیقا به مانند Max Payne از هر سه این ویژگی‌ها بهره می‌برد. Control علاوه بر داشتن ویژگی‌های مذکور نشان از پختگی و تجربه بالای Remedy در ساخت و توسعه عناوین تک نفره می‌دهد. اینکه چگونه این استودیو فنلاندی بدون نزدیک شدن به آثار Open world ، یک بازی عظیم و با جزییات را طراحی کرده است.

قهرمان پردغدغه

Remedy همیشه تبحر بالایی در خلق قهرمان‌های مستاصلی دارد که در موقعیتی خطیر به دام افتاده‌‌اند. این سنت در مورد Control هم رعایت شده با این تفاوت که برای نخستین بار، یک زن قهرمان اصلی بازی Remedy است. خلق و شخصیت پردازی یک قهرمان زن جز سخت‌ترین کارها در صنعت بازی است که کمتر استودیویی از پس آن برمی‌آید ، اما Remedy موفق شده یک قهرمان زن مستاصل و آکنده از دغده‌های ذهنی را برای بازی جدیدش به تصویر بکشه. قهرمانی با نام «جسی فیدن» با گذشته‌ای تلخ که انسانی درون گرا است و ذهنی پر از سوال دارد. جسی در طول بازی چه در تنهایی و چه در مکالماتش با دیگران مدام با خودش حرف می‌زند و تفکراتی که در ذهنش جریان دارد را با ما به اشتراک می‌گذارد. از این منظر او تا حدی یادآور «سنوا» قهرمان بازی Hell Blade است و جز معدود قهرمانان زن دنیای بازی که از شخصیت پردازی درستی بهره می‌برند.

control 1
داستان بازی با ورود «جسی فیدن» به ساختمان FBC یا همان سازمان فدرال کنترل آغاز می‌شود. سازمانی که وظیفه تحقیقات درباره موضوعات ماورالطبیعه مثل قدرت‌های ذهنی ، دنیای موازی و اجسامی را دارد که از جهانی دیگر می‌آیند. «دیلن» برادر جسی سال‌ها پیش توسط این سازمان دزدیده شده و او امیدوار است با ورود به این ساختمان ردپایی از دیلن پیدا کند ؛ اما این محل یک ساختمان معمولی نیست و تعدادی از بزرگترین رازهای جهان در آن پنهان شده ؛ رازهایی که بخشی از آن‌ها به زندگی جسی و برادرش مربوط می‌شود.

در کنار جسی و ندای ذهنی ماورالطبیعه او با نام پلاریس ، سه شخصیت تاثیرگذار دیگر در بازی حضور دارند که بخش مهمی از پیشروی داستان برعهده آن‌هاست. نخست دیلن که حضور کمی در بازی دارد اما کل داستان بازی برپایه پیدا کردنش نوشته شده و مدام از او صحبت می‌شود. دوم «ترنچ» با صدای جیمز مک کفری که با وجود مرگش نکات مهمی را از طریق Hotline به جسی گوشزد می‌کند. استفاده از مک کفری که صداگذار مکس پین بود باعث شده تا طرفداران Remedy از همان شروع عاشقش شوند مخصوصا اینکه او بعضی از دیالوگ‌های مشهور مکس پین را تکرار می‌کند. کاراکتر سوم اما خود ساختمان FBC یا همان Oldest House است. ساختمانی که مدام ظاهرش تغییر می‌کند و طراحی تو در تو و متفاوتش باعث شده تا همانند یک کاراکتر ناظر تمام مدت شاهد ماجراجویی جسی باشد و مدام برایش چالش درست کند.

ساختار سینمایی
شروعی بازی تا حدی شوکه کننده است و برخلاف عناوین روز که یکی دو ساعت نخست را به معرفی قهرمان ، قدرت‌ها و دنیای پیرامون خود می‌پردازند ، خیلی زود آغاز می‌شود. جسی در همان ابتدا با جسد مدیر قبلی FBC یعنی «ترنچ» روبرو شده و به لطف استفاده از سلاح زنده او به مدیر جدید سازمان تبدیل می‌شود. با پیشروی در بازی ، گذشته FBC ، نقش ترنچ و همکارانش و رازهای مخوف این سازمان برای کاراکتر اصلی برملا می‌شود.

control 2
سم لیک نویسنده مشهور رمدی و خالق عناوین جذابی مثل «مکس پین» و «الن ویک» عاشق ساخت بازی به سبک سریال‌های مهیج است و ساختار داستانی Control هم بر همین اصل بنا شده. Control برخلاف کوانتوم بریک یک ساختار داستانی فوق العاده دارد و نه تنها داستانی جذاب را تعریف می‌کند بلکه دست بازیکن را برای کند و کاو در جهان بازی و غرق شدن هر چه بیشتر در داستان باز می‌گذارد. قصه بازی از طریق میان پرده ، فایل‌های نوشتاری ، فایل‌های صوتی ، ویدیوهای آموزشی کارکنان FBC و البته روایت ترنچ از FBC در قالب فایل‌های ویدویی با نام Hotline روایت می‌شود. در وهله اول کات سین‌های بازی بسیار جذابند که دلیل آن علاوه بر داستان گیرا و مهیج ، کارگردانی فوق العاده صحنه‌هاست. کنترل جز معدود عناوینی است که صحنه‌های سینمایی آن در سطح کارهای کارگردان‌های‌ مشهوری همچون کریستوفر نولان و دیوید لینچ است و باید گفت که یکی از سینمایی‌ترین آثاری است که صنعت بازی تا به امروز به خود دیده. همین میان پرده‌های جذاب شما را کنجکاو می‌کند تا برای فهم هر چه بیشتر داستان تمامی فایل‌ها را مرور کنید. البته بازی شما را مجبور به انجام این کار نمی‌کند اما بهترین تجربه داستانی برای کسانی خواهد بود که برای تکمیل معمای روایی بازی بیشترین توجه را به محیط پیرامون خود داشته باشند.

جانشین برحق مکس پین
Control یک سوم شخص اکشن با دنیایی مترویدوانیایی است که تمامی اتفاقات آن در Oldest House اتفاق می‌افتد. به سبک بازی‌های مترویدوانیا ، تمامی بخش‌های ساختمان از ابتدا در دسترس نیست و به مرور و با پیشروی در داستان بخش‌های بیشتری از آن برای جسی باز می‌شود. در یک کلام باید گفت طراحی Oldest House فوق العاده است. این ساختمان همانند یک Maze طراحی شده و بخش‌های مختلفی دارد که روی نقشه بازی مشخص نیستند و شما باید با گشت و گذار در محیط به آن‌ها دسترسی پیدا کنید. این شکل طراحی باعث می‌شود که در نیمه اول بازی در تعدادی از موقعیت‌ها گم شده و مسیر خود را به سختی پیدا کنید اما این مشکل در نیمه دوم و هنگام بالا رفتن تجربه شما از بازی به خودی خود حل می‌شود. از طرفی محیط Oldest House که آن قدر بزرگ است که Remedy ماموریت‌های جانبی را به بازی‌ای اضافه کرده در حالی که Control یک بازی open world نیست. این ماموریت‌های جانبی از دو جنبه بسیار مهم هستند. نخست اینکه مثل هر بازی دیگری باعث بالا رفتن امتیازات و تجهیزات شما می‌شوند و در وهله دوم اینکه اکثر قدرت‌های مهم جسی تنها از طریق تکمیل ماموریت‌های جانبی باز می‌شوند. موضوعی که شما را مجبور می‌کند اکثر ماموریت‌های جانبی را دنبال کنید. خوشبختانه طراحی این ماموریت‌ها به مانند ماموریت‌های اصلی است و به هیچ وجه حوصله شما را سر نمی‌برد.

control 3

پس از مکس پین ، رمدی به عنوان یک اکشن ساز قهار شناخته شد که می‌تواند گیم‌پلی هیجان انگیز تحویل مخاطبانش بدهد اما این روند با Alan Wake و کوانتوم بریک نزول کرد. از این منظر Control بیش از هر چیزی به Max Payne شباهت دارد ، یک اکشن خوش ساخت با گیم‌پلی هیجان انگیز و گیرا که به راحتی مخاطب را جذب خودش می‌کند. هسته اکشن بازی بر اساس تیراندازی و استفاده از قدرت‌های ماورالطبیعه جسی همچون telekinesis بنا شده است. به لطف موتور فیزیک بازی ، کاربر می‌تواند از تمامی اجسام پیرامون خود استفاده کرده و آن‌ها را به سمت دشمنان پرت کند. مکانیکی که حتی از تیراندازی – که رمدی خود در ان استادی چیره دست است – هم جذاب‌تر است. کلیت گیم‌پلی تا حدی زیادی شبیه به دو عنوان نسل ششمی Psi-Ops و Second Sight است که هر دو از تیراندازی و telekinesis در مبارزات استفاده می‌کردند. همان فرمول در Control هم پیاده شده با این تفاوت که برخلاف دو عنوان نسل ششمی مورد نظر ما در اینجا اکثر اجسام اطرافتان قابلیت تبدیل شدن به سلاح را دارند و شما برای استفاده از telekinesis هیچ محدودیت خاصی ندارید. علاوه بر این دو ، جسی از قدرت‌های دیگری مثل نفوذ به ذهن دشمنان و تبدیل آن‌ها به دوست یا سپر دفاعی هم بهره می‌برد. به لطف این ویژگی‌ها مبارزات به شدت هیجان انگیزند زیرا مراحل طوری طراحی شده‌اند که شما با توجه به قدرت‌هایتان ، محل اتفاقات و دشمنان ؛ باید استراتژی مورد نظر خود را اتخاذ کنید. بزرگترین قانون بازی این است که شما با یک بازی کاورگیری سر و کار ندارید و اگر زیاد در سرجایتان باقی بمانید ، قطعا صدمه می‌بینید. با رعایت این قانون چگونگی مبارزه و استفاده از قدرت‌هایتان به شما بستگی دارد. این موضوع نه تنها باعث شده تا مبارزات در طول بازی هیجان خود را حفظ کنند بلکه ارزش تکرار بازی را بالا برده است.

مشکلاتی که از تبدیل شدن کنترل به یک شاهکار جلوگیری کردند
Control تقریبا در تمامی بخش‌هایش سطح بالا ظاهر می‌شود اما موضوعی که جلوی تبدیل شدن آن یه یک شاهکار بی بدیل را می‌گیرد مشکلات بخش فنی است. گرافیک Control درجه یک است و می‌توان به جرات گفت بهترین فیزیک را در بین بازی های نسل هشتم ارائه می‌کند اما مشکلاتی مثل افت فریم‌های دیوانه کننده و hitching می‌تواند حسابی کام شما را تلخ کند. این بازی روی کنسول‌های پایه افتضاح اجرا می‌شود. مخصوصا از ساعت دوم که تعداد دشمنان بیشتر می‌شود. کار جایی بیخ پیدا می‌کند که در بعضی از مبارزات سرعت تا 10 فریم بر ثانیه هم پایین می‌آِید. افت فریم روی کنسول‌های PS4 Pro و Xbox One X هم وجود دارد و در بعضی صحنه‌ها فریم تا 20 افت می‌کند اما در نهایت تجربه بازی لذت بخش باقی می‌ماند و معدود صحنه‌هایی هستند که فریم زیاد افت کند. به قول یکی از سایت‌ها Control یک بازی فوق العاده است تا زمانی که شما روی پلتفرم درستی آن را امتحان کنید. علاوه بر افت فریم باز هم Remedy نتوانست بازی‌اش را با رزولوشن استاندار و عاری از مشکل اجرا کند. مشکلی که Remedy از زمان عرضه Max Payne 2 روی PS2 با آن دست و پنجه نرم می‌کرد و حالا همین مشکل به Control رسیده است.

control 4

شاید هنوز هم بسیاری از طرفداران Remedy معتقد باشند که Max Payne بهترین بازی تاریخ این استودیو است اما باید گفت Control جانشین برحق همان عنوان است و حتی در رتبه بالاتری نسبت به Alan Wake قرار می‌گیرد. در هر صورت Control از آن دست بازی‌هایی است که هر دوستدار اکشنی باید آن را تجربه کند هرچند دارندگان نمونه‌های اصلی PS4 و Xbox One بهتر است برای خرید بازی تا زمان عرضه پچ بزرگ Remedy صبر کنند.

امتیاز بازی‌سنتر - 8.5

8.5

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
داستان و شخصیت پردازی کم نظیر
کارگردانی فوق العاده میان پرده‌ها
گیم پلی مهیج و درگیر کننده
گرافیک خوش رنگ و لعاب
بهترین فیزیک و تخریب پذیری نسل هشتم
نقاط ضعف:
مشکلات فنی اعصاب خرد کن مثل افت فریم و hitching
این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم Xbox One بررسی شده است

User Rating: 4.8 ( 10 votes)

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا