تنها در میان گله ی زامبی ها,تنها در میان گله ی زامبی ها,
داستان و تم کلی این عنوان برگرفته از کمیکی است که توسط Robert Kirkman ( خالق کیمک The Walking Dead ) نوشته شده است. شخصیت های کیمک با شخصیت های درون بازی متفاوتند و همانند سریال The Walking Dead، مثل شخصیت های کمیک نیستند. رخدادهای موجود در بازی هم به طور کامل از روی کمیک ساخته نشده است و برخی اقسام داستان بازی، با آن تفاوت دارد. البته مکانهایی که ما در کمیک مشاهده کردیم، تقریباً همان مکان های اند که در کانسپت آرت های بازی دیدیم. محور اصلی داستان بازی در رابطه با شخصیتی به نام Lee Everett می باشد. این شخصیت تقریباً همان Rick ( نقش اصلی سریال The Walking Dead ) می باشد و می توان ادعا کرد نویسنده بازی سعی کرده با تغییر نام کارکترهای بازی، از شبیه بودن آن به سریال The Walking Dead جلوگیری نماید. بازی به صورت بسیار مبهم و رازآلود از جایی شروع می شود که Lee Everett درون یک ماشین پلیس است ( همانند اوایل سریال ). اما اینبار شخصیت بازی همچون Rick دنبال مجرمین نمی رود، بلکه ماشین آن با اولین زامبی بازی تصادف می کند. وی همانجا پی می برد که تغییراتی بوجود آمده و همه چیز کمی مشکوک است. پس از این واقعه Lee Everett سعی در بقای خود دارد در طول بازی با شخصیت های جدیدی که طبق گفته ی نویسنده ی بازی یکی از آنها Clementine می باشد، آشنا می شود. به طور کلی می توان گفت داستان بازی بسیار جذاب و مرموز به نظر می رسد و می توان پی برد که The Walking Dead از آن دسته بازی هایی است که تنها برای پی بردن به ادامه ی داستانش، آنرا انجام خواهیم داد.
با توجه به اینکه The Walking Dead یک عنوان آرکید و نسبتاً کوتاه است، بنابراین نباید از آن توقع بازی با گیم پلی Alan Wake داشت. سازنده ی بازی سعی کرده با گنجاندن عناصر جذاب و سرگرم کننده و آیتم های پیچیده و گاهاً بسیار دشوار به بازی، عنوانی را پدید آورد که طرفداران کمیک و یا سریال The Walking Dead را برای مدتی سرگرم نماید. در برخی تریلرهای بازی دیدیم که مثلاً شخصیت برای خارج شدن از ماشین، تمام کارها از قبیل باز کردن درب ماشین را خودش باید با دکمه هایی که در دست دارد انجام دهد. حتی گاهی اوقات که پای شخصیت درون ماشین گیر می کند و زامبی ای جان او را تهدید می کند، با فشار دادن مداوم یک دکمه باید آنرا خارج کند. می توان گفت در The Walking Dead هیچ عملی خودکار انجام نمی شود! طبق اسکرین شات های بازی و تریلرهایی که تاکنون از آن منتشر شده است و مشاهده کرده ایم، باید گفت که این عنوان تقریباً از یک گیم پلی روان رو به رو است که دست شخصیت را در تمام بخش های بازی باز می گذارد. شما ملزم به کشتن یک زامبی تنها به یک حالت خاص نیستید و بنا به سلاح سرد و یا گرمی که در دست دارید، قادر خواهید بود زامبی های مزاحم را به هر نحوی که دوست دارید، از صحنه ی روزگار محو کنید. همانند سریال بازی، در این عنوان هم برای از بین بردن کامل زامبی ها باید با اسلحه به سر آنها شلیک کنیم و یا با سلاح سردی که در اختیارمان هست، به سرشان ضربه بزنیم. یکی دیگر از ویژگی های بازی که البته برای بازیبازان دردسر ایجاد خواهد کرد، سیستم هشدار است. مثلاً در مکانهایی که زامبی های بسیاری تجمع کرده اند، استفاده از چاقو ارجعیت پیدا می کند و اگر شما از اسلحه ی خود استفاده کنید، تنها رضایت نامه ی قتل خود را امضا کرده اید ( امری که بارها و بارها در سریال The Walking Dead هم شاهد آن بوده ایم ). سلاح های گرم بازی شاید به سه نوع متفاوت محدود شوند، زیرا داستان بازی طوری طراحی شده که شخصیت ها دسترسی به یک اسلحه خانه و یا یک انبار پر از سلاح ندارند. ولی بخش سلاح های سرد آن بسیار متنوع است به طوری که این بخش شامل صندلی و پیچ گوشتی و هر چیزی که در راستای از بین بردن زامبی فکرش را بکنید، می شود. به طوری کلی می توان گفت The Walking Dead عنوان جذاب و سرگرم کننده و در عین حال دلهره آوری است. اینکه می گوییم سرگرم کننده به این دلیل است که از بین بردن زامبی های بی مصرف، بسیار لذت بخش است و اینکه می گوییم دلهره آور، دلیلش برای همه مشخص است! Telltale Games تمام تلاش خود را کرده است تا عنوان آرکیدی را پدید آورد که چند ساعتی بانی سرگرمی کاربران آرکیدباز شود و می توان گفت تا حدودی هم در این مورد موفق بوده است.
با توجه به تریلرها، کانسپت آرت ها و اسکرین شات هایی که از بازی دیده ایم، در مورد گرافیک بازی هم باید اظهار امیدواری نمود. همه چیز منجمله فضاهای درون بازی، درست همانند سریال آن بسیار پهناور و جذاب ساخته شده است. شکل و الگوی محیط های دورن آن هم، از سریال The Walking Dead الهام گرفته اند و سکوتی که در خیابان های شهرهای موجود در سریال The Walking Dead وجود داشت، در این عنوان نیز به گوش می رسد! رنگبندی محیط بر روی تم تیره ای که در آن بیشتر رنگ های تاریک و بی روح دیده می شوند، تمرکز کرده است. مثلاً اگر درون خانه ای هستید، همه ی اجزای آن خانه با رنگ های تیره منقش شده اند و گاهاً یک رنگ روشن همانند رنگ آتش شومینه به چشمتان می خورد. در واقع سیتم پالت رنگی بازی، بسیار قوی و جالب به نظر می رسد. می توان گفت کمی نورپردازی بازی با مشکل مواجه است. در بعضی مکانها این نورپردازی به قدری تاریک است که اگر صدای زامبی را بشنویم، نمی توانیم او را پیدا کنیم تا مغزش را خوراک در و دیوارها نماییم. این مورد بیشترین تاثیر را در سختی گیم پلی کلی بازی دارد. البته به طور کلی می توان گفت که گرافیک بازی هم در سطح نسبتا مطلوبی است و چهره ی جالب و کمی کارتونی شخصیت ها و محیط های جالب درون بازی و بسیاری از موارد دیگر، به راحتی می توانند از پس انتظار طرفداران آن برآید. در مورد صداگزاری و موزیک بازی هم، با توجه به اینکه هنوز تریلری در رابطه با صداگزاری بازی و منوی آن ندیده ایم، نمی توان نظری داد. اما پیش بینی می شود که این بخش از بازی دارای موزیک های غمناک و دلهره آوری باشد که موجب بالا رفتن هیجان در بازی شوند.
در آخر باید گفت The Walking Dead چیز تازه ای برای بسیاری از ما نیست. قبل از این بازی ما یا سریال آنرا دیده ایم و یا کمیک های آنرا مطالعه کرده ایم. اما با توجه به اینکه این عنوان یک بازی دیجیتالی و آرکید می باشد، می توان گفت تجربه آن برای ساعاتی اندک خالی از لطف نخواهد بود و هم اکنون که منتظر فصل سوم سریال هستیم، این عنوان می تواند فلش بکی به وقایع قبلی آن و اتفاق های باشد که هرگز آنها را ندیده ایم.
” alt=””/>
