تاریخچه و داستان بازی ها

داستان بازی Beyond Good & Evil

در سال‌های اخیر همیشه چند عنوان تکراری پای ثابت لیست‌های آثار مورد انتظار بودند و با وجود گذشت سال‌های متمادی، خبری از عرضه آن‌ها نبوده است، از نسخه سوم Half Life تا Beyond Good & Evil 2 که قدمت اخبار مربوط به آن‌ها به دو نسل قبل بازمی‌گردد! البته تا زمان نوشتن این مقاله وضعیت تعداد زیادی از این عناوین‌ همیشگی مشخص شده ولی انگار HL3 همچنان قصد کوتاه آمدن را ندارد. اگر از علاقه‌مندان تاریخچه و داستان بازی ها هستید کلیک کنید و این بخش را مشاهده کنید.

نام 2 Beyond Good & Evil سالیانی دراز در چنین لیست‌هایی به نامی تکراری تبدیل شد و هر بار طرفداران خود را ناامید می‌کرد، اما در کنفرانس «یوبی‌سافت» در سال 2017 با نمایشی فوق‌العاده و هیجان انگیز، توانست پاسخ سال‌ها انتظار باشد و نگاه‌های جدیدی را به سوی خود جلب کند. شماره نخست این عنوان در سال 2003 منتشر شد و علی‌رغم بازخورد مثبت منتقدین، نتوانست از لحاظ تجاری موفقیت آمیز باشد، با این حال گروهی را چنان شیفته خود کرده که پس از گذشت سال‌ها، همچنان در لیست برترین بازی‌های کلاسیک سبک اکشن ادونچر قرار می‌گیرد. با نزدیک شدن به E3 سال 2019 و انتشار اطلاعات بیشتر از شماره دوم، تصمیم گرفتیم تا نگاهی به شماره اول این بازی و اینکه چرا همچنان در لیست بهترین‌های صنعت قرار می‌گیرد بیاندازیم.

Beyond Good and Evil - 2

در ابتدا نگاهی به داستان شماره اول خواهیم داشت. شخصیت اصلی بازی، Jade، یک عکاس و خبرنگار مستقل بوده و از این طریق هزینه خود و نگه‌داری از فانوس دریایی که سرپناه یتیم‌ها است را تامین می‌کند. در ابتدای بازی «جِید» به همراه یکی از یتیم‌های تحت سرپرستی خود در حال تمرین یوگا در منطقه فانوس دریایی است که مورد حمله موجودات بیگانه تحت نام DomZ قرار می‌گیرند. پس از تلاش زیاد، جید و Pay’j (یکی از شخصیت‌های همراه) موفق می‌شوند بر موجودات بیگانه پیروز شوند. پس از اینکه مبارزه به پایان می‌رسد، سر و کله نیروهای محافظ سیاره با نام «آلفا سِکشِن» و خبرنگارها پیدا می‌شود تا افتخار این پیروزی را به نام خود کنند.

پس از مدتی جید از یک شخص ناشناس تماسی مبنی بر اینکه تعدادی از موجودات بیگانه در یکی از مناطق سیاره باقی مانده‌اند دریافت می‌کند که به او گفته می‌شود اگر آن‌ها را متوقف نکنند، می‌توانند به مشکلی جدی تبدیل گردند. ماموریت جید این است که به منطقه مورد نظر رفته و با عکس‌برداری از این موجودات، حضور و تهدید آن‌ها را ثابت کند. پس از انجام این ماموریت جید متوجه می‌شود که این کار تنها آزمایشی برای اثبات قابلیت‌های او جهت همکاری با گروه زیرزمینی IRIS Network بوده که توسط دولت تروریست خوانده می‌شود، اما در واقع گروهی است که سعی بر برملا کردن فساد حاکمیت دارد. در این ملاقات جید مطلع می‌شود که آلفا سکشن بر خلاف ظاهر خود، در حال همکاری با DomZ بوده و مسئول تمام مشکلات و آدم‌ربایی‌های اخیر است. ماموریت او آگاه ساختن و همراهی مردم با خود از طریق ارائه مدارک و مستنداتی مانند عکس و فاش کردن فساد دولت به وسیله رسانه مستقل IRIS است.

تا اینجا با قالب کلی داستان آشنا شدیم و بهتر است برای دانستن جزییات کامل خودتان به تجربه بازی بپردازید. گیم‌پلی Beyond Good & Evil مخلوطی از چندین سبک بوده که همه آن‌ها با تناسب درستی در کنار هم چیده‌ شده‌اند. اولین بخشی که با آن مواجه می‌شوید، مبارزه به وسیله سلاحی سرد با نام Dai-Jo است. مبارزات در بازی را می‌توان حالت پایه‌ و ساده شده‌ای برای سیستم به کار گرفته شده در سری Batman Arkham در نظر گرفت که توانست محبوبیت زیادی کسب کند. یکی از ویژگی‌های این سیستم را می‌توان امکان مبارزه همزمان با چندین دشمن دانست. در قسمت بعد با بخش مخفی‌کاری بازی برای پشت سر گذاشتن برخی قسمت‌ها و همچنین شکست دشمنان و سپس با سیستم پلتفرمر که بخش زیادی از مدت زمان بازی را تشکیل می‌دهد، آشنا می‌شوید. علاوه بر ترکیب همه عناصر گفته شده در هر قسمت مراحل باید پازل‌های ساده‌ای را نیز برای پیشرفت پشت ‌سر بگذارید. جدا از سه بخش یاد شده که ارکان اصلی گیم‌پلی هستند، بازیکن با مسابقات هاورکرافت‌رانی، گشت و گذار برای کسب منابع، Mini Gameهایی مانند هاکی روی میز و بخش‌های تعقیب و گریز هیجان انگیز روبرو می‌گردد. جدا از موارد گفته شده، نباید حرفه اصلی جید را فراموش کنیم که چیزی نیست جز عکاسی! علاوه بر ماموریت‌های اصلی که نیاز به تهیه عکس دارند، بازیکن با ثبت تصویر از گونه‌های جانوری در سیاره هیلیس می‌تواند برای خود پول جمع کرده و به خرید آیتم بپردازد. در واقع بازی با ایجاد بستری مناسب چه در حین انجام ماموریت و چه خارج از آن، به شما حرفه اصلیتان را یادآوری می‌کند.

بازی Beyond Good and Evil

از لحاظ بصری با توجه به اینکه نسخه HD بازی در سال 2011 عرضه شد، حتی امروزه هم بازی تاریخ مصرف گذشته به نظر نمی‌رسد و اگر دقایقی به آن فرصت دهید، گرافیک کارتونی‌اش می‌تواند شما را تا انتها به خود جذب کند. علاوه بر آن از لحاظ موسیقی و صداگذاری، بازی فوق‌العاده عمل کرده و هنوز هم تازگی دارد. نمی‌توان کسی را یافت که به Akuda Bar سر زده باشد و آن موسیقی عجیب با ریتم فوق‌العاده و حرکات موزون متصدیِ بار را فراموش کند، و یا بیت‌های موسیقی که در لحظات مخفی‌کاری هماهنگ با انیمیشن‌های جِید اجرا می‌شوند را نادیده بگیرد. در کل از لحاظ فنی می‌توان گفت که بازی توانسته مقاومت خوبی در مقابل گذر زمان از خود نشان دهد و حتی امروز هم برای تجربه‌ی آن دیر نباشد.

Beyond Good & Evil هنوز هم می‌تواند برای مخاطب امروزی جذاب باشد، چه برسد به زمانی که عرضه شد! اما باید دید چه چیزی باعث شد که پس از گذشت حدود 15 سال و عرضه بازی‌های متنوع بسیار، BGE همچنان طرفداران سرسخت خود را داشته باشد؟ اولین مورد را می‌توان در خود شخصیت جید با ظاهری خاص جست‌و‌حو کرد. «میشل انسل»، طراح و کارگردان بازی هدف از طراحی چنین شخصیتی را در «همچون یک انسان واقعی دارای روح بودن» و احساسات او بیان می‌کند. جید یک سوپر هیرو و یا یک ابزار با تجملات جنسیتی به مانند سایر شخصیت‌های مونث هم‌دوره خود نیست. از همان ابتدای بازی در صحنه یوگا و تلاش او برای نجات دوستانش با خصوصیات اخلاقی و عاطفی او آشنا می‌شویم، در طول داستان بازی با شک در اعتماد به افراد، ابراز احساسات در لحظات شکست و پیروزی با او هم قدم می‌گردیم.

جِید در راستای «خوب بودن»، اعمالی در طول داستان انجام می‌دهد که شاید خود به دور از خوبی بوده و یا حتی شیطانی باشند! اگر به نام او دقت کنیم، جید نام یک سنگ قیمتی است که ظاهر زیبای سبز رنگی دارد، اما نخستین استفاده از آن به عنوان یک سلاح بُرنده بوده است! در عین حال این سنگ اثر شفابخش نیز دارد. در این متن برای جلوگیری از فاش شدن کامل داستان به جزییات بیشتر نمی‌پردازیم، اما زمانی که بازی را به پایان ببرید با تمام جنبه‌های فوق آشنا می‌شوید و پی می‌برید دلیل این نام‌گذاری هوشمندانه توسط سازندگان چه بوده ‌است. تا انتهای بازی تقریبا به طورکامل با این شخصیت فوق‌العاده آشنا می‌شوید، اما در لحظات آخر چرخشی صورت گرفته و با واقعیتی روبرو می‌شوید  که شما را به فکر وا می‌دارد و جواب دقیقی هم به آن نمی‌دهد. شاید در شماره پیش رو به پاسخ نهایی برسیم.

بازی Beyond Good and Evil

مورد بعد را می‌توان جهان ساخته شده و سایر شخصیت‌های آن دانست. بازی در سیاره‌ هیلیس از منظومه‌ای دیگر به نام سیستم 4 جریان دارد. به علت محدودیت سخت افزاری نقشه بازی چندان بزرگ نیست و میشل انسل همیشه به این موضوع اشاره می‌کند که قصد او خلق یک دنیای بسیار بزرگ‌تر بوده که متاسفانه برای نسخه اول این امکان را نداشت. با این حال هیلیس که بخش اعظم آن را آب تشکیل داده، با جزییات بسیار و خلاقانه طراحی شده ‌به نحوی که ساختار آینده‌گونه و سایبرپانکی آن هنوز هم جلب توجه می‌کند. علاوه بر ظاهر جذاب، استفاده درست از محیط برای گشت و گذار و پیشروی است که بیش از هر چیز دیگری اهمیت می‌یابد. هر گوشه از این محیط، شامل مواردی است که بازیکن مشتاق را به سمت خود می‌کشاند. پیدا کردن مروارید که واحد مورد استفاده برای ارتقا وسایل نقلیه شماست و کشف گونه‌های جدید جانوری بخشی از این فعالیت‌هاست که برای رسیدن به بیشتر آن‌ها با پازل‌های جالبی مواجه خواهید شد. علاوه بر رمز و رازهای گوشه و کنار نقشه، بازیکن تاثیر فعالیت‌های خود در طول داستان را بر محیط می‌تواند ببیند. برای مثال تجمع معترضین به وضع موجود در پی منتشر شدن واقعیات در مورد آلفا سکشن.

در کنار محیط، شخصیت‌های موجود در هیلیس نیز بسیار جالب توجه هستند. اکثر شخصیت‌های هیلیس بنا به ساختار داستان، «هیبرید» یا ترکیب انسان-حیوان هستند. گرچه چنین ترکیبی در دنیای سرگرمی بارها دیده شده‌، اما استفاده از فرهنگ‌های مختلف در طراحی و خلق آن‌ها مانند اسامی خاص، لهجه و خصوصیات خاص آن را از دیگر موارد متمایز می‌کند. دو شخصیت همراه بازی یعنی Pay’j و Double H علاوه بر موارد ذکر شده، با انتقال احساسات و بروز رفتارهای مختلف در مواقع خاص، خود را در ذهن مخاطب هک می‌کنند.

Beyond Good and Evil - 5

بنا به دلایلی حدود 2 سال پیش و پس از معرفی نسخه دوم موفق به تجربه این بازی شدم و باید بگویم هیچ وقت برای تجربه این عنوان دیر نیست. اینکه عنوانی که پانزده سال پیش عرضه شده با ترکیب سبک‌های مختلف، خلق دنیایی جدید و جذاب با شخصیت‌هایی به یادماندنی، استفاده درست، به جا و کافی از المان‌های خود و در خدمت گرفتن گیم‌پلی در راستای داستان، هنوز هم می‌تواند مخاطب‌های جدید خود را شگفت زده کند، چیزیست که در تعداد کمی از آثار موجود مشاهده می‌شود و با در نظر گرفتن تمام این مطالب مشتاقانه منتظر انتشار نسخه دوم هستیم، انتظاری بسیار سخت!

آرمین غلامی

درديست غير مردن ، كان را دوا نباشد پس من چگونه گويم كاين درد را دوا كنبازي - فيلم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا