بررسیکامپیوتر

تجربه ای کلاسیک در عصر مدرن

هرچند‌ سال یکبار پروژه‌ها و اتفاقات بدیعی انجام می‌گیرند، که دنیای بازی‌های رایانه‌ای را تحت تاثیر خود قرار می‌دهند. برای مثال می‌توان به عرضه‌ی کنسول‌های جدید و یا نسل جدید سخت افزار‌ها در دنیای PCها اشاره داشت. اما در این میان گاهی این سرویس‌های اینترنتی خلاقانه هستند که معادلات را تغییر می‌دهند. ظهور پروژه‌ی Kick Starter را می‌توان در شمار تاثیر‌گذارترین این وقایع در سالیان اخیر دانست.
شاید در ابتدا این ایده که سازندگان هزینه‌ی ساخت عناوین خود را از جیب هواداران تامین کنند و بعد دوباره بازی را به آنان بفروشند مسخره و محال به نظر می‌آمد. اما این ایده‌ی به ظاهر به‌درد نخور در نهایت منجر به یک تحول بزرگ در ساختار صنعت بازی‌های رایانه ای شد. استقبال از پروژه‌های بزرگ و جاه طلبانه‌ای نظیر WasteLand باعث شد تا امید هواداران برای ساخت عناوین قدیمی و محبوبشان به دست سازندگان اصلی زنده شود؛ و در این میان سازندگانی که مغزهایی پر از ایده‌های ناب اما جیب‌هایی خالی داشتند نیز به آینده امیدوار شدند.
یکی از عناوینی که سال‌ها پیش در کانون توجه گیمرها قرار داشت و به نوعی پایه گذار سبکی نوین در بازی‌های کامپیوتری شد، سری Ultima است. نگارنده‌ی این مطلب در سال‌های اوج محبوبیت این سری و زمان انتشار Ultima 7 در سال 1992کودک خردسالی بیش نبوده است اما چه کسی می‌تواند منکر جذابیت تجربه‌ی آثار کلاسیک سال‌ها پس از زمان عرضه‌شان بشود؟ مگر دیدن شاهکار اورسن ولز،همشهری کین شش دهه پس از تولدش خالی از لطف است؟ در میان بازی‌های رایانه‌ای نیز می‌توان آثاری را یافت که سال‌ها پس از عرضه نیز همچنان قابل تجربه کردن هستند و بی‌شک سری Ultima را می‌توان در شمار آن آثار دانست.
اما ارتباط Ultima با بازی مورد نقد ما Divinity: Original Sin چیست؟ این ارتباط را باید در علاقه‌ی وافر سازندگان به میراث Lord British محبوب Ultima دانست.
استودیوی بلژیکی Larian که پیش از این با سری Divinity محبوبیت نسبی‌ای در میان علاقه‌مندان به ژانر نقش‌آفرینی داشت، در مارس 2013 اعلام کرد در حال کار بر روی یک پروژه‌ی جدید با الهام از سری Ultima است. با آغاز به کار این پروژه در سرویس KickStarter و هدف گذاری یک میلیون دلاری سازندگان این سیل هواداران بود که به سمت بازی روانه شد. پس از پایان مهلت پروژه رقم باورنکردنی چهار میلیون دلار به سازندگان اثبات کرد قدم در راه درستی گذاشته‌اند و مراحل ساخت بازی با کیفیت بیشتری دنبال شد.
حال نتیجه‌ی کار پیش روی ماستDivinity: Original Sin و برای فروش بر روی شبکه‌ی Steam قرار گرفته است. اما آیا ما با وارثی لایق برای میراث معنوی Ultima طرفیم؟ جواب این سوال را در طول نقد خواهید یافت.در ابتدا باید گفت اگرچه Divinity در ظاهر یک RPG کلاسیک است اما همه چیز در آن به طرز شگرفی تازه و جذاب هستند. شاید زاویه‌ی دوربین بازی در اولین برخورد، شما را به این نتیجه برساند که با یک Diablo Clone طرف هستید که مبارزات H&S آن با سرعت دنبال می‌شوند؛ اما برخلاف این نظر Original Sin یک RPG مبتنی بر مبارزات نوبتی است.
اگرچه نقش‌آفرینی های نوبتی هیچ‌گاه نتوانسته‌اند محبوبیتی هم‌پای عناوینی نظیر Diablo و یا The Elder Scrolls داشته باشند، اما باید گفت مبارزات در Divinity بسیار جذاب و مهیج بوده و به راحتی می‌توانند شما را ساعت‌ها سرگرم کنند.
در ابتدا یادآور شدم که اگرچه Original Sin یک بازی به ظاهر کلاسیک است. اما به هیچ وجه کهنه و قدیمی به نظر نمی‌رسد. خلاقیت سازندگان در مبارزات بازی به خوبی نمایان است. استفاده‌ی هوشمندانه از عناصر محیطی و ترکیب آن با قابلیت‌ها باعث شده تا یک گیم‌پلی پویا و جذاب را شاهد باشیم. به طور مثال شما در یک نوبت می‌توانید باعث بارش باران شوید و در نوبت بعد با صاعقه و اتصال الکتریسیته با آب‌های جمع شده آسیب زیادی را به دشمنان وارد کنید. اما این تنها راه حل شما نیست. یک اسپل منجمد کننده نیز می‌تواند دشمنان خیس شده را به مکعب‌های یخی تبدیل کند! از این دست استراتژی‌ها به وفور در بازی یافت شده و به شدت قابل استفاده هستند. این تنوع مبارزات در کنار نوبتی بودن آن‌ها عمق استراتژیک بسیار زیادی را به بازی می‌بخشد به طوری که ساعت‌ها می‌توان به کشف استراتژی‌های تازه‌تر پرداخت.در زمانی که بازی‌ها با روش‌های گوناگون سعی می‌کنند تا مخاطبین خود را حتی لحظه‌ای در حس سردرگمی و گم کردن مسیر قرار ندهند، Original Sin یک بازی عجیب است! در بازی هیچ کمکی به شما برای پیدا کردن راهتان نخواهد شد. حتی برای اینکه بفهمید برای به پایان رساند یک ماموریت باید چه کرد نیز راهنمایی‌ای وجود ندارد. کوئست‌ها به شدت در یکدیگر تنیده شده‌اند و هر اقدام بی‌مورد شما نظیر شکستن یک در یا برداشتن یک کلید به ظاهر به درد نخور می‌تواند در ماموریت‌های بعدی برای شما دردسر‌ساز شده و یا برعکس کارتان را آسان کند. تنها لطفی که بازی در راهنمایی شما برای یافتن مسیر صحیح در دنیای گسترد‌ه‌ی بازی انجام می‌دهد، هشدار دادن به شما با Level دشمنان است. اگر در محدوده ای با دشمنان خیلی قوی‌تر از سطح خود روبرو شدید این به معنای صحیح نبودن مسیر شماست. باید گفت سیستم Leveling بازی به شدت دقیق است و به هیچ وجه به شما باج نمی‌دهد. پس فکر شکست دادن دشمنانی با مرتبه‌ی بالاتر را از ذهن خود بیرون کنید.
دنیای Original Sin به معنای کلمه پهناور است. اما این بزرگی به تنهایی به کار نمی‌آید، بلکه این انعطاف پذیری و تعامل پذیر بودن محیط است که بازی را به یک تجربه‌ی لذت بخش و ناب تبدیل می‌کند. در بازی علاوه بر ترکیب‌های بی‌نهایت آیتم ها و قابلیت‌ها حتی شما توانایی دستکاری در ساز و کار ماموریت‌ها را نیز دارید. به طور مثال اگر کشتن یک Boss در محیط کوئست برای شما دشوار است، می‌توانید با شکستن دیوار باس مورد نظر را به فضای آزاد بکشانید و به راحتی او را شکست دهید. از این دست آزادی عمل‌ها در بازی به وفور یافت می‌شوند، که از مهترین عواملی هستند که بازی را به یک تجربه‌ی خاص تبدیل می‌کنند.
باید گفت تجربه‌ی شما از Original Sin تجربه‌ای است پر از وقایع عجیب و بعضا طنز و مضحک! از سخن گفتن با حیوانات گرفته تا درختان و ماموریت‌های جانبی‌ای که به شدت عجیب و جذاب هستند. در عناوین این سبک بیش از این که خط داستانی اصلی بازی مورد اهمیت باشد این Side Quest ها هستند که وقایع جالبی را روایت می‌کنند. به طور مثال از ماجرای چهار شیطان باستانی که در یک مجسمه محبوس شده‌اند و با وعده‌ی برآورده کردن آرزو افراد را می‌کشند، گرفته، تا استخدام یک زن معلوم الحال برای خدمت به یک ترول تنها! همه از بهترین Side Quest هایی هستند که تا کنون تجربه کرده‌اید. باید گفت برخلاف خیل عظیم بازی‌هایی که ماموریت‌های فرعی تنها بهانه‌ای برای طولانی‌تر کردن مدت زمان بازی محسوب می‌شوند، در Divinity ماموریت‌های فرعی حتی گاهی از خط اصلی داستانی بازی که پیرامون ماجراهای دو شکارچی منابع خاص و تلاش آن‌ها برای نجات دنیا از دست نیروهای شیطانی(یک خط داستانی خلاقانه!) پیشی گرفته و به بهانه‌ی اصلی شما برای لذت بردن از بازی تبدیل می‌شوند.سیستم تجاری بازی بیش از آنکه بر Crafting و یا خرید و فروش از Merchant ها مبتنی باشد، بر جست و جوی محیطی استوار است، زیرا شبیه به عناوینی نظیر Diablo هم ساخت آیتم و هم خرید آن هر دو بسیار هزینه بر هستند و این امر سبب اهمیت عنصر Looting در ساختار گیم‌پلی می‌گردد. دنیای وسیع، پرجزییات و تعامل پذیر بازی نیز خود بر ارزش این عنصر می‌افزاید.
همانطور که پیش از این هم اشاره شد، شما در بازی توانایی کنترل دو شخصیت را در اختیار دارید. سیستم شخصیت سازی بازی را می توان از برترین نمونه های عرضه شده در سالیان اخیر دانست. جزئیات فراوان و البته موثر باعث می شوند تا به راحتی و با صرف زمان معقولی بتوانید شخصیت مورد نظر خود را بسازید. در ابتدا می توانید از بین کلاس های یازده گانه ی بازی که شامل Cleric،Enchanter،Fighter،Knight،Ranger،Rogue،Shadowblade،Wayfarer،Witch،Wizard و Battlemage هستند یکی را انتخاب نموده و شروع به بازی کنید. کلاس های بازی در عین تعدد و تفاوت شباهت هایی نیز به یکدیگر دارند و شاهد حضور کلاس های ترکیبی هوشمندانه ای در بازی هستیم. این تعدد کلاس ها در کنار قابلیت های ویژه ی هر کلاس از عواملی هستند که به خوبی هسته ی مرکزی یک نقش آفرینی حرفه ای را شکل داده و قابلیت تکرار پذیری آن را افزایش می دهند. در کنار این مسائل تلاش برای ارتقای متفاوت هریک از شخصیت‌ها سبب می‌شود تا بیش از پیش بر عمق استراتژیک مبارزات و تنوع آنان افزوده شود. البته همانطور که انتظار می‌رود در بازی قابلیت Co-op نیز گنجانده شده است. اما نکته‌ی عجیب اینجاست که دو Player نمی‌توانند به راحتی و با شخصیت‌های خود به یکدیگر ملحق شوند. بلکه یا باید یکی با شخصیت دوم دیگری بازی کند و یا اینکه در Creation Center بازی با یکدیگر Join شده و وارد بازی شوند. این نقطه ضعف هنگامی بیش از قبل نمایان می‌شود که شما هنوز هم مشغول بازی کردن Diablo III به صورت Co-op باشید و امکانات بی‌نظیر بخش چندنفره آن را تجربه کرده باشید.
از لحاظ بصری باید گفت بازی در حد بسیار مطلوبی قرار دارد. بازی با استفاده از موتور داخلی استودیوی Larian ساخته شده و تنوع رنگ بندی در کنار جزییات دقیق و زیبای بازی باعث می‌شود تا هر لحظه از مناظر اطراف خود لذت ببرید. همین سطح دیداری بالای Original Sin سبب می‌شود تا شما به ساعت‌ها جست و جو در دنیای جذاب آن ترغیب شوید.در پایان باید گفت Divinity: Original Sin از هر لحاظ یک موفقیت بزرگ برای سازندگان خود است. اگر تا سال قبل نام Divinity باعث می‌شد تا خاطره‌ی عناوین متوسطی نظیر Divinity II به ذهن متبادر شود، زین پس Original Sin اعتبار این IP را به رخ خواهد کشید. فروش خیره کننده‌ی بازی در Steam پس از عرضه و ثبت رکورد 160 هزار نسخه در یک هفته و نیز ماندن در جدول Top Seller های Steam پس از دوماه از عرضه‌ی بازی، همه و همه مهر تاییدی بر عملکرد عالی سازندگان است.
Divinity: Original Sin یک نقش آفرینی کلاسیک اما بسیار خلاقانه، تازه، بدیع، سرزنده و جذاب است. بازی‌ای که علاوه بر نوازش حس نوستالژی قدیمی‌تر ها می‌تواند بازیکنان جدید را نیز به خود جذب کرده و آنان را ساعت ها مشغول کند.

مجموع امتیاز - 9

9

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
دنیای پرجزئیات و تعامل پذیر
سیستم مبارزات متنوع و هوشمندانه
آزادی عمل واقعی حتی در ساختار ماموریت ها
کیفیت بصری مناسب و چشم نواز
روایت های جالب ماموریت های جانبی
نقاط ضعف:
Co-Op ناقص

User Rating: Be the first one !

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا