بهترین سریال های تلویزیون

بهترین سریال‌های جنایی تاریخ تلویزیون

برای مشاهده بهترین سریال های جنایی تاریخ تلویزیون در یوتوب کلیک کنید

پلیس و کارآگاه‌ها برای سال‌هاست پایه ثابت سریال‌های تلویزیونی هستند. حرفه‌ای که که به واسطه قرار گرفتن در مقابل تبهکارها شاید حتی برخی اوقات زیر سایه نقش مقابل خود قرار گیرند اما نهایتا به عنوان قهرمان اصلی داستان شناخته می‌شوند. ترکیب کار پلیسی با قتل و جنایت‌های مشابه اما بیش از همیشه مورد توجه مخاطب قرار می‌گیرد. سوژه‌ای که معمولا به واسطه حساسیت موضوعی بیشتر از انواع دیگر رفتارهای تبهکاری  مورد توجه قرار می‌گیرد و همین موضوع باعث شده تولیدکننده‌ها نیز توجه بیشتری به آن داشته باشند. تمام این موضوعات با قرارگیری در کنار پرونده‌های واقعی عملا تمام نیازهای موجود برای ساخت یک مجموعه تلویزیونی را برطرف می‌کند و از همین رو بیش از گذشته شاهد ساخت تولیدات تلویزیونی هستیم که خود را درگیر پرداخت داستان‌های واقعی می‌کنند. با همین دست فرمان و فاکتور گرفتن کلیت ژانر سریال‌های کرایم (Crime) به سراغ بهترین سریال‌های جنایی تاریخ تلویزیون رفته‌ایم که روند اصلی داستان آنها روایت‌گر مراحل شناسایی و دستگیر کردن متهم اصلی باشد.

Wallander

اولین‌بار در سال 1997 بود که با انتشار رمان قاتل‌های بدون چهره اثر هنینگ مانکل با کارآگاه کرت والاندر آشنا شدیم. کارآگاه سوئدی که تاکنون بیش از 10 رمان براساس داستان‌های آن به رشته تحریر درآمده و البته میزبان چند مجموعه تلویزیونی مختلف نیز بوده. سال 2008 اما بالاخره این بی‌بی‌سی بود که بهترین مجموعه تلویزیونی ساخته شده براساس نوشته‌های مانکل را با نام Wallander پخش کرد. مجموعه‌ای که مانند دیگر تولیدات شبکه انگلیسی تعداد قسمت‌های اندکی دارد و در قالب چهار فصل سه قسمتی در بازه زمانی تقریبا هشت ساله به نمایش در آمد. نکته جالب توجه این است که هر کدام از قسمت‌های سریال Wallander داستان یکی از رمان‌های مانکل را روایت می‌کند و به بهترین شکل ممکن توانسته فضای سرد، افسرده‌کننده و رازآلود ماجراهای کارآگاه سوئدی را در جعبه جادویی به نمایش در آورد. کارآگاهی که اینبار ایفای نقش آن در تلویزیون بر عهده چهره مطرحی همچون کنت برانا قرار گرفت.

Broadchurch

انگلیسی‌ها بدون شک تبهر زیادی در ساخت‌ سریال‌های جنایی دارند و یکی دیگر از مثال‌های موفق آنها در این مسیر Broadchurch (برادچرچ) است. مجموعه‌ای که اولین‌بار پخش آن در سال 2013 توسط شبکه آی‌تی‌وی شروع شد و برای سه فصل و مجموعا 24 قسمت ادامه داشت. سریال Broadchurch در شهر خیالی و کوچک با نام دورست دنبال می‌شود و با توجه به چنین موقعیتی سعی کرده تمرکز جالب توجهی روی شهر و ساکنین آن قرار دهد. مجموعه‌ای که با قتل کودکی 11 ساله در شهر دورست شروع می‌شود و همان‌طور که کریس چیبنال خالق آن می‌گوید، این خط داستانی را با اضافه شدن شاخه‌های دیگر در قالب یک سه‌گانه تلویزیونی روایت می‌کند. چهره‌های مطرحی همچون دیوید تننت و اولیویا کولمن در Broadchurch نقش شخصیت‌های اصلی را برعهده داشته و برای انجام این کار حتی موفق به دریافت جایزه بفتا نیز شده‌اند. با وجود تمام توضیحات ارائه شده اما مهم‌ترین نقطه قوت برادچرچ به موقعیت‌سازی آن ارتباط دارد. شهر دورست و ساکنین آن بدون شک یکی از اصلی‌ترین اجزای داستانی این مجموعه جنایی موفق هستند.

Luther

دنبال‌کنندگان جدی تلویزیونی احتمالا اوایل قرن 21 با ادریس آلبا آشنا شدند. بازیگر انگلیسی 47 ساله که در سال 2002 با ایفای نقش در مجموعه تلویزیونی The Wire از شبکه HBO توانست نامی برای خود دست و پا کند و یکی از شخصیت‌های ماندگار سریال‌های مدرن را به تصویر بکشد. با این حال آلبا برای سال‌ها ستاره دوم فیلم‌ها و سریال‌ها بود تا بالاخره در سال 2010 نوبت به بی‌بی‌سی رسید تا او را به عنوان قهرمان اصلی مجموعه جدیدش یعنی Luther انتخاب کند. کیفیت تولید بالا و داستانی جذاب که تاکنون برای 5 فصل و 20 قسمت به طول انجامیده باعث شد به سرعت Luther تبدیل به یکی از محبوب‌ترین تولیدات شبکه بریتانیایی شود. در این فرایند البته ادریس آلبا نقش کلیدی را برعهده داشت و هرچند با بازی در فیلم‌های سینمایی برنامه شلوغی داشت اما هرچند سال یکبار باز هم در تلویزیون با شخصیت کارآگاه لوتر ظاهر می‌شد. سریال لوتر تاکنون موفق به دریافت 11 نامزدی در رشته‌های مختلف امی شده که چهارتای آنها به نقش اصلی و ادریس آلبا اختصاص داشته.

Sherlock

داستان‌های شرلوک هولمز چندین دهه است که مخاطب‌های بسیاری را به خود اختصاص داده و معمولا به عنوان یکی از بهترین‌ها در ژانر کارآگاهی و جنایی شناخته می‌شود. شرلوک مورد نظر ما اما مدرن‌ترین آنهاست که ایفای نقشش برعهده بندیکت کامبربچ قرار داشته. سال 2010 شبکه بی‌بی‌سی در کنار Luther به سراغ ساخت مجموعه جدید Sherlock رفت و در این مسیر با انتخاب بازیگرهای مناسبی همچون کامبربچ و مارتین فریمن توانست یکی از محبوب‌ترین ساخته‌ها براساس داستان‌های سر آرتور کونان دویل را تولید کند. در حال حاضر 4 فصل و 13 قسمت از سریال Sherlock تولید شده اما سابقه بی‌بی‌سی نشان می‌دهد که می‌توان در آینده‌ای نزدیک شاهد تولید فصل جدیدی از مجموعه محبوب باشیم. سریالی که به سکوی پرتاب بندیکت کامبربچ تبدیل شد و این بازیگر بریتانیایی را تبدیل به یکی از محبوب‌ترین بازیگرهای امروز هالیوود کرد. در کنار چهار جایزه بفتا، سریال Sherlock تاکنون بیش از 40 نامزدی و دریافت 9 جایزه از امی را تجربه کرده.

The Night Of

قرار گرفتن نام استیون زیلیان و ریچارد پرایس در کنار یکدیگر از همان ابتدا نشان می‌داد که دنبال‌کنندگان شبکه HBO می‌توانند انتظار اثری قابل توجه را داشته باشند. زیلیان به عنوان برنده اسکار بهترین فیلمنامه و پرایس به عنوان نویسنده اصلی یکی از بهترین سریال‌های تاریخ تلویزیون یعنی The Wire با همکاری یکدیگر مینی سریال The Night Of را تولید کردند که با در نظر گرفتن نکته‌ای جالب بیش از همیشه مورد توجه مخاطب‌های ایرانی قرار گرفت. پیمان معادی که چند سالی است توانسته کارنامه خوبی از خود در آثار بین‌المللی شکل دهند در این ساخته HBO یکی از نقش‌های جانبی را برعهده داشت و در کنار چهره‌هایی همچون ریز احمد و جان تورتورو قرار گرفت. احمد برای ایفای نقش در مجموعه هشت قسمتی The Night Of توانست جایزه اصلی امی در این شاخه را به خود اختصاص دهد. بازیگری که در این سریال نقش نصیر یکی از شخصیت‌های اصلی را برعهده داشت و توانست به خوبی سرنوشت عجیب متهمی را روایت کند که بیشترین ضربه از حضور در سیستم زندان‌های آمریکا دید. پرایس در The Night Of با یکی از ستاره‌های قدیمی خود یعنی مایکل کی ویلیامز نیز همکاری کرد بیشتر او را برای ایفای نقش عمر لیتل در The Wire می‌شناسند.

Hannibal

توماس هریس با خلق شخصیت هانیبال نه تنها یکی از بهترین شخصیت‌های منفی ادبیات و به شکل کلی هنر را شکل داد بلکه توانست برای اولین‌بار به شکلی درست ژانر جنایی را با ترس ترکیب کند. خصوصیات عجیب شخصیت دکتر هانیبال لکتر به سرعت آن را تبدیل به یکی از چهره‌های محبوب ادبیات و بعد از آن سینما کرد. با این حال هانیبال در تلویزیون با مجموعه Hannibal شبکه NBC قدم جدیدی را در پرداخت این شخصیت برداشت و ابعاد متفاوتی از آن را به نمایش گذاشت. اینجا البته هرچند برای بار دیگر تمرکز اصلی روی هانیبال قرار دارد اما ویل گراهام به عنوان شخصیت مثبت اصلی و کارآگاهی که به دنبال پیدا کردن قاتل مد نظر خود است، تعادلی خوب را در روایت داستان به وجود آورد. هیو دنسی توانسته یکی از بهترین نمایش‌ها از ویل گراهام داستان اژدهای سرخ را در Hannibal به نام خود ثبت کند. با این حال هرچه دنسی عملکرد درخشانی دارد اما این مد میکلسن است که شاید یکی از بهترین هانیبال‌های تاریخ را به تلویزیون آورده. ظرافت عجیب میکلسن در ایفای نقش دکتر هانیبال لکتر، تصویری آزاردهنده و در عین حال جذابی را از روانشانس آدم‌خوار سریال Hannibal به تصویر کشیده. مجموعه‌ای که تنها سه فصل و 39 قسمت از آن پخش شد و هنوز مشخص نیست که آیا در آینده می‌توانیم شاهد ادامه پیدا کردن آن باشیم یا خیر.

Fargo

شاید خوش‌بین‌ترین طرفداران فیلم فارگو ساخته برادران کوئن در سال 1996 نیز به مجموعه تلویزیونی این اثر امیدی نداشت اما نهایتا نتیجه کار برخلاف چیزی شد که بسیاری انتظارش را داشتند. نواه هاولی با ساخت سریال Fargo برای شبکه FX نه تنها خود را به عنوان یکی از چهره‌های مطرح تلویزیون ثابت کرد بلکه نقشی را برعهده بیلی باب تورنتون قرار داد تا شرایط برای بازگشت موفقیت‌آمیز این ستاره قدیمی فراهم شود. تاکنون سه فصل از این مجموعه آنتولوژی پخش شده که هرچند ارتباط‌های اندکی میان آنها وجود دارد اما هرکدام به شکلی جداگانه داستانی متفاوت را روایت می‌کنند. داستان‌هایی که با الها‌م‌گیری از اتفاقات و جنایات واقعی در ایالت مینه‌سوتا طراحی شده‌اند و هر کدام حاوی نکات جالب توجه و حتی طنز هستند. مجموعه تلویزیونی Fargo تاکنون توانسته سه جایزه گلدن گلوب را به خود اختصاص دهد و تاکنون سه فصل از آن پخش شده. هاولی در این رابطه اعلام کرده که پخش فصل چهارم احتمالا در سال 2020 صورت می‌گیرد و ایفای نقش اصلی آن برعهده کریس راک قرار گرفته که بیشتر با آثار کمدی شناخته می‌شود و البته در این حوزه یکی از مطرح‌ترین چهره‌های آمریکاست.

Mindhunter

معمولا داستان‌های کارآگاهی و جنایی با دستگیری قاتل به پایان می‌رسند اما سریال Mindhunter که براساس کتابی با همین نام ساخته، روایتی متفاوت را در این مسیر رقم می‌زند و به سراغ قاتل‌های سریالی می‌رود که مدتی از دستگیری آنها می‌گذرد. ساخته شبکه Netflix داستانی براساس اتفاقات واقعی را روایت می‌کند و بخشی از زندگی دو مامور FBI را روایت می‌کند که سعی دارند با مصاحبه کردن قاتل‌های سریالی، متوجه الگوهای آنها شده و از این تحقیقات در عملیات‌های آینده استفاده کنند. دیوید فینچر که پیشتر در ساخت House of Cards نیز با Netflix همکاری داشت، اینبار نیز یکی از تهیه‌کننده‌های اصلی سریال Mindhunter است و کارگردانی چند قسمت از آن را نیز برعهده داشته. کارگردانی که سابقه زیادی در روایت داستان‌های جنایی در سینما داشته و کار خود در توسعه سریال محبوب این روزهای نتفلیکس به بهترین شکل ممکن انجام داده. در حال حاضر سریال Mindhunter یکی از باکیفیت‌ترین تولیدات Netflix است فصل اول و دوم آن به ترتیب متوسط امتیاز 79 و 83 را در وبسایت متاکریتیک به خود اختصاص داده‌اند.

The Killing

تعداد زیادی از داستان‌های جنایی موفق دنیا نتیجه کار خالق‌های اروپایی است و The Killing یکی دیگر از این مجموعه‌های تلویزیونی است که با الهام از سریالی دانمارکی ساخته شده. نسخه آمریکایی The Killing در ابتدا توسط شبکه AMC توسعه پیدا کرد و نهایتا پس از توقف تولید آن در زمان اتمام فصل سوم، پایان کار برعهده Netflix قرار گرفت تا فصل آخر و چهارم The Killing را تولید کند. بدون شک یکی از جذابیت‌های اصلی The Killing برای علاقه‌مندان به این ژانر در پیوستگی داستان آن نهفته شده. سازندگان سریال عملا در طول چهار فصل آن می‌توان گفت که یک داستان اصلی را به عنوان پرونده جنایی مد نظر خود دنبال می‌کنند و به همین واسطه کوچک‌ترین جزئیات موجود را نیز در ساخته خود قرار داده‌اند. جوئل کینمن که بیشتر در سینما و تلویزیون سوئد شناخته می‌شد با بازی در The Killing توانست تبدیل به چهره‌ای بین‌المللی شود و فرصت ایفای نقش Robocop و ریک فلگ در Suicide Squad را نیز به دست آورد.

True Detective

سخت است سریالی را پیدا کنید که کیفیت فصل اول آن چند میلیون سال نوری با فصل‌های بعدی آن فاصله داشته باشد. کاری که شبکه HBO و سازندگان True Detective موفق به انجام آن شدند و نشان دادند که تغییر کردن تیم سازنده تا چه اندازه می‌تواند روی نتیجه نهایی تاثیر داشته باشد. قرار گرفتن کری فوکوناگا و نیک پیزولاتو در کنار یکدیگر باعث شد فصل اول مجموعه تلویزیونی True Detective تبدیل به یکی از باکیفیت‌ترین سریال‌های تلویزیون شود. مجموعه‌ای متیو مک‌کانهی و وودی هارلسن ایفای نقش‌های اصلی آن را برعهده داشتند و یکی از جذاب‌ترین سریال‌های جنایی تاریخ تلویزیون را رقم زدند. با این حال ادامه کار برای True Detective چندان خوشایند نبود و جدا شدن فوکوناگا از تیم تولید عملا فصل دوم این سریال را تبدیل به اثری غیرقابل تحمل کرد. هرچند وضعیت در فصل سوم True Detective کمی بهتر شده اما همچنان باید دید چه آینده‌ای در انتظار یکی از بهترین سریال‌های آنتولوژی تاریخ است. مجموعه‌ای که توانست بار دیگر ثابت کند، چهره‌های مطرح هالیوود و سینما می‌توانند جایگاهی مناسب در تلویزیون داشته باشند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا