بهترین فیلم های سینمایی

بهترین انیمیشن‌های سه بعدی تاریخ سینما

پس از اکران موفقیت‌آمیز انیمیشن سه بعدی داستان اسباب بازی (Toy Story)، استفاده از بسته‌های فراوان از کاغذها در جهت طراحی شخصیت‌ها و محیط قصه، به مرور کاهش پیدا کرد و طراحان به ابزارهای دیجیتال روی آوردند. با امکانات بی‌نظیر و بی‌کران ابزارهای دیجیتال، طراحان به این نتیجه رسیدند که می‌توانند در این نوع انیمیشن‌ها، داستان‌سرایی جاه‌طلبانه‌تر و فراتر از انتظار به نمایش بگذارند. همین اتفاق هم افتاد و انیمیشن‌های سه‌بعدی جایگزین قطعی انیمیشن‌های دوبعدی و کلاسیک در دهه 2000 شدند.

برای تماشای آیتم ویدیویی در یوتوب کلیک کنید

 در طول این سال‌ها، کارگردان‌ها و انیمیشن‌سازها، داستان‌ها و فضا‌های جذاب و دوست داشتنی را برای هر مخاطب در رده‌های سنی گوناگون خلق کردند؛ دنیایی را به تصویر کشیدند که ماشین‌ها در آن حکم فرمانی می‌کنند (Cars)، پیرمردی را نمایش دادند که با بادکنک‌های فراوان پا به آسمان می‌گذارد (Up)، احساسات انسانی را به طرز باورنکردنی ترسیم کردند که برای بروز خوشحالی و ناراحتی ما دست به اعمال هیجان انگیزی می‌زنند (Inside Out) و در نهایت پرده از زندگی حیوانات اهلی در هنگام نبود انسان‌ها برداشتند (The Secret Life of Pets).

می‌توانیم بگوییم که کل صنعت انیمیشن‌سازی توسط این رسانه‌ها و شرکت‌ها پشتیبانی می‌شود؛ از جمله شرکت Pixar، استودیو Blue Sky (سازنده انیمیشن Ice Age)، استودیو Illumination (سازنده انیمیشن Minions) و شرکت انیمیشن‌سازی Sony Pictures (سازنده انیمیشن Spider Man: Into the Spider Verse). البته نباید شرکت انیمیشن‌سازی DreamWorks را فراموش کنیم که هم نخستین اسکار تاریخ در بخش بهترین انیمیشن سال را به ارمغان آوردند و هم با انتشار آنلاین دنباله انیمیشن Trolls، رکورد پربیننده‌ترین برنامه استریم را شکستند.

در این مقاله تصمیم گرفتیم که بهترین انیمیشن‌های سه بعدی تاریخ سینما را برای خوانندگان به اشتراک بگذاریم. ما تلاش کردیم در که فهرست تدوین شده، انیمیشن‌هایی را نام ببریم که به نوعی نوآوری در ایده‌پردازی و سناریو ایجاد کرده‌اند. پس با ما همراه باشید.

10. (A Bug’s Life (1998

ساخت انیمیشن A Bug’s Life رسما منجر به آغاز جنگ عمومی بین Pixar و شرکت DreamWorks می‌شود. هر دو به سرقت ایده و داستان زندگی حشرات به هم تهمت می‌زنند و این اختلاف‌ها با گذشت سال‌ها همچنان در دفترچه خاطرات سازندگان دو اثر A Bug’s Life و Antz ذکر می‌شود. اگر از شباهت روایی A Bug’s Life با رقیب آن سال خود یعنی Antz فاصله بگیریم، انیمیشن سینمایی مذکور گام رو به جلو برای پیکسار پس از انیمیشن Toy Story است.

به گفته‌ی سازندگان انیمیشن، کار پونمایی A Bug’s Life به مراتب سخت‌تر از Toy Story بود، زیرا آن‌ها تصمیم گرفتند که تمام تصاویر را فریم به فریم به صورت دیجیتال در بیاورند. در انیمیشن Toy Story که تیم سازنده تمام تمرکز و وسواس خود را روی دو شخصیت Buzz و Woody گذاشته بودند و سایر شخصیت‌ها تقریبا با یک نوع انیمیشن تولید شده بودند، در A Bug’s Life درجه وسواس و ظرافت روی طراحی تمامی شخصیت‌ها منتقل شد و آن‌ها مجبور بودند که حشراتی را طراحی کنند که شباهت بسیار نزدیکی با خود واقعی آن‌ها داشته باشد.

انیمیشن A Bug’s Life ماجراجویی جذابی را به نمایش می‌گذارد که با ترکیب طراحی‌های سه بعدی، جذابیت بصری به مراتب چشم نوازتر جلوه پیدا می کند. شخصیت‌های به یادماندنی خلق می‌کند که صداپیشگان مطرحی اعم از کوین اسپیسی و دیو فولی به این شخصیت‌ها جان تازه‌ای می‌دهند. انیمیشن A Bug’s Life جایگاه تاثیر گذار پیکسار را برای دیزنی تضمین کرد.

9. (Kung Fu Panda (2008

ترکیب زندگی حیوانات، فرهنگ عامه چین باستان و هنرهای رزمی منجر شد که شرکت DreamWorks یکی از بامزه‌ترین و هیجان‌انگیز‌ترین انیمیشن‌های تاریخ سینما را تولید کند. حضور بازیگران مطرح و درجه یک سینمای هالیوود اعم از جک بلک، آنجلینا جولی، داستین هافمن، ایان مک شین و جکی چان به عنوان صداپیشگان شخصیت‌های دوست داشتنی انیمیشن Kung Fu Panda، جذابیت اثر را برای مخاطبان دو چندان کرد.

روایت داستان Kung Fu Panda هم در نوع خود شگفت‌انگیز و بامزه است؛ آشپز دوست داشتنی و شوخ طبع با نام Po (با صداپیشگی جک بلک) که برای دیدن نمایش بهترین جنگجو قلمرو لحظه شماری می‌کند، ناگهان در طی حوادثی بامزه و الهام گرفته از انیمیشن‌های کلاسیک دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی، از سوی بزرگ‌ترین مبارز رزمی به عنوان بهترین جنگجو انتخاب می‌شود. Po که هیچ مهارتی در مبارزات رزمی ندارد، مجبور می‌شود با استاد Shifu (با صداپیشگی داستین هافمن) مهارت‌های رزمی را آموزش ببیند تا خود را برای یک تهدید بزرگ آماده کند.

انیمیشن Kung Fu Panda هرگز در طول نمایش از ریتم نمی‌افتد و آن قدر هیجان و بزن و بکوب دارد که مخاطب نمی‌تواند ثانیه‌ای چشمانش را از صفحه نمایش بردارد. ۱۰ دقیقه پایانی فیلم که به مبارزه پو با تای لانگ (با صداپیشگی ایان مک شین) مربوط می‌شود، بی‌شک یکی از هیجان انگیزترین سکانس‌های تاریخ انیمیشن‌سازی است

8. (Rango (2011

اگر به دنبال یک انیمیشن سینمایی غیرمتعارف و پرماجرا هستید، انیمیشن Rango بهترین پیشنهاد برای شما است. این انیمیشن به کارگردانی گور وربینسکی (کارگردان سری اول دزدان دریایی کارائیب) و با صداپیشگی جانی دپ، آیلا فیشر و تیموتی اولیفانت، از ابتدا و انتها شما را کاملاً سرگرم خواهد کرد.

انیمیشن Rango داستان آفتاب‌پرست خانگی را دنبال می‌کند که به طور اتفاقی از ماشین، به درون صحرایی خشک و بی آب‌وعلف پرت می‌شود. پس از این‌که وی سعی دارد پناهگاهی را در جهت دور بودن از شکارچیان صحرایی پیدا کند، با یک سوسمار درختی با نام Beans آَشنا می‌شود. Beans او را به یک شهر قدیمی – در حال و هوای شهرهای دوران غرب وحشی – می‌برد. شهری که شهروندانش امید خود را برای ادامه حیات از دست داده‌اند، آفتاب پرست فرصت غنیمت می‌شمارد تا به قهرمان آن‌ها تبدیل شود. او به عنوان کلانتر تصمیم می‌گیرد که به همراه چند تن از افراد شهر، به دنبال منابع ذخیره آب بروند و علت خالی بودن این ذخایر را پیدا کنند. در این راه، وی با راهزن‌هایی سمج، یک شهردار طمع‌کار و یک مار غول پیکر روبرو می‌شود که سعی دارند هویت اصلی Rango را برای اهالی شهر افشا کنند.

Rango در سالی که انیمیشن‌های شرکت پیکسار ضعیف عمل کردند، اسکار بهترین انیمیشن سال 2011 را به دست می‌آورد. در مجموع، انیمیشن Rango یک اثر جذاب و عالی است. شروع منحصر به فردی دارد و قصه بامزه‌ای را شرح می‌دهد که با حضور صداپیشگان کاردرست، جان تازه‌ای به شخصیت‌های حواس‌پرت قصه می‌دهند. جای تعجبی هم ندارد که Rango مورد تحسین منتقدان و مخاطبان سینما قرار گرفت.

7. (Spider Man: Into the Spider-Verse (2018

آیا سینمای هالیوود نیاز به یک فیلم مرد عنکبوتی دیگری دارد؟ اگر مرد عنکبوتی توسط افرادی مثل باب پرسیچتی، پیتر رمزی و رادنی روثمن ساخته شود، جواب قطعا آری است. انیمیشن Spider Man: Into the Spider-Verse که مخاطب را وارد جهان‌های موازی مرد عنکبوتی می‌برد، دخالتی در آثار لایو اکشن مرد عنکبوتی با بازی تام هالند نمی‌کند و وفادار به رمان‌های مصور استن لی، مسیر خود را طی می‌کند.

Miles Morales (با صداپیشگی شامیک مور) مانند بسیاری از مردهای عنکبوتی پیش از خود، یک کودک معمولی است که زندگی او پس از برخورد نیش یک عنکبوت آغشته به مواد رادیواکتیو به دستش، به آشفتگی کشیده می‌شود. با این حال، چیزی که همیشه پیرامون مرد عنکبوتی جذاب بوده است، این است که تماشای زندگی عادی آن‌ها بدون استفاده از ابزار ابرقهرمانی نیز بامزه است. انیمیشن Spider Man: Into the Spider-Verse یک اثر پویا، رنگارنگ و مبتکرانه است که قهرمانان را به سوی قله‌های جدید سوق می‌دهد و اجازه می‌دهد جنبه‌های عجیب و غریب جلوه‌های بصری انیمیشن به عظمت کشیده شود. سایر شخصیت‌هایی که  برای مبارزه با نیروهای دشمن همراه Miles Morales می‌شوند، هرکدام از شخصیت‌پردازی منحصر به فرد و بی‌نظیری برخوردار هستند.

انیمیشن Spider Man: Into the Spider Verse نه تنها یکی از موفق‌ترین اقتباس‌های سینمایی مرد عنکبوتی در تمام دوران است، بلکه اثری است که خوشبختانه به مسیر خود را طی می‌کند، در حالی که به تاریخ غنی خود وفادار می‌ماند.

6. (Inside Out (2015

انیمیشن Inside Out ثابت می‌کند که پیکسار از هر شرکت و استودیو فیلم‌سازی باهوش‌تر و قدرتمندتر است؛ والت دیزنی 175 میلیون دلار برای ساخت انیمیشنی پیرامون ارزش غم و ناراحتی هزینه کرد. با داشتن یک مقدمه غریب و گیرا، انیمیشن Inside Out شروع به توصیف پنج حس (شادی، غم، خشم، ترس و انزجار) می‌کند که در درون ذهن یک دختر بچه، احساسات وی را کنترل می‌کنند.

طرح انیمیشن Inside Out شباهت نزدیکی به سیتکام تلویزیونی Herman’s Head دارد و از هر جهات، از سیتکام شکست خورده شبکه Fox موفق‌تر است. وقتی که کودک به تغییرات دشوار زندگی خود واکنش نشان می‌دهد، Inside Out به یک نمایش احساسی تمام عیار پیرامون بزرگ شدن و به همراه داشتن احساسات تلخ و شیرین در طول زندگی تبدیل می‌شود.

Inside Out توانست برنده اسکار بهترین انیمیشن سال 2015 شود. ایده بکر و داستان‌سرایی بی‌نظیر آن باعث شد که در بخش بهترین فیلم‌نامه غیراقتباسی اسکار آن سال هم نامزد شود اما در پایان، رقابت را از فیلم Spotlight باخت.

5.  (Finding Nemo (2003

پس از کنسل شدن دومین سیتکام تلویزیونی الن دی جنرس که در دهه 80 و 90 میلادی به عنوان زن قدرتمند تلویزیون لقب گرفت، به تدریج جایگاه حرفه‌ای وی در صنعت سینما و تلویزیون دچار تزلزل شد. سپس شرکت پیکسار به وی پیشنهاد داد تا صداپیشگی یک ماهی را برعهده بگیرد که حافظه کوتاه مدت درست و حسابی ندارد. این ماهی با نام Dory به یک پدر عصبی (با صداپیشگی آلبرت بروکس) کمک می‌کند تا پسر گمشده‌اش را پیدا کند. پسری که پس از ناپدید شدن، خود را در درون یک آکواریوم در یک مطب دندانپزشکی می‌یابد.

Finding Nemo دومین فیلم پرفروش سال 2003 شد و در همان سال دی‌جنرس تاک شوی اختصاصی خود را راه انداخت. پیکسار اولین اسکار خود را در همان سال دریافت کرد و سپس فروش بی‌نظیری از عرضه نسخه‌های DVD انیمیشن Finding Nemo به دست آورد. محبوبیت شخصیت Dory با صداپیشگی دی‌جنرس باعث شد که پیکسار، دنباله‌ای اختصاصی از شخصیت مذکور با عنوان Finding Dory تولید کند که موفق شد در گیشه به فروش بیش از یک میلیارد دلار دست پیدا کند.

4. (Up (2009

با این که عنوان اثر تنها از دو حرف تشکیل شده است اما انیمیشن Up یک اثر سینمایی بزرگ پیرامون زنده کردن رویاهای دوران کودکی، ایجاد رابطه دوستی ناممکن، پرستش قهرمانان ناشایسته و اندوه بی‌پایان است. انیمیشن Up که در سال ۲۰۰۹ اکران شد، برنده دو جایزه اسکار (بهترین انیمیشن و بهترین موسیقی متن) با صداپیشگی کریستوفر پلامر و اد اسنر است که از زمان اکران فیلم The Wizard of Oz، بیشترین تعداد سالن‌های سینما را در خود جای داد. وقتی Carl تندخو (با صداپیشگی اسنر) تنها به یک خانه برای بازنشستگی محکوم می‌شود، فروشنده سابق بادکنک با یک نقشه بزرگ، ملک شخصی خود را به صدها بادکنک متصل می‌کند تا از محله زندگی خود دور شود و به سمت آسمان‌ها برود. او در این کار موفق می‌شود اما در مسیر با یک مهمان ناخوانده که پسری خوش بین به نام Russell است، همراه می‌شود.

شخصیت‌های جذاب و دلپذیر انیمیشن و به کارگیری پالت رنگی مومی، سکانس آغازین اثر را ویران کننده می‌کند، زیرا Carl پیش از ماجراجویی، همسر عزیزش با نام Ellie را تا آخرین لحظات زندگی‌اش به یاد می‌آورد. با تماشای این سکانس که توام با حادثه رنج‌آور سقط جنین شخصیت Ellie همراه است، به عنوان یکی از غم انگیزترین سکانس‌های انیمیشن‌های شرکت دیزنی قلمداد می‌شود.

3. (Shrek (2001

در حالی که انیمیشن نوآورانه Toy Story پیکسار اغلب به خاطر تصویری که در اواسط دهه ۹۰ میلادی به دنیای انیمیشن‌سازی هالیوود نشان داد، مورد تحسین قرار می‌گیرد، غیرممکن است که تاثیر انیمیشن سینمایی محصول شرکت DreamWorks در سال ۲۰۰۱ تحت عنوان Shrek نادیده گرفته شود. شخصیت شرک و همسفر وی که الاغی سخن گو و سمج است، نسبت به شخصیت‌های Woody و Buzz چرک‌تر و بیان‌گر شوخی‌های گزنده هستند، نقطه عطفی برای کارتون‌های آمریکایی به حساب می‌آمد که راه را برای خلق یک سبک منحصر به فرد از شلوغ کاری و شوخی‌های طعنه‌آمیز بی‌حد و مرز که امروزه هم در سراسر آثار کمدی صنعت هالیوود وجود دارد، هموار کرد.

Shrek در سطح بین المللی ۴۸۸ میلیون دلار درآمد داشت و شرکت DreamWorks را به عنوان رقیب جدی برای مخاطبان انیمیشن در خود جای داد و به نخستین تهدید شناخته شده پیکسار در جهت برتر بودن در استفاده از جلوه‌های ویژه بصری پیشرفته محسوب شد. این انیمیشن سینمایی که برگرفته از کتاب مصور ویلیام استینگ در سال ۱۹۹۰ با همین نام است، زندگی شخصیت Shrek در قالب کارتونی با رویکرد کارتون بالغ گرا روایت می‌کند. قلمروهای جادویی با جدیت تمام جایگاه خود را از دست داده بودند و اطراف آن باتلاق و آب گل‌آلود جمع شده بودند. فاصله طعنه‌آمیز Shrek، رویکرد تحقیرآمیز به موضوع داستان‌های پریان، ارجاعات به منابع ادبی و سینمایی و همچنین تکیه بر فرهنگ عامه گسترده، همگی از آن زمان بر لحن سری انیمیشن‌های موفق Shrek تاثیر گذاشته بودند.

فن آوری به کار برده شده در انیمیشن Shrek نیز یک گام رو به جلو برای طراحی‌های دیجیتال بود. این شامل نمایش دیجیتالی پیچیده رندر شده آب و آتش و توهم متقاعد کردن شخصیت‌های انسانی بود. حضور بازیگران مطرح سینما به عنوان صداپیشگان شخصیت‌های انیمیشن، دست کمی از انتقلاب دیجیتالی اثر نداشت. ترکیب مایک مایرز، ادی مورفی و کامرون دیاز نقش موثری در موفقیت چند برابر انیمیشن Shrek داشت. قابل توجه است که بگوییم ادی مورفی اولین بازیگری است که به عنوان صداپیشه در بخش بهترین بازیگر مکمل مرد در مراسم BAFTA آن سال نامزد شد.

2. (WALL-E (2008

در جلسه‌ای در طی روزهای ابتدایی پیکسار، تیم اصلی استودیو ایده‌های خود را در میان گذاشت و در نهایت به این نتیجه رسیدند که روباتی را به عنوان قهرمان قصه ترسیم کنند که تنها موجود ساکن کره زمین است. بعدها، اندرو استنتون افشا کرد که «شخصیت WALL-E غم‌انگیزترین شخصیتی بود که در آن زمان از زبان کارمندان استودیو شنیده‌ام و به طرز حیرت‌انگیزی شیفته این شخصیت شدم.» بنابراین ساخت یکی از بلندپروازانه‌ترین انیمیشن‌های این شرکت کلید خورد؛ یک پرده اول صامت که در آن یک ربات دوست داشتنی و مهربان با چشمانی درشت، با رباتی کاوشگر و همه کاره با نام EVE آشنا می‌شود و سپس ماجراجویی جذابی در فضای خارج از کره زمین را رقم می‌زنند، جایی که می‌فهمیم که بشریت به تکنولوژی در جهت ادامه حیات وابسته شده است. با ارائه پیام‌هایی اعم از طرفداری از محیط زیست و ضد مصرف گرایی، انیمیشن WALL-E پیش از هرچیز، یک داستان عاشقانه تلخ پیرامون دو شخصیت بی‌منطبق است.

به گفته بسیاری از کارشناسان و منتقدان، انیمیشن WALL-E برجسته‌ترین انیمیشن تاریخ شرکت پیکسار است و آکادمی اسکار در سال ۲۰۰۸، نامزدی این انیمیشن در بخش‌های اصلی از جمله بهترین فیلم را نادیده گرفت. تصمیم بحث برانگیز که منجر شد آکادمی از اسکار سال آینده تعداد نامزدها در بخش بهترین فیلم سال را افزایش دهد.

1. Toy Story (1995)

هنگامی که چراغ‌های سالن‌های سینما برای اولین نمایش فیلم Toy Story در سراسر آمریکا در ۲۲ نوامبر ۱۹۹۵ خاموش شد، مخاطبان صرفاً مشتاق تماشای نخستین اثر کاملاً انیمیشنی رایانه‌ای بودند. اما میزان خطر و اضطراب برای تیم تولید کننده کمی بیشتر از سایر افراد در آن برهه زمانی بود. این فیلم یک سرمایه‌گذاری مشترک بین Disney و Pixar به حساب می‌آمد که در آن زمان ریاست این شرکت جوان برعهده استیو جابز بود. به علت قابلیت‌های پیشرفته ویدیویی که شرکت مذکور در اختیار داشت، شرکت عظیم انیمیشن‌سازی دیزنی Pixar را جذب کرد. پیکسار برای تولید سه فیلم انیمیشن رایانه‌ای بلند، به مبلغ ۲۶ میلیون دلار با شرکت Disney قرارداد بست اما سازندگان و مهندسان فیلم هنوز مجبور به تهیه یک فیلم واحد نبودند. هیچ کس دیگری ایده‌ای در این جهت نداشت. موفقیت به معنای ساختن نرم‌افزار و سخت افزاری بود که در طول کار به آن‌ها نیاز داشتند و در کل نوع جدیدی از فیلم را اختراع کنند.

پس از گذشت ۲۵ سال، داستان سرایی و فناوری Pixar هنوز بر پایه و اساس Toy Story بنا نهاده شده است. تا زمانی که اعتبارات Toy Story در همان روز اول شروع به کار کرد، فیلم‌ها هرگز مثل سابق نخواهند بود. Toy Story به طرز حیرت‌انگیزی در آن سال تبدیل به یک پدیده نوین در سینما شد. کودکان و بزرگسالان با افتتاح Toy Story به سینماها هجوم آوردند و این انیمیشن برای سه هفته متوالی پرفروش‌ترین فیلم آن زمان شد. به عنوان اولین فیلم کامل بر پایه انیمیشن سه بعدی کامپیوتری، این یک نقطه عطف برای یک انیمیشن به حساب می‌آمد که احتمالاً مهمترین بخش فیلم به معرفی رنگ‌های به کار برده شده برمیگشت. بسیاری از منتقدان از دستاورد بزرگ پیکسار استقبال کردند و آن‌ها در اولین گام خود موفق شدند در مراسم اسکار آن سال نامزد جوایز بهترین فیلم نامه غیراقتباسی، بهترین موسیقی متن، بهترین جلوه‌های ویژه و بهترین آهنگ شوند. شخصیت‌های Woody و Buzz Lightyear به ترتیب با صداپیشگی تام هنکس و تیم آلن، به یادماندنی‌ترین شخصیت‌های تاریخ سینما تبدیل شدند.

سپهر گلمکانی

نویسنده سینما و تلویزیون

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا