ندای وظیفه همچنان به گوش می‌رسد

 

CoD مسیر پرفرازونشیبی را در این سال‌ها گذرانده و دیگر خبری از یک اتمسفر بی‌نظیر از جنگ جهانی نیست. حتی قرار نیست بازی آن جو تاریک نسخه‌ی اول خود را داشته باشد و شما در BO3 با افرادی مانند «الکس میسون» در اوج جنگ سرد همراه نخواهید شد. بازی حتی زمانی نزدیک به حال را هم نخواهد داشت و به‌نوعی می‌خواهد همانند AW، نمایشی از آینده‌ی دنیا و تاثیر تکنولوژی بر جنگ را داشته باشد. داستان بازی 40 سال بعد از حوادث BO2 اتفاق می‌افتد. جایی که «رائول منندز»، آنتاگونیست نسخه‌ی قبل به کمک یک ارتش شخصی و البته هواپیماهای بی‌سرنشین، به ایالات‌متحده‌ی آمریکا حمله کرد و شما در نقش میسونِ جوان (دیوید) با وی مقابله کردید. داستان نسخه‌ی قبل به شکلی بود که انتخاب‌های بازیکن در پایان اصلیِ آن تأثیرگذار بود و البته یک پایان متفاوت را هم برای «فرانک وودز» و الکس میسون، دو دوست صمیمیِ BO1 و BO2 رقم زد. حال در سال 2065 کشورهای مختلف دنیا به سیستم‌های ضد هوایی پیشرفته تجهیز شده‌اند. یگانِ Black Ops هم که شامل سربازان ویژه بود، دستخوش تغییرات فراوانی شده و از روبات‌های جنگی پیشرفته و فوق‌العاده قوی استفاده می‌کند. کار به‌جایی رسیده که سربازان عادی هم مانند روبات‌ها از تکنولوژی‌های منحصربه‌فردی استفاده می‌کنند و بسیار قدرتمندتر از قبل شده‌اند. شما تواناییِ انتخاب چهار شخصیت را برای اتمام کمپین خواهید داشت که این سربازها دارای مهارت‌های مختلفی هستند. کاراکترهایی چون Jacob Hendricks که وی را در جریان یکی از مراحل بازی که در قاهره اتفاق می‌افتد، شناختیم. طبق این ویژگی بازی شما همانند BO2 با یک کمپین تمام خطی مواجه نیستید و به نظر می‌رسد که باوجود دور شدن بازی از سنت‌ها و المان‌های قدیمی CoD، همچنان با یک سری پدیده‌ی جذاب مواجه باشیم. شاید مهم‌ترین نکته‌ی کمپینِ بازی، وجود آزادی عمل باشد. Treyarch وعده‌ی یک کمپین با محیطی بزرگ و البته یک هوش مصنوعی فوق‌العاده را داده، بخشی که در نسخه‌های نسل قبل خبری از آن نخواهد بود.

 

ویژگی منحصربه‌فرد Black Ops، داستان سیاه و تاریک آن بود که همانند نسخه‌های قدیمی CoD، به‌شدت به بازیکن استرس می‌داد و البته صحنه‌های هیجان‌انگیز آن‌هم کم نبود. نسخه‌ی دوم هم باوجود انتخاب‌های داستانی، حضور کاراکترهای قبلی، صحنه‌های حساس و البته یک پروتاگونیست خوب به نام منندز که بازی در مورد داستان زندگی وی هم توضیح داد، تجربه‌ی بدی حداقل از لحاظ داستانی محسوب نمی‌شد. پس با این تفاسیر و طبق سابقه‌ی تریارک، مطمئنا انتظارات از بخش داستانی بازی بالا خواهد بود. هرچند CoD در این سال‌ها توجه بیشتری به بخش چندنفره داشته و می‌خواهد فاصله‌ی خود را با عنوان Battlefield در این زمینه، کمتر کند و به نظر می‌رسد به نتیجه‌ی خوبی هم رسیده است.
بخش زامبی بازی هم دارای یک پیش‌زمینه‌ی داستانی است. Shadows of Evil مپ اصلی این بخش خواهد بود که روایتگرِ مبارزه‌ی چهار کاراکتر تحت نام‌های Nero و Jessica ،Jack Vincent ،Floyd Campbell خواهد بود که باید در یک شهرِ مملو از زامبی، برای بقا مبارزه کنند. وقایع بخش زامبی بازی در دهه‌ی چهل میلادی اتفاق می‌افتد و می‌توانید امیدوار باشید که بازی صرفا مربوط به آینده نیست! مود زامبی یکی از هیجان‌انگیزترین بخش‌های عناوین ساخته‌شده توسط تریارک است و به‌احتمال‌ زیاد تجربه‌ی خوبِ دو نسخه‌ی قبل و البته World at War را به ما خواهد داد. فراموش نکنیم که این بخش هیچ‌وقت به واقعیت نزدیک نبوده و دیدن سپرهایی که موشک به آن‌ها وصل است و یا استفاده چهار بازیگر هالیوودی از سلاح‌ها مختلف نباید شما را متعجب کند.
همان‌طور که گفته شد BO3 راه AW را در پیش گرفته و در کنار Setpieceهای معروف سری CoD و شباهت‌های دیگر به نسخه‌های قبلی، به دلیل حال و هوای علمی تخیلی خود تفاوت‌هایی هم با آن‌ها دارد. خودِ تریارک مسیر آینده‌گرایانه شدن بازی را در BO2 شروع کرد و حالا هم می‌خواهد آن را تکمیل کند. دیگر خبری از نبردهای سنگین با سربازان دشمن نیست و شما این بار باید با سایر هم تیمی‌های خود به مبارزه با روبات‌های نظامیِ غول‌پیکر بپردازید و حتی کار به جایی رسیده که در نمایش‌های بازی شاهد مبارزه‌ی تن به تنِ کاراکتر اصلی بازی با یک روبات-سرباز هستید.

 

وقایعِ BO3 چهل سال بعد از BO2 اتفاق می‌افتد و در این بین شما شاهد این هستید که روبات‌های کوچکِ نسخه‌ی قبلی، تبدیل به چه هیولاهایی شده‌اند! گیم‌پلی بازی به لطف سیستم پریدن‌های AW بی‌شباهت به عناوین تخیلی همانند Crysis نیست و البته بسیار سریع‌تر هم شده است. در طول نمایش‌های بازی شاهد چیزهایی هستید که در نسخه‌های قبلی هم بودند اما در اینجا به شکل متفاوت‌تری گنجانده شده‌اند. همانند مبارزه در زیر آب که مشابه آن در CoD: Ghosts هم وجود داشت و در اینجا هم شما باید به دشمنانی که در مسیرتان در آب قرار می‌گیرند، تیراندازی کنید! همچنین تریارک سعی کرده که گیم‌پلی بازی دارای تخریب‌پذیریِ قابل‌توجهی باشد و در تریلرها شاهد ریزش ساختمان‌ها براثر جنگ هستیم. تغییرات عمده‌ای در سلاح‌های بازی حاصل شده و شما حتی می‌توانید از دست خود به عنوان یک سلاح گرم استفاده کنید و به وسیله‌ی آن دشمنان را آتش بزنید! با این اوصاف می‌توان گفت که شرایط گیم‌پلی بازی دیگر همانند قبل نیست و شما رسما با یک بازیِ علمی تخیلی که بسیاری از تکنولوژی‌های نظامیِ آن فعلا به شکل گسترده کار گرفته نشده، مواجه خواهید شد.

 

 

در نمایش قاهره شاهد المان‌های BO2 بودیم. جایی که توانایی پرواز کردن و بالا رفتن از صخره‌ها را داشتید و البته قرار هم نیست این ویژگی‌ها خیلی طبیعی باشند. فراموش نکنیم که اکثرِ المان‌های فرعی این سری چیزهای ساده‌ای بودند و خبری از شبیه‌سازی واقعی در جریان گیم‌پلی نیست. در طول بازی با توجه به ویژگی‌های کاراکتر خود می‌توانید از قابلیت‌های مختلفی استفاده کنید. شرایط به گونه‌ای است که فقط دشمنان از تکنولوژی‌های خیره‌کننده استفاده نمی‌کنند و شما هم توانایی این را خواهید داشت که با جنگ‌افزارهای به روز به مقابله با آن‌ها بروید. به عنوان مثال در طول گیم‌پلی بازی تواناییِ هک کردن روبات‌ها و یا استفاده از یک سری هواپیمای بی سرنشین کوچک را هم خواهید داشت.
سری بازی‌های CoD مدت‌هاست که از موتور گرافیکیِ IW Engine استفاده می‌کنند و سال‌ها است که گرافیک، فاکتور مهمی برای این سری نبوده و احتمالا نخواهد بود! مهم‌ترین نکته برای سازندگان CoD در بخش گرافیک، ایجاد یک فریم ریت ثابت برای دو بخش کمپین و مولتی‌پلیر است و به نظر می‌رسد آن‌ها حداقل کار خود را در این زمینه به خودی بلد هستند، زیرا CoD سال‌های زیادی است که به صورت 60fps عرضه می‌شود و امسال هم با توجه به شلوغ شدن بیش از اندازه‌ی گیم‌پلیِ بازی، این امر بسیار مهم به نظر می‌رسد.

 

به نظر می‌رسد نظر منتقدان در مورد بازی حداقل امسال چندان اهمیت نداشته باشد، چون بازی تبدیل به یک عنوان کاملا سلیقه‌ای شده و البته فاصله‌‌ی زیادی هم با نسخه‌های قبلی خود دارد. با این حال باز هم باید منتظر ماند و دید که عملکرد بازی چگونه خواهد بود. فراموش نکنیم که تریارک کم ما را با سه Call of Duty قبلیِ خود سورپرایز نکرده و به همین دلیل نمی‌توان به طور کامل از BO3 قطع امید کرد. شاید خبری از خلق یک سناریوی فوق‌العاده همانند داستان خانواده میسون بشود! از کجا معلوم؟!