معرفی بازی‌ها

معرفی بازی Tom Clancy’s Splinter Cell: Blacklist

سم فیشری که شما می‌شناختید مُرده. مردی که طبق قوانین بازی می‌کرد، از دستورات پیروی می‌کرد دیگه بینمون نیست.”

شاید زمانی که ویکتور کاست، دوست دیرینه سم فیشر از دوران جوانی، این جملات را ادا می‌کرد، هیچ کس فکرش را نمی‌کرد در ادامه شاهد تحقق این صحبت‌ها درست جلوی چشمانش باشد. ولی این اتفاق افتاده است.  Ubisoft Torontoبا Blacklist سم فیشری را معرفی کرد که دیگر سم فیشر نیست!

در E3 سال گذشته بود که بالاخره شاهد رونمایی رسمی از ششمین قسمت از سری بازی‌های Splinter Cell بودیم که این بار توسط استودیو تازه تاسیس و کانادایی Ubisoft Toronto در حال ساخت است. استودیویی که به ریاست Jade Raymond قصد دارد طی 10 سال به یکی از بزرگ‌ترین استودیوهای دنیا تبدیل شود. بعد از نزدیک به دو سال بی خبری، بالاخره چند ساعت قبل از شروع کنفرانس مایکروسافت، سکوت استودیو تورنتو با پخش شدن تصاویری از سم فیشری جوان و مجهز به ابزار آلات پیشرفته شکسته شد و موجی از خوشحالی و رضایت در میان طرفداران بازی بوجود آمد. نمایش بازی در کنفرانس مایکروسافت که یک نمایش سراسر اکشن و پرهیجان، با معرفی چندین المان هیجان انگیز و جالب بود نیز یکی از بهترین‌ها بود و تشویق حضار را برانگیخت. اما آیا این تمام بازخوردها بود؟

طبق صحبت‌های Maxime Beland، حوادث Blacklist حدود شش ماه بعد از پایان Conviction به وقوع خواهد پیوست (اتفاق‌هایی که در این مدت زمان شش ماه افتاده است، در کمیکی با نام Splinter Cell: Echoes بازگو خواهد شد). سم فیشر خسته از سال‌های خدمت خود به دولت‌مردان امریکا، اکنون از همه چیز کناره گیری کرده و قصد دارد سال‌های باقی مانده را در آرامش و در کنار سارا بگذراند. ولی گویا زندگی او قرار نیست روی آسایش به خود ببیند. تهدیدی جدی و بزرگ ایالات متحده را تهدید می‌کند؛ Blacklist، لیستی از حملات  برنامه ریزی شده تروریستی به امریکا است که افراد بلند مرتبه و اقتصاد امریکا را هدف قرار داده است. خواسته آن‌ها این است که نیروهای امریکایی هر چه زودتر خاک کشورهای آن‌ها را ترک کنند. در این میان رییس جمهور Caldwell که به تازگی سازمان Third Echelon را به دلیل دسیسه بر ضد ریاست جمهوری و اقدامات تروریستی بسته بود، دستور به تاسیس سازمانی سری و جدید به نام Fourth Echelon را می‌دهد. ریاست این سازمان هم به کسی جز سم فیشر محول نمی‌شود و باعث می‌شود فیشر، دوباره در نقش یک مامور اجرایی دست به کار شود. ولی فیشر تنها به یک شرط قبول می‌کند دوباره به میدان بازگردد؛ کارها باید آن‌گونه که او می‌خواهد انجام گیرد.

نخستین نکته‌ای که از داستان بازی می‌توان به آن اشاره کرد این است که داستان این بار اصلا شخصی نخواهد بود و این نشانه خوبی است. گرچه خیلی‌ها از داستان شخصی Conviction که حول انتقام سم از قاتلان سارا می‌گذشت خوششان آمده بود اما حقیقتا این استایل سم فیشر نیست. سم همیشه آدمی آرام، شکیبا و شوخ طبع بود که حوادث Double Agent شخصیت او را تغییر داد. ولی اتفاق خوب این است که فیشر دوباره درگیر مساله‌ای سیاسی–جاسوسی شده است که نوید بازگشت به دوران طلایی Splinter Cellهای کلاسیک را می‌دهد. Maxim Beland پیرامون ایده شکل گیری داستان Blacklist در مصاحبه‌ای گفت: “من در حال صحبت با Richard Dansky نویسنده امریکایی داستان بازی بودم و او داشت پیش زمینه‌ای از داستان Blacklist را به من توضیح می‌داد و گفت که امریکا در بیش از دو سوم کشورهای دنیا نیروهای نظامی دارد و من گفتم :”چی!؟ واقعا!؟” به عنوان یک کانادایی به او گفتم :”هی! چی می‌شد اگه ما نیروهای نظامی در همه جای دنیا نداشتیم و سرمون به کار خودمون بود و می‌گذاشتیم بقیه دنیا هم خودشون به مشکلات خودشون رسیدگی کنند؟ شاید اون موقع دنیا جای بهتری بود!” در حقیقت این انگیزه اصلی پشت حرکت‌ها و فعالیت‌های تروریستی گروه Engineers، گروهی هکر که در حقیقت آدم بدهای اصلی Blacklist هستند، است. تنها درخواست آن‌ها این است که ایالات متحده، نیروهای خود را از کشورهایی که به بهانه تروریست بودن به آن‌جا نفوذ کرده، خارج کند؛ درخواستی که برای کشوری که می‌خواهد روی پای خود بایستد، کاملا قابل درک است. گروه Engineers به سادگی می‌گوید: امریکا، نیروهایت را از خانه‌های ما، از کلیساهای ما و از مدرسه‌های ما خارج کن. در غیر این صورت ما جنگ را به کشور خودت می‌کشانیم. کشتن افرادی که در کشور خودتان نیستند، راحت است. اما چه احساسی خواهید داشت اگر ما جنگ را به خانه‌ها و مدرسه‌های خودتان بکشانیم؟”  ایده کلی داستان از تنش‌ها و حوادث سیاسی روز دنیا برداشت شده است ولی طبق گفته سازندگان، داستان بازی، یک داستان خیالی است و آن‌ها تمام سعی خود را کرده‌اند که یک داستان باور پذیر اما به دور از جنجال خلق کنند.

در Blacklist شاهد بازگشت چهره‌های آشنایی نیز خواهیم بود.Anna Grimsdottir ، شخصی که نقش چشم و گوش سم در چهار شماره نخست را بر عهده داشت، این بار با ظاهری جدید و نقشی پررنگ‌تر از گذشته بازگشته است. با توجه به حوادث قسمت قبل می‌توان حدس زد سم چندان دل خوشی از او ندارد ولی حاضر شده است اختلافات را کنار گذاشته و برای خنثی کردن این تهدید بزرگ از کمک‌های او دوباره بهره بگیرد. Grim اکنون نقشی کلیدی در گروه سم دارد. او مسوول ارشد بخش اطلاعاتی و مامور بخش تکنیکی FE است. از دیگر چهره‌های آشنا می‌توان به بازگشت Andry Kobin اشاره کرد که گویا قرار نیست سم دست از سر او بردارد! Kobin این بار نقشی پررنگ‌تر در بازی خواهد داشت و بخشی از ماموریت‌های Co-op، ماموریت‌هایی هستند که Kobin به سم واگذار می‌کند. Fourth Echelon شاهد حضور دو عضو کاملا جدید نیز است. Briggs یک افسر سابق CIA که به توصیه Grim وارد گروه شده و Charlie Cole، هکری که مسوول گجت‌های سم است. همچنین Patrick Reddig، کارگردان بازی نیز عنوان کرده است که یک شخصیت سورپرایز نیز در بازی وجود خواهد داشت که همگی بعد از دیدن او متعجب خواهید شد.

بزرگ‌ترین تغییری که Conviction نسبت به سری اصلی کرده بود، اضافه شدن عنصر سرعت به گیم‌پلی بود. طبق شواهد تیم تورنتو در Blacklist نیز همان رویه قبلی را در پیش گرفته است، منتها این بار قول‌های زیادی پیرامون اهمیت به بخش مخفی‌کاری داده است. Zach Cooper مدیر بخش روابط عمومی استودیو تورنتو، بعد از اعتراض‌هایی که به نمایش بازی در کنفرانس مایکروسافت شد، طی کامنتی در فروم رسمی Ubisoft چنین گفت که دلیل اصلی انتخاب همچین مرحله‌ای که در زیر نور آفتاب اتفاق می‌افتد و سراسر اکشن است این بود که استودیوی تورنتو نیاز داشت تا به عنوان اولین کار خود در میان انبوهی از بازی‌های مطرح، خودی نشان داده و سر و صدایی به پا کند و این امر حقیقتا با یک تریلر مبتنی بر مخفی‌کاری میسر نبود و آن‌ها نیاز داشتند تا همچین نمایشی داشته باشند. در همین راستا قول داد که استودیو به سختی در حال کار بر روی بخش مخفی‌کاری بازی است و به آن اهمیت ویژه‌ای داده است. با گذشت تقریبا یک سال از آن روز، اکنون و با توجه به نمایش‌های گوناگون بازی می‌توان گفت استودیو تورنتو به قول خود تا حد زیادی وفا کرده است.

نخستین چیزی که در نگاه اول به تمام ویدیوهای پخش شده تا به حال جلب توجه می‌کند، لباس مخصوص فیشر است. بر خلاف Conviction که سم لباسی غیر نظامی بر تن داشت، این بار شاهد نسخه‌ای پیشرفته از RhinoPlate یعنی  Kevlar Weave Tactical Operation Suit خواهیم بود. این نگارش از Mark V TOS شامل تمامی امکانات برادران بزرگ‌تر خود نظیر ضد انعکاس صدا، ضد انعکاس نور، ضد گلوله و… خواهد بود اما تفاوت آن با نسخه‌های قبلی، قابلیت آپگرید آن است. شما می‌توانید اعضای مختلف این لباس را با توجه به نوع پیشروی خود در بازی، آپگرید کنید. اگر بیشتر طرفدار سبک اکشن هستید و می‌خواهید دشمنان را یکی پس از دیگری از پیش رو بردارید، می‌توانید از آپگریدهای مخصوص این بخش استفاده کنید و اگر از طرفداران سبک مخفی‌کاری هستید، تعداد زیادی انتخاب برای شما وجود خواهد داشت.

ابزار دیگری که راه خود را به Blacklist باز کرده است، چاقوی دوست داشتنی سم است، اما این بار مهلک‌تر از همیشه. Kevlar با شکل منحنی گونه خود، فقط به منظور کشتن سریع و بی سر و صدا طراحی شده است. ترکیب چاقو و  Hand to Hand Takedownهای سم، سکانس‌های زیبایی را در درگیری‌ها خلق خواهد کرد. دوربین سه کانونی فیشر که نماد سری بازی‌های Splinter Cell  نیز محسوب می‌شود، این بار نیز نقش پررنگی را در بازی ایفا خواهد کرد. نکته مهم در مورد MVG این است که عملکردهای دید در شب، دید گرمایی و دید الکترومغناطیسی نیز در کنار Sonar Vision به بازی بازگشته‌اند. طبق گفته های Patrick Redding، کارگردان بازی، این عملکردها در ابتدا به صورتی ساده در MVG وجود دارد و با پیشرفت در بازی، می‌توانید هر کدام از دیدهای MVG را آپگرید کنید که این عمل می‌تواند در ماموریت‌های مختلف بسیار مفید واقع شود. اما شاید بهترین موردی که به Blacklist بازگشته است، Non-Lethal Takedown و متعاقب آن، جابجایی اجساد باشد. طبق نمایش‌های اخیر، در منوی کنترل بازی، امکان انتخاب از بین Lethal Takedown و Non-Lethal Takedown به طور مجزا وجود دارد که شما، با توجه به نوع پیش روی خود، می‌توانید یکی را انتخاب کنید. Maxim Beland رسما اعلام کرده است که امکان اتمام بازی بدون کشتن حتی یک نفر (به جز اهداف اصلی بازی که اقتضای داستان بازی است)، امکان پذیر است.

مهم‌ترین و شاید انقلابی‌ترین مکانیزم اضافه شده به Conviction، مکانیزم Mark & Execute بود که می‌توان گفت حتی تعریف مخفی‌کاری را در Splinter Cell برای همیشه تغییر داد و این طور که پیداست، کارگردان هنری و مدیر تولید استودیوی تورنتو، آقای  Maxime Beland  قصد دارد با Blacklist این مکانیزم را پیشرفته‌تر از قبل پیاده کند اما این بار قرار نیست این بخش، به قسمت مخفی‌کاری بازی کوچک‌ترین لطمه‌ای وارد کند. البته این مکانیزم هم مثل تمام مکانیزم‌هایی که برای اولین بار تست می‌شوند، ایرادهای زیادی داشت از جمله باگ‌هایی نظیر عبور گلوله از موانع، هدشات شدن دشمنان از هر فاصله‌ای و ثابت ماندن شخصیت در هنگام شلیک. بنا به گفته Beland، نه تنها تمامی این مشکلات در Blacklist به کلی حل شده است، بلکه آن‌ها با معرفیKilling In Motion  قصد دارند تا قدمی دیگر رو به جلو بردارند. Maxim Beland در مصاحبه با بازی‌سنتر گفت: “Killing In Motion یک قابلیت نیست بلکه یک فلسفه در گیمپلی است! Killing In Motion کاملا حرکات سم، چگونی راه رفتن او در محیط و چگونگی از پا در آوردن دشمنان را دست خوش تغییرات اساسی میکند. ما سه المان را به گیمپلی برای تکمیل Killing In Motion اضافه کردیم. Active Sprint،  مکانیزم پیشرفتهتر M&E در حین حرکت و Takedown در حال حرکت. وقتی بازیکنان در Killing In Motion به قدر کافی حرفه‌ای شدند، می‌توانند به طور یکارچه در محیط حرکت کرده و دشمنان را سریع و موثر از پا درآورند. ما در ساخت Splinter Cell: Blacklist تمام سعی خود را کردیم تا بازیکن حس کند که واقعا Sam Fisher است و وقتی به تمام قابلیتهای سم در بازی دست پیدا کرد، واقعا همچین احساسی خواهد کرد.”

اما نکته مهم در مورد این قسمت این است که استفاده از KIM به هیچ وجه اجباری نبوده و کاملا بر عهده بازیکن است که از آن استفاده بکند یا نه. در واقع استفاده از آن در گرو این است که استایل بازی کردن شما به چه صورت باشد. طبق صحبت‌های Redding و Beland، سه استایل مختلف برای عبور از تمام مراحل بازی وجود خواهد داشت که بلک لیست اَعمال شما در بازی را بر سه مورد طبقه بندی می‌کند و به شما امتیازات متفاوتی بر طبق آن اعمال می‌دهد. Ghost برای عاشقان مخفی‌کاری است که دوست دارند مراحل را بدون دیده شدن و حتی درگیر شدن با نگهبان‌ها طی کنند، طوری که بعد از خروج آن‌ها از محل، هیچ کس از حضور آن‌ها در محل با خبر نشود! طبق گفته Beland، انجام این کار در تمام مراحل بازی امکان پذیر است.  این پیشروی به نظر بیشترین امتیاز را در خود دارد، اگرچه ریسک بزرگی نیز است، زیرا در این روش به هیچ وجه نباید کسی را بکشید و این یعنی بسیاری از مدت زمان بازی را در صورتی طی می‌کنید که هیچ امتیازی دریافت نمی‌کنید و این به این معنی است که کوچکرین غفلت باعث می‌شود هر چه رشته‌اید پنبه شود. روش Panther روشی سریع‌تر و در عین حال هم‌تراز با روش قبلی، برای بدست آوردن امتیاز است اما با این کار و کشتن‌های مخفیانه و بی سر و صدا، باید بر اخلاقیات خود پا بگذارید. در همین حین روش Assault نیز وجود دارد که برای بدست آوردن امتیازات مشابه دو حالت قبل، باید بر انسانیت خود پا بگذارید! این نوع پیشروی همانطور که از نامش پیداست، برای دوست داران سبک شوتر است که قابلیت KIM، در این دسته از پیشروی جای می‌گیرد. نکته اصلی این است که بازی با توجه به سبک پیشروی شما، به شما پاداش می‌دهد و به طوری واضح، پاداش داده شده به بازیکنان Ghost و Panther، بیشتر و مسلما گرفتن این پاداش سخت‌تر است. این پاداش‌ (پول)هایی که دریافت می‌کنید را می‌توانید در راه خرید گجت‌های جدید و یا آپگرید کردن لباس سم فیشر، خرج کنید. در واقع این سیستم اقتصادی جدید بازی که به طور یک‌پارچه در بخش تک نفره، Co-op  و چند نفره مورد استفاده قرار گرفته است، بزرگ‌ترین تغییر در بلک لیست به حساب می‌آید. به تمام این‌ها، باید درجه سختی جدید بازی یعنی Perfectionist را نیز اضافه کرد که در آن، دشمنان در برابر درگیری از روبرو مقاومت خواهند کرد، Sonar Vision پشت دیوارها را نشان نخواهد داد و قابلیت M&E به کلی غیر فعال خواهد بود! نتیجه‌ای که از این توضیحات می‌توان گرفت این است که بازی به شعارش یعنی “Your Rules, Your Way” عمل کرده است و امکان و بستر مخفی‌کاری در بازی، به کلی محیا است.

یکی از مهم‌ترین مواردی که سری بازی‌های Splinter Cell را از دیگر رقبای هم‌سبک خود جدا می‌کرد، وجود Gadgetهای پر تعداد و خاص سم بود. بعد از خلائی که از عدم وجود Gadgetهای کافی در Conviction بوجود آمد، گویا قرار است شاهد بازگشت این ابزار آلات در Blacklist باشیم. Sticky Camera، Sticky Shocker، Drone و Sleeping Gas تنها بخشی از گجت‌های پرتعداد سم فیشر هستند. از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به Opsat مُچی سم اشاره کرد که اکنون دامنه قابلیت‌هایش بیش از هر زمانی شده است. سم به عنوان رییس Fourth Echelon اکنون می‌تواند دستوراتی را صادر کند که تمام آن‌ها از طریق Opsat صورت می‌گیرد. همچنین سم اکنون به عنوان رهبر Fourth Echlon، هم باید در نقش مامور اجرایی ظاهر شود و هم تصمیمات سخت را گرفته و نیروهای خود را برای ورود مخفیانه به مکان‌های از پیش تعیین شده در سرتاسر دنیا رهبری کند. به همین منظور او دستور می‌دهد تمامی امکانات مورد نیاز بهPaladin، یک هواپیمای غیرنظامی منتقل شده و یک مرکز سیار برای هر چه سریع‌تر انجام شدن کارها شکل گیرد. از جمله این امکانات، The Strategic Mission Interface (SMI) است که مستقیما به بانک اطلاعاتی فوق سری سازمان‌های اطلاعاتی، ارتش و سازمان‌های ضد تروریستی متصل است و تمامی اطلاعات موجود از اهداف FE را در اختیارشان قرار خواهد داد. اما بر خلاف چیزی که به نظر می‌رسد،SMI  به هیچ وجه جنبه تزیینی نداشته و در واقع قلب گیم‌پلی و نقش پل ارتباطی بین تمام قسمت‌های بازی، از بخش تک نفره و Co-op گرفته تا بخش چند نفره را بازی می‌کند. Paladin جایی است که افراد گروه را انتخاب می‌کنید، اطلاعات بیشتری در مورد گروه تروریستی جدیدی به نام Engineers بدست می‌آورید و ماموریت‌های جانبی پرتعداد بلک لیست را انتخاب می‌کنید.

یکی از تغییرات جالبی که در Conviction به وجود آمد، بازجویی‌های سم بود. در سه شماره اول، وقتی سم دشمنی را از پشت می‌گرفت، می‌توانست از او بازجویی کرده و اطلاعات مورد نیاز برای عبور از منطقه را بدست بیاورد. ولی در Conviction این صحبت‌های کوتاه و بعضا خنده‌دار، جای خود را به تکنیک‌های خشن و مرگبار دادند. فیشر برای بدست آوردن اطلاعات مورد نیاز برای پیدا کردن قاتل سارا، دست به هر کاری می‌زد. این تکنیک‌ها نه تنها در Blacklist حذف نشده‌اند، بلکه به صورتی خشن‌تر بازگشته‌اند. در نمایش E3 سال گذشته بازی دیدیم که سم برای بدست آوردن اطلاعات از محل قرار “Jadid“، رییس یک گروه تروریستی، ابتدا دست یکی از سربازان او را شکسته، سپس بعد از اینکه جوابی دریافت نمی‌کند، چاقوی خود را در کتف او فرو کرده و می‌پیچاند! یکی از بزرگ‌ترین ایرادهایی که می‌شود به Blacklist وارد کرد، این است که چرا سم باید برای بدست آوردن اطلاعات، دست به همچین کارهایی بزند؟ این گونه خشونت‌ها در عنوان قبلی، توجیح داستانی داشت؛ سم مملو از خشم و حس انتقام برای پیدا کردن قاتلان سارا بود ولی اینجا دیگر چنین نیست. سم فیشری که بحران منطقه‌ای گرجستان را حل و فصل کرد، جلوی تهدیدهای Sadono و بمب‌های بیولوژیکی‌اش را گرفت و مانع جنگ اتمی بین ایالات متحده و کره شمالی شد، هیچ‌گاه حاضر نبود برای پیشبرد اهدافش در ماموریت دست به همچین کارهایی بزند. خوشبختانه تیم تورنتو بعد از دیدن بازخوردهای طرفداران، این صحنه شکنجه را از بازی نهایی خود حذف خواهد کرد.

تا اینجای کار، همه چیز نوید یک بازگشت خوب برای سری بازی‌های Splinter Cell را می‌دهد. یک داستان سیاسی-جاسوسی، بازگشت سم با لباس و Gadgetهای مخصوص و قول سازندگان مبنی بر اهمیت ویژه به بخش مخفی‌کاری؛ ولی وقتی نوبت به خود “سم فیشر” می‌رسد، جایی است که استودیو Toronto همه چیز را خراب می‌کند! سم دیگر توسط  Michael Ironsideصداپیشه کهنه کار خود، صداپیشگی نمی‌شود و این کار به عهده Erick Johnson جوان گذاشته شده است. کسی که مهمترین نقشش در سریال Smallville و چند سریال کوچک دیگر است. درست بعد از نمایش بلک لیست در کنفرانس مایکروسافت بود که سیل عظیمی از اعتراضات روانه Ubisoft شد. از صفحه رسمی Splinter Cell و Ubisoft Toronto در Facebook گرفته تا فروم رسمی Ubisoft، آماج حملات و اعتراضات طرفدارن بازی قرار گرفت. مهم‌ترین دلیل اعترض آن‌ها نیز، عوض شدن آیرونساید بود. کمتر از یک روز بعد، Ubisoft مجبور به پاسخ گویی شد ولی جوابشان، دردی را دوا نمی‌کرد. Ubisoft علت تعویض آیرونساید را عملیات سخت موشن کپچر اعلام کرد؛ از آن‌جا که استودیوی تورنتو در حال استفاده از مکانیزم بسیار پیشرفته موشن کپچر صدا و حرکت به طور همزمان است، آن‌ها به دنبال شخصی بودند که هم کار موشن کپچر را انجام دهد و همزمان، صداپیشگی را هم به عهده داشته باشد و به دلیل سن و سال بالا و شرایط بدنی نامناسب، مجبور شدند مایکل آیروسناید را از لیست کاندیداها حذف کنند! اما جوابی به این سوال ندادند که چرا کار موشن کپچر را به اریک و کار صداپیشگی را به مایکل واگذار نکردند. Ubisoft در یک حرکت انقلابی (!) نیز، عوض کردن صداپشه سم را با عوض شدن پی در پی شخصیت در سری فیلم‌های جیمز باند مقایسه کرده و گفته است، سم یک نماد است و تغییر در آن در گذر زمان امری اجتناب ناپذیر است.

از آن روز تا کنون، یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های استودیوی تورنتو این است که به طرفداران بقبولاند که تغییر صداپیشه سم، قربانی برای یک هدف بزرگ‌تر بوده است. Maxim Beland در همین خصوص به بازی‌سنتر گفت: “در مراحل ابتدایی ساخت Blacklist ما یک انتخاب کردیم و آن انتخاب این بود که بر روی واقع‌گرایی و ارزش تولید بیشتر تمرکز کنیم تا یک تجربه داستانی همه جانبه‌تر و طبیعی‌تر خلق کنیم. در Splinter Cell: Blacklist ما در حال استفاده از تکنیک Full Performance Capture (برداشت حرکات بدن، حرکات صورت و صدا به طور همزمان)، تکنیکی مشابه آنچه در صنعت فیلم‌سازی مورد استفاده قرار می‌گیرد، هستیم. ما به دنبال بازیگری بودیم که نه تنها توانایی انجام صداپیشگی Sam  را داشته باشد بلکه توانایی اجرای حرکات سخت بدنی را نیز داشته باشد و به کاراکتر Sam Fisher جان ببخشید. ما از بازیگران زیادی تست گرفیم اما به محض ملاقات با Erick Johnson متوجه شدیم که Sam Fisher جدیدمان را یافته‌ایم. ما به خاطر این رویه خلاقانه‌ای که در Blacklist اتخاذ کرده‌یام بسیار هیجان زده هستیم و مطمئنیم که طرفداران سری یک تجربه اکشن و پر زد و خورد با حضور Erick Johnson به عنوان کاراکتر اصلی و سمبل جدید تجربه خواهند کرد. صادقانه بگویم، من معتقدم وقتی طرفداران شخصا Erick Johnson را در قالب Sam Fisher در بازی تجربه کنند، از آنچه او به این نقش اضافه کرده است بسیار هیجان زده خواهند شد.”

خود اریک جانسون نیز سابقه همکاری با مایکل آیرونساید را داشته و طبق گفته Beland، در واقع جانسون پیشنهاد خود مایکل به تیم بوده است. مایکل آیرونساید در حال فیلم برداری فیلم خود در Arrangement شهر اریک بود که به این جوان 18 ساله، اولین نقش زندگی‌اش را داد که طبق گفته اریک “یک دنیا” برایش ارزش داشت و از آن روز به بعد به آیرونساید به چشم یک مربی و استادش نگاه می‌کند و برای او احترام زیادی قائل است. جانسون در این مورد گفت: “اینکه در چنین فرنچایزی همکاری داشته باشم و ادامه دهنده راه شخصی باشم که احترامی فوق‌العاده برایش قائلم، یک افتخار بزرگ است. داشتن شخصی مثل مایکل آیروسناید و صحبت کردن با او در مورد تجربیات شخصی‌اش، ارتقا شخصیت سم فیشر به جایی که الان است و اصول اولیه کار او، فوق‌العاده بود.” البته سری بازی‌های Splinter Cell در عمر 10 ساله خود، سابقه عوض کردن صداپیشه شخصیت‌های خود را داشته؛ از جمله Irving Lambert و Anna Grimsdottir که در Pandora Tomorrow صداپیشگان اصلی خود را از دست دادند. اما این‌ها شخصیت‌های فرعی به حساب می‌آیند. عوض کردن صداپیشه سم فیشر چیزی نیست که به این سادگی‌ها از یاد طرفداران رفته و با آن کنار بیایند. مایکل آیرونساید فقط صداپیشه سم فیشر نبود، بلکه بخشی از شخصیت سم بود. به قول شان استنک، داستان نویس Conviction: “به محض این‌که مایکل دهانش را باز کرده و شروع به صحبت می‌کند، هر شنونده‌ای ناگهان سرمایی در بدنش حس کرده و ناخودآگاه پیش خود می‌گوید: لعنتی! اون سم فیشره که داره صحبت می‌کنه!” با توجه به حرف‌های سازندگان و خود Eric، تنها کاری که می‌توان کرد این است که منتظر ماند و دید آیا این قمار بزرگ Ubi Toronto جواب می‌دهد یا خیر.

اگر از طرفداران قدیمی Spliter Cell باشید، حتما پیش از این عبارت Spies vs Mercenaries به گوشتان خورده است؛ مد مولتی پلیری که برای اولین بار در Pandora Tomorrow معرفی شد و انقلابی در زمینه مولتی پلیر رقابتی مبتنی بر مخفی‌کاری به پا کرد. اساس کار این مد، قرار دادن دو گروه Spy و Merc در برابر هم، با دو گیم‌پلی کاملا متفاوت است؛  Spyها با گیم‌پلی مرسوم بازی و Mercها، در نمای اول شخص. این ناتقارنی عامل اصلی موفقیت و محبوبیت این مد بود و غیبت عجیبش در Conviction موجبات تعجب طرفداران را فراهم کرد. این غیبت به حدی تعجب برانگیز بود که در کنفرانس E3 پارسال و هنگام معرفی بازی برای اولین بار، Maxim Beland به عنوان حسن ختام صحبت‌هایش، از بازگشت این مد پرطرفدار خبر داد. Blacklist تغییرات مفیدی در این بخش ایجاد کرده است؛ تعداد افراد دو برابر شده و شاهد رویارویی چهار سرباز در برابر چهار جاسوس هستیم. همینطور شاهد بخش شخصی سازی بزرگ‌تر، چیزی که در مرکز توجهات Ubi Toronto قرار دارد نیز خواهیم بود. هنوز هم هدف اصلی، هک یا محافظت از سه ترمینال پخش شده در نقشه بازی است و هنوز هم وسوسه درگیری بین شکار و شکارچی وجود دارد اما چیزی که Ubi Toronto در نظر دارد به طور محسوسی سریع‌تر و به صراحت، تاکتیکی‌تر از قبل است. هر گروه، دارای سه کلاس متفاوت است؛ Sabeteur، Intel Scout و Predator از گروه جاسوس‌ها و Hunter، Peacemaker و Disrupter از گروه سربازها. علاوه بر مد مرسوم بازی که چهار جاسوس را در برابر چهار سرباز قرار می‌دهد، Blacklist مدی دیگر نیز دارد؛ SvsM Classic که در آن حذف شخصی‌سازی‌ و کاهش تعداد افراد هر گروه به دو نفر از جمله تغییراتی است که این مد نسبت به مد مرسوم بازی داشته است. همچنین در این مد تاکید بیشتری بر استفاده از سایه و روشنایی شده است. مپ‌های این مد اکثرا دارای محیط‌هایی تاریک بوده که منابع نور اندکی دارند و تنها با نور چراغ قوه‌های سربازها می‌توان روشنایی ایجاد کرد. علاوه بر SvsM، شاهد بازگشت بخش پرطرفدار Deniable Ops نیز خواهیم بود که همانند عنوان پیشین، علاوه بر آنلاین، قابلیت بازی به صورت تک نفره یا Split Screen نیز دارد. بخش محبوب Co-op نیز این بار با همکاری Fisher و Briggs بر خواهد گشت. چهار نفر در طول بازی به شما ماموریت‌های Co-op می‌دهند. Grim، Briggs، Cole و Kobin. ماموریت‌های Grim به طور کامل مبتنی بر مخفی‌کاری است و اگر در طول ماموریت دیده شوید، ماموریت با شکست مواجه می‌شود (Ghost). ماموریت‌های Briggs ترکیبی از مخفی‌کاری و اکشن است (Panther) و ماموریت‌هایی که Kobin به شما واگذار می‌کند، مملو از تیراندازی و اکشن (Assault). البته به جز مورد اول و ماموریت‌های Grim که مجبور به مخفی‌کاری هستید، در سه مورد دیگر، کاملا به شما و مهارت‌هایتان برمی‌گردد که آن ماموریت‌ها را چگونه به اتمام خواهید رساند. به عبارت دیگر، در ماموریت‌های Briggs،  Cole و Kobin نیز امکان مخفی‌کاری وجود خواهد داشت؛ فقط اجباری نیست.

Splinter Cell: Blacklist بعد از نمایش ناامیدکننده در E3 2012، آهسته آهسته توانست نظر مخاطبان و به خصوص طرفدارانش را با نمایش‌ها و ویدیوهای امیدوار کننده و به خصوص ارتباط بسیار نزدیک و مفید سازندگان با فن بیس بازی، برگردانده و به خود جلب کند. ساخت دنباله‌ای برای Conviction که هم طرفداران قدیمی و هم مخاطبین جدیدش را راضی کند، مانند راه رفتن روی لبه پرتگاه است؛ یک اشتباه کوچک از طرف سازندگان مساوی است با از دست دادن طیف وسیعی از مخاطبین و شکست؛ چیزی که برای یک استودیوی تازه تاسیس و جاه طلب، اصلا نمی‌تواند اتفاق خوبی باشد. استودیوی تورنتو در ساخت Blacklist ریسک‌های بزرگی کرده است که برخی از آن‌ها غیر قابل بخشش خواهد بود اما فقط زمان مشخص خواهد کرد که آیا این ریسک‌های کوچک و بزرگ، در افقی بلندتر جواب خواهند داد یا خیر.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا