بررسیکامپیوتر

بررسی بازی LEFT 4 DEAD

4 دوست و یک دنیا دشمن!

کابوس تکراری اما دوست داشتنی,امسال سال بسیار پرباری برای بازی دوستان سرتاسر دنیا بود و عناوین بسیار بزرگی چه با زمینه قبلی و در قالب شماره‌های بعدی نسخه قبل و چه عنوان‌های جدید پا به عرصه بزرگ صنعت بازیسازی گذاشتند. Valve این استدیوی خلاق و بزرگ که با سری Half Life عاشقانی سینه‌چاک نیز برای خود و این عنوان فوق‌العاده دست و پا کرده امسال نیز سال خوبی را پشت سر گذاشت. در سال 2004 این شرکت با خلق نسخه دوم Half Life علاوه بر خلق عنوانی ورای یک بازی شوتر اول شخص و تکان دادن صنعت بازیسازی, موتور قدرتمند خود یعنی Source Engine را معرفی کرد که خصوصا در آن زمان از قدرتمندترین‌های این عرصه بشمار می‌رفت.

خیلی وقت پیش در هنگام مطالعه مجله بازیرایانه به عنوان مقاله‌ای برخوردم که سورس انجین را سرچشمه خلق رویا نامیده بود و از همان ابتدا به درستی آن پی بردم و حالا که Left 4 Dead را تجربه کرده‌ام متوجه این شدم نه تنها Valve با سورس توانایی خلق رویایی به زیبایی HL را دارد بلکه در به تصویر کشیدن بدترین کابوس‌ها هم بهترین است! این شما و این هم کابوس زیبای Left 4 Dead!

دستم رو بگیر رفیق!,همین اول مشخص کنم که اساسا Left 4 Dead یک عنوان در سبک شوتر اول شخص ترسناک و از همه مهمتر تحت شبکه است و لذت انجام بازی به صورت آنلاین فوق‌العاده بیشتر حالت تک‌نفره می‌باشد! یعنی خبری از داستان تکان دهنده مانند HL نیست. همچنین بخش تک‌نفره یا همان Single Player به سبک آن بازی وجود ندارد هرچند خدا را شکر برعکس بازی دیگر تحت شبکه این شرکت یعنی Team Fortress 2 اینبار بخش جالبی برای حالت تک‌نفره در نظر گرفته شده که اتفاقا در عین اینکه همان تجربه آنلاین را در حالت آفلاین با همان تعداد چهار مرحله محدود به نمایش می‌گذارد, بسیار هم جذاب از کار درآمده! البته بیشتر این لذت به دو عامل مهم برمی‌گردد.
1) تجربه بازی در حالت تک‌نفره و چند نفره تقریبا مشابه است! هرچند بخشهای جالبی نظیر Versus که در آن میتوان در نقش موجودات آلوده نیز بازی کرد در کنار دیگر بخش‌ها, ارزش تجربه چندنفره که در هر صورت به مراتب بیشتر از بخش آفلاین است را بسیار بالاتر نیز می‌برد.
2) با توجه به امکانات بسیار پیشرفته اینترنت در ایران! و سبک این بازی, بخش آنلاین اگر غیرممکن نباشد (که نیست), عذابی بیش نخواهد بود!

اینبار اگرچه به قول داگ لمباردی رئیس Valve با عنوانی با مایه‌های دو بازی تحت شبکه و فوق مشهور این شرکت یعنی Team Fortress 2 و Counter Strike مواجهیم و این مطلب تا حدودی درست است ولی رویه‌ای که L4D در پیش گرفته از همان ابتدا با این دو بازی و حتی تمامی عناوینی که تا به حال دیده‌ایم متفاوت است! تنها در حالت Versus قادر خواهید بود که در نقش هردو گروه اسنان‌های عادی و آلوده به سبک Team Death match که برای همه دوستداران بازی‌ةای تحت شبکه آشناست بازی کنید که اتفاقا از بخش‌های بینهایت جالب بازی نیز به شمار می‌رود و تجربه بازی در نقش یک انسان آلوده فوق‌العاده جالب طراحی شده و این جدای از روند معمول و بخش اصلی بازیست! در اصل شما در L4D به سبک فیلم‌های دسته چندم مثل Dawn Of The Dead و غیره, تعدادی بازمانده (اینبار تنها 4 نفر) هستید که باید راه خود را به سمت مکان‌های امن و در نهایت راه خروج از این مهلکه بزرگ و از میان دریای Infectedها یا انسان‌های آلوده یا همان زامبی‌های معروف باز کنید. این ایده همیشه جذاب بوده و هست و موفقیت خود را چه در سینما (هرچند با فیلمهای اکثرا معمولی!) و چه در دنیای بازی با عناوین بزرگی مثل سری Resident Evil و Dead Rising به اثبات رسانده است. اینبار نیز L4D نشان داد که با کمی نوآوری و دقت میتوان به راحتی ایده‌های قدیمی را در سطحی کاملا نو مطرح کرد.
تفاوت اصلی این عنوان با بازی‌هایی که نام برده شد, به ظاهر ساده ولی بسیار بارز است. هر چهار شخصیت از نظر مقاومت و کارایی کاملا در یک سطح قرار دارند و از این نظر هیچ تفاوتی با هم ندارند و انتخاب کاراکترها یا به صورت تصادفی و یا کاملا اختیاری است. اولین اصل در L4D با تنها کمی پیش‌روی در بازی خود را نشان می‌دهد. با اولین برخورد با طوفان زامبی‌ها متوجه تلاش بی‌دریغ 3 نفر دیگر برای حفظ جان بقیه می‌شوید! در صورت کم شدن سلامتی یا زمین‌گیر شدن یکی از افراد گروه از جمله کاراکتر انتخابی شما, در اولین فرصت یکی از آعضا با به خطر انداختن خود در صدد درمان و کمک به شما یا فردی که دچار دردسر شده می‌پردازد. این مورد به کمک هوش مصنوعی بسیار پیشرفته بازی برای یاران خودی میسر شده که حتی در حالت انجام بازی بصورت آفلاین نیز احساس همراه بودن با یک تیم واقعی و انسانی را منتقل می‌کند. طبعا بازیباز نیز توانایی یاری رساندن به باقی افراد گروهش را دارد ولی این مورد به هیچ‌وجه اجباری نیست ولی با هربار مردن یکی از اعضا خصوصا در درجات سختی بالای نرمال, سخت‌تر شدن پیشروی در بازی را به وضوح حس خواهید کرد و حتی اینکار تقریبا غیرممکن نیز خواهد شد! البته بعد از گذشتن مدتی از مرگ یکی از اعضا, وی در محلی زنده می‌شود که البته زندانیست ولی میتوان با کمی خطر کردن و رفتن به مکانی که گرفتار شده او را آزاد کرد.

متاسفانه و به عنوان تنها ایراد, بازی کوتاه است و در کل چهار مرحله برای بخش تکنفره در نظر گرفته شده و هر مرحله به 5 نقشه خلاصه می‌شود که در انتهای نقشه پنجم هم بعد از مدتی مقاومت موفق به فرار از مهلکه خواهید شد. جالب اینکه اگر یکی از این چهار نفر حتی خود شما در انتهای مرحله موفق به رساندن خود به وسیله نقلیه و فرار نشود, نامش به سبک فیلم‌ها در بالای تیتراژ پایانی که البته به جای نشان دادن نام سازندگان به توضیحات و امتیازات کسب شده اختصاص یافته, بصورت یادبود نوشته می‌شود که حس بسیار جالبی را بوجود می‌آورد. (فرض کنید بعد از کلی تلاش تنها کاراکتر شما نتواند موفق به فرار بشود و در انتها نامش که در حالت تک‌نفره و بطور پیش‌فرض همیشه Pancho است نشان داده شود!) در هر مرحله نیز انبوه زامبی‌های وحشتناک حضور دارند. نحوه چینش زامبی‌ها توسط کارگردان A.I کنترل می‌شود و ظاهرا تصادفی و Random کار شده ولی بعضا برای برخی از وقایع مثل مراحلی که باید برای مدتی تا رسیدن کمک مقاومت کنید و یا در صورت به صدا درآوردن دزدگیر برخی از ماشین‌ها و غیره از حالت اسکریپت شده نیز استفاده شده است که کاملا در راستای ایجاد حس ترس و تعلیق صورت گرفته و به هیچ‌وجه چیز بدی نیست.
البته سیستم تصادفی به این معنا نیست که موجودات کاملا به این صورت در نقشه چیده می‌شوند, بلکه روی این موضوع نیز هوش مصنوعی بسیار جالب موتور بازی یا همان کارگردان A.I نظارت داشته و بسته به مهارت بازیباز, دفعات ظهور دشمنان و تعداد آنها و حتی مکان قرارگیری مهمات را مشخص می‌کند که جنبه بسیار پیشرفته و جالبی است. یعنی در صورت پیشرفت بدون مشکل تیم انسان‌ها در یک نقشه ممکن است یک Tank یا حتی بیشتر در اختیار تیم Infectedها قرار بگیرد! در کل این حالت تصادفی و کارگردانی هوش مصنوعی در روند بازی, ارزش تکرار مراحل را بسیار بالا برده و اصلا حس تکراری بودن را با توجه به سبک بازیی که مثل همه بازی‌های تحت شبکه روی Mapها مانور می‌دهد منتقل نمی‌کند ولی در عین حال سختی بازی را در یک درجه معین (خصوصا درجات بالا), شناور کرده و در حالی که ممکن است یکی از مراحل در درجه سختی Expert که بالاترین درجه نیز هست با تلاشی معقول ممکن شده, دفعه بعد و در همان درجه سختی تقریبا ناممکن شود! قطعا این ایراد محسوب نمی‌شود و اصولا جنبه مثبتی نیز هست ولی بعضا مشکل‌ساز شده و اعصاب بازیبازهایی که کمتر به این مورد توجه دارند و آماتورترها را بهم خواهد ریخت!!

The Hord,Infectedها در کل به دو بخش زامبی‌های معمولی یا Hordها که تنها در حالت گروهی خطرناک هستند و موجودات خاص یا مینی باس‌ها تقسیم بندی می‌شوند. پنج نوع از این مینی‌باس‌ها در L4D حضور دارند:

The Boomer ,اولین نمونه Boomer است که موجودی بسیار چاق و چندش‌آور است که البته به راحتی قابل نابودیست ولی در هر صورت نزدیک شدن به آن بسیار خطرناک است چون محتویات شکمیی! که به طرف بازیباز پرت می‌کند در صورت شلیک به این موجود و منفجر شدنش نیز تا یک شعاع معین شما یا بقیه را آلوده خواهد کرد و این آلودگی مثل آژیر و بمب‌های چشمک زن شدیدا جاذب زامبی‌های دیگرست. در این حالت دید بازیباز تیره شده و مورد هجوم وحشیانه و پرتعداد زامبی‌ها قرار خواهد گرفت.

The Smoker,مورد بعدی Smoker نام دارد که همانطور که از اسمش مشخص است در صورت کشته شدن بخاری آلوده از خود به جا می‌گذارد که البته به اندازه ترکیدن Boomer خطرناک نیست و تنها دید را تار می‌کند ولی از طرفی این موجود از فواصل دور قابلیت پرتاب زبان و گرفتار کردن افراد گروه را دارد که البته چند ثانیه‌ای قابلیت شلیک به طرفش برای بازیباز گرفتار شده وجود دارد ولی در نهایت تنها باید منتظر رسید امداد از طرف دوستان بود.

The Hunter,Hunter هیبتی کاملا انسانی و حتی کوچک دارد ولی خطرش اگر از دوتای بالایی بیشتر نباشد کمتر هم نیست! این موجود بسیار سریع حرکت می‌کند و از فاصله دور توانایی پرش و گیر انداختن شما را دارد و تا وقت رسیدن کمک, به پخش کردن دل و روده کاراکتر مشغول خواهد شد!

The Tank,خطر واقعی! توصیفی بهتر از این برای Tankها وجود ندارد. همانند نامش موجودی غول‌پیکر با سایزی چند برابر یک انسان است که با سرعتی قابل توجه حرکت می‌کنند و تنها با یک ضربه هرچیزی را از سر راه خود کنار می‌زند. اینجاست که کار گروهی و تمرکز روی این مخلوق خطرناک تنها راه ممکن خواهد بود.

The Witch,Witch دختریست تنها که مدام در گوشه‌ای در حال گریه با صدایی واقعا سوزناک است! (حتما دموی زیبای اول بازی را ببنید!) این موجود به ظاهر مظلوم در حالت عادی کاری به کار شما ندارد و در صورت نزدیک شدن بیش از حد هم تنها با خرناسی ترسناک عکس‌العمل نشان خواهد داد. چشمان برافروخته وی, خبر از ماهیت ترسناکش دارند پس تا جای ممکن حتی فکر رد شدن از نزدیکی او را هم نکنید چون در غیر این صورت با اولین کسی که پا به حریم خصوصیش بگذارد کاری می‌کند که یک Tank برای انجام دادنش به زمانی چند برابر آن احتیاج دارد!!! شدیدا باید از این موجود پرهیز کرد… .,برای مقابله با خطر پیش رو و این موجودات دهشت‌آور, به تعداد کافی اسلحه و مهمات در اختیار بازیباز قرار دارد. البته تنوع اسلحه‌ها خیلی بالا نیست و دو نوع شات‌گان و دو نوع مسلسل و یک اسلحه شکاری (تنها اسلحه با قابلیت زوم) و یک کلت بیشتر در بازی موجو نیست و ضمنا هر کاراکتر تنها قابلیت حمل کلت که البته قابلیت استفاده دوتایی نیز دارد و یک اسلحه اصلی و یک بمب و یک بسته سلامتی و یک قرص (برای افزایش موقت سلامتی) را دارد, ولی همین تعداد نیز کافی بنظر می‌رسد. البته برای عمق بخشیدن به مبارزات علاوه برتاکید بر کار گروهی و طراحی کاراکترهایی که توضیح داده شد و غیره, از طراحی مراحل بسیار خوبی نیز استفاده شده. البته تاثیرپذیری مراحل خیلی بالا نیست ولی استفاده از قابلیت آتش و بمب‌ها در کنار عمق بسیار خوب نقشه‌ها عمق بی‌نظیری به Left 4 Dead داده‌اند که در کمتر بازیی با این امکانات به ظاهر محدود دیده می‌شود.

همانطور که گفته شد L4D شدیدا روی همکاری تاکید دارد و اصولا فرار تنها راه حل است, چون آماج زامبی‌ها را پایانی نیست! برای مثال در صورت مصدوم شدن, کاراکتر به پهلو افتاده و به اصطلاح زمین‌گیر می‌شود. در این حالت نیز در حال شلیک و تلاش برای کمک به خود و بقیه برای کم کردن از فشار دشمنان است (البته در این حالت قابلیت شلیک تنها با اسلحه کمری وجود دارد), در اینجاست که شما یا یکی از افراد گروه باید به سراغ او رفته و به وی کمک کند و بعد از این نیز از بسته سلامتی خود برای بازگرداندن سلامتی او استفاده کنید (این عمل جالب را بارها و بارها در بازی خواهید دید) که هر کدام از این اعمال بخاطر زمان چند ثانیه‌ایی که لازم دارند به منزله قرار گرفتن در معرض خطر هستند ولی برای حفظ اعضای گروه امری ضروری محسوب می‌شوند. این قبیل کارها در بازیی که شدیدا بر مبارزات متوالی و ارزش ثانیه‌ها تاکید دارد, به جذابیتی بسیار بالا و عمقی مثال‌زدنی ختم شده و در کنار نکاتی که گفته شد ارزش‌های این بازی را هرچه بیشتر بالا می‌برد.,تو یک فرشته‌ای!,از نکات مثبت دیگر این بازی هوش مصنوعی بسیار عالی برای یاران خودی و خوب برای Infectedهاست. صد البته هیچکس از زامبی آن هم در این تعداد, توقع هوش مصنوعی بیشتر از هویج ندارد! ولی در کل این بخش به اندازه کافی درگیر کننده کار شده است. زامبی‌ها در صورت رویت شما با سرعت به سمتتان می‌دوند و همه‌ی سعی خود را در نابودی شما خواهد کرد. البته هوش مصنوعی بیشتر در مورد مینی‌باس‌ها نمود پیدا می‌کند. برای مثال Smokerها و Boomerها و حتی Haunterها برعکس یک Tank یا Witch بخاطر آسیب‌پذیری بالایی که دارند, فقط در صورت وجود پشتیبانی از جانب انبوه زامبی‌ها حمله می‌کنند و در غیر این صورت فرار را بر قرار ترجیح خواهند داد! در کل این بخش برای دشمنان خوب کار شده. از طرفی هوش مصنوعی عالی یاران خودی در کنار A.I خود بازی که در ادامه توضیح خواهم داد, بسیار خودنمایی می‌کند. در صورت بروز هر مشکلی از جانب افراد تیم شاهد عکس‌العمل و حتی دیالوگی به جا هستیم و قطعا در هر شرایطی از کمک یاران خود بی بهره نخواهید بود و ضمنا دخالت دیگر افراد تیم که توسط هوش مصنوعی کنترل می‌شوند با توجه به اهمیتی که دارند تقریبا برابر با کنترل هوش انسانیست و حقیقتا نیاز به وجودشان صدها برابر اکثر بازی‌های دیگری که انجام داده‌اید حس می‌شود! البته این بخش هم بی ایراد نیست ولی با توجه به پیچیدگی مراحل قابل چشم‌پوشیست.

جاده‌های بی‌انتها,تیم سازنده Left 4 Dead در Valve شدیدا روی حس سینمایی و فیلمگونه این بازی تاکید داشته‌اند. از فـــیـــلـــتر جالب نویز (Noise) مخصوص فیلم‌ها و بازی‌های سبک Horror (البته پیشنهاد من انتخاب نیمی از حالت پیش‌فرض در بخش تنظیمات گرافیکیست) تا طراحی محیط‌ها و صحنه‌های پایانی و دیوار نوشته‌های بسیار جالب (به سبک Portal و HL) و غیره, همگی حاکی از همین نکته هستند. قبلا Valve با سری HL قدرت خود را در ترکیب سینما و گیم به اثبات رسانده و بسیاری از جنبه‌های این سری را نیز برای القای حس ترس و تعلیق و خصوصا حس ناامیدی در Left 4 Dead نیز پیاده کرده است (یکی از مراحل شب در HL2 و کمک مرد چاق به گوردون و حس فوق‌العاده ترس آن مرحه, بیشترین تاثیر را روی این بازی داشته). محیطهای بسته خیلی شبیه FEAR هستند ولی بسیار جالب کار شده‌اند و ترکیب آن‌ها با محیطهای خارجی که در یک کلام فوق‌العاده طراحی شده‌اند, تاثیری حقیقتا عمیق و فیلمگونه را القا می‌کنند که موفقیت Valve را در این زمینه نیز به وضوح نشان می‌دهد. اتمسفر L4D برگ برنده‌ دیگری برای آن محسوب می‌شود. طراحی مراحل طبق معمول عالی از آب درآمده و تم متفاوت و تجربه آنلاین در Left 4 Dead هم, نبود داستان محکم (هرچند همین اتمسفر و گیم‌پلی نیز کم از یک داستان زیبا ندارند!) و متصل نبودن مراحل را کاملا توجیح می‌کند.

هنر پیر نمی‌شود,خیلی وقت است که هنر مثل گذشته نزد ما ایرانی‌ها نیست و مثل بقیه چیزها از اینجا رخت بربسته و رفته و هر روز بیشتر در شرق و غربی که به اشتباه مدتهاست از آن دوری جسته‌ایم نمود پیدا می‌کند!

جمله بالا دقیقا از تجربه‌های زیبایی که در طول عمرم از محصولات خوب خارجی داشته‌ام سرچشمه می‌گیرد. Half Life 2 همیشه مثال بارزی برای استفاده از هنر در دنیای گیم بوده و هست. اینبار نیز Valve مثل همیشه هنر خود را در به تصویر کشیدن ذهنیات خلاق بازیسازانش نشان داده. از نظر تکنیکی, گرافیک بازی علی‌رقم افکت‌های بسیار زیبا و سایه‌زنی به نسبه قوی (با توجه ره رندر صدها زامبی با سایه‌های مختص به خود) و موشن بلور بسیار زیبا که از شیوه بینهایت جالبی برای این امر استفاده می‌کند و دیگر زمین و زمان در حال حرکت تار نخواهد شد! و از همه مهمتر فریم ریت بی‌نهایت عالی, بواسطه ایراداتی کلی چندان خیره کننده نیست و این به گذشت سال‌ها و تاثیر گذر زمان بر چهره Source Engine برمی‌گردد و Left 4 Dead نیز به هیچ‌وجه نکته بارزی نسبت به HL2:Episode Two ندارد و حتی بخاطر برخی نیازها خصوصا نرم و روان اجرا شدن, نسبت به اپیزود 2 پس‌رفت داشته ولی هنوز ذوق هنری بسیار خوبی در آن دیده می‌شود. کماکان رنگ‌بندی خارق‌العاده و خاص Valve در اینجا نیز خودنمایی عالیی دارد. بافت‌ها دقت خوبی دارند و بازتاب‌ها کیفیت مناسبی دارند و درست است که از منظر تکنیکی Left 4 Dead حرفی در برابر عناوین پر زرق و برق فعلی ندارد ولی با انبوهی از زامبی‌ها و هنر محض, هنوزهم چشم‌نواز است و قطعا از دیدن محیطهای تاثیرگذار این بازی سیر نخواهید شد. Blood & Gore هم که به خوبی پیاده شده و به لطف تکنیک ساده ولی زیبای خون‌پاشی شاهد صحنه‌های جالبی خواهید بود هرچند برای ثابت نگه داشتن فریم‌ریت و بوجود نیامدن مشکل در حالت آنلاین, اجساد دشمنان خیلی زود و حتی گروهی محو می‌شود.

فیزیک هم از نکاتیست که همیشه در Source Engine بواسطه موتورفیزیک ترکیبی هاوک و خود سورس, مورد ستایش واقع شده ولی اصلا انتظار فیزیکی در سطح اپیزود 2 را نداشته باشید چون نقش زیادی در گیم‌پلی L4D ندارد هرچند یکی دوبار خصوصا در انفجار هواپیما و پمپ بنزین, به زیبایی نمود پیدا می‌کند. فیزیک رگدال و بدن کاراکترها نیز همچنان در سطح عالیست و زامبی‌ها تاثیرات بسیار خوبی از گلوله‌ها می‌پذیرند و اعضای بدنشان نیز در اثر شلیک به عضو مربوطه قطع می‌شود که اگرچه دیگر چیز جدیدی نیست ولی هم زیبا کار شده و هم تاثیر مثبتی در روند بازی دارد.
صداگذاری در سطح بسیار بالایی انجام گرفته. دوبله شخصیت‌ها مناسب است هرچند بخاطر سبک بازی نباید بیشتر از این هم توقع داشت ولی صداهای محیطی بسیار خوب کار شده‌اند و دقت بسیار خوبی نیز دارند (هر infected صدای مختص به خود را دارد که به دقت معرف اوست). درکل و خصوصا در مناطق تاریک و داخلی اکثرا همین اصوات راهنمای بازیباز برای فهمیدن مکان دشمنان خواهند بود که از این نظر هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت و همه چیز درجه یک بنظر می‌رسد. صدای اسلحه‌ها هم در سطح بسیار خوبیست ولی روی هم رفته این بخش از بسیاری جهات شبیه بازی‌های قبلی Valve کار شده که البته کاملا طبیعیست. از طرفی موسیقی بازی واقعا در راستای گیم‌پلی کار شده و اگرچه چندان حجیم نیست و اکثرا در پس زمینه شنیده می‌شود ولی بسیار پویاست و به موقع اوجی قابل توجه می‌گیرد و ضمنا درگیری با هر سری از موجودات موسیقی خاص خود را دارد که بسیار هیجان انگیز هستند و از این نظر نیز ایرادی به بازی وارد نیست.

صد البته که Left 4 Dead یک بازی آنلاین است و تجربه گروهی آن ده‌ها برابر بازی کردن بصورت تک‌نفره لذت بخش است پس اگر امکان انجام بازی بصورت آنلاین را دارید L4D از آن دسته بازی‌هاییست که ارزش خرید نسخه اصلی را در این آشفته بازار فعلی را کاملا دارد ولی نبود امکانات آنلاین در مملکت عزیزمان نباید مانع از تجربه این عنوان برای بازیبازانی که بدنبال اثری متفاوت هستند بشود زیرا این بازی با بخش Single Player خوب وتجربه به نسبه نویی که به نمایش می‌گذارد, پذیرای این دسته از گیمرها نیز هست. از طرفی L4D کلاسی برای بازیسازی خصوصا از جنبه استفاده از نکات ریز و پیاده کردن آنها در سبکی آشنا و تکراری برای ایجاد خلاقیت و همچنین آموزش Level Design است!
در کل Valve حقیقتا جزو بزرگترین شرکت‌های بازیسازی دنیاست و اینبار نیز با Left 4 Dead و ساخت یکی از بهترین عناوین امسال, این موضوع را با قدرت به اثبات رساند.

مجموع امتیاز - 9

9

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
سایه‌زنی و نورپردازی خوب
گرافیک هنری زیبا
موسیقی پویا و هماهنگ با جو بازی
صدا گزاری غنی از Valve
یک تجربه عالی در بخش CO-OP
نقاط ضعف:
نبود یک بخش تک‌نفره کامل
داستان ساده

User Rating: 4.4 ( 1 votes)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا