تاریخچه و داستان بازی ها

داستان بازی اساسین کرید: اوریجینز

مجموعه بازی Assassin’s Creed سال‌ها پیش کار خود را در میان جنگ‌های صلیبی شروع کرد و در مسیری مستقیم داستان خود را روایت کرد. با این وجود از همان ابتدا مشخص بود که داستان اسسین‌ها سال‌ها پیش از ماجراهای الطیر و المعلم شروع شده بود. گروهی که هرچند از اتفاقات تاریخی الهام گرفته بود اما پیش‌زمینه‌ای خیالی برای آن در نظر گرفته شده بود. پیش‌زمینه‌ای که قرار شد تا در بازی Assassin’s Creed Origins روایت شود. اینبار یوبی‌سافت تصمیم گرفت تا به سراغ ریشه‌های اسسین‌ها و درگیری تاریخی آنها با تمپلارها برود. اینبار قرار شد تا به این سوالات پاسخ داده شود که این گروه برای اولین‌بار کار خود را از چه نقطه‌ای شروع کرده و اولین اعضای آن چه کسانی بودند. هرچند در ادامه با داستان بازی Assassin’s Creed Odyssey این پیش‌درآمد کمی دچار تغییر شد اما در اصل داستان Origins سعی دارد قدم‌های ابتدایی در دنیای خیالی مجموعه Assassin’s Creed را بازگو کند. روایتی که با بازه‌ای قابل توجه از تاریخ مصر گره خورده و می‌تواند حتی خارج از ساختار همیشگی این مجموعه جذابیت‌های خاص خود را به همراه داشته باشد.

برای تماشای آیتم ویدیویی در یوتوب کلیک کنید

Layla Hassan یک محقق تاریخی از شرکت بزرگ Abstergo و در جستجوی یک دست‌سازه باستانی در مصر است. او و همکارش Deanna یک مقبره مخفی با دو مومیایی اساسین‌های باستانی به نام بایِک (Bayek) و Aya در آن پیدا میکنند و Layla تصمیم میگیرد علیرغم مخالفت Deanna و بدون گفتن به مافوقش، از دی ان ای مومیایی‌ها برای سفر به داخل Animus استفاده کند، به این امید که دست‌سازه را پیدا کرده و به بخش Animus در Abstergo ملحق شود.

او به عنوان ، سال 49 قبل از میلاد مسیح را میبیند. بایک که یک Medjay و مسئول محافظت از آبادی سیوا است، همراه با پسرش، Khemu، توسط پنج مرد نقاب‌دار دزدیده شده و به مقبره‌ای در معبد آمون برده میشود. مردان نقاب‌دار به او Apple of Eden را میدهند و از او میخواهند که از آن برای باز کردن یک مقبره مخفی استفاده کند. Khemu و Bayek در تلاش برای فرار هستند که در درگیری با یکی از مردان نقاب‌دار، بایک تصادفاً خنجر را در سینه پسرش فرو کرده و او را میکشد.

یک سال بعد، در سال 48 قبل از میلاد مسیح، بایک خود را از سیوا تبعید کرده تا پنج مرد نقاب‌دار را ردیابی کند و انتقام مرگ پسرش را بگیرد. او اولین مرد، Rudjek ملقب به حواصیل (Heron)، را پیدا کرده و او را میکشد. بعد از مرگ Rudjek، Bayek پی میبرد که کشیش سیوا، Medunamun ملقب به اکراس (Ibis)، دست به شکنجه اهالی سیوا زده تا برای باز کردن همان مقبره مخفی اطلاعات پیدا کند. بعد از کشتن او، Bayek به شهر الکساندریا سفر میکند و همسرش Aya را ملاقات میکند که مشغول ردیابی یکی دیگر از مردان نقاب‌دار است. Aya به او میگوید که دو نفر از مردان نقاب‌دار ملقب به کرکس (Vulture) و قوچ (Ram) را کشته است، و بنابراین فقط یکی از آن پنج نفر، ملقب به مار(Snake) باقی میماند. Aya همچنین میگوید که از افراد قدرتمندی مثل Apollodorus اهل سیسیلی و کلئوپاترا برای افشای هویت Snake که درواقع کاتب سلطنتی است، کمک گرفته است. او اولین Hidden Blade را به Bayek میدهد که Eudoros ملقب به Snake را تا یک حمام عمومی دنبال کرده و او را با Hidden Blade میکشد، اما وقتی انگشت انگشتری دست چپ خودش نیز قطع میشود، به وجود ایرادی کوچک در طراحی آن پی میبرد.

او فکر میکند مأموریتش به پایان رسیده، اما Eudoros با آخرین حرف هایش به او میگوید که افراد دیگری هم هستند و او را به شک میندازد، تا جایی که تصمیم میگیرد با Apollodorus و کلئوپاترا ملاقات کند. کلئوپاترا به او میگوید که پنج مرد نقاب‌دار اعضای محفلی به نام Order of the Ancients هستند که او را از تاج و تخت برکنار کرده‌اند و به دنبال کنترل کل مصر با استفاده از Ptolmy به عنوان دست نشانده شان هستند. او چهار عضو بعدی محفل را معرفی میکند: سوسک (Scarab)، کفتار (Hyena)، سوسمار (Lizard) و کروکودیل (Crocodile). Eudoros در واقع ملقب به اسب آبی (Hippo) بوده و از مار برای اشاره به کل محفل استفاده میشده است. Bayek میپذیرد که Medjay کلئوپاترا شود و سفر خود برای کشتن این چهار نفر را شروع میکند، و Aya به ملاقات ژنرال بزرگ رومی، Pompei میرود تا او را قانع کند که برای پس گرفتن مصر به کلئوپاترا کمک کند.

در زمان حال، Layla و Deanna که به آبسترگو گزارش نداده بودند، توسط گروه ضربت شبه نظامی Sigma مورد حمله قرار میگیرند زیرا شرکت باور دارد که آن‌ها سرپیچی کرده‌اند. Layla مهاجمین خود را میکشد، اما Deanna دستگیر شده و کشته میشود. Layla قسم میخورد از مافوق های پیشین خود انتقام بگیرد؛ مصمم برای انجام مأموریتش، او دوباره وارد Animus میشود.

بایک نامه‌ای از آیا دریافت میکند که میگوید دو عضو دیگر محفل تحت عنوان عقرب (Scorpion) و شغال (Jackal) وجود دارند که اعضای گارد سلطنتی Ptolmy بوده و احتمالاً مسئول مرگ Khemu بوده‌اند. او که اکنون هدف های بیشتری برای کشتن دارد، با این ترس مواجه میشود که نکند از او به عنوان وسیله ای برای از بین بردن دشمنان کلئوپاترا استفاده میشود. او پی میبرد که Lucius Septimius همان Jackal است و او را ردیابی میکند، اما دیر میرسد و Lucius، Pompei را میکشد. کلئوپاترا که چاره دیگری ندارد، از بایک و آیا میخواهد که او را به او کمک کنند مخفیانه وارد قصر شده و با جولیوس سزار ملاقات کند؛ او سزار را تحت تأثیر قرار داده و حمایت او را جلب میکند. Bayek موفق میشود Pothinus ملقب به Scorpion را بکشد، اما هنگام کشتن Septimius، سزار جلویش را میگیرد و آیا نیز خورده شدن Ptolmy در حال فرار از رود نیل توسط کروکودیل ها را تماشا میکند.

پس از پایان جنگ داخلی، کلئوپاترا به سلطنت رسیده و فرعون مصر میشود، سپتیموس مشاور سزار شده و کلئوپاترا ارتباطش با بایک و آیا را قطع میکند. بایک و حامیانش پی میبرند که کلئوپاترا و سزار با محفل متهد شده‌اند؛ Bayek که از اشتباهش در حمایت از کلئوپاترا پشیمان است، برای مقابله با Order of the Ancients و دفاع از آزادی مردم تمامی دوستان و حامیانش را جمع میکند و انجمنی تشکیل میدهد که اعضای آن خود را The Hidden Ones خطاب میکنند. Bayek و Aya علاقه شدید محفل به مقبره اسکندر را به یاد می‌آورند و برای بررسی به آنجا سفر میکنند. در آنجا Apollodorus را پیدا میکنند که به شدت زخمی شده و به آنها هشدار میدهد که معاون سزار، Flavius Metellus ملقب به شیر (Lion)، رهبر حقیقی محفل است. او و Septimius،Staff of Eden متعلق به شخص اسکندر و Apple of Eden را از مقبره برداشته و در راه بازگشت به مقبره مخفی در سیوا بودند؛ بنابراین، Bayek و Aya به سیوا برمیگردند و پی میبرند که مقبره باز شده است. آنها بار دیگر از هم جدا میشوند تا حکمرانی محفل را پایان دهند.

Bayek رد Flavius را در شهر Siren که او در آن از Apple of Eden برای کنترل مردم استفاده کرده است پیدا کرده، او را میکشد و مردم را آزاد میکند. از سوی دیگر، Aya که Marcus Julius Brutus و Gaius Cassius Longinus را جذب انجمن کرده، با آنها به رم سفر میکند و سزار و Septimius را میکشد. با شکست محفل، Aya به کلئوپاترا هشدار میدهد که فقط به حکمرانی بپردازد وگرنه او نیز شمشیر Aya را خواهد چشید.

بایک و آیا بار دیگر با هم ملاقات میکنند و به این نتیجه میرسند که با مرگ پسرشان و خون زیادی که برای انتقام او ریخته‌اند، بهتر است که راهشان را از هم جدا کنند ولی بنیان Assassin Brotherhood را محکم کرده و مخفیانه برای حفاظت از دنیای اطرافشان مبارزه کنند. هنگام جدایی، Bayek گردنبند جمجمه عقاب متعلق به Khemu را دور می‌اندازد، اما Aya آن را برمیدارد و متوجه ردی که جمجمه روی شن ها بر جا گذاشته میشود، که نماد انجمن جدید آنهاست.

در دنیای واقعی، Layla از Animus بیدار میشود و مرشد فعلی Assassin Brotherhood، William Miles را میبیند که مشغول تماشای اوست و به او پیشنهاد میدهد به Assassins ملحق شود. Layla میپذیرد که با آنها کار کند، اما قبول نمیکند که یک اساسین شود، و آن دو به مقصد Alexandria حرکت میکنند.

در DLC این بازی، چهار سال از داستان Bayek و Aya گذشته و Bayek به جایی سفر میکند که Tahira، رهبر شاخه محلی Hidden Ones از او درخواست کمک کرده است. Tahira باور دارد که کمک به شورشیان محلی علیه ارتش رومی باعث لو رفتن آنها شده است. در این شرایط، Bayek سه ستوان ارتش رومی را برای بیرون کشیدن یک ژنرال میکشد، اما از پی بردن به اینکه محفل همچنان فعال است آشفته میشود. رومی ها هم مقابله میکنند؛ آنها پایگاه Hidden Ones را از بین میبرند، Tahira را کشته، Bayek را دستگیر میکنند و به صلیب میکشند، اما توسط Aya که اکنون خود را Amunet مینامد نجات داده میشود. Amunet به Bayek میگوید که کار او انجمن را به خطر انداخته و ممکن است آنها را لو دهد. وقتی ژنرال Rufio میرسد، Bayek و Amunet برای کشتن او همکاری میکنند و پی میبرند که Order of the Ancients بازسازی شده و در سراسر امپراطوری فعال است. محفل اکنون باور دارد که Brotherhood باید نابود شود، بنابراین Bayek در سکوت مشغول بازسازی و گسترش Hidden Ones میشود. کمی بعد، Amunet بار دیگر با Bayek تماس میگیرد و از او میخواهد که در شهر Thebes دنبال Piece of Eden دیگر بگردد. این منطقه توسط مردگان متحرک تسخیر شده و Bayek پی میبرد که دو جسم باستانی از مقبره های اطراف دزدیده شده اند. او باور دارد که این اجسام میتوانند قدرتی شبیه قدرت Flavius اعطا کنند و بنابراین جستجویش را شروع میکند. او بالاخره اجسام را پیدا میکند و تلاش میکند که آنها را به آرامگاهشان برگرداند، اما متوجه میشود که مقبره ها در Valley of the Kings هتک حرمت شده اند. او پی میبرد که Piece of Eden حقیقی توسط کاهنه آمون مورد استفاده قرار گرفته که شهر Thebes را به خاطر مرگ مادرش نفرین کرده است. Bayek او را پیدا کرده و میکشد، و Piece of Eden را به دوستش میدهد تا آن را در جایی پنهان کند که هرگز پیدا نشود.این داستان Assassin’s Creed Origins است، و نیز شروع داستان Layla که نقش اصلی حال حاضر این سری است.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا