بررسیبررسی ویدیویی بازی هاکامپیوتر

بررسی بازی A Total War Saga: Troy

هدف از ساخت سری Saga در کنار سری اصلی Total War تنها عرضه بازی به صورت مداوم و پر کردن فاصله نسخه های اصلی نیست. برای پیشرفت بازی Creative Assembly نیاز به بازخورد های بیشتری در مورد امکانات اضافه شده داشت. به همین دلیل سری Saga با بازی Thrones of Britannia خلق شد تا تجربه هایی کوچکتر را به وجود آورد و بر روی برهه های زمانی مشخصی از تاریخ تمرکز کند که به اندازه کافی برای تبدیل شدن به یک بازی جدا بزرگ نیستند. بنابراین با بازی هایی روبرو هستیم که بیشتر برای تست خلق شده و از نظر ابعاد و بودجه ساخت بسیار کوچکتر هستند. اگرچه با وجود مشکلات زیاد Thrones of Britannia که گیم پلی آن را تبدیل به یک تجربه کسالت بار کرده بود، آینده خوبی برای آینده سری Saga ترسیم نمیشد، اما پس از نسخه های Warhammer 2 و Three Kingdoms نسخه دوم از Saga یعنی Troy توسط شعبه سوفیا Creative Assembly ساخته و عرضه شد. باید در نظر داشت که Troy بر اساس انجین و بازی Warhammer 2 ساخته شده و به همین دلیل ممکن است بسیاری از امکانات نسخه آخر را نداشته باشد. با این وجود برای گیمرهای دوستدار سری، برگشت به عقب قابل چشم پوشی نیست و قطعا در ادامه این نقد به بررسی پیشرفت ها و پسرفت ها در مقایسه با کل سری، نسخه قبلی Saga و Three Kingdoms می پردازیم.

بازی در همان نگاه اول مخلوطیست از افسانه و تاریخ و ما هم با همین دید پیش میرویم. داستان Troy یا در زبان فارسی تروا باز میگردد. به حدود دوره 1000 تا 1200 پیش از میلاد و در عصر برنز. زمانی که بر اساس افسانه ایلیاد، قهرمانان بزرگ بر یونان حکومت میکردند. در واقعیت اما یونان در آن دوران به دلیل رقابت های تجاری و تسلط بر بقیه شهرها، به دو جبهه غرب و شرق تقسیم شده بود. جبهه شرق که در غربی ترین قسمت آناتولیا قرار گرفته بودند،شامل پادشاهی های کوچکی میشد با نام های Thebes under Plakos، Miletos، Dardania و … که تحت رهبری بزرگترین قدرت اطراف خود یعنی Troy قرار داشتند. در طرف دیگر و سرزمین اصلی یونان، پادشاهی های Thessaly، Ithaka، Pylos، Argos، Arcadia و …تحت نفوذ و قدرت قوی ترین پادشاهی آن زمان یعنی Mycenae قرار داشتند. براساس افسانه ایلیاد، هلن توسط شاهزاده تروا، پاریس، ربوده و یا اقوا میشود. در آن زمان آگاممنون بر Mycenae حکومت میکرد و برادر خود را پادشاه شهر کوچک و ضعییف Spart کرده بود. این مسئله که هلن دختر پادشاه سابق اسپارت بوده، و اکنون جز دارایی های برادر آگاممنون یعنی منلائوس محسوب میشد، بهانه جنگ را به دست یونانی های سرزمین اصلی داد. آگاممنون، تمام پادشاهان یونان را برای حمله متحد به تروا فراخواند. افرادی مانند ادیسه، نستور، ایدومینوس، آژاکس، پلیوس و پسرش آکلیز (آشیل) و … همه جزئی از این سپاه متحد بودند. در طرف دیگر نیز تروا و پادشاه قدرتمند آن، پریام، قرار داشت که شاهزاده هایی مانند هکتور، آنیاس (هلیکون)، دیوفوبوس، پولایتز، آنتیفونز و … در خدمتش بودند. جنگ طولانی که سرانجام با حقه اودیسه، به پایان رسید و تروا فتح شد. شهر در نهایت سوزانده شد و جنگ خزانه آن را خالی کرده بود. افراد و پادشاهان زیادی از جمله هکتور و آکلیز و آگاممنون و … کشته شدند و قسمت اعظم ارتش های حاضر در جنگ از میان رفتن. مساله ای که همزمان شد با حمله قبایل دوریان از شمال که با سلاح های آهنی خود کل یونان و پادشاهی های آن را فتح کردند. عصر برنز جای خود را به آهن داد و یونان در دوره تاریک فرو رفت تا اینکه مجددا شکوفا شد و شهرهای یونانی معروفی که همه میشناسند، مانند آتن و اسپارت و تبس و کورینت و … به قدرت رسیدند. از طرف دیگر براساس افسانه های بازماندگان تروا تحت رهبری هلیکون به ایتالیا رسیدند و پایه های دهکده ای را بنا کردند که تبدیل شد به یکی از قدرتمند ترین امپراطوری های تاریخ، یعنی رم. یکی از مشکلات اصلی بازی از همین نقطه اولیه آغاز میشود. یعنی میکس شدن افسانه و تاریخ. بازی سعی کرده تا مابین هردو را نگاه دارد و تا هم طرفداران تاریخی Total War راضی باشند و هم طرفداران فانتزی و Warhammer. اما محصول نهایی به جرات میتوان گفت در این زمینه موفق نیست و دچار بک بحران هویت در بعضی از اصول خود شده است. شاید بهتر بود که Creative Assembly بازی را یا کاملا با دیدی تاریخی میساخت و یا کاملا فانتزی این موضوع و نگاه داشتن هردو موضوعی هیجان انگیز را به وجود نیاورده است. اما چرا ؟

فکشن ها و جکومت های بازی به دو گروه Dannan (یونان غربی) و تروجان ها تقسیم شده و هرکدام شامل چهار فکشن هستند. هر کدام از این حکومت ها سبک نظامی خاصی را دنبال میکنند که تا حدود زیادی تنوع زیای را در بین نیروها به وجود آورده. درواقع این تنوع نیرو و تفاوت سبک نظامی میان حکومت ها از جمله نکات بسیار مثبت بازیست که در Three Kingdoms جای خالی آن بشدت حس میشد.  همچنین نحوه ایجاد ارتش بعد از انتقاد های زیاد در Three Kingdoms به حالت سابق بازگشته است. تنوع نیروها باعث شده تا هر بار که بازی را به پیش میبریم و حکومتی متفاوت را انتخاب میکنیم، با شرایطی کاملا جدید روبرو باشیم. اما نکته ای دیگر در مورد فکشن ها وجود دارد که هم نقطه قوت است و هم ضعف ! هر حکومت بازی دارای دو مشخصه منحصر به فرد است که یکی بیشتر مربوط به شخصیت اصلی میشود و دیگری بیشتر مربوط به نحوه کنترل کشور طور مثال آگاممنون به دنبال قدرت بیشتر با اضافه کردن مرز های جدید و به استعمار درآوردن حکومت های دیگر است. یا هکتور به دنبال جلب رضابت پریام و رسیدن به حکمرانی Troy واحد است. در ابتدا این موضوع هدف مشخصی را در بازی به وجود می آورد که در بقیه بازی های سری تاکنون با این شدت نبوده و بسیار سرگرم کننده و چالش برانگیز هستند. اما از نظر گیم پلی کلی، کنترل شهرها و سیاست داخلی، بازی نه تنها پیشرفتی نکرده، بلکه حتی خیلی از امکانات Three Kingdoms و Warhammer 2 نیز در آن وجود ندارند. به همین دلیل مشخصه های مربوط به هر حکومت شاید در ابتدا جذاب باشند، اما روند بازی با نزدیک شدن به پایان آن بسیار یکنواخت و حوصله سر بر میگردد و این چالش ها حالتی تکراری پیدا میکنند. کمبود امکانات و پیچیدگی در زمینه کنترل شهرها و حکومت ضربه سنگینی به روند بازی وارد کرده و حتی میتوان گفت که آن را به دوران Rome 2 باز گردانده است. هیچ راهی برای انتخاب وزرا، فرمانداران و ژنرال ها وجود ندارد. سری توتال وار از نظر کنترل حکومت با این فرمول میتوانیم بگوییم که به اوج خود رسیده و شاید زمان آن رسید تا با نسخه Warhammer 3 یا بعد از آن دچار تحول گسترده ای در این زمینه شود. در غیر این صورت تکرار مکررات خواهد بود.

یکی دیگر از فیچر های جدیدی که به Troy اضافه شده و یا درست تر آن است بگوییم تغییر کرده، نحوه درآمد است که به جای بالا بردن درآمد و نگه داشتن تولید غذا، اکنون با مدیریت منابع روبرو هستیم. این منابع شامل طلا، سنگ، چوب، آذوغه و برنز میشوند. در همین اول باید بگوییم که شاید بدترین تغییر ممکن، حداقل با نحوه پیاده سازی کنونی، همین مدیریت منابع است. بیشتر از آنکه باعث ایجاد چالش شوند، روی روند بازی تاثیر گذاشته است ؛ به نحوی که برای زمان هایی تنها کار ممکن خیره شدن به منابع و جلو بردن بازیست. حتی در زمان های پایانی بازی ، این کمبود ادامه پیدا میکند و اصلا نکته مثبتی برای پیشبرد وجود ندارد. باید توجه داشت که کنترل منابع به دلیل سختی بازی نیست که از آن به عنوان نکته منفی یاد میکنیم، بلکه به دلیل از بین بردن نرمی بازی و تمرکزی که همیشه سری توتال وار بر کنترل کلی حکومت داشته، است. از نظر تعداد ساختمان ها و پیشرفت شهرها نیز بازی همچنان با مشکلاتی که از زمان Rome 2 وجود داشته دست و پنجه نرم میکند. کمبود تنوع، بیش از حد ساده بودن ساخت شهرها و سیستم ناقص کنترل جمعیت گیم پلی را از هر زمان دیگری خسته کننده تر میکنند. همانطور که گفتیم، شاید زمان آن رسیده باشد که Creative Assembly تغییری عمده ایجاد کند، زیرا شاید برای تازه واردین به سری این امکانات تازگی داشته باشند، اما برای طرفداران سری تبدیل به تکرار شده اند. کارکترها نیز با گذشت زمان و انجام ماموریت ها و جنگ ها، درجه بندیه شان بالا میرود. تغییر مثبتی از نظر قدرت ها که بسیار دقیق تر و گسترده تر از قبل شده اند و مستقیم روی رفتارهای کارکترها و جنگ هایشان تاثیر میگذارند. هرچند عدم وجود سیستمی برای کنترل کشور در استفاده از آنها بر خلاف Three Kingdoms بشدت حس میشود. همچنین از نظر ظاهری نیز با وجود به دست آوردن سلاح ها و زره های جدید، ظاهرشان تغییری نمیکند و عملن رغبت زیادی برای بررسی آن ها به پلیر نمیدهد.

قبل از آنکه به مبحث جنگ ها و جنبه تکنیکی بازی پردازیم، بهتر است به سراغ دیپلماسی و AI بازی برویم. سیستم دیپلماسی که بزرگترین نقطه قوت Three Kingdoms بود در بازی وجود ندارد و دوباره به حالت کلاسیک و بسیار نا کارآمد گذشته بازگشته. حتی امکاناتی مانند تجارت جای خود را به تجارت کالا به کالا داده اند که اصلا جالب نیست و به شدت دچار کمبود است. از نظر امکانات و گزینه ها نیز هیچکدام از امکانات گسترده Three Kingdoms وجود ندارند و بازی افت وحشتناکی داشته. در کنار دیپلماسی، هوش مصنوعی نیز همچنان از کار افتاده است و پیشنهاداتی را به طور مداوم میدهد که هیچگونه منطق و پشتوانه ای ندارند. درواقع بهتر است بگوییم سیستم دیپلماسی مستقیما از Warhammer 2 کپی شده و فاقد تمام امکانات جدید و هوش مصنوعی درست میباشد. پیشرفت تکنولوژی نیز به حالت کلاسیک تر بازگشته و کماکان جذابتی ندارد. درواقع این سیستم نه در Warhammer 2 جذابیتی داشت و نه تغییراتش در Three Kingdoms. مساله ای که نیاز است به شدت در کل سری تغییر پیدا کند.

با وجود نکات منفی که وجود دارند و یا مواردی که هیچگونه پیشرفتی نداشته اند، باید بگوییم که بازی از نظر تکنیکی و استایل هنری پیشرفت چشم گیری داشته.  نقشه بازی بدون شک زیبا ترین در کل سری است. رنگ بندی، افکت های متنوع، موقعیت های متفاوت جغرافیایی همه به بهترین شکل پیاده شده اند. گرچه هنوز هم احساس زنده بودن در آن وجود ندارد و شاید حتی نقشه Shogun 2 از این نظر بهتر بوده ، اما از دید ظاهری و هنری بازی در یک پله جدید قرار میگیرد. طراحی کارکترها، نیروها، همه و همه از نظر هنری بسیار زیبا هستند، اما بودجه کمتر تولید، تاثیر خود را بر بدنه انیمیشن و میزان واقع گرایانه بودن نیروها گذاشته و باعث شده از نظر تکنیکی کمتر از حد انتظار باشند. در Troy شعبه سوفیا تمام توان خود را به کار بسته تا تغییری چشمگیری در پرفرمنس بازی ایجاد کند و انجین بازی به بهترین شکل از هر هسته Cpu کار میکشد. این بهینه شده باعث شده که بازی با وجود گرافیکی تکنینی که تقریبا با Three Kingdoms و Warhammer 2 برابر است، عملکرد بسیار بهتری داشته باشید که به وضوح قابل لمس است. هرچند همانطور که گفتیم انیمیشن‌های جنگ‌های بازی افت سنگینی به نسبت گذاشته داشته‌اند. هوش مصنوعی نیز همچنان در نحوه جنگیدن مشکل دارد. نبردها نیز بیش از اندازه کوتاه هستند. این سرعت جنگ‌ها به حدیست که اجازه پیاده کردن استراتژی های متفاوت را نمیدهد و امیدواریم این مسئله نیز در عنوان های آینده تغییر کند. نیروهایی نیز که با الهام از داستان‌های اسطیری در بازی وجود دارند، به گونه‌ای بالانس را  بیش از پیش بهم میزنند و اصلا جایی شاید در واقع نداشته باشند. یکی دیگر از مشکلات بزرگ ادغام کردن افسانه و تاریخ در Troy هستند.

به طور کل باید گفت که بازی مشکلات فراوانی در نقاط مختلف دارد، و خیلی از آنها مشکلاتی پایه ای هستند که باید انتظار حل آنها را در سری اصلی داشته باشیم. اما با در نظر گرفتن استاندارد های یک عنوان Saga، پیشرفت Troy نسبت به Thrones of Britannia چشمگیر است. فرمولی که CA از زمان Rome 2 دنبال میکند و با Warhammer 2 به اوجش رسید، اکنون سن خود را نشان میدهد و زمان آن رسیده تا در آینده تغییرات فراوانی داشته باشد. Troy با وجود تمام مشکلات، همچنان عنوانی سرگرم کننده است که ساعت ها پلیر را مشغول نگاه میدارد.

امتیاز بازی‌سنتر - 7

7

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
زیبایی نقشه و استایل هنری بازی
تنوع و تفاوت زیاد فکشن ها
تنوع زیاد نیرو ها
شخصیت های جذاب و با قابلت های منحصر به فرد
نقاط ضعف: سیستم کنترل منابع
دیپلماسی
هوش مصنوعی
روند کسالت اور در انتهای بازی
جنگ های کوتاه
تکرار عناوین گذشته و روندی که سن خود را نشان میده
این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PC بررسی شده است

User Rating: Be the first one !

امیر‌علی قبادیان

Smart :d - handsome :d:d

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا