تاریخچه و داستان بازی ها

تاریخچه بازی های Dragon Age

عصر اژدها یکی از زیباترین بازی‌های نقش آفرینی ساخته شده به دست بایوور می باشد. این بازی با داستانی گیرا و دنیایی عظیم، بازیسنتر را بر آن داشت تا با ترجمه و نوشتن مقاله ای عظیم، ادای دینی کوچک به این بازی عظیم نماید. اگر از علاقه‌مندان تاریخچه و داستان بازی ها هستید این بخش را در بازی سنتر دنبال کنید.

معرفی سرزمین های Dragon Age

Thedas

Thedas قاره ای در نیمکره جنوبی است. مکانی که تمام اتفاقات و ماجراهای دنیای Dragon Age در آن اتفاق می افتد. به نظر می رسد قاره های دیگری نیز وجود داشته باشد زیرا گفته می شود نژاد Qunari نه متعلق به Thedas، بلکه از جایی ناشناخته در اقیانوس شمالی آمده اند.همچنین انسانها نیز در ابتدای امر از شمال به اینجا مهاجرت کرده اند. واژه Thedas برگرفته از واژه Tevinter است زیرا در گذشته این لغت به سرزمینهایی فراتر از Imperium اشاره داشته و تمامی این قاره را در بر می گرفته است.به ساکنان Thedas نیز Thedosian گفته می شود.

نقشه ای از مرزبندی کشورهای Thedas:

لیست سرزمینها و کشورهای قاره Thedas:

Antiva
Elvhenan
Estwatch
Ferelden
Kal-Sharok
Nevarra
Orlais
Orzammar
Par Vollen
Rivain
Seheron
Tevinter Imperium
The Anderfels
The Free Marches

در جنوب قاره پشت جنگلهای وسیع Korcari Wilds گفته می شود سرزمینی یخ زده قرار دارد که فقط Chasind Wilderها به آنجا پا گذاشته اند و کاملا نا شناخته است.در سمت غرب نیز کوهستان Hunterhorn Mountains و جنگل Donarks راه را برای ماجراجویان سخت کرده است.

Antiva

سرزمینی در شمال شرقی Thedas است. در حالی که منابع زیادی در این کشور یافت نمی شود اما به نوعی مرکز اصلی تجارت در شمال به حساب می آید. تجارت مشروب در Antiva جدا از تاکستانهای بارور و شیوه های تهاجمیش در داد و ستد، یکی از منابع اصلی در آمد این کشور و عامل اصلی زندگی نسبتا مرفه ساکنانش است. پایتخت آن Antiva City نام دارد که شهری ساحلی و از ثروتمندترین شهرهای Thedas محصوب می شود.
Antiva از سمت شرق با خلیج Rialto و Rivain و از سمت غرب با Tevinter Imperium و از جنوب با Free Marches هم مرز است. آب و هوایی گرم و مطبوع دارد و چون از طرف شرق خط ساحلی طویلی را دارا می باشد دریانوردی امری متداول در آنجا محسوب می شود و پنچ شهر بزرگ از جمله پایتخت آن بندر است.

لیست شهرها:

Antiva City
Rialto
Seleny
Treviso
Bastion
Beleny
Salle
Genellen

تاریخ نگاری Antiva:

-30 Ancient:
Antiva به کشوری کامل و یک پارچه تبدیل می شود.
1:45-95 Divine:
The Chantry به سوی شرق به سمت Antiva گسترش می یابد.
2:33 Glory:
شهرهای Antivan زیر پرچمی مشترک برای دفاع در مقابل Fyruss پادشاه Starkhaven متحد می شوند.
4:30 Black:
ملکه Asha Campana ملقب به مادر Thedas متولد می شود.
5:12 Exalted:
بیدار شدن Andoral و شروع Blight چهارم. Antiva مورد هجوم عظیم Darkspawnها قرار میگرد و تمام خانواده سلطنتی کشته می شوند.
5:20 Exalted:
Antiva در نبردی در شهر Ayesleigh موفق به عقب راندن لشکر Darkspawnها میشود و در طی این جنگ Garahel با کشتن Andoral(چهارمین Archdemon) خود نیز کشته می شود.
5:99 Exalted:
با قتل ملکه Madrigal (در میان جنگل در حین شکار با شمشیری فرو رفته در سینه اش پیدا می شود، احتمالا کار Crows بوده است. ) عصر جدید Steel نام گرفت.
6:32-42 Steel:
Antiva توسط Qunariهای مهاجم فتح می شود.
6:85 Steel 7:23-Storm:
Antiva از زیر سلطه نژاد Qunari آزاد می شود.
7:52 Storm:
در حین دومین Exalted March بیشتر Antiva دوباره توسط Qunariها اشغال می شود و Treviso در طی آزاد سازی لشکر Divineهای سپید و سیاه سوزانده می شود.
7:84 Storm:
پایان سومین Exalted March و امضای پیمان Antiva. Llomerryn از زیر نفوذ Qunari بار دیگر آزاد می شود.
8:99 Blessed:
اژدهاها در Antiva دوباره پدیدار می شوند، به سمت Orlais و Nevarra پخش می شوند و شروع به نابودی حومه های شهر می کنند. پس از قتل عام گسترده آنها تعداد اژدهاها کم می شود.
بعد از 9:00 Dragon:
شروع اتفاقات “سه ملکه” و جنگ داخلی در Antiva.

سیاست:

به طور رسمی ریشه خانوادگی در بین پادشاهان Antiva برای دو قرن و نیم قطع نشده است اما پادشاه بسیار ضعیف و تقریبا فاقد ارتش است. در واقعیت Antiva توسط سرمایه داران آن اداره می شود این افراد القاب حکومتی ندارند اما هرکدام با دارا بودن موقعیت هایی مانند رییس امور حمل و نقل یا صاحب بخش اعظم تاکستانها دارای ارتشی خصوصی و تقریبا همیشه با یکدیگر در گیر هستند. با وجود نداشتن ارتشی منظم و یکپارچه در Antiva این کشور کمتر از هجوم دیگر سرزمینها ترس دارد و علت آن وجود House of Crows است. گروهی متشکل از حرفه ای ترین، ترسناک ترین و گران ترین قاتلان در کل Thedas. شهرت این گروه به حدی است که نیازی به داشتن ارتشی متحد حس نمی شود.
همچنین قدرت در دریاهای کنار Antiva در اختیار گروه های دزد دریای موسوم به ناوگان Felicisima است. این گروه پس از کمک به جریان Exalted Marches علیه نژاد Qunari نفوذ بیشتری پیدا کردند و اکنون تهدیدی جدی در Waking sea به حساب می آیند.

فرهنگ و جامعه:

ریشه های Antivaی مدرن در اتحاد دزدان دریایی و ne’er-do-wells، کسانی که زندگی راحت و آسوده روی خشکی را به دریای پر خطر ترجیح دادند است. آنها سواحل خلیج Rialto را با وجود این که متعلق به پادشاه Antiva بود برای زندگی انتخاب کردند. پس از گذشت زمان و آمیختن این دو گروه با هم Antivaی امروزی متولد شد.
Antiva به مشروبهای بی همتای خود شهرت دارد و همچنین زنان نیز نقشهای مشخصی در جامعه دارند. آنها به عنوان افرادی خالص و حساس شناخته می شوند و اجازه شرکت در درگیریها و کارهایی از این قبیل را ندارند. البته باید گفت این ایده آلهای Antiva همیشه در واقعیت جایی ندارد.
تاثیر گذارترین زن در تاریخ Antiva ملکه Asha Campana که در Rivain متولد شد، است. وی همچنین به نامهایی چون Asha Subira Bahadur Campana یا The Gana of Ayesleigh شناخته می شود. دختر تاجری ثروتمند که با پادشاه ضعیف Antiva ازدواج کرد. وی که آرزوی Antivaیی قدرتمند و تاثیر گذار در Thedas را داشت تمامی فرزندان و نوه های خود را مجبور به ازدواج با اشراف زادگان و بزرگان در کل Thedas کرد. بدین ترتیب لقب مادر Thedas را گرفت. گفته می شود نوادگان وی اکنون در بین اشرافین Orlais، Nevarra، Starkhaven، The Anderfels و حتی در بین بعضی از Tevinter Magisters هم حضور دارند.
Satinalia جشنی در بین Theodosian هست که با پوشیدن ماسک و پایکوبی و قرار دادن احمق ترین فرد شهر به عنوان حاکم برای یک روز انجام می شود. در Antiva این جشن یک هفته و حتی بیشتر به طول می انجامد و این جشن در شروع ماه Umbralis انجام می شود.

Elvhenan

Elvhenan که در زبان الفها به معنای “مکان مردم ما” است در زمانی که الفها یا elvhen هنوز جاودان و نژاد غالب Thedas بودند تمدن اصلی آنها به شمار می رفت. Elvhenan قسمت اعظم Thedas را پوشش می داد و مرکز سیاست، اقتصاد و فرهنگ آن شهر بزرگ Arlathan یا ar lath’an به معنای “مکانی که به آن عشق می ورزم” بود. Arlathan در جنگلهای عظیم شمال Thedas نزدیک به محل پایه گذاری Tevinter Imperium، تمدنی که عامل اصلی سقوط این شهر و قرن ها بردگی الفها به شمار می رود، بود. در حال حاضر از این گنجینه عظیم تنها اندکی مانده که در نزد Keeperهای Dalish Elves نگه داری می شود و وظیفه جمع آوری و آموزش آنها به نسلهای بعدی از طریق قصه ها و آموزه های زبانی را دارا هستند.

فرهنگ Elvhenan:

زندگی الفهای باستان به علت جاودانه بودنشان حالتی تفریحانه داشت و شهرهای آنها پر بود از مکانهای تفریحی و هنری. در قلب دنیای قدیم الفها شهر بزرگ Arlathan قرار داشت که مهد دانش و مباحثه بود و برترین الفهای باستان به آنجا می رفتند تا دانش خود را به اشتراک گذاشته و دیداری با دوستان قدیمی خود یا رفع اختلافات چندین ساله کنند.
Uthenera
با وجود این که الفهای باستان طعم مرگ را نمی چشیدند گفته می شوند مسن ترین آنها از زندگی خسته شده و خاطرات بیش از اندازه ذهن آنها را آزار میداد بنابراین داوطلب می شدند از همه چیز کناره گیری کرده و به نسل جوان اتر اجازه رهبری دهند. به این کار Uthenera یا رویای بی پایان می گفتند.

تاریخ Elvhenan:

به نظر می رسد الفها در Thedas برای مدت زیادیست که سکونت دارند اما تقویم آنها به پایه گذاری Arlathan در 8400 سال قبل از شروع Dragon Age اشاره دارد. اولین نشانه های سقوط آن نیز احتمالا با روی کار آمدن Archon در Tevinter Imperium حدود 6500 سال بعد از آن پدیدار گشته است. طبق افسانه های الفها، انسانها 4500 سال بعد از تاسیس Arlathan وارد Par Vollen در شمال Thedas شدند و 2000 سال بعد به طور رسمی Tevinter Imperium را پایه گذاری کردند. هرچند برای مدتها الفها و انسانها با صلح کنار هم زندگی و تجارت می کردند. الفها به انسانها لقب Shemlen یا Quicklings به علت عمر بسیار کوتاهشان در مقایسه با جاودانگی خود داده بودند و آنها را افرادی عجول، ستیزه جو و ناشکیبا می دانستند. بدتر از آن الفها نشان دادند که نسبت به بیماریهای انسانها حساس هستند و برای اولین بار در تاریخ الفها به علتی طبیعی مردند. با گذر زمان ترس از این که عجول بودن انسانها و مشکلاتشان که باعث نابودی تمدنشان شود ورودیهای Arlathan به روی انسانها بستند.

اما این انزوای الفها و دوری از انسانها تنها موقعیت را برای گسترش مرزهای Tevinter Imperium و گرفتن الفها برای بردگی فراهم کرد. اولین Dreamerها از الفهای اسیر یاد گرفتند چگونه از Lyrium استفاده کرده و وارد Fade شوند و اینها همان اولین Magisterهایی بودند که به Tevinter Imperium حکمرانی میکردند.
چیز زیادی از این که چرا و چگونه شهر بزرگ الفها Arlathan توسط Tevinter Imperium فتح شد مشخص نیست اما افسانه های الفی حاکی از این است که الفهای آن زمان به جای جنگ و رویارویی با انسانها دوری کردن را ترجیح دادند و از آن طرف Magisterهای Tevinter با استفاده از جادو و احضار Demonها و حتی اژدها و قدرت مخرب این ها به طور کامل Arlathan را با خاک یکسان کردند و به همراه آن تمام فرهنگ، دانش و هنر بی شمار الفها هزاران سال عمر داشت نابود شد. پس از آن نیز Tevinter Imperium به گسترش در Thedas ادامه داد و به طور کامل Elvhenan سقوط کرد و الفها به بردگی کشیده شدند. به همراه دست دادن فرهنگ و دانش خود الفها نیز جاودانگی خود را از دست دادند و برای قرن ها حکم بردگانی در Tevinter Imperium را داشتند تا این که بعدا توسط Shartan و Andraste آزاد شدند و خانه ای جدید در Dales پیدا کردند.

زبان Elvhenan:

همراه با فرهنگ و تاریخ الفهای باستان قسمت اعظم زبانشان نیز در گذر زمان با سقوط Elvhenan و بردگی الفها از یاد رفت هرچند تعدادی از کلمات آن باقی مانده که بیشتر توسط الفهای Dalish استفاده می شود.

مذهب Elvhenan:

الفهای باستان پیج خدا و چهار الهه را عبادت می کردند و همچنین مذهبشان اشاره به تعدادی خدای دیگر موسوم به خدایان فراموش شده نیز دارد که دشمنان خدایان نه گانه بودند. در این بین تنها Fen’Harel که زیرکترین نه عدد بود توانسته بود بین هر دو گروه جایی داشته باشد. افسانه های الفی اشاره دارند که عدم مداخله خدایان در جریان سقوط Elvhenan مربوط به حیله های Fen’Harel می شود که با فریب دو گروه، خدایان نه گانه را در بهشت و فراموش شدگان را در مغاک زندانی کرد تا آنها دیگر قادر به دخالت در دنیای فانی را نباشند.

Estwatch

Estwatch جزیره ای کوچک است که زیر نظر هیچ قدرت بزرگ دیگری در Thedas نیست. با این وجود به علت موقعیت مهمی که دارا می باشد کشورهای زیادی آرزوی داشتن آن را در سر دارند. از زمان شروع Dragon Age این جزیره زیر نظر ناوگان Felicisima در آمد و تبدیل به بندری بدنام و بی قانون شد. شهرهای Free Marches یعنی Kirkwall، Starkhaven و Hercinia هر سه تلاشهای زیادی برای به دست آوردن Estwatch کرده اند اما همه با شکست مواجه شده است.

تاریخ Estwatch:

تقریبا در سال -880 Ancient بود که Tevinter Imperium برای اولین بار پا به جزیره گذاشت. The Imperium در Estwatch استحکامات دفاعی زیادی ساخت و از آن به عنوان مکانی برای تعمیر کشتی های آسیب دیده در حین لشکر کشی علیه Alamarri و نگه داری بردگان استفاده کرد. تا زمان شروع Blight اول جزیره کاربرد فراوانی داشت اما شروع آشفتگی ها در The Imperium باعث شد ناوگان Imperium از کار بیوفتد و کم کم Estwatch رونق خود را از دست بدهد تا این که ارتش Andraste در سال -180 Ancient آن جا را فتح کند.
در حین عصرهای Divine و Glory جزیره خالی ماند و این خالی بودن از افراد و وجود کشتی خرابه های بی شمار در سواحل آن این اعتقاد را در بین مردم Free Marches به وجود آورد که Estwatch نفرین شده و جن زده است و پا نهادن در آن مایه بدبختی و عذاب است. در حین Storm Age بار دیگر آنجا تبدیل به مقر اصلی نیروهای دریایی و در 7:54 Storm تبدیل به پایگاه اصلی Qunariها در جنگ با Free March، Nevarra و Orlais شد و در طی Exalted Marches نیز Estwatch شاهد وقوع نبرد بسیار عظیمی در درون خود بود. در 7:78 Storm بود که Qunariها جزیره را از به ناوگان Felicisima در جریان New Exalted Marches از دست دادند. پس از آن شهر Little Llomerryn به عنوان اشاره ای به Llomerryn که در نزدیکی بود ساخته شد.

Kal-Sharok

Kal-Sharok یکی از سه Thaig (شهر زیرزمینی دورفها) بزرگ باقی مانده Thedas است که در کوه های Hunterhorn بین Orlais و Anderfels قرار گرفته.

پیشینه Kal-Sharok:

زمانی در بین امپراطوری دورفها Kal-Sharok به عنوان پایتخت شناخته می شد و به همراه دو شهر دیگر Orzammar و Kal’Hirol به Great Thaig معروف بود. به علت نزدیکی به پایتخت Tevinter Imperium یعنی Minrathous تجارت خوبی با این کشور داشت اما با مرگ Archon Darinius در Tevinter و آشوب در آنجا پایتخت دورفها نیز به Orzammar منتقل شد. پس از آن با شروع Blight اول و هجوم Darkspawnها از Deep Roads این شهر به همراه Gundaar و Hormak از دست رفته تلقی شد.

تا اینکه اخیرا مشخص شد Kal-Sharok از هجوم ارتش Horde در امان مانده است، هرچند اندک تعدادی که در این شهر باقی مانده اند بسیار گوشه گیر شده و علاقه ای به ارتباط با دیگران ندارند و نسبت به Orzammar بسیار بدبین شده اند. این بدبینی و کینه ی Kal-Sharok نسبت به Orzammar از زمان Blight اول، هنگامی که Orzammar تمام راه های Deep Roads را برای جلوگیری از هجوم Darkspawnها به شهر بست و با این کارش سه شهر Hormak، Gundaar و Kal-Sharok را به همراه هنر و فرهنگ هزاران ساله ی خوابیده در Deep Roads را از دست رفته فرض کرد، نشات می گیرد. هرچند کله شقی Orzammar و احساس برتریش به Kal-Sharok نیز به این احساس کمک می کند. با وجود همه اینها به نظر می رسد دلایل نامعلوم دیگری نیز پشت این کینه نهفته است.

با توجه به کمتر بودن منابع در Kal-Sharok و عدم وجود راه مشخصی به سطح زمین گفته می شود دورفهای این Thaig برای زنده ماندن از هجوم Darkspawnها کارهای سوال برانگیزی انجام داده اند. گفته می شود در زمان هجوم پادشاه امپراطوری دورفها با ارتشی به Kal-Sharok رفت و با نیروهای Horde به مقابله پرداخت، با وجود شکست Darkspawnها، دورفها نیز صدمات جبران ناپذیری خوردند. پس از آن تنهایی این دورفها و نزاع مداومشان با Darkspawnها باعث تغییراتی در آنها شد.
با همه این ها در بازی Dragon Age Origins قسمت Dwarf Noble Origin مشخص می شود Kal-Sharok تجارت را دوباره با سطح زمین و حتی Orzammar آغاز کرده است. ظاهر این دورفها نسبت به هم نژادهایشان در Orzammar رنگ پریده تر است و حتی گاهی نشانه هایی از آلودگی توسط Blight نیز در آنها دیده می شود.

فرهنگ Kal-Sharok:

قرن ها انزوای Kal-Sharok باعث شده که این Thaig به طور بسیار متفاوتی از خواهر خود Orzammar رشد و توسعه پیدا کند. فرهنگ مردم سطح زمین بر خلاف Orzammar تاثیری بر Kal-Sharok نداشته است. مثلا با این که زبان هر دو شهر یکسان است اما گویش مردم Kal-Sharok کاملا اصیل و قدیمی است و مردم خارجی کمتر اجازه ورود به این Thaig را پیدا می کنند.

Kal-Sharok هیچ کدام از Paragonهای Orzammar را قبول نداشته و از آن طرف Orzammar نیز Paragonهای Kal-Sharok را قبول ندارد و بر خلاف Orzammar که Paragonها را با مجسمه های بزرگ نشان می دهند در Kal-Sharok این کار به صورت نقاشی و کنده کاری های دیواری در سراسر Deep Roads انجام می شود.
با این که دو شهر تفاوت های بسیاری دارند اما در یک چیز کاملا مشترک هستند و آن هم وجود داشتن گروه Legion of the Dead است. هرچند این گروه در Kal-Sharok به نام Rock-Knockers شناخته و کمتر به سوی مرگهای حتمی و پر افتخار فرستاده می شوند.
نمونه ای از سرباز Rock-Knockers:

سیاست Kal-Sharok:

در Kal-Sharok مردم پادشاه Orzammar را قبول نداشته و دولت آنجا توسط شورایی به نام Paragon Elect اداره می شود. در اینجا هیچ پادشاهی وجود ندارد، حتی اعضای شورا نیز می توانند از هر طبقه ای باشند و برخلاف Orzammar اختلاف بین اشراف و مردم عادی خیلی زیاد نیست. این شورا در Sharokovar Thaig تشکیل می شود.

Nevarra

Nevarra کشوری در مرکز Thedas است که از شرق با Free Marches، شمال با Tevinter Imperium و جنوب غربی با Orlais همسایه است. زمانی این کشور از قسمتهای اصلی Free Marches بود اما با گسترشش در طی دو قرن و مستقل شدنش، حال رقیبی جدی برای Orlais محسوب می شود.

سیاست Nevarra:

اکثر رهبران Nevarra از خانواده نظامی Pentaghast هستند که زیر نظر آنها اتحاد با شهر های دیگر Free Marches برای تشکیل ائتلافی قدرتمند محیا شد. جنگ طولانی مدت Nevarra و Orlais بر سر تپه های پر معدن Blasted Hills با پیروزی ارتش Nevarra خاتمه یافت، هرچند هنوز هم شورشهایی در این منطقه با حمایت مخفی Orlais علیه Nevarra به بهانه مالیاتهای سنگین انجام می شود.
رهبر کنونی Markus Pentaghast، Nevarra است.

شهرهای Nevarra:

Andoral’s Reach:

شهری نزدیک به تپه های Blasted Hills که به تازگی از Orlais گرفته شده است.

Cumberland:

شهری لب دریای Waking Sea که به Free Marches نیز راه دارد. در قرن اخیر این جا تبدیل به یکی از بزرگترین شهرهای کل Thedas شده است، همچنین Cumberland معمولا محل تجمع College of Magi و خانه Grand Enchanter است.

Hasmal:

شهری نزدیک به رودخانهMinanter که زمانی متعلق به Free Marches بود اما در عصر Blessed توسط Nevarra فتح شد.

Nevarra City:

پایتخت کشور و قرار گرفته در مرکز آن که گاهی تنها Nevarra نیز گفته می شود.

Perendale:

شهری نزدیک به تپه های Blasted Hills که به تازگی از Orlais گرفته شده است.

Hunter Fell

Solas:

شهری در مرکز دشت Silent Plains.

Nessum

Caimen Brea

Trevis

مناطق مهم Nevarra:

Minanter River

The Blasted Hills

The Silent Plains

The Fields of Ghislain

تاریخ نگاری Nevarra:

قبیله و خانواده Pentaghast به علت شکارچیان مشهور خود در گذشته معروف است. شکارچیانی قسم خورده که نسل اژدهاها را منقرض کنند که تقریبا نیز موفق شده اند هرچند بسیاری از آنها نیز به علت استخوان این موجودات و البته افتخارش این اژدهاها را شکار می کنند.
2:46 Glory:
Caspar Pentaghast رهبر قدیمی Nevarra را کنار زد و خود اولین پادشاه از خانواده Pentaghast لقب گرفت.
3:25 Towers:
ارتش Orlais و Tevinter Imperium با Grey Wardenها متحد شدند تا Blight سوم را دفع کنند. اما پس از پایان Blight این دو کشور ادعای مالکیت تمام زمینهایی که از Darkspawnها پاک سازی شده بود را کردند. Nevarra توسط Orlais اشغال شد.
3:65 Towers:
Nevarra باز استقلال خود را می یابد.
5:37 Exalted:
Tylus اولین پادشاه Nevarra Van Markham و از نوادگان Drakon در Cumberland کشته می شود.
اما قبل از آن وی به عنوان قهرمان Blight چهارم موفق می شود شهرهای Free Marches و خود Nevarra را علیه امپراطوری رو به رشد Orlais بشوراند و در چندین نبرد ثابت کند می توان مقابل ارتش عظیم Orlais ایستادگی کرد. پس از آن Nevarra به عنوان یک قدرت جدید و بزرگ شناخته شد.
8:70 Blessed:
جنگ بین Nevarra و Orlais بر سر Blasted Hills با پیروزی Nevarra خاتمه می یابد.
8:99 Blessed:
اژدهاها به اطراف Orlais و Nevarra حمله ور می شوند ویرانی عظیمی به بار می آورند اما قتل عام گسترده این موجودات خطر را تا حدودی دفع می کند. Divine Faustine II عصر جدید را Dragon Age می نامد که نشان دهنده عصری خشونت بار و انقلابی است.

جادوی مرگ مردمان Nevarra:

مردم Nevarra رابطه ای عجیب با جادو و مرگ دارند. آنها معتقدند هنگامی که روح فرد مرده ای وارد Fade می شود جایگزین یکی از Fade Spiritها شده و برای این که این میزبانی، امن و مطمئن باشد بدن فرد مرده را مومیایی کرده و آن را در دخمه هایی مخصوص به نام Grand Necropolis قرار می دهند. این وظیفه به عهده گروهی مرموز از جادوگران به نام Mortalitasi است که توسط پایه گذار این نظریه جادوگری از Tevinter به نام Vitus Fabria، پایه گذاری شده اند. این گروه با لباسهای خاکستری مخصوصشان از هرگونه ثر، ت و مقامی محروم هستند و اغلب اوقات در خدمت پادشاه یا دیگر اشراف زادگان هستند.
از آنجا که اعضای Mortalitasi به ندرت Nevarra را ترک می کنند، مردم و حتی جادوگران دیگر کشورها شناخت کافی از آنها نداشته و با ترس و تردید به این موضوع نگاه می کنند. شایعه است که تشریفات آنها همراه با Necromancy و مکتب مرگ است اما حقیقت هرچه باشد مسلما آنها از قویترین جادوگران خارج از Tevinter Imperium هستند.

Ferelden

Ferelden کشوری نسبتا جوان است که در جنوب شرقی Thedas واقع شده و واژه Ferelden به زبان Alamarri به معنای “دره ی حاصلخیز” است. این کشور حدود 400 سال قبل آغاز Blight پنجم توسط پادشاه Calenhad بوسیله متحد کردن قبایل Alamarri تاسیس شد. سه قرن بعد Orlais به آنجا حمله و Ferelden را تسخیر کرد و این اشغال به مدت 58 سال طول کشید تا اینکه پادشاه Maric Theirin و Teyrn Loghain Mac Tir کشور را از زیر یوغ Orlais نجات داند و استقلال را به Ferelden باز گرداندند. در زمان اتفاقات بازی Dragon Age: Origins پادشاه Ferelden پسر Maric یعنی Cailan Theirin و ملکه آن دختر Anora Mac Tir، Teyrn Loghain است.
آب و هوای Ferelden نسبتا معتدل و گاهی سرد و خشک است.

جغرافیا Ferelden:

Ferelden از سمت غرب توسط کوهستان Frostback از Orlais جدا می شود و از طرف جنوب شرقی جنگلهای Brecilian را در بر میگیرد. جایی که در سال 9:30 Dragon تاکنون میزبان یکی از کلنهای الفهای Dalish است. جنوب نیز به طور کامل جنگلهای ممنوعه، مرداب ها و تنداری Korcari Wilds قرار دارد و بالای این فضای مرگبار Southron Hills و Hinterlands و شمال Ferelden از طریق دریا به Free Marches راه دارد. تقریبا در مرکز آن نیز دریاچه Calenhad قرار گرفته و در شمالی ترین نقاط کشور نیز The Coastlands با جنگلها و مردابهای فراوان قرار دارد.

فرهنگ و جامعه Ferelden:

Ferelden در طول تاریخ با یک فرهنگ ساده نظامی سر می کرده و تنها چند قرن است شروع به متمدن شدن کرده است. اکنون Chantry ذهن و قلب 90 درصد از مردم این کشور را فرا گرفته است.
بنا بر استانداردهای کشورهای دیگر، شهرهای Ferelden تا حدودی پر هرج و مرج و آشوب زده است و آزادی طلبی مردمان این کشور باعث ایجاد عدم اطمینانشان به قانون و بی بند و بازی جنرالهایش شده شده است. با این که مشکلات بزرگ سریع حل می شوند اما در خیلی از موارد دیگر نادیده گرفته شده و اغلب خود مردم عدالت را به شیوه خود اجرا می کنند. دزدی کاری عادی است و مامورین تنها برای حل مشکلات بزرگتر دست به کار می شوند و تا زمانی که مالیاتها پرداخته شود نظارت و دخالتی در تجارت افراد نمی شود. شغل هایی مانند داشتن قمارخانه یا فاحشه خانه نه تنها با مقاوت و سخت گیری روبرو نمی شود بلکه از آنها استقبال نیز می شود.

القاب Ferelden:

در اینجا اشراف زادگان اسامی و القاب مشخصی دارند مانند The Howes یا The Couslands. گاهی افراد عادی نیز اسامی دارند که از ریشه اشرافیان، خارجی ها، صاحب زمینان و یا القاب گذشتگانشان برآمده است در غیر این صورت بیشتر مردم Ferelden خود را با اشاره به محل زندگی یا شغلشان معرفی می کنند.
فرهنگ Alienages:
مانند دیگر کشورهای Ferelden، Thedas نیز جمعیت زیادی از الفها را در خود جای داده است. در این جا الفها از باقی جامعه جدا و در Alienages محصور شده اند. آنهایی هم که در خارج از این مکان سر می کنند اگر مکان مناسبی برای خدمتکاری پیدا نکنند قادر به گذران زندگی خود نیستند.
برده داری:
برده داری در Ferelden غیر قانونی است اما تا ریشه کن شدن هنوز فاصله زیادی دارد.
اهمیت سگها:
مسافران و بازدید کنندگان از Ferelden همیشه از رفتار مردم اینجا با سگها شگفت زده می شوند. در باقی نقاط Thedas از سگها برای شکار، مراقب از خانه و کارهایی از این دست استفاده می شود اما در Ferelden ارزش سگ ها بالاتر است و رفتار ویژه ای با آنها می شود. ریشه این رفتار به طور دقیق مشخص نیست.
سگها در Ferelden چه در بین اشرافیان و چه مردم عادی و چه جنگجویانی همچون Ash Warriors حضور دارند و این سنتها از زمان قبیله های Alamarri وجود داشته است. وحشی های این سرزمین اولین بار با هجوم Magisterهای Tevinter با Mabari (نوعی سگ) آشنا شدند و پس از مرگ بعضی از این Magisterها سگهایشان ترجیح دادند در کنار این اقوام وحشی باقی بمانند.

سیاست Ferelden:

به عقیده همسایگان Ferelden، این کشور بسیار آشفته است زیرا برخلاف نظام پادشاهی آنها در اینجا همه قدرت به دست پادشاه یا ملکه نیست.
The Landsmeet:
Landsmeet یک شورا از بزرگان Ferelden است که برای مدت زیادیست سالانه برگذار می شود، هرچند گاهی به علت جنگ، اشغال یا Blight قطع می شود. این شورا که حکم قانون گذاری را دارد حتی قدرت خلع پادشاه را نیز دارا می باشد. (هرچند در صورت وجود یک پادشاه قدرتمند و یا مردمی اعضای آن جرات همچین کاری را نمی کنند. )یکی از مهمترین قسمتهای تاریخ Landsmeet و حتی Ferelden سال 33 از عصر Exalted است که Calenhad Theirin به حمایت Circle of Magi به Redcliffe حمله برد و آنجا را تسخیر کرد و پس از آن Landsmeet را مجبور به قبول پادشاهی خود کرد.
این اتفاق شروع Ferelden مدرن و خون پادشاهی Theirin بود تا حمله Orlais باقی ماند.
Bann:
هر کدام از Freeholdهای (زمین داران) Ferelden باید به یکی از Bannها اعلام وفاداری کنند. معمولا این انتخاب بنابر فاصله تا Bannهاست. (خیلی کم پیش می آید کسی مایل به پرداخت به سربازانی باشد که برای دفاع از زمینش دیر برسند. )همچنین در اکثر مواقع این اعلام وفاداریها مانند نسلهای گذشته زمین داران به یک قسمت باقی می ماند و کمتر تغییری می کند. )
Arl/Arlessa:
Teyrnها گاهی اوقات Arlingsهایی تاسیس کرده و مقامArl رابه فرمانده آن مقر استراتژیک اهدا می کنند و پس از این اتفاق آن مکان از دخالت مستقیم Teyrn جدا می شود. اعتبار Arl بسیار بیشتر از Bannهاست اما معمولا هیچ Bannی به آنها سوگند یاد نمی کند.
Teyrn/Teyrna:
در قدیم Teyrn از میان Bannها، هنگامی که بسیار قدرتمند می شد به پا خواسته و دیگر Bannها را مجبور به سوگند می کرد. در حال حاضر تنها دو Teyrn باقی مانده است، Gwaren در جنوب و Highever در شمال. هنوز هم Arlها و Bannها به Teyrn وفادارند و در مواقع مشکل به کمک آنها می آیند و البته در قبال آن انتظار کمک نیز دارند.
King/Queen:
پادشاه معمولا قدرتمندترین بین Teyrnها محسوب می شود. زمانی Denerim به Teyrnir Of the King معروف بود اما این عنوان برای نشان دادن سلطنت پادشاه به کل Ferelden برداشته شده است. در Ferelden پادشاه با همه قدرتش باز نیاز به حمایت Bannها دارد.

شهرها و روستاهای مهم Ferelden

Alamar:

Alamar یکی از شهرهای Ferelden است که در سرزمین اصلی قرار نگرفته است بلکه در یکی از جزیره های دریای Waking Sea قرار گرفته است. البته با توجه به نزدیکی آن به Brandel’s Reach (جزیره ای سنگی که معمولا پذیرای غارتگران است. ) به عقیده بسیاری جای مناسبی برای زندگی نیست.

Amaranthine:

شهر Amaranthine واقع در در ساحل Waking Sea مرکز The Arling of Amaranthine به حساب می آید و در شمال Denerim و متصل به آن از طریق Pilgrim’s Path است. در جریان بازی Dragon Age: Origins – Awakening این شهر نقش مهمی را ایفا می کند. Amaranthine که نقش شهری مذهبی برای بسیاری از مردم را دارد سالانه زائران فراوانی را به خود جذب میکند زیرا گفته می شود در اینجا بود که Maferath ارتش خود را برای حمله به Tevinter Imperium جمع آوری کرد و همچنین Andraste برای اولین بار Chant of Light را برای همه فاش کرد.

پیشینه:

در حال حاضر بیرون از Ferelden شهر Amaranthine با نام Arling آن مترادف می باشد اما قبل از حمله Orlais با وجود موقعیت مناسبی که برای بازرگانی داشت تنها یک روستای ساده برای ماهیگران بود. در آن زمان تعداد کمی از سرزمینهای دیگر نیازی به تحارت با وحشیهای Fereldenی می دیدند. با آمدن سربازان Orlais این شهر نیز تغییرات زیادی کرد. آنها اسکله های موقتی برای نگه داشتن Chevaliersهای آمده از طریق دریا ساختند تا کم کم Amaranthine تبدیل به پایتخت Ferelden اشغال شده شود. در این حین The bann of Amaranthine نیز تبدیل به یکی از ثروتمندترین افراد کشور شد.
در حین آزادی Ferelden فراریهای Orlais شهر را قبل از رفتن Amaranthine را کامل غارت و تا حدودی نابود کردند اما دیری نپایید که شهر بازسازی شد و جانی تازه گرفت. هرچند محلی ها علاقه زیادی به ابراز این موضوع ندارند اما موقعیت کنونی شهر مدیون اشغال Ferelden به دست Orlais است.

Denerim:

Denerim علاوه بر پایتخت فعلی Ferelden یکی از مقدس ترین مکان ها برای پیروان Andraste به حساب می آید زیرا محل تولد وی در این شهر بوده است. مکانی هم برای نجیب زادگان و هم برای افراد عادی. این شهر وسیع با داشتن مغازه های فراوان، فاحشه خانه های بسیار و آهنگری های زیاد مکانی عالی برای گردشگران محسوب می شود. هر چند شاید جای چندان امنی برای همه نباشید زیرا در Back Alleyهای Denerim دزدان و جنایت کاران همیشه منتظر فرصتی برای دزدین اموال یا بریدن گلوی افراد هستند.

پیشینه:

Denerim، پایتخت Ferelden، ابتدا به منظور پایگاهی مرزی برای Tevinter Imperium ساخته شد. جادوگران آن برجی تاریک در کنار کوه بنا کردند تا نشانی از اقتدار Imperium باشد. پس از زوال و تضعیف Imperium برج به دست کسانی که این منطقه را اداره می کردند، افتاد. این برج که هنوز هم به نام Fort Drakon شناخته می شود برای هر مسافری که از طریق دریا به سواحل سنگی Denerim نزدیک می شود قابل تشخیص است. کم کم جمعیت زیادی به اطراف برج رو آورده و در کنار کوه محل زندگی خود را یافتند. در طی Dragon Age جمعیت این منطقه به حدی زیاد شد که شهر دیگر تحمل این مقدار افراد را نداشت. منطقه های مختلف شهر تقریبا به هم چسبیده و یکی روی دیگری ساخته می شد، خیابانهای باریک کنار اسکله حکم هزارتویی درهم پیدا کرد و جمعیت در Alienage محصور شده به حدی زیاد شد که نیاز به چندین مراقب برای حفظ آرامش داشت.
برای باقی نقاط دنیا Denerim بیشتر به خاطر محل تولد Andraste معروف است، هرچند برای خود اهالی شهر مجسمه برافراشته برای پیامبر در Palace District بیش از اندازه ساده و بدون جذابیت است. یک سنگ بزرگ همراه با یک پیغام ساده از صلح. به هر حال زائران زیادی از سراسر Thedas به آنجا می آیند تا با لمس Birth Rock احترام خود را به Andraste نشان داده و مورد عنایت وی قرار گیرند.

Gwaren:

Gwaren شهری بزرگ اما دور افتاده در Ferelden محسوب می شود که تنها از طریق کشتی یا گذر از منطقه جنگلی غرب شهر قابل دسترسی است. این شهر که به مکانی “خشن پر از چوب بر ها و ماهیگیر ها” معروف است بعد از عقب راندن Loghain، Orlais خود را Teyrn این منطقه معرفی کرد تا یکی از دو Teyrnirs باقی مانده در Ferelden باشد، دیگری در Highever است. نشان دستگاه نظامی Wyvern، Gwarenی زرد رنگ است.

پیشینه:

در حین شورش علیه پادشان گماشه توسط Orlais یعنی Meghren در سال 8:99 Blessed شهر توسط ارتش شورشیان که به دست Maric Theirin اداره می شد پس گرفته شد. پس از آن نیز به مقر اصلی ارتش شورشیان تبدیل گشت. قبل از این اتفاقات نیز Gwaren توسط Teyrn Voric اداره می شد که به علت همکاری با جریان شورش به همراه تمام خانواده اش در یکی از میدانهای Denerim به دار آویخته شد و پس از آن شهر به پسر عموی Meghren اهدا شد.
پس از حمله فاجعه بار شورشیان به West Hill ارتش Maric Theirin مجبور به عقب نشینی به Gwaren شدند تا Meghren بتواند شهر را کامل به محاصره در آورد. مدتی بعد شخص Maric Theirin که متوجه اوضاع در آن منطقه شد از طریق Deep Roads به آنجا بازگشت و شایعه ای در بین مردم پخش شد که وی از میان مردگان به پا خواسته است. با باور این شایعات توسط مردم عادی و با کمک ارتش شورشیان و دسته Legion of the Dead آمده از Deep Roads به محاصره کنندگان هجوم برده شد و موفق به شکست آنها شدند اما به بهای این که نصف جمعیت شهر کشته شدند و شهر در آتش سوخت. پس از جنگ Loghain، Maric را Teyrn of Gwaren معرفی کرد.

Harper’s Ford:

Harper’s Ford شهری در شمال Ferelden است که در زمان هجوم Orlais پس از آن که Arl Tarleton Howe با افراد غاصب متحد شده بود توسط سربازان Highever باز پس گرفته شد. همچنین به دستور آنها Tarleton Howe نیز به دار آویخته شد تا جانشین وی Arl Rendon Howe معرفی شود، کسی که بعدا با شورشیان Ferelden همراه گشت.

Haven:

روستای Haven واقع در کوهستان Frostback است. در بیشتر نقشه ها اثری از این روستا دیده نمی شود و کمتر کسی از ظان چیزی شنیده است. مردم Haven علاقه ای به غریبه ها نداشته و برخورد آنها تند است.

پیشینه:

هنگامی که بیشتر قسمتهای Ferelden شروع به تعامل با جاهای دیگر کردند و ترقی یافتند این روستا بر سنت گذشته خود باقی ماند و مردمش تنهایی و انزوا را ترجیح دادند، به خصوص افراد مذهبی آن. به این دلیل بسیاری از رفتارها و ویژگیهای Haven در نظر مردم دیگر شهرها عجیب است مانند داشتن کشیشهای مذکر که غیر از Imperial Chantry در جای دیگری این اجازه داده نمی شود.

Highever:

قرار گرفته در سواحل شمالی Ferelden، خانه اجدادی خانواده Couslands و یکی از دو Teyrnirs باقی مانده در Ferelden.

بیشینه:

قلعه Cousland از دوران Divine Age وجود داشته است که باعث می شود عمری حدود 800 تا 850 ساله داشته باشد. در ابتدا یک پایگاه مرزی برای Amaranthine Bannorn رو به گسترش بود، در آن زمان توسط خانواده Elstan که عمو زاده های اشراف زادگان Howe بودند اداره می شد. گفته می شود در حین Tower Age یعنی حدود 300 سال پیش Bann Conobar Elstan توسط همسرش Flemeth کشته شد و این مسئله باعث شد تا نقطه پایانی بر شجره خانوادگی Elstan بخورد و تمام زمین ها و القاب به رییس گاردها Sarim Cousland برسد. از آن زمان تا کنون این منطقه به دست خانواده Couslands اداره می شود.
با گذر زمان Couslands استقلال خود از Amaranthine را اعلام کرد و باعث تحریک جنگی 30 ساله شد. این جنگ نه تنها استقلال بلکه قسمتهای اعظم Amaranthine را هم برای Highever به ارمغان آورد. در حین Black Age خاتمه دادن تهدید گرگینه ها در این سرزمین و شکست آنها توسط فرمانروای آن زمان Mather Cousland یا Haelia Cousland (مشخص نیست)، Highever را تبدیل به Teyrnir کرد. در حال حاضر Highever یکی از دو Teyrnir باقی مانده در Ferelden است، دیگری Gwaren است. این امر باعث شد خانواده Couslands پس از پادشاه نفوذ و قدرتی بالاتر از همه داشته باشند.

Honnleath:

Honnleath یکی از دهکده های جنوب شرقی Ferelden است که سوگند خورده ی Redcliffe محسوب می شود.

پیشینه:

Honnleath خانه جادوگری به نام Wilhelm و خانواده اش است. وی به عنوان قهرمان جریان شورش Ferelden محسوب می شود که در مکانهای متفاوت دوش به دوش شخص پادشاه Maric Theirin جنگیده است. بعد از جنگ وی به خانه بازگشت تا باقی عمر خود را در کنار همسر و پسرش سر کند. مجسمه ای سنگی در میدان شهر قرار گرفته است که در مراسم خاص اهالی روستا آن را تزیین می کنند و جای مناسبی برای پرنده های محلی برای استراحت و غذا خوردن است.

Lothering:

Lothering روستایی است در شمال Ostagar که در مسیر The West Road قرار گرفته است. در گذشته این روستا چیزی بیشتر از یک منطقه تجاری برای قلعه Ostagarبوده و در حال حاضر جاییست برای تامین کالا برای روستای Redcliffe و دورفهای بازرگان و خارج از Orzammar. در حین Blight پنجم پناهندگان زیادی برای فرار از Darkspawn Horde که از Korcari Wilds حمله ور شده بودند به Lothering پناه بردند. به دلیل آشفتگیهای اخیر یا هر دلیل دیگری افراد نسبتا کمی از Chantry و Templarهایشان در این روستا دیده می شوند. پس از جنگ Ostagarو پیشرویDarkspawnها روستای Lothering تقریبا به طور کامل نابود شد.
Lothering از برخورد Imperial Highway بوجود آمده است.

پیشینه:

موقعیت مناسب Lothering به علت قرار داشتن در کنار راه های اصلی بهانه ای برای مشاجره بر سر آن بین Southern Bannorn و South Reach Arling فراهم کرده بود تا این که در زمان Exalted Age پادشاه King Calenhad شخصا پا به روستا گذاشت و آن جا متعلق به South Reach دانست تا مشاجره ها بر سر Lothering پایان گیرد، حداقل در ظاهر امر.

Redcliffe:

قرار گرفته در ساحل غربی دریاچه Calenhad این روستا به علت صخره های قرمز رنگی که آن را در بر گرفته است نام گذاری شده است. از روستا با استفاده از راهی به بالای صخره ها و عبور از پل به قلعه Redcliffe که قدمتی بسیار بیشتر از خود روستا دارد می رسیم. نماد دستگاه نظامی Redcliffe برجی بر فراز صخره ای قرمز رنگ است.

پیشینه:

این منطقه زمانی مکان قابل توجه ای بین Ferelden و Orzammar محسوب می شد زیرا در آن زمان انسانهای Ferelden از هجوم دورفها در هراس بوند. با بزرگ شدن روستا Arling این منطقه نیز در حد یک Teyrn قدرتمند شد.
در زمان Blight، نیاز Bannها به Arl برای هدایت و رهبری بیشتر شد تا جایی که اگر این روند ادامه پیدا کند Redcliffe به رقیبی غربی برای Denerim تبدیل می شود.

West Hill:

West Hill قلعه ای در Ferelden است که زمانی برای دفاع در برابر کشتی های غارتگر استفاده می شد و در ساحل شمالی Waking Sea قرار دارد.

پیشینه:

هنگامی که تهدید غارتگران به پایان رسید قلعه نیر خالی شد و تقریبا از یاد رفت تا این که امروزه باز تا حدودی از آن استفاده می شود. در حالی که این مکان گنجایش هزاران نفر را دارا می باشد تنها چند صد نفر در آن سر می کنند و قسمت اعظمش تبدیل به انبار شده است. بسیاری از راهروها و زیرزمینهای West Hill فراموش شده و امروزه هر کس به آنها وارد شود راه خروج را پیدا نخواهد کرد. به عقیده بسیاری این مکان جن زده است.

مناطق معروف Ferelden

Amaranthine:

دریای The Waking Sea به علت طوفان های سهمگین و ناگهانیش معروف است و در کنار سواحل این دریا در شمال شرق Ferelden شهر Amaranthine سر برافراشته است. زمانی روستایی ساده برای ماهیگیران و اکنون بندری مهم و موفق و مرکز تجارت شمال Ferelden. سختی و مشقت مانند موجهای The Waking Sea به دیوارهای شهر برخورد کرده و شکسته شده اند. این مردم اولین افرادی بودند که از هجوم Orlais و غارت آنها جان سالم به در بردند، آنها یک چیز را به خوبی می دانند:این شهر با قدرت و استقامت مردم Ferelden سر پا ایستاده است.

پیشینه:

در حین شورش King Maric Theirin علیه امپراطوری Orlais ارتش شورشیان مقر خود را برای مدتی در Amaranthine قرار دادند و پس از ترک آن Rendon Howe به Arl مبدل گشت و به جریان شورش پیوست.
Pilgrim’s Path یکی دیگر از مناطق مهم این Arling است. این شاهراه Amaranthine را به Denerim و سایر شهرهای جنوب Ferelden وصل می کند. هرچند در حین Blight پینجم این راه توسط Darkspawnها و دزدان نا امن شد. بعد از پایان یافتن Blight پنجم Amaranthine به Grey Wardenها اهدا شد و محل اصلی اتفاقات بازی Dragon Age: Origins – Awakening است.

Blackmarsh:

Blackmarsh مکانی تیره و متروکه است. تمام کسانی که راه دور افتاده ی بین درختان را بپیمایند و به آنجا برسند احساس وحشت عجیبی سراسر وجود آنها را در بر می گیرد. در آنجا هیچ چیز فعالیت خاصی ندارد و همه چیز در سکون ایستاده است، حتی پرندگان و جانوران نیز حس پلیدی در هوا را حس کرده و جرات فعالیت زیادی ندارند.
البته Blackmarsh همیشه اینگونه نبوده است، در زمان بسیار قدیم روستایی شلوغ و پر از جمعیت بوده، قایق ها و کشتیهای فراوانی روزانه به اسکله کوچک آن سر میزدند تا این که به ناگهان همه اینها در یک روز تمام شد. افراد شجاعی که جرات کردند به آن جا رفته و سرگذشت روستا را دریابند با خرابه های سوخته بدون نشانی از زندگی روبرو شدند. با گذشت چند سال و مشاهده موجودات عجیب و نورهای ترسناک این اعتقاد بوجود آمد که Blackmarsh نفرین شده است و همه دوری از آن را ترجیح دادند. Blackmarsh مکانی افسرده است که سرما را می توان تا مغز استخوان در آنجا حس کرد.

Dragonbone Wastes:

در جنوبی ترین قسمت Thedas در بین کوه های بلند مکانی وجود دارد که گفته می شود اژدهاها برای مرگ به آنجا می روند. مکانی خشن و وحشی که به اژدها اجازه می دهد در آخرین روزهایش آرام گرفته و اجازه دهد سرما وی را در بر گیرد. این داستان را مردمان Tevinter Imperium باور دارد و تصور می کنند استخوان های این موجودات باستانی قدرتهای بسیاری دارد که می توان آن را کسب کرد، ازقدیم مردم آنجا به دنبال این مکان افسانه ای بودند. این مکان Dragonbone Wastes نام دارد.

Knotwood Hills:

در شرق Amaranthine منطقه ای است که اهالی آنجا به علت وجود درخت های مرده و پر پیچ و تابKnotwood Hills می گویند. به دلایلی نامعلوم تپه های آنجا برعکس سایر مناطق Amaranthine بی حاصل و مرده است. صخره های خشن و شیب تند و نا هموار دامنه آن تا بحال جان بسیاری را گرفته است. حتی داستان هایی در مورد ایجاد شدن گودالهایی ناگهانی در زمین این منطقه وجود دارد. طبق شایعات قسمتی از Deep Roads در زیر این تپه ها وجود دارد و ساختمانهای زیر آن در حال فاسد شدن است. افراد کمی این قدر شجاع یا احمق هستند که به دنبال حقیقت اصلی بروند.

Wending Wood:

Wending Woodمنطقه ای با دامنه های جنگلی و با شکوه است که توسط جاده Pilgrim’s Path تقسیم شده است. این نام گذاری به علت یکی از مریدان Andraste است که با گذر از این جاده به شهر Amaranthine رسید و اشیای مقدسی در جنگل به افتخار Maker و Andraste قرار داد.

پیشینه:

این مکان روزی محل زندگی قبیله Avvar از Alamarri و زمانی شاهد جنگی بین Magister های Tevinter و وحشی های دوران باستان بود. همچنین مکان مقدسی برای خدای Avvar یعنی Uvolla نیز محسوب می شود.
بعد از آن برای قرن هاست این جنگلها به عنوان مکانی عالی برای آرامش و زیبایی محسوب می شود هرچند در ماه های اخیر با آمدن یکی از قبیله های الفهای Dalish در Wending Wood در نزدیکی انسانها، مردم این منطقه را ناراضی کرده است. بدتر از آن تعدادی Darkspawn نیز در حوالی دیده شده اند که مسلما برای هدفی شوم به آنجا آمده اند. در حال حاضر تمام مردم Amaranthine برای این که مشکلی در این منطقه ایجاد نشود دست به دعا برداشته اند.

Bann Loren’s Lands:

Bann Loren’s Lands منطقه ای متعلق به Bann Loren است که شامل جنگلهای وسیعی می شود. این منطقه در غرب Ferelden و تقریبا در شمال شرقی Circle of Magi این کشور قرار دارد.

Blightlands:

این ناحیه قسمتی بی حاصل در جنوب است که بعد از سقوط Lothering در حین Blight پنجم از Darkspawnها پر شد.

Brecilian Forest:

جنگلی انبوه و بزرگ در جنوب غربی Ferelden

پیشینه:

با توجه به قصه گوی الفها Sarel جنگهای بی شماری در Brecilian Forest اتفاق افتاده که اکثر آنها مربوط به Tevinter mages باستان و الفها بوده است و وجود الفهای این جنگل به زمان بسیار قدیمی بر میگردد حتی قبل از پیدایش Arlathan. وی همچنین ذکر میکند که وحشی های این سرزمین نیز با Tevinter در این ناحیه درگیر بوده اند و ظاهرا این جنگها و ریخته شدن خون بسیاری باعث پاره شدن Veil (پرده ای که Fade را از جهان مادی جدا می کند. ) می شود. این هوای پر گناه و گیاهان آلوده باعث بوجود آمدن داستان ها و شاید هم واقعیتهای بسیاری درباره این مکان شده است.
Brecilian Forest شامل خود جنگل و ورودی خرابه های باستانی که خانه گرگینه هاست، می شود. همچنین در این منطقه محل زندگی مردی مجنون اما بسیار پر قدرت است. این جنگل شامل دو قسمت غربی و شرقی می شود که قسمت شرقی خرابه های Brecilian Ruins را نیز در بر می گیرد.

Dragon’s Peak:

کوهی در شمال Ferelden و پایین Denerim است. مردم Tevinter نام آن را به علت شبیه بودن قله به سر اژدها Dragon’s Peak نامیده اند. نام قدیمی آن در بین مردمان Alamarri فراموش شده است.

Frostback Mountains:

اینجا که تنها The Frostbacks هم گفته می شود رشته کوهی در غرب کشور است که در مرز Orlais قرار دارد. منطقه ای سخت و خشن که هنوز میزبان یکی از اقوام محلی Avvar است، همچنین شهر بزرگ دورفها Orzammar. مکان های مهم دیگری که در اطراف این رشته کوه قرار دارند the village of Haven، Honnleath، Redcliffe Castle و Gherlen’s Pass است.

Sulcher’s Pass:

Sulcher’s Pass نام مسیری در غرب Ferelden و شمال شرقی Haven است که عبور از آن زمان رسیدن به Orlais را در مقایسه با راه کم خطر تر Gherlen’s Pass در شمال، دو روز کاهش می دهد.

Korcari Wilds:

جنگلهای سرد در جنوب Ferelden که وسعت آنها دقیق مشخص نیست. Chasind Wilderهایی که در درون آن زندگی می کنند داستانهایی از سرزمین یخ و برف پر شده از تندراها و وحشی های چادر نشین تعریف می کنند، البته تعداد کمی از شمالی ها این داستان ها را باور پذیر می دانند. همچنین این ناحیه محل زندگی Witch of the Wilds، Flemeth افسانه ای و دخترانش است.

پیشینه:

گفته می شود مه همیشگی که این جنگلها را فرا گرفته طبیعی نیست و به علت نفرینی قدیمیست. زمان های دور وقتی گرگینه ها کشور را تهدید می کردند Arlی بزرگ به داخل این جنگلها رفت و هرچه گرگینه و Chasind یافت نابود کرد. مادر یکی از این Chasindها با دیدن این که همه فرزندانش با شمشیر سربازان کشته شده اند خشم وجودش را فرا گرفت و شمشیری نیز در سینه خود فرو کرد. سپس مهی از زخم وی بیرون آمده و همه جا را فرا گرفت. پس از آن Arl و همراهانش هرگز راه خروج از Korcari Wilds را نیافتند.

Ostagar:

Ostagar نشانه ای از تجاوز Tevinter Imperium باستان به سرزمینهای وحشی جنوب است. این قلعه زمانی مهم ترین مکان دفاعی Imperial برای نگه داری جنوب بود. ایستاده در لبه ی Korcari Wilds مراقب هرگونه هجوم بربرها (که در بین مردم Ferelden به Chasind Wilders معروف هستند. ).
همچون دیگر ساختمان های Imperial در جنوب این نیز بعد از وقوع اولین Blight متروک افتاد و توسط Chasind مورد غارت قرار گرفت اما مدتها بعد از Blight دوم تهدید Chasindها با شکست از Hafter کاهش پیدا کرد تا باز این مکان خالی بماند. با وجود گذشت زمان زیادی، دیوارهای بسیاری از Ostagar و برج آن معروف به Ishal سالم مانده است تا نشانی از اقتدار و قدرت Tevinter Imperium باشد.

Lake Calenhad:

آبهای این دریاچه نقشی در افسانه های دارند. مردم Avvar می گویند اینجا زمانی مکان Belenas بوده است، کوهی ایستاده در مرکز جهان و Korth پدر کوهستان از آن برای بررسی آسمانها و زمین استفاده می کرده است. اما در نبردی بین Korth و مار Nathramar این جا نابود شد و تنها دهانه ای گسترده از آن باقی ماند. هنگامی که بانوی آسمان مشاهده کرد Belenas رفته است شروع به گریه کرد و اشکهای وی این دهانه را پر کرد و دریاچه بوجود آمد.
از طرف دیگر مردمان Tevinter باور دارند آیهای این دریاچه توسط Razikale، خدای رمز و راز، متبرک شده است و نوشیدن از آن باعث بوجود آمدن بینشی عمیق می شود. برای همین آنها برجی بلند در وسط دریاچه ساختند تا این قدرتها باعث کمک در جادویشان شود.
اما بیشتر افراد داستان نامگذاری این دریاچه را می پسندند، گفته می شود پادشاه Calenhad یک سال و یک روز را در Tower of the Magi در وسط دریاچه سپری کرد و هر روز فنجانی از آب دریاچه پر می کرد و به بالای برج می برد. با استفاده از جادو هر فنجان تبدیل به حلقه ای در زره وی که Circle به او داده بود، می شد. پس از آن دیگر هیچ چیز نمی توانست به این ذره که از ریشه ی همین سرزمین بود آسیب بزند البته تا وقتی که Calenhad در خاک Ferelden ایستاده بود.

Soldier’s Peak:

Soldier’s Peak متعلق به Grey Wardenهای قدیمی است که بر روی هزار تویی از تونلهای معدن قدیمی و متروکه ساخته شده است.
پیشینه:
این قلعه Grey Wardenهادر اواسط Glory Age چند دهه پس از پایان Blight دوم طی تصمیم فرمانده Wardenها Gaspar Asturian مبنی بر مکانی برای زندگی و تمرینشان ساخته شد. شکست دادن Archdemon Zazikel هنوز در ذهن مردم زنده بود و افراد بسیاری به ساخت این قلعه کمک کردند، در ده سال آماده شد و بعد در 2:34 Glory به Maker تقدیم شد.

Orlais

در حال حاضر Orlais بزرگترین و قوی ترین کشور در تمامی Thedas به شمار می رود. این کشور توسط Emperor Kordillus Drakon پایه گذاری شده است و پایتخت آن Val Royeaux نام دارد که محل زندگی Divine و قدرت مرکزی Chantry است. در سال 8:44 Blessed این کشور Ferelden را تسخیر کرد اما برای زمان زیادی نتوانست آنجا را نگه دارد و در اوایل Ferelden، Dragon Age به دست King Maric Theirin آزاد شد.

فرهنگ و جامعه Orlais:

بسیار ثروتمند و جاه طلب، Orlais قوی ترین کشور در تمامی Thedas با محوریت انسانهاست. اکنون زیر نظر امپراطور فعلی آن Celene I این جا به اشرافی گری و افراطی گرایی مشهور است. Celene I نیز همان رویاهای بنیان گذار Kordillus Drakon را در سر می پروراند که مرزهای Orlais باید تمام قاره را شامل شود.
یکی از ویژگیهای اصلی اشراف در Orlais میل شدید آن ها به مدگرایی است که حتی گاهی در دیگر مکانها مانند Free Marches یا Nevarra نیز از آنها تقلید می شود اما هیچ گاه به سطح Orlais نمی رسند. آرایش کردن در این جا بسیار مرسوم است و نشان دهنده جایگاه اجتماعی افراد است همچنین زدن ماسک برای نمایش اهمیت یک خانواده. حتی خدمتکاران یک خانه نیز ماسکهایی به همان کیفیت اربابانشان به چهره می زنند. در این جا Bardها برای سرگرمی اشراف تلاش می کنند اما در بسیاری از مواقع نقش اصلی آنها جاسوسی یا خرابکاری و حتی گاهی قتل برای دیگر اشراف است. با وجود این که بسیاری از خطر Bardها آگاه هستند اما نمی توانند از این سرگرمی چشم پوشی کنند.
پایتخت Orlais شهر Val Royeaux است که دانشگاهی بزرگ برای همه اشراف Thedas در این جا ساخته شده است. این دانشگاه نمادی از مدرن گرایی است و استادان نواندیش آن با بسیاری از مذهبی های محافظه کار درگیریهایی دارند. احتمالا در آینده درگیریهای لفظی کنونی تبدیل به مشکلات بزرگتری خواهد شد.
تعطیلات Summerday در Orlais زمان مقدسی به حساب می آید. در شروع تابستان کودکانی که به سن خاصی رسیده اند لباسهای سفیدرنگی می پوشند و گروه گروه به Chantry محل زندگی خود می روند و در آن جا با مسئولیتهایی که بلوغ رسیدن به همراه دارد آشنا می شوند. این جشن در اول ماه Molioris برگذار می شود.

سیاست Orlais:

در Orlais زمین ها انحصارا در اختیار طبقه اشراف است و عناوین نیز توسط Council of Heralds اعطا می شود. برخلاف کشورهای دیگر Thedas مانند Ferelden که پادشاه نیاز به حمایت اشراف دارد در Orlais قدرت تنها در اختیار امپراطور است.
بسیاری از بزرگان کشور به دسته شوالیه های Chevaliers تعلق دارند. مشهور است که تمرینات نظامی این گروه بسیار دشوار و طاقت فرساست. Chevalierها به نظم بی اندازه و مهمتر دانستن قوانین از جان خودشان مشهور هستند، مجازات بی احترامی نیز مرگ است که در بسیاری از مواقع شخص Chevalier این مجازات را با کمال میل قبول می کند. Chevaliers بهترین سربازان شناخته می شوند و از احترام زیادی بین مردم برخوردار هستند. در برخورد با مشکلات نیز تقریبا اجازه انجام هرکاری که خلاف قوانینشان نباشد را دارند.
در این سالها که به سمت جنگ Mage-Templar می رود بسیاری از اشراف مایل به تسخیر دوباره Ferelden هستند اما با این خواسته با مخالفت امپراطور Celene I مواجه شده است که فعلا قصد ماندگاری صلح را دارد اما در خفا زمزمه هایی از این افکار فتنه انگیز شنیده می شود و تنش ها با Ferelden افزایش پیدا کرده است. در 9:38 Dragon دوک اعظم Gaspard de Chalons علیه امپراطور Celene I شورش کرده و باعث جنگ داخلی شده است. این جنگ داخلی هنوز هم ادامه دارد.

شهرهای Orlais:

Val Royeaux:

پایتخت Orlais و خانه اصلی Chantry است. قرار گرفته در سواحل شمالی در گوشه دریای Waking Sea و یکی از بزرگترین شهرهای Thedas.
این شهر علاوه بر پایتخت کشور، پایتخت مذهبی تمامی پیروان Chantry نیز به شمار می رود. محل زندگی Divine در ساختمان Grand Cathedral در این جا واقع است. در این شهر مراسمی نیز هر دو هفته یک بار هنگامی که Chant of Light خوانده می شود برگزار می شود. دانشگاهی نیز در Val Royeaux قرار دارد که برای تحصیل تمامی اشراف Thedas جای مناسبی است. همچنین اکثر تمپلارهای سالخورده که به علت زوال ذهنشان در اثر مصرف Lyrium دیگر توان خدمت کردن را ندارند نیز به Val Royeaux می آیند.
Alienage این شهر نیز نسبت به شهر های دیگر Thedas پر جمعیت تر و خرابه تر است. هزاران الف در مکان تقریبا به اندازه بازار Denerim زندگی می کنند.

Montsimmard:

مقر اصلی Grey Wardenها در Orlais و Circle of Magi دوم در این شهر قرار دارد.

Halamshiral:

پایتخت گذشته The Dales این شهر بوده است و همچنین خانه دون امپراطور Celene نیز به نام Winter Palace در این جا واقع است.

Jader:

نزدیک ترین شهر بزرگ Orlais به Ferelden.

Arlesans

Churneau

Ghislain

Lydes

Mont-de-glace

Montfort:

خانه اجدادی خانواده Montfort است.

Val Chevin

Val Firmin

Val Foret

Velun

Verchiel

 

ساختمان های مشهور:

The Grand Cathedral:

قرار گرفته در Val Royeaux، قلب Andrastian Chantry و خانه رهبر آن Divine Justinia V است.
پیشینه:
The Grand Cathedral مرکز قدرت Chantry در تمامی Thedas و خانه بزرگان این مذهب است. در این جا Chant of Light به طور کامل خوانده می شود که این مراسم چیزی نزدیک به دو هفته به طول می انجامد.
نزدیک به 15 سال قبل از شروع Divine Age پیروان مکتب The Maker شروع به ساخت معبدی عظیم برای تقدیم به خدایشان کردند و کم کم این مذهب تمام پادشاهی Ciriane یا همان Orlais فعلی را فرا گرفت. 10 سال بعد در Orlais، 1192 TE به امپراطوری Orlais تبدیل شد و پادشاهش Kordillus Drakon با تسخیر سرزمینهای جدید و آوردن آنها زیر پرچم این مذهب تبدیل به امپراطور شد.
Kordillus Drakon مکتب The Maker را مذهب اصلی کشور اعلام و Chantry را پایه گذاری کرد. از آن به بعد این معبد The Grand Cathedral قلب Chantry شمرده می شود. سه سال بعد نیز در 1:1 Divine اولین Divine انتخاب شد. Justinia I رهبر مذهب معرفی شد اما هنوز معبد به طور کامل ساخته نشده بود.
نزدیک به 200 سال بعد از 2:99 Glory ساختمان The Grand Cathedral کامل شد و به علت داشتن دو برج بلند که مسافتهای بسیار دور نیز قابل رویت بود عصر بعدی Towers Age نام گرفت.

The White Spire:
The White Spire که به عنوان Circle اصلی در Orlais و مقر تمپلارهای آن شناخته می شود در Val Royeaux قرار گرفته است.
پیشینه:
این برج تقریبا از هرجایی از شهر قابل مشاهده است و در شب نیز به علت درخشش آن با جادو از مسافت های بسیار دورتر نیز مشخص است، مانند شمشیری رخنه کرده در آسمان.
در این جا علاوه بر Phylacteries جادوگران مقیم، Phylacteries متعلق به First Enchanterهای دیگر Circleها در Thedas نیز نگه داری می شود. جادوگران در برج طبقات وسطی را اشغال کرده اند و طبقات بالایی متعلق به تمپلارهاست که بر تمامی شهر نظارت دارند. طبقه های اولیه نیز آشپرخانه ها و زرادخانه ها قرار گرفته است. در زیر برج هم راهرو های قدیمی قرار دارد که احتمالا شامل دست نوشته های ممنوعه می شود.
در ابتدا برج در خدمت Emperor Kordillus Drakon I بنیان گذار Chantry بوده است. تخت پادشاهی وی اکنون در ورودی ساختمان قرار گرفته است و همچنین هنوز هم سیاه چالها و وسایل شکنجه زیادی از آن زمان در مکانی از The White Spire باقی مانده است که به آن جا The Pit می گویند. در مرکز The Pit صدها زندان و سیاه چال قرار گرفته که البته بسیاری از طبقات آن مانند Ancient Templar Mausoleum یا Flooded Chambers در گذر زمان نابود شده است.
جادوگران این Circle در Fraternitieهای متفاوتی عضو هستند اما اکثریت آنها متعلق به گروه Libertarians که خواستار آزادی جادوگران از زیر نظر Chantry است، هستند.
First Enchanter کنونی The White Spire انسان مذکر پیری با نام Edmonde است که با لباس سیاه و خطهای سفید و طلایی مشخص می شود.

Orzammar

Orzammar یکی از Thaigهای اصلی دورفهاست که در زیر کوهستان Frostback قرار گرفته. بنا بر افسانه ها نام این شهر از یکی از هفت برادری که امپراطوری دورفها را پایه گذاری و نوادگانش نیز پایه گذار Miner caste بودند، گرفته شده است.

پیشینه Orzammar:

با توجه به تاریخ دورفها، زمانی امپراطوری آنها در تمام Thedas گسترده بود. Thaigهای بی شماری وجود داشته و Kal-Sharok پایتخت این امپراطوری به حساب می آمده است. در آن زمان Orzammar تنها شهری ساده برای آهنگران و معدنچیان بوده است.
Orzammar همیشه در نگاه اول ظاهری ترسناک داشته است، شهری درون غارها و حفره های کوهستان و قرار گرفته بر روی دریای از مواد مذاب و سنگهای جوشان. صدای چکش آهنگران بسیار بلند و گوش خراش اما همیشه ساخته های این آهنگری ها مایه حسادت همگان از هر نژادی بوده است. با وقوع Blight اول، اکثر Thaigها نابود و هر روز قسمت بیشتری از Deep Roads بسته شد و اکنون تنها Orzammar ایستاده است، آخرین سنگر دورفها و نشانی از امپراطوری باشکوه گذشته ی آنها. Orzammar و دو Thaig دیگر Kal-Sharok و Kal’Hirol تنها بازماندگان آن امپراطوری هستند.

The Diamond Quarter:
Orzammar Diamond Quarter محله ای سطح بالاست که خانه اشراف و نجیب زادگان در این جا قرار دارد. از نظر مکانی نیز در بالاترین نقطه ی شهر، بر تمامی دیگر جاهای Orzammar اشراف کامل دارد. افراد عادی اجازه ورود به سالنهای Diamond Quarter را ندارند و تنها گاهی بازرگانان محدودی اجازه ورود و فروش اجناس خود به اشراف را می یابند.
The Assembly، مکانی که تصمیم های سیاسی Orzammar در آنجا گرفته می شود در نزدیکی Palace در این جا قرار دارد. مکان مهم دیگر The Shaperate، Diamond Quarter است که تمام خاطرات جامعه دورفها را ثبت شده نگه داری می کند.

The Commons:
خانه طبقه کارگر و بازگان در Orzammar است. در این جا فروشندگان و حتی کسانی که از سطح زمین آمده اند اجازه فروش اجناسشان را دارند. محله ای مطمئن و با احترام که خبری از فقر Dust Town نیز در آن نیست. Proving Grounds نیز در این جا واقع است.
Proving Grounds مکانیست برای جنگوهای سلحشور دورف که با جنگیدن افتخار یا جایگاهی برای خود یا افراد دیگر کسب کنند. البته گاهی مبارزات برای پول و ثروت نیز انجام می شود.

Dust Town:
Dust Town فقیر ترین منطقه در Orzammar است. هرچند قصر قدیمی شهر این جا قرار داشته اما اکنون محله ای خرابه و پر از جرم و جنایت است. بی خانمان ها و Dusterهای زیادی در این جا سکونت دارند که توسط جامعه طرد شده اند و کسی کاری به آنها ندارد. افراد این جا هیچ حقی ندارند و حتی اجازه کار کردن در حرفه ای که دیگر دورفها به آن مشغول هستند را ندارند. بنابراین مجرمان زیادی در این جا بوجود آمده اند و هر روز آمار جرم و جنایت در این جا افزایش می یابد. تقریبا تمامی این مجرمان زیر پرچم گروهی به نام Carta به سرکردگی Jarvia هستند و ازانجام هر کاری برای زنده ماندن روی گردان نیستند. این مکان بسیار خطرناک است و خارجی های آمده به Orzammar باید کاملا از آن دوری کنند.

Par Vollen

Par Vollen جزیره ای است که به نظر می رسد بزرگترین خانه شناخته شده برای نژاد Qunari باشد. جزایری گرمسیری که بیشتر توسط جنگلهای انبوه پر شده و در بالای Rivain قرار دارد. به نظر می رسد قبل از آمدن Qunariها ساکنان جزیره نژادی بدوی اما باهوش به نام The Fex بودند.

پیشینه Par Vollen:

بنابر تاریخ و گفته های مردمان الف، انسانها نیز 4500 سال بعد از تاسیس Arlathan از طریق Par Vollen وارد Thedas شدند و 2000 سال بعد Tevinter Imperium را پایه گذاری کردند. پس از آن تا تاریخ 6:30 Steel ناحیه Par Vollen نیز در اختیار Tevinter بود تا این که Qunariها آمده و آن جا را فتح و بلافاصله پس آن نیز با تمام Thedas اعلان جنگ کردند. بعد 150 سال درگیری بالاخره صلح برقرار شد اما تنش ها میان Qunariها و باقی مردمان Thedas همواره بالا ماند و بیشتر افراد از این نژاد واهمه داشته و از آنها دوری می کنند. به غیر از Qunariها تنها ساکنان شناخته شده The Fex، Par Vollen هستند که اکنون دیگر به طور کامل در فرهنگ Qunari وارد شده اند. هیچ خارجی اجازه پا گذاشتن در سواحل Par Vollen را ندارد.

معماری Par Vollen:

ساکنان اصلی و قدیمی جزیره، هرمهای عجیبی در آن جا ساخته اند اما Qunariها نیز علائم خود را بر Par Vollen ماندگار کرده اند. در پایتخت و تنها شهر شناخته شده Par Vollen یعنی Qunandar گنبدهای بسیار عظیم و مجراهای طویلی ساخته شده است. گفته می شود وسعت این شهر با Cumberland (یکی از بزرگترین شهرهای Nevarra و تمامی Thedas) برابری می کند.

Rivain

شبه جزیره Rivain در ناحیه شمال شرقی، ، Thedas قرار گرفته است و پایتخت آن Dairsmuid نام دارد که در جنوبی ترین قسمت کشور است. اطراف Rivain را تماما آب فرا گرفته و تنها راه ارتباطی آن با خشکی ناحیه ای است که با Antiva در تماس است.

شهرهای اصلی Rivain:

Ayesleigh

Dairsmuid

Kont-aar:

شهری متعلق به Qunariها قرار گرفته در سواحل شمالی. این جا آخرین مقر Qunariها در سرزمین اصلی Thedas است و به خوبی از آن محافظت می شود.

Llomerryn:

بندری سیاسی در جنوب Rivain. بیشتر شهرت این شهر به علت عقد پیمان Llomerryn است که به جنگ 150 ساله با Qunariها و Exalted Marches خاتمه داد. اکنون این جا خانه دزدان دریایی و مجرمان و مقر اصلی Felicisima Armada است.

تاریخ نگاری Rivain:

-203 Ancient:
مردم Rivain در جنگ Silent Plains واقع در جنوب Tevinter شرکت کرده و پس از آن Dumat شکست می خورد. نیروهای Drakspwan پراکنده شده و Blight پایان می پذیرد.

-145-75 Ancient:
شورشی های Rivain خواستار جدایی از Tevinter Imperium شده و توسط شهرهای شرقی Free Marches مورد حمایت قرار می گیرند. Tevinter Imperium لشکری را عازم منطقه می کند تا شورش را پایان دهد اما پس از چند درگیری و جنگ معروف Tevinter Imperium، Battle of Temerin شرق را از دست می دهد.

-69 Ancient:
کشور Rivain پایه گذاری می شود.

5:12 Exalted:
بیدار شدن Andoral، شروع Blight چهارم و هجوم نیروهای Darkspawn به Rivain از سوی Antiva.

5:24 Exalted:
شکست Darkspawnها در شهر Ayesleigh پس از کشته شدن Andoral توسط Garahel.

6:32-42 Steel:
اشغال Rivain توسط Qunariها.

Storm 7:25-85:
Exalted Marches جدیدی توسط هر دو Chantry اعلام شده، Imperial Chantry عازم باز پس گرفتن Seheron و Chantry به سوی آزادی Rivain حرکت می کند. این جنگ صدمات بسیار زیادی به Rivain می زند.

7:84 Storm:Qunariها به شهر Kont-aar عقب رانده می شوند و پس از آن قرارداد صلح Llomerryn امضا می شود.

بعد از 7:84 Storm:
Chantry که موفق نمی شود که مردم Rivain را بار دیگر به سمت خود و عبادت Maker بکشاند، به شمشیر متوصل شده و قتل عامی در Rivain شروع می شود.

9:40 Dragon:
Right of Annulment در Circle of Dairsmuid در Rivain اجرا می شود.

فرهنگ Rivain:

مردم Rivain همیشه رابطه خوبی با الفها داشته و برخلاف دیگر مردمان Thedas اعتقاد خاصی به Andraste و Maker ندارند. به جای آن اکثرا معتقد به وحدت وجود و طبیعت گرا هستند. آنها اعتقاد دارند جهان و خدا در واقع یکی هستند و بسیاری دیگر نیز مخصوصا در Kont-aar به Qun روی آورده اند. وجود Circle نیز تقریبا ظاهری و بیشتری برای آرام کردن و گول زدن Chantry است و قوانین آن کاملا متفاوت از Circleهای دیگر Thedas است. جادوگران در این جا اجازه دارند خانواده هایشان را ملاقات کرده و زنان نیز برای بدست آوردن جایگاه غیبگویی آموزش می یابند. این ساحره ها با Spiritها هم در ارتباط بوده و گاهی برای منافع شهر و روستایشان خود را کاملا در اختیار این Spiritها قرار می دهند. حتی Templarها نیز در این جا به غیبگوها کمک کرده و مانع آنها نمی شوند همچنین مذهبی های معتقد به Andraste هم با دید بازتری به مسائل نگاه می کنند.
در سال 9:40 Dragon با به پا خواستن Circleهای Thedas و تحقیقات Seekerها در Rivain تمام این حرکات و رازها برای Chantry برملا شد و به جادوگران Circle of Dairsmuid لقب مرتد داده و با اعمال Right of Annulment تمامی آنها کشته شدند.
رنگ چهره ها در Rivain قهوه ای و گاهی متمایل به زرد است. در این جا جایگاه اجتماعی با خالکوبی و سوراخ کردن بدن مشخص می شود. هرچه بدن تزئینات بیشتری داشته باشد جایگاه آن فرد نیز بالاتر است. زن سالاری در این جا بسیار رایج است و اکثر مردم زنان را مناسب تر از مردان برای فرمانروایی می دانند. به همین علت بیشتر جوامع در Rivain توسط زنان اداره می شود. از نظر اقتصادی نیز مردم Rivain علاقه ای به ثروت اندوزی نداشته و رفاه کنونی را به آینده ترجیح می دهند.

Seheron

Seheron بزرگترین جزیره در Thedas بوده که در اقیانوس Boeric واقع در شمال Tevinter Imperium قرار دارد. بیشتر مناطق این جزیره را جنگلهای گرم و مرطوب فرا گرفته است و بزرگترین شهر این جزیره نیز همانند نامش Seheron خوانده می شود.

تاریخ Seheron:

در قدیم Seheron جزیی از Tevinter Imperium محسوب می شده و معماریهای باقی مانده از آن دوران نیز گویای این موضوع است. تا این که در سالهای 6:32 Steel تا 6:42 نژاد Qunari پس از گرفتن Par Vollen به Seheron نیز حمله برده و آنجا را تصرف کردند. در طی این 10 سال نه تنها Seheron به طور کامل اشغال شد بلکه حتی قسمتی از زمینهای اصلی Tevinter Imperium نیز به دست Qunariها افتاد اما شرایط این گونه باقی نماند و Qunariها مجبور به عقب نشینی شدند. بزرگترین جنگ دریای تاریخ به نام Battle of the Nocen Sea در همین زمان اتفاق افتاد و باعث شد کشورهای در حال جنگ به بن بستی همه جانبه برسند.
در فاصله زمانی 7:25 Storm تا 7:85 جریان Exalted Marches جدیدی توسط هر دو Chantry اعلام و Imperial Chantry عازم باز پس گیری Seheron شد اما با این که در طی این مدت سه Exalted Marches معرفی شد اما هیچ پیروزی قطعی به دست نیامد. هرچند بالاخره در 7:84 Storm در پایان Exalted Marches سوم جزیره باز در اختیار Tevinter Imperium قرار گرفت. پس از گذشت مدت زیادی Seheron که در حال بازسازی خود از جنگ گذشته بود بار دیگر توسط Qunariها مورد حمله قرار گرفت و این بار به طور کامل از دست Tevinter Imperium خارج شد.

سیاست Seheron:

Seheron یا این که برای Qunariها یک kabethari (مکانی که تسخیر و تبدیل شده و مردمش نیاز به آموزش دارند. ) است اما هنوز آنها اقتدار کاملی در این جا ندارند. درگیری هایی با Tevinter Imperium شکل می گیرد و مقاوتهایی صورت میگیرد. به غیر از این دو گروه جنگجویان Tal-Vashoth در شمال جزیره و یاغیهای محلی نیز بر وخامت اوضاع می افزایند.
The Fog Warriors:
برخی از یاغیان محلی Seheron برای مقابله با Qunariها مجبور به متحد شدن و ساخت گروهی به نام Fog Warriors شدند که داستانهای زیادی از قدرت و مخفی کاری این گروه پخش شده است.

فرهنگ Seheron:

The Fog Dancerهای این جزیره داستان های زیادی درباره Seheron می گویند. آنها ادعا می کنند Griffonهایی که زمانی در اختیار Grey Wardenها بودند از Seheron می آمدند. آنها از نفرین Nahar که باعث امدن مه شده و قول این که زمانی مه می رود، می گویند. داستانهایی از هجوم چهار باد، مردمانی گم شده که به سزیمنهای شمالی رفتند و قهرمانایی که از الفها آموزش می دیدند.
نبردی که در 8:55 Blessed به وقوع پیوست معماری و شالوده ی Seheron را تقریبا نابود کرد. اکنون قسمت بزرگی از جزیره از اختیار Qunariها خارج شده و محلی هایی که در آن نقاط زندگی می کنند از Tevinter Imperium نیز به همان اندازه Qunariها بیزارند. به همین علت حتی بعضی ها مخصوصا برده های الف با اختیار خود به Qun روی می آورند تا از شر ظلم و ستم طولانی مدت Imperium رهایی یابند. اکنون الفها نیز پا به پای مهاجمان با اربابان سابق خود می جنگند.

Tevinter Imperium

Tevinter Imperium تنها کشوری در Thedas است که توسط جادوگران اداره می شود، به این رهبران Magister گفته می شود که همه آنها زیر نظری فردی با لقب Imperial Archon هستند. زمانی مردمان این کشور به جای Old Gods، Maker را پرستش می کردند و به نظر می رسد منبع جادوی این Magisterها نیز از همین Old Godها آمده است. به نظر می رسد این تفکر که Magisterها به Golden City رفته و تخت و تاج Maker را تصاحب کنند از Old Godها نشأت گرفته است. اما همین ماجرا باعث وقوع Blight اول و تضعیف Tevinter Imperium شد تا حدی که توسط توسط بربرهای جنوب به رهبری Andraste مورد هجوم قرار گرفت. اکنون این کشور تنها سایه ای از Tevinter Imperium گذشته چه از لحاظ قدرت و چه وسعت است.

فرهنگ Tevinter Imperium:

Tevinter Imperium زمانی بزرگترین کشور در Thedas به شمار می رفت و حتی تا مرزهای Ferelden در جنوب نیز می رسید. اما اکنون مرزهای این کشور بسیار تقلیل یافته و تنها قسمتهایی از شمال را در اختیار دارد. جامعه Tevinter شهرتی فاسد و بسیار بدنام دارد و جاه طلبی و قدرتهای سیاه Magisterهای آن بر سر زبانهاست. در گذشته این Magisterها در Circles of Magiهای قدیم (قبل از شکل گیری فرم امروزیش) بر مردم حکمرانی می کردند و با استفاده از Blood Magic حتی قابلیت نفوذ به رویاها را نیز داشته اند.
با این که در حال حاضر Blood Magic حتی در Tevinter Imperium نیز ممنوع اعلام شده است اما این ممنوعیت در اینجا تنها جنبه ای ظاهری دارد. کسانی که در این نوع جادو مهارت زیادی دارند بین افراد از جایگاه خاصی برخوردارند و حتی مذهبی ترین Magisterها نیز گوشه هایی از این قدرتها را آموخته اند.
جنگ طولانی مدت Tevinter Imperium با Qunariها باعث هجوم صدها پناهنده به پایتخت یعنی Minrathous و تا حدودی کمبود منابع شده است. با گذر زمان حتی این شهر نیز در حال از دست دادن تدریجی شکوه و جلالش است.

درجه بندی در جامعه Tevinter Imperium به سه قسمت تقسیم می شود. تمام شهرواندان عادی که جادوگر نیستند به دسته Soporati تعلق می گیرند. به این افراد اجازه حق مالکیت و خدمت در ارتش داده می شود اما قدرتی در حکومت نداشته و اجازه کسب درجه ای بالاتر از Mother یا Father در Imperial Chantry ندارند. اکثر بازرگانان به این دسته تعلق دارند. اما اگر خانواده ای از درجه Soporati فرزند جادوگری به دنیا بیاورد آن فرزند اجازه ورود به دسته Laetans و جایگاه بالاتر در جامعه را دارد. Laetans جایگاه بعدی و بالاتر از Soporati است که همانطور که اشاره شد به جادوگرانی که از خانواده ی عادی و عاری از جادو و یا خانواده های جادوگر اما بدون ارتباطی با درجه Altus یا Dreamer می آیند، داده می شود. یک سوم Archonهای تاریخ از این درجه بودند. جادوگران Altus به کسانی که از نوادگان Dreamerها یا Magisterهایی که قابلیت صحبت با Old Gods در Fade را داشتند گفته می شود. با این که دیگر Old Godها پرستش نمی شوند اما نوادگان این جادوگران قدرتمند هنوز هم مورد احترام هستند و اکثر اوقات بالاترین درجات را در جامعه بدست می آورند، بیشتر Magisterها از این درجه هستند. نکته جالب توجه این است که در دوره ای از تاریخ این جادوگران Altus به علت نقششان در خلق Blight و آلوده کردن Golden City مورد تمسخر قرار می گرفتند و حتی در زمانی که Tevinter Imperium به دین Andraste روی آورد بسیاری از آنها را گردن زدند. اما دیری نگذشت که باز این افراد جایگاه قدیم خود را یافتند و تبدیل به رده برتر جامعه شدند.

در Tevinter Imperium برده داری و فروش برده های انسان، الف و حتی Qunari کاملا قانونی است اما استفاده از دورفها به عنوان برده زیاد مرسوم نیست زیرا همیشه به آنها برای تهیه Lyrium نیاز است. در زمان اداره Ferelden به دست Teyrn Loghain پس از مرگ شاه Cailan الفهای زیادی از آنجا به Tevinter برای بردگی اعزام شدند. در این جا حتی فردی برای تامین مخارج خانواده اش می تواند خود را به عنوان برده به فروش بگذارد. شورش بردگان نیز چندین بار در تاریخ اتفاق افتاده است و زمانی Kirkwall مقر اصلی برده داری Tevinter بوده اما اکنون یکی از شهرهای اصلی Free Marches محسوب می شود.
اکنون پایه مذهب در Imperial Chantry، Tevinter Imperium است که بعد از ترک عبادت Old Gods تاسیس شد.

تاریخ Tevinter Imperium:

هنگامی که انسانها به سرزمین اصلی Thedas پا گذاشتند قبیله های مختلفی در سراسر آن پخش شدند اما این Tevinter در شهر بندری Minrathous بود که توانست قدرتمندترین باشد. این جا ابتدا توسط سلسله پادشاهان اداره می شود اما دیری نپایید که با بوجود آمدن Court of Magisters در سال -1195 Ancient یا (0 TE) قدرت به Darinius اولین Archon و اضافه کننده Imperium به Tevinter رسید. وی اولین فردی بود که توانست رابطه خوبی با دورفهای Kal-Sharok داشته و به تجارت با آنها بپردازد. در آن زمان گروهی از دورفها تحت نام Ambassadoria همیشه در رده های بالای Tevinter Imperium حضور داشتند تا در رابطه با تجارت مشاوره دهند. با گذر زمان Archon Thalsian ادعا کرد که توانسته است با Old God Dumat ارتباط برقرار کرده و Blood magic را از وی بیاموزد. Thalsian بعد از آن معبدی بزرگ برای عبادت اژدهاها بنا بنهاد که تبدیل به نماد قدرت Imperium شد. وی همچنین رده ی Altus را معرفی کرد که از نظر جایگاه بالاتر از مردمان عادی بودند.
در حین گسترش، اکثر زمینهای Thedas از جنوب تا Fereldan و شرق تا Rivain متعلق به Imperium شد. جتی جاده ای به نام Imperial Highway نیز به منظور متصل کردن تمام امپراطوری به هم شروع به ساخت شد که با زوال Tevinter هیچ گاه این جاده کامل نشد.
در 620-640 TE گروهی از Magisterها با قربانی صدها برده و مصرف دو سوم Lyrium کل امپراطوری توانستند با استفاده از Blood Magic بسیار پیشرفته به طور فیزیکی وارد Fade و Golden City شوند اما تمامی آنها به صورت Darkspawn از آنجا بازگشتند. پس از آن Archdemon Dumat اولین Blight را نزدیک به 200 سال رهبری کرد و باعث ویرانی تضعیف شدید Tevinter Imperium شد تا این که با پیدایش گروهی به نام Blight، Grey Wardens خاتمه یافت.
در 1020 TE با ضعیف شدن Imperium برده ای فراری به نام Andraste به همراه شوهرش Maferath ارتشی از بربرهای فرلدن را به سمت شمال راندند تا به طور کامل Tevinter Imperium را نابود کنند. این حمله اولین Exalted Marches لقب گرفت. در این بین الفها نیز با Andraste همراه شدند تا مشکلات Imperium دوچندان شود اما در نهایت این Andraste و ارتشش بود که به علت خیانت Maferath بعد از چهار سال شکست خورد و خود و سردارانش همه اعدام شدند. هرچند بعدا Archon Hessarian به Andraste ایمان آورد و خیانت Maferath را فاش کرد.

در طی 1150 تا 1120 TE منطقه Rivain جنگی برای استقلال خود علیه Imperium آغاز کرد. با شروع این درگیریها Imperium نه تنها موفق به بازپس گیری Free Marches نشد بلکه در نبرد Battle of Temerin در سال Rivain، 1117 TE را نیز از دست داد.
با پایه گذاری Chantry در سال 1195 TE فرهنگ Andraste در تمامی Thedas پخش شد و باعث هرچه کمتر شدن نفوذ Imperium شد. با از دست دادن جنوب بالاخره Tevinter Imperium مجبور به قبول Chantry شد و آن را پذیرفت اما با سنتها و باورهای مخصوص به خود!
بالاخره در 3:87 Towers دولت Imperium راه خود را به طور کامل از Orlesian Chantry جدا کرد و Imperial Chantry مخصوص به خود را زیر نظر جادوگران تاسیس کرد. در طی عصر Black Age تا Exalted Age چندین Exalted Marches از طرف Chantry و Divine سفید علیه Imperial Chantry و Divine سیاه اعلام شد و تنشها بین دو Chantry به بالاترین حد خود رسید.

در 6:30 Steel نژاد Qunariها به Thedas حمله برده و قسمتهای عظیمی از Tevinter Imperium توسط آنها فتح شد. برای بازپس گیری قسمتهای از دست رفته همراه با Exalted Marches، Chantryی نیز توسط Imperial Chantry اعلام شد. حتی در قرارداد صلح Llomerryn Accords نیز تنها Imperial شرکت نکرد و درگیری آنها با Qunariها تقریبا دائمی شد. اکنون نیز این جنگ بر سر جزیره Seheron ادامه دارد.
در 7:34 Storm قدرت سیاسی بار دیگر به Magisterها بازگشت و Archon بعدی تحت نام Nomaran از Circle of Magi انتخاب شد. همچنین قانون جدایی جادوگران از جامعه نیز به طور کامل لغو شد.
طرح یکی از معبدهای Old Gods که اکنون به Circle of Magi تبدیل شده است:

سیاست Tevinter Imperium:

حکومت Tevinter Imperium توسط جادوگران بسیار قدرتمند اداره می شود چیزی که در کشورهای دیگر به هیچ وجه قابل قبول نیست. به اشراف زادگی در این جا بیش از اندازه توجه می شود و برده داری کاملا آزاد است و به نوعی بدون آن Imperium از هم می پاشد. به طوری که هرگاه حتی Archonی نیز آن را غیرقانونی اعلام می کرد به قبل می رسید. قاچاقچیان نیز مکانی بهتر از Imperium برای فروش اجناس خود در بازار سیاهش پیدا نمی کنند. با این که این کشور اکنون سایه ای از گذشته اش است اما هنوز هم بسیار قدرتمند بوده و دارای یکی از قوی ترین ارتشهاست. اگر به خاط جنگ با Qunariها نبود احتمالا اکنون کشورهای جنوب در حال ایستادگی مقابل ارتش Tevinter Imperium بودند. تنوع سربازان در این ارتش بسیار زیاد است و از اقصی نقاط Thedas وجود دارند اما این فیل سواران جنگلهای شمال غربی هستند ک عامل اصلی قدرت این ارتش مخوفند. خود پایتخت یعنی Minrathous نیز توسط سه Golem غول پیکر معروف به Juggernauts محافظت می شود. این شهر در شمالی ترین نقطه Imperial Highway قرار دارد.
Tevinter حتی Chantry و Circles of Magi مخصوص به خود را داشته و توسط یک Divine مذکر اداره می شود که در کشورهای دیگر به Divine سیاه مشهور است. البته اختیارات و و وجود این Imperial Chantry به هیچ وجه توسط Chantry در Orlais قابل قبول نیست و از آن طرف هم Orlesian Chantry، Imperial Chantry و Divine سفید را به رسمیت نمی شناسد. حتی تقویم مورد استفاده Chantry نیز در اینجا کاربردی ندارد.
Magisterها در این جا همواره بر سر قدرت و جایگاه بالاتر باهم رقابت و کشاکش دارند هرچند در مواردی مانند شورش برده ها همه با هم متحد می شوند. جایگاه بالاتر از طریق ثروت بیشتر، قدرتهای جادویی قوی تر و یا جلب حمایت دیگر Magisterها بدست می آید. حتی گاهی برای جلب حمایت دیگران از Forbidden Magic نیز استفاده می شود. برای ورود به جایگاه Magisterی چندین راه وجود دارد. در هر یکی از هفت Circle کشور Magisterی انتخاب می شود. این افراد معمولا یکی از Senior Enchanterها هستند اما هیچ گاه یک First Enchanter نمی تواند انتخاب شود. هر کدام از Grand Clericها و شخص Divine نیز دارای این عنوان هستند. مقام Magisterی می تواند از طریق وراثت نیر به فردی برسد و یا شخصا توسط Archon انتخاب شود.
جانشن Archon نیز معمولا توسط شخص وی انتخاب می شود اما اگر این فرصت برای او پیش نیاید Magisterها از بین افرادی که لقب Magister و سمتی در Imperial Chantry ندارند یکی را انتخاب می کنند. هرچند این قانون که Archon نباید از Magisterها و Imperial Chantry انتخاب شود از Black Age به بعد گذاشته شده است.
Tevinter Imperium و دورفها اتحادی دیرینه محکم دارند که شاید دلیل اصلی آن تجارت Lyrium باشد. دورفهای زیادی در اینجا زندگی می کنند که با اینکه شهروند رسمی به حساب نمی آیند اما با آنها با احترام رفتار می شود. سفارتخانه های زیادی نیز از زمان اتحاد Archon Darinius با پایه گذاران امپراطوری دورفها یعنی Orseck Garal و Endrin Stonehammer وجود دارد که کاملا به شهرهای خود دورفها شبیه است. حتی این سفارتخانه ها تقریبا دولتی جدا برای خود دارند که به Ambassadoria مشهور است.
لباس رزم یکی از جادوگران در ارتش Tevinter Imperium:

شهرها:

Asariel

Carastes

Marnus Pell

Marothius

Minrathous:

پایتخت Tevinter Imperium و بزرگترین شهر تمام Thedas. ساخته شده بر روی جزیره ای سنگی نه چندان دور از ساحل که تنها با یک پل به آن وصل است. این شهر دارای اسکله های فراوان و دخمه های بزرگی است که می توانند غذای یک سال شهر را نیز ذخیره کنند.

پیشینه:

Minrathous یکی از قدیمی ترین مکانهای استقرار انسان در Thedas است و زمانی نیز پایتخت تمام جهان محسوب میشد. این شهر هزاران ساله هنوز هم یکی از ثروتمندترین و با شکوه ترین شهرهای جهان است و بوسیله دیوارهای بلند و Juggernauts محافظت می شود. در طول تاریخ بارها این شهر مورد حمله گروههای مختلف قرار گرفته است اما تا کنون کسی نتوانسته آن را فتح کند.
در -171 Ancient پیامبر Andraste و ارتش بربرها پس از پیروزیهای متعدد و چشم گیر در مقابل Imperium سرانجام از فتح Minrathous باز ماندند و شکست خوردند.
در حین Blight دوم در Divine Age ارتش Darkspawnها به رهبری Zazikel نیز موفق به ورود شهر نشدند.
ارتش عظیم Chantry علیه Imperium در طی Exalted Marches نیز از رسیدن به هدف اصلیشان یعنی فتح شهر بازماندند.
در طی Steel Age نیز Qunariها با این که اکثر مناطق شمال Thedas را گرفته بودند اما موفق به گرفتن پایتخت Imperium نشدند.
در Dragon Age پناهندگان زیادی از جنگ با Qunariها به شهر هجوم برده اند و حتی Minrathous نیز کم کم مشکلات جدی پیدا کرده است. Circle of Magi نیز بر فراز خانه ی مردم عادی Minrathous قد برافراشته تا نشان دهد قدرت در اینجا در اختیار چه کسانی است.

Neromenian

Perivantium

Qarinus

Teraevyn

Vol Dorma

Vyrantium

Ancient Tevene:

Ancient Tevene زبان باستان و تقریبا مرده Tevinter Imperium است که البته بعضی کلمات رایج مانند Maleficar ریشه در آن دارد.

Anderfels

پادشاهی Anderfels در شمال غربی Thedas قرار گرفته و بیشتر به علت زادگاه Grey Wardenها شناخته شده است. مقر فرماندهی این گروه Weisshaupt Fortress نیز در همین کشور واقع است. آب و هوای این کشور بسیار گرم و طاقت فرسا است و حتی در اندک فصلهای سرما نیز طوفانهای شن باعث مشکلات زیادی می شود.

تاریخ Anderfels:

این کشور زمانی کاملا در اختیار Tevinter Imperium بوده است و در شورش 695- Ancient استقلال کوتاه مدت خوب را بدست می آورد اما باز در 415- Ancient به خاک Imperium افزوده می شود. پس از مدت کمی Blight اول آغاز شده و Imperium به شدت آسیب پذیر می شود. با گذشت صد سال درگیری با نیروهای Darkspawn گروه Grey Wardens در Weisshaupt به سال 305- Ancient تشکیل می شود و کم کم شروع به عقب راندن Blight می کنند. پس از پایان Blight اول Anderfels به مدت دویست سال در اختیار Tevinter Imperium باقی می ماند تا این که با شروع Blight دوم در Anderfels، 1:5 Divine تقریبا تا مرز نابودی کامل پیش می رود که بدست Emperor Kordillus Drakon I (پایه گذار امپراطوری Orlais) نجات پیدا می کند. با این کار Anderfels از Imperium جدا شده و به خاک Orlais افزوده می شود. با مرگ Kordillus Drakon I جانشین وی نمی تواند این امپراطوری عظیم را متحد نگه داشته و Anderfels آزاد می شود. 30 سال پس این واقعا Blight دوم نیز خاتمه می یابد.
در 5:12 Exalted با شروع Blight چهارم، Darkspawnها بار دیگر به Anderfels هجوم می آورند و Weisshaupt محاصره می شود اما با رسیدن ارتش Grey Warden Garahel پیروزی نصیب Grey Wardenها می شود. در همان سال با شکست Archdemon Andoral به دست Garahel در Antiva این Blight نیز خاتمه می یابد.

جغرافیا Anderfels:

Anderfels بیشتر از استپهای فراوان تشکیل شده و قسمتهای دیگر نیز اکثرا به علت برخورد با چندین Blight تبدیل به بیابانها بی حاصل شده اند. پایتخت کشور شهر Hossberg است که در شمال غربی Weisshaupt قرار گرفته است. این کشور با Tevinter Imperium از جنوب شرقی، دریای Colean Sea از شرق، Wandering Hills و Donarks از شمال هم مرز است. همچنین شهر بزرگ دورفها به نام Kal-Sharok نیز در مرزهای جنوبی Anderfels قرار گرفته است.

شهرهای Anderfels:

Hossberg:

پایتخت Anderfels.

Kassel

Nordbotten

Weisshaupt:

محل قرار گیری Weisshaupt Fortress و مقر اصلی Grey Wardenها در تمامی Thedas.

Sundarin

Tallo

Laysh

Tallo’s Eye

Vol Dorma

فرهنگ و جامعه:

مردمان Anderfels که معروف به Anders هستند اولین کسانی غیر از دورفها بودند که با Darkspawnها جنگیدند. این مردمان بسیار مذهبی و وابسته به Chantry of Andraste هستند. کاخ پادشاه این کشور در Hossberg قرار دارد و وی بیشتر از مردم کشور به فکر حفظ نظم و آرامش پایتخت است اما پادشاه در Anderfels بسیلر ضعیف است و نگاه بیشتر مردم به Grey Wardenهاست. هزاران Grey Warden در این جا سکونت و قدرتی همانند Baronهای Orlais و Teyrnهای Fereldan دارند. اکثر این Wardenها در Weisshaupt Fortress سکونت داشته و فرمانده این قلعه معروف به First Warden به عنوان رهبر تمام Grey Wardenهای Thedas شناخته می شود. البته در درگیری های سیاسی وی به علت نیاز به حمایت Warden-Commandersهای هر منطقه قدرت چندانی ندارد. وی که به عنوان مشاوره پادشاه نیز شناخته می شود اخیرا حتی ادعای تاج و تخت Anderfels را برای Grey Wardenها کرده است.
بیرون شهرها مردم کشور اکثرا در روستاها و دیده بانیهای کوچک و مستقل زندگی می کنند. قدرت اصلی در این مناطق حتی در دورافتاده ترینهایشان در دست Wardenهاست.

ترس از حضور همیشگی Darkspawnها مردم این کشور را در ترس دائمی فرو برده است و همین ترس از آنها جنگویانی قدرتمند ساخته که حتی در برابر حریفهای قوی تر از خودشان هم ظالمانه می جنگند. دوری آنها از دیگر کشورهای Thedas نیز باعث شده اکثرا از مشکلات مناطق دیگر آگاه نباشند و این مردمان فقیر به عنوان مذهبی ترینها در Thedas شناخته شوند که شب و روز برای رهایی از چنگال Blight به دعا و عبادت مشغولند. آنها مجسمه های کوچک و بزرگی از پیامبرشان Andraste (در آنجا مشهور به Our Lady of the Anderfels) ساخته اند که این هنرشان همیشه مورد استقبال اشراف Orlais می گردد. اما به علت واسطه گری و دلالی دورفها بین Andersها و اشراف Orlais بیشتر پول این تجارت به جیب دورفها می رود.
قدرت Chantry نیز با وجود این مردمان مذهبی بسیار زیاد است و تمامی قوانین ملی نیز بر همین پایه است.

The Free Marches

Free Marches مجموعه ای از شهرهای کنار هم در شرق Thedas است. سه شهر اصلی و قدرتمند آن Kirkwall، Starkhaven و Tantervale نام دارد که هر کدام به طور مجزا و به روش خود اداره می شود. با این که این شهرها اکثرا از یکدیگر جدا هستند و اتحاد ضعیفی بینشان برقرار است اما گاهی برای مقابله با مشکلاتی نظیر تجاوز کشورهای دیگر اتحادی تشکیل می دهند که بزرگترین ارتشها نیز در مقابلشان به زانو درآمده. حاصلخیز ترین زمینها در تمام Thedas نیز در Free Marches است و مزارع کنار رود Minanter بیشتر غذای قاره را تامین می کند. Starkhaven بزرگترین شهر Free Marches نیز در همین مسیر قرار گرفته است. در حین Blight پنجم پناهندگان بسیاری از سوی Fereldan وارد شهرهای Free Marches شدند.
تنوع فرهنگ در Free Marches بسیار زیاد است و حتی بسیاری از ساکنان آن اصلالتی غیر از Marches دارند. در گذشته Free Marches جزیی از خاک Tevinter Imperium به حساب می آمده اما در نهایت از آن جدا شده، حتی Nevarra نیز زمانی یکی از قسمتهای اصلی Marches بوده که با بزرگ و قدرتمند شدن بیش از اندازه اش اکنون کاملا مستقل است.

شهرهای The Free Marches:

Ansburg

Hercinia

Kaiten

Kirkwall:

مشهور به شهر زنجیرها، شهری ساحلی و پرجمعیت ترین منطقه Free Marches به حساب می آید. قرار گرفته در لبه جنوبی کوهستان Vimmark Mountains، شرق جنگلهای Planasene و شمال Ferelden از طریق دریای Waking Sea.

پیشینه The Free Marches:

در گذشته شهر به Emerius، برگرفته از Magister Emerius Krayvan، مشهور بوده است. بعد از شورش بردگان و اقدام به قتل Kirkwall، Archon Vanarius Issar تبدیل به مرکز برده داری Imperium و بسیار بدنام شد. نزدیک به دو دهه بین Magisterها برای اداره این شهر درگیری بود تا اینکه Emerius پسرش را به ازدواج دختر Archon درآورد و شهر را صاحب شد. خانواده Gallows، Krayvan را بنا نهادند. آنها که از حامیان اصلی Imperial Highway به سوی Ferelden بودند تا سه Archon بعدی مورد حمایت قرار گرفتند. تا این که با حمله Andraste به Imperium این روند خاتمه یافت.
در 25 Ancient با شورش بزرگ بردگان و در جریان قتل رهبرشان Radun به دست Magisterها نام شهر به Kirkwall امروزی تغییر یافت. مرگ وی نه تنها جریان شورش را خاتمه نداد بلکه آن را افزایش داده و باعث به دار آویخته شدن تمام Magisterهای شهر شد.
در 7:56 Storm حمله Qunariها شروع شد و در حمله ای ناگهانی و شبانه Kirkwall تسخیر شد. این اشغال 4 سال طول کشید و باعث رو آوردن بسیاری به Qun شد. بالاخری شهر به دست Chevalierی از Orlais به نام Sir Lumile de Marais آزاد شد و به دستور امپراطور لقب Viscount را در 7:60 گرفت. پس از آن وی بار دیگر مردم را به سوی Chantry کشاند و ارتش شهر معروف به Kirkwall City Guard را بنا نهاد.
در 8:05 Blessed شهر Kirkwall علیه Orlais شورش کرد و استقلال یافت اما همچنان لقب Viscount برای حاکمش باقی ماند.
در 9:21 Dragon حاکم شهر Viscount Perrin Threnhold قصد اخراج Templarها از Kirkwall را داشت که با قتل Knight-Commander Guylian در حمله ای به مقرشان آغاز شد. اما جانشین وی Templar Knight Meredith Stannard عرصه را بر Perrin Threnhold تنگ کرد و بالاخره موفق شد وی را از قدرت خلع کند. وی Viscount بعدی را Marlowe Dumar معرفی نمود اما در حقیقت خود وی بود که از Gallows شهر را اداره می کرد.

Starkhaven:

Starkhaven مهمترین و بزرگترین شهر Free Marches است که در نزدیکی رود Minanter قرار گرفته و با Antiva هم مرز است.

پیشینه:

در طی 2:15 Glory تا 2:45 پادشاه Starkhaven به نام Fyruss به پا خواسته و قصد آوردن تمام شهرهای Free Marches به زیر پرچم خود و ساخت امپراطوری عظیمی کرد. اما در نهایت توسط متحدان خود از Tevinter Imperium مورد خیانت قرار گرفت و نه تنها از پادشاهی خلع شد بلکه Starkhaven نیز به دست Imperium افتاد. پس از آن نیز Chantry با اعلام Exalted Marchی برای آزادی Starkhaven نبرد کوتاه اما بسیار خونبار را آغاز کرد. اکنون شهر توسط خانواده Vael اداره می شود که وابستگی زیادی به Chantry دارند.
وقایع مهمی از تاریخ Thedas مربوط به Starkhaven می شود مانند پایان گرفتن Blight دوم و شکست Archdemon Zazikel به دست Grey Wardenها.
این جا خانه ثروتمندان و توانگران بسیاری است که در خانه های مجلل و شاهانه خود زندگی می کنند. همچنین غذاهای Starkhaven بسیار مشهور بوده و در ظروفی از جنس طلا خورده می شود. Starkhaven به همراه Kirkwall تنها شهرهایی در Free Marches هستند که Circles of Magi در آنها قرار دارد هرچند Circles of Magiی Starkhaven در 9:31 Dragon به طور کامل در آتش سوخت.

حکومت:

از زمان سقوط King Ironfist و اداره Starkhaven به دست خانواده Vael آنها از گذاشتن نام خود به عنوان پادشاه خودداری کردند و همگی با عنوان شاهزاده خطاب می شوند. در سال 9:31 Dragon بسیاری از این خانواده توسط مزدوران Flint Company در طی کودتای Lady Johain Harimann از Kirkwall کشته شدند. وی قصد قرار دادن Goran Vae بر تخت پادشاهی را داشت. قبل از کودتا جوانترین فرزند خانواده Vael به نام Sebastian به Chantry در Kirkwall اعزام شده و آنجا خدمت می کرد اما وی به انتقام پدر و مادرش به پا می خیزد و هم Johain Harimann را به قتل می رساند و هم مزدوران Flint Company قلع و قمع می کند، هرچند Goran Vael همچنان به شهر حکرانی می کند. ,خطوط زمانی,خط زمانی,تاریخ و اتفاقات در Thedas بوسیله سه تقویم جدا نگاشته می شود. قدیمی ترین مربوط به الفهای باستان است که از پایه گذاری Arlathan شروع شده و با FA نشان داده می شود. پس از آن مربوط به تاریخ نگاری Tevinter Imperium است که 6405 سال پس از FA آغاز شده و مربوط به بنیان Tevinter است(TE). در آخر نیز در 1195 TE و 7600 FA با شروع به کار Chantry تاریخ مربوط به آن نیز آغاز می شود. تاریخ نگاری Chantry متفاوت از آن دو بوده و با نام گذاری هر دوره انجام می شود و دورانهای قبل را با Ancient نشان می دهد. بعد از هر صد سال دوره ی جدید شروع شده و نام گذاری خاصی می شود، اکنون در دوره نهم هستیم و با نام Dragon Age شناخته می شود.
برای مثال 400 سال قبل از Chantry با -400 Ancient یا 795 TE یا 7200 FA شناخته می شود.
,Ancient Age,1 FA یا -6404 TE:
شهر افسانه ای الفها به نام Arlathan سه هزار قبل از پا گذاری انسانها به قاره پایه گذاری می شود.

3000 FA یا -3405 TE:
به نظر می رسد اولین رویارویی الفها با دورفها در این تاریخ بوده است.

4500 FA یا-1905 TE:
احتمالا چیزی حول و حوش این تاریخ انسانها تحت قوم واحدی به نام Neromenian از طریق شمال وارد Thedas شدند. در مورد مبدا یا علت ورودشان چیزی مشخص نیست و بین محققان اختلاف نظر است. بعضی ها عقیده دارند انسانها از همان مسیری که Qunari وارد Thedas شدند آمده اند اما اگر این گونه است چرا هیچ دست نوشته یا نشانه ای از مبدا و مسیر حرکت آنها نیست؟؟

4750 FA یا -1655 TE:
الفها متوجه شدند تماس با انسانها می تواند به جاودانگیشان خاتمه دهد بنابراین دوری از انسانها را شروع کردند. (به نظر می رسد این تفکرات حقیقی نبوده و ریشه در افسانه ها دارد!)

4800 FA یا -1605 TE:
OLD GODS شروع به الهام به انسانها از Golden City نمودند و به Dreamerهای قبیله Neromenian جادو را آموزش دادند و این Dreamerها تبدیل به راهبان و فرمانروایان مردم خود شدند.

5185 FA یا -1220 TE:
قبیله Alamarri از کوهستان Frostback گذشته و در مکان Ferelden امروزی سکنی گزیدند. طبق افسانه های Alamarri گفته می شود علت جابجایی آنها دنبال کردن الهه سایه ها بوده اما محققان کنونی احتمال می دهند این تغییر مکان برای فرار از نوعی بلای طبیعی انجام شده است.

5785 FA یا -620 TE:
قبیله ای از Alamarri که در کنار دریاچه ای که امروز به نام Lake Calenhad شناخته می شود مستقر بودند از باقی جدا شده و به نام Avvars شناخته شدند. برای قرنها دو قبیله با هم درگیر بوده و جنگهای متعددی بینشان شکل گرفته بود.

5900 FA یا -505 TE:
قبیله بزرگ Neromenian به چهار دسته تقسیم شد:Tevinter، Neromenian، Barindur و Qarinus.

5990 FA یا -415 TE:
تمام پادشاهی Barindur به دلایلی نامعلوم و بسیار عجیب ناپدید گشت.

6005 FA یا -400 TE:
Thalsian ملقب به اولین راهب Dumat توانست به قدرت Blood Magic دست یابد. طبق ادعای وی، او این قدرت را طی ارتباط مستقیم با OLD GODS کسب کرده و پس از آن تبدیل به اولین Magister شد. با قدرتی که Thalsian به دست آورده بود پایه های امپراطوری جدیدی زیر نظر وی بنا نهاده شد.

6185 FA یا -220 TE:
مردمان Chasind از Alamarri جدا شده و وارد مکان ناشناخته و وحشی Korcari Wilds شدند.

6393 FA یا -12 TE:
Darinius پادشاه Neromenian توانست با فتح Tevinter آن دو را زیر نظر خود متحد کند نام پادشاهی جدید را Tevinter می گذارد.

6400 FA یا -5 TE:
Darinius اتحادی با دورفها شکل می دهد.

6405 FA یا 0 TE یا -1195 Ancient:
Darinius با متحد کردن پادشاهی Tevinter با Qarinus امپراطوری عظیم Tevinter را بنیان نهاده لقب خود را Archon می گذارد.

25 TE یا -1170 Ancient:
زیر نظر King Endrin Stonehammer و King Orseck Garal پایتخت دورفها از Kal-Sharok به Orzammar انتقال می یابد و Stonehammer دستور ساخت Stonehammer Hall افسانه ای در Orzammar را می دهد.

35 TE یا -1160 Ancient:
نارضایتی Kal-Sharok از پرداخت مالیات به Orzammar به بالاترین حد خود می رسد.

64 TE یا -1131 Ancient:
King Endrin Stonehammer در هنگام مرگ لقب Paragon را دریافت کرده و به اولین Paragon شناخته می شود.

214 TE یا -981 Ancient:
تنش میان Tevinter Imperium و الفها بالاخره به جنگ مبدل می شود و لشکر Imperium موفق می شود پایتخت الفها Arlathan را محاصره کند.

220 TE یا -975 Ancient:
Magisterها با استفاده از جادویی بسیار ترسناک تمام شهر Arlathan را با نابود کرده و جنگ به نفع آنها خاتمه می یابد. فتح امپراطوری الفها کامل شده و الفهای باقی مانده به بردگی در آمده و فرهنگ و تاریخ غنی آنها برای همیشه نابود می شود.

300 TE یا -895 Ancient:
Tevinter Imperium هر روز گسترده تر شده و تقریبا تمام شمال Thedas را فتح کرده و عازم سرزمینهای جنوب می شود.

315 TE یا -880 Ancient:
جزیره Estwatch توسط Imperium به یکی از استحکامات دفاعی و جایی برای تعمیر کشتیهای جنگی تبدیل می شود.

435 TE یا -760 Ancient:
Archon Almadrius به رهبری Tevinter Imperium می رسد.

480 TE یا -715 Ancient:
Tevinter Imperium پس از چندین جنگ با بربرهای قبیله Alamarri در دره Fereldan بالاخره موفق می شود منطقه مرکزی را تصرف کرده و جاده Imperial Highway را از سوی Frostbacks تا قلعه Ostagar بکشند.

483 TE یا -712 Ancient:
اولین تقابل Tevinter با Avvars.

500 TE یا -695 Ancient:
قسمت غربی Tevinter که اکثرا از Yothandi تشکلیل شده، آشوب کرده و با نام Anderfels شناخته می شوند.
Imperium موفق نمی شود که در قسمتهای جنوب غربی Ciriane را به طور کامل شکست دهد.

503 TE یا -692 Ancient:
Archon Almadrius به قتل رسیده و Tidarion ادعای تاج و تخت می کند. Tevinter در معرض جنگ داخلی قرار می گیرد.

555 TE یا -640 Ancient:
Archon Tidarion بدون هیچ جانشینی فوت کرده و جنگ داخلی بین Magisterها برای قدرت ادامه می یابد.

575 TE یا -620 Ancient:
Emerius (شهر Kirkwall امروزی) آخرین شهر بزرگ Imperial توسط Emerius Krayvan ساخته شد و برده ها به آنجا انتقال داده شدند تا در معادن سنگ کار کنند.
Archon Parthenius به عنوان Archon شناخته شد و جنگ داخلی پایان یافت.

620 تا 640s TE یا -575 تا -555 Ancient:
قدرت Magisterها بسیار زیاد شده و رقابت بین آنها برای قدرت بیشتر باعث عادی شدن احضار شیاطین و قربانی کردن انسانها شد. زمانی که دو خانواده بزرگ بر سر Archon با هم رقابت کردند تقریبا کشور به دو قسمت تقسیم شد.

660 TE یا -535 Ancient:
پس از سالها استقلال Anderfels بار دیگر توسط Imperial فتح شد.

785 TE یا -410 Ancient:
گروهی از Kossithها به سمت Korcari Wilds حرکت کرده و آنجا مستقر شدند. هرچند در آینده هنگام Blight اول کاملا نابود شده و باعث پیدایش اولین Ogreها شدند.

800 TE یا -395 Ancient:
با توجه به Chantry قویترین Magisterها برای کسب قدرت بیشتر دروازه های Golden City را باز کرده و به قلب Fade پا نهادند. در نتیجه Golden City آلوده شد و Magisterها به صورت اولین Darkspawnها بازگشتند. پس از آن Old God Dumat آزاد شد و به اولین Archdemon تبدیل گشت تا Blight اول آغاز شود. Darkspawnها به صورت گسترده حمله کرده و با تمرکز بر روی Deep Roads باعث شدند امپراطوری دورفها در 815 TE سقوط کند و همچنین تمامی Imperium نیز در آشوب فرو رود. در این مدت کم کم Darkspawnها و آشوب به امری عادی تبدیل شده و ارتباط برقرا کردن با نقاط دیگر Imperium تقریبا غیر ممکن شد. مردم Tevinter نیز برای رهایی از Dumat دست به دعا به باقی OLD GODها برداشته اما جوابی نشنیدند. اعتقاد مردم کم کم کمرنگ شد و با دست کشیدن و احساس خیانت از سمت OLD GODها معابد آنها نیز نابود شد.

840 TE یا -355 Ancient:
Blight به Alamarri رسیده و اما آنها بدون توجه به درگیری با Avvar مشغول بودند. در نبردی جنگجوی مشهور Alamarri یعنی Luthias Dwarfson و ملکه جنگویان Avvar به نام Morrighan’nan هر دو کشته شدند و پس از آن گروه Ash Warriors برای بزرگداشت Dwarfson ایجاد شد.

890 TE یا -305 Ancient:
گروه Grey Wardenها در Weisshaupt Fortress واقع در Anderfels بوجود آمده و به مقابله با Blight پرداختند. این گروه که از هر نژاد و سمتی عضو داشت و به نظر تنها راه مقابله با Blight می آمد به سرعت در تمام منطقه گسترش یافت و قلعه های زیادی برای Grey Wardenها ساخته شد.

940 TE یا -255 Ancient:
Paragon Caridin اولین Golem را به وسیله Anvil of the Void برای مقابله با Darkspawnها ساخت و به همین علت دورف ها موفق شدند چندی از شهرهای خود را بازپس گیرند.

947 TE یا -248 Ancient:
Caridin به همراه راز ساخت Golem به طور ناگهانی ناپدید گشت.

992 TE یا -203 Ancient:
نیروهای Grey Warden در جنگ Silent Fields در جنوب Tevinter با Dumat روبرو شده و موفق به نابودی وی و پایان Blight شدند.
Andraste در سرزمین های Alamarri به دنیا آمد.

1000 TE یا -195 Ancient:
کم کم بقایای Darkspawnها نیز به سمت غرب Anderfels رانده شده و مجبور به بازگشت به Deep Roads شدند. با این که جنگ برای انسان ها تمام شده بود اما دورف ها جنگ در زیر زمین همچنان ادامه داشت.
پس از قرن ها امپراطوری با شکوه Tevinter ضعیف شده بود.
با بسته شدن Deep Roads ارتباط میان شهرهای دورف ها از بین رفت و بنابراین هر شهر برای خود پادشاهی جدا انتخاب کرد.

1004 TE یا -191 Ancient:
Grey Wardenها موفق به یافتن تعدادی از Darkspawn هوشمند شدند که توانایی کنترل لشکر کوچکی از Darkspawnها حتی پس از مرگ Dumat را داشتند. Warden Sashamiri با تله موفق شد یکی از این موجودات به نام Corypheus را دستگیر و مورد بررسی قرار دهد. به نظر می رسید Corypheus یکی از Magisterهایی بود که دو قرن پیش پا در Golden City گذاشته و یکی از اولین Darkspawnها بود. Corypheus در زیر کوهستان های Vimmark Mountains در جنوب Tevinter زندانی شد.

1008 TE یا -187 Ancient:
Andraste با Maferath ازدواج کرد.

1009 TE یا -186 Ancient:
Andraste همه را به سوی خالقی که وی Maker می خواند دعوت کرد و رفته رفته پیروان وی بسیار زیاد شدند.

1011 TE یا -184 Ancient:
نفوذ Tevinter Imperium در جنوب Thedas کاهش یافت و وحشی های جنوب موفق به فتح Ostagar شدند.

1014 TE یا -181 Ancient:
Warden-Commander Daneken متوجه شد آن ها توانایی کنترل Corypheus را ندارند بنابراین پشنهاد داد که وی را برای همیشه زندانی کرده و از یادها ببرند.

1015 TE یا -180 Ancient:
جنگویان بسیاری از Alamarri به رهبری Maferath و Andraste از دریای Waking Sea گذشتند و به شمال رفتند. بسیاری دلیلی این سفر را فرار از Darkspawnها و عده ای دیگر هدف Andraste را رهایی مردم Imperium از سلطه Magisterها می دانند. علاوه بر این ارتش الف های آزاد به رهبری Shartan نیز آشوبی علیه Imperium را همزمان آغاز کردند. Magisterها Tevinter مجبور به اتحاد در برابر این دو خطر شدند.
Magisterها مجبور به رها کردن جزیره Estwatch برای تمرکز بیشتر روی سرزمین های اصلی شدند. Estwatch برای قرن ها متروکه ماند.

1024 TE یا -171 Ancient:
خارج از Minrathous جنگی موسوم به Battle of Valarian Fields بین Alamarri و Tevinter Imperium که نیروهای Alamarri به فرماندهی Maferath پیروز شدند. در این جنگ Shartan و همرزمانش نیز با Maferath متحد شده و دوشادوش آن ها جنگیدند. ارتش Maferath موفق به محاصره Minrathous شد اما هرگز آن را فتح نکرد.
بنا بر ادعای Chantry حسادت Maferath به محبوبیت Andraste باعث سقوط وی شد و با Archon Hessarian از Tevinter Imperium پیمانی پنهانی بست.

1025 TE یا -170 Ancient:
با خیانت شوهر Andraste یعنی Maferath، وی در شهر Nevarra زنده زنده سوزانده و سپس توسط Archon Hessarian کشته شد.
یکی از یاران وفادار به Andraste به نام Disciple Havard خاکسترهای Andraste را جمع کرده و به کوهستان Frostback Mountains در سرزمین های Avvar برد.

1030 TE یا -165 Ancient:
با مرگ Andraste ارتش مردم Alamarri نیز از هم پاشیده شد و زمین های جنوبی Emerius یا همان Kirkwall امروزی نیز در اختیار Maferath قرار گرفت. وی دره Fereldan را برای خود برداشت و قسمت های باقی مانده که Orlais ، Nevarra و بخشی از Free Marches امروزی بود را بین پسرانش تقسیم کرد.
قسمت های جنوبی Tevinter از هم پاشیده و اعلام استقلال نمودند و مجموعه ای شهرهای مستقل را ایجاد کردند. قبیله Ciriane خود را پادشاهی Ciriane و قبیله Planasene خود را پادشاهی Planasene نامید هرچند هر دو این ها کمتر از صد سال دوام آوردند. Ciriane به Orlais امروزی تبدیل شده و Ciriane نیز به مجموعه شهرهای Free Marches مبدل شد.
سرزمین بین Waking Sea و Frostbacks نیز Maferath به الف های رها شده داد که نام ان را Dales نهادند. هرچند الف ها این مسیر طولانی از Imperium تا Dales را مجبور شدند با پای پیاده طی کنند که در راه دچار آفتی شدید شده و آشوبی بین آن ها در گرفت.

1035 TE یا -160 Ancient:
آموزه های Andraste به سرعت توسط پیروانش در جنوب پخش شد اما به علت نداشتن نظم و سازماندهی چندان بین پیروان OLD GODS فراگیر نشد اما با گرویدن Archon Hessarian به Andraste و فاش کردن خیانت Maferath، مردمان Alamarri به Maferath پشت کرده و جنوب در آشوب فرو رفت. در همین آشوب اندک اندک دین آورده شده توسط Andraste بین مردم مورد قبول واقع شده و مذهب جدیدی متولد شد.

1060 TE یا -135 Ancient:
بزرگان و جنگویان جنوب بر سر جانشینی Maferath نبردهای بسیاری را آغاز کردند.
خاکسترهای Andraste ناپدیدی می گردد هرچند در آینده مشخص می شود که توسط Disciples of Andraste در معبدی ویرانه نگه داری می شده است.

1065 TE یا -130 Ancient:
Chant of Light توسط پیروان Andraste بوجود آمده و آموزه ها و زندگی وی به صورت سروده هایی نوشته می شود.
نسخه های متفاوتی از Chant of Light در طول تاریخ وجود دارد که در بعضی از مسائل مانند یکدیگر نیستند.

1070 TE یا -125 Ancient:
Archon Hessarian در می میرد و طی آن بسیاری از شهرهای شرقی و جنوبی Tevinter Imperium سعی در جدا شدن از Imperium می کنند.
جانشین وی Archon Orentius بار دیگر پرستش Old Gods را رواج داده و روحانیون آن ها بر سر کار قرار می دهد.

1075 تا 1145 TE یا -90 تا -50 Ancient:
آشوب هایی در در شرق Imperium برای جدایی Rivaini اتفاق می افتد و در نهایت باعث می شود Imperium دست از شرق بکشد.

1095 TE یا -100 Ancient:
سازمان Inquisition برای شکار مرتدان و جادوگران تاسیس می شود.

1151 TE یا -44 Ancient:
پادشاهی Rivain تاسیس می شود.

1155 TE یا -40 Ancient:
دورف های Orzammar دروازه های Deep Roads که به Kal-Sharok ، Gundaar و Hormak راه داشت را می بندند. در طی ده سال Hormak و Gundaar کاملا توسط Darkspawnها اشغال می شوند.

1165 TE یا -30 Ancient:
شهر Antiva گسترش یافته و به کشوری کامل مبدل می شود.

1170 TE یا -25 Ancient:
با کوچک شدن مرزهای Tevinter شهر Emerius به آخرین سنگر برای مقابله با پادشاهی Ciriane، بربرهای Free Marches، مردمان Alamarri و الف های Dales بود. با این وجود سال ها طول کشید تا Emerius از زیر نظر Tevinter خارج شد آن هم نه به دست کشورهای خارجی بلکه با شورش بردگان در داخل شهر. با استقلال Emerius نام آن نیز به Kirkwall تغییر داده شد و به بخشی از Free Marches بدل شد.

1180 TE یا -25 Ancient:
آخرین ورودی های Deep Roads بسته شده و به نظر می رسید Kal-Sharok توسط Darkspawnها نابود شده باشد هرچند در آینده مشخص می شود دورف های Kal-Sharok مقاوت کرده و زنده مانده اند.

1184 TE یا -11 Ancient:
مکتب پرستش Maker به سرعت در جنوب در حال پخش بود و اولین عبادتگاه در Val Royeaux ساخته شده و این شهر به مرکز اصلی این مذهب بدل شد. پادشاه جوان Orlais به نام Kordillus Drakon جنگ های زیادی را به نام Maker آغاز کرد و به یکی از بهترین جنرال های تاریخ بدل شد.

192 TE یا -3 Ancient:
با فتح بسیاری از شهرها و گسترش Kordillus Drakon ، Orlais خود را در Val Royeaux امپراطور می خواند.
Chantry توسط Drakon تاسیس می شود و وی دستور می دهد برای گسترش نفوذ Chantry مبلغان بسیاری به مکان های دیگر فرستاده شود.,Divine Age,1195 TE یا 1:1 Divine:
اولین Divine به نام Justinia I در ساختمان نا تمام Grand Cathedral در Val Royeaux به قدرت نشست.

1:5 Divine:
با بیدار شدن Zazikel دومین Blight در Anderfels آغاز گشت و در همان ابتدا شهر Hossberg نابود شد. بر خلاف Blight قبلی که نیروهای Darkspawn از سمت غرب هجوم آورده بودند این بار در هر چهار گوشه قاره در کوهستانها پدیدار گشتند و بار دیگر نزدیک به صد سال خطر انقراض و نابودی مردم را تهدید کرد.
امپراطور Drakon از جادوگران در نبردها استفاده کرد و بر همه ثابت شد جادوگران می توانند نقش بسیار موثری در جنگها داشته باشند.
Tevinter Imperium از Anderfels دست کشید تا بتواند از خود دفاع کند، خیانتی که هنوز هم مردم Anderfels از یاد نبرده اند.

1:16 Divine:
در چندین درگیری از جمله نبرد دشوار Battle of Cumberland ارتش Orlais زیر نظر امپراطور Drakon موفق شد نیروهای Blight را شکست داده و شهرهای زیادی را نجات دهد. بدین ترتیب امپراطوری Orlais بیش از پیش گسترش یافت و Chantry نیز بر مکانهای جدید نفوذ پیدا کرد.

1:20 Divine:
قرارداد Nevarran Accord بین نیروهای Inquisition و Chantry امضا شد و با متحد شدنشان Inquisition به ارتش رسمی Chantry تبدیل گشت. Circle of Magiها تاسیس شد و اعضای اصلی Inquisition به Seekers of Truth و باقی به Templar Order تبدیل شدند.

1:25 Divine:
مردم Orlais از نابود شدن شهر Montsimmard به دست Darkspawnها در حالی که ارتش الفها تنها نظاره گر بود، بسیار خشمگین شدند.

1:31 Divine:
Darkspawnها در محاصره پایتخت Tevinter Imperium یعنی Minrathous شکست خوردند.

1:33 Divine:
امپراطور Drakon با این که فرصت گسترش به سمت شمال را داشت اما به جای آن ارتش را به سمت غرب راند تا محاصره قلعه Weisshaupt را پایان دهد. با این حرکت Grey Wardenها که تحت تاثیر قرار گرفته بودند به سمت Chantry رو آورده و با کمک ارتش Orlais کشور رو به نابودی Anderfels را نجات دادند. Anderfels نیز به جزیی از خاک Orlais اضافه شد و به پرستش Maker رو آورد.
با همه این اتفاقات، الفهای Dales بی طرف باقی ماندند و در جنگها شرکت کمکی نکردند.

1:40 Divine:
Hafter موفق شد تمام قبایل Alamarri را متحد کرده و در مقابل Blight ایستادگی کند.

1:45 Divine:
امپراطور Drakon به علت سن بالا در Val Chevin درگذشت و پسرش Kordillus II نتوانست امپراطوری عظیمی که به دست Drakon خلق شده و از Anderfels تا Free Marches کشیده شده بود را نگه دارد.
تعلیمات Andraste در Antiva نیز طرفدارانی پیدا کرد.
1:45 تا 95 Divine:
در این پنجاه سال Chantry به کمک Grey Wardenها که قدرتمند ترین نیرو در مقابل Blight بودند به شدت گسترش یافت و از شرق به Free Marches و Antiva کشیده شد و حتی در شمال در Tevinter Imperium نیز طرفدارانی پیدا کرد، هرچند با مقاومت شدید Imperium مواجه می شد.

1:50 Divine:
Hafter با شکست نیروهای متحد Chasind و Avvar توانست دره ی Fereldan را بدست آورد و اولین Teyrn لقب بگیرد.

1:65 Divine:
Anderfels بار دیگر اعلام استقلال نمود و این بار از خاک Orlais جدا شد.

1:95 Divine:
آخرین نبرد Blight دوم در شهر Starkhaven در Free Marches انجام شد. ارتش انسانها که توسط Grey Wardenها رهبری می شد به پیروزی رسید و با کشته شدن Blight، Zazikel دوم نیز پایان یافت.
دوران بازسازی شروع شده و فرهنگ، تجارت و مذهب در زندگی انسانها نقش پررنگتری گرفت.
Astyth the Grey در بین دورفها پس از فداکاری که برای پادشاه کرد لقب Paragon گرفت و گروه Silent Sisters برای بزرگداشت یاد وی پایه گذاری شد.

1:99 Divine:
Divine Hortensia I عصر جدید را به عنوان تولد دوباره جهان پس از Glory Age، Blight نام نهاد.

Glory Age

2:5 Glory:
افزایش دشمنی بین الف ها و انسان ها موجب درگیریهای مرزی بسیاری بین Dales و Orlais شد.

2:9Glory:
بالاخره الف ها به شهر Red Crossing که متعلق به Orlais بود حمله و به سرعت آنجا را تسخیر کردند. بی رحمی ای که الف ها بر علیه روستاییان و Chantry شهر انجام دادند تمام انسان ها را در سراسر Orlais خشمگین کرد. Orlais بلافاصله با Dales وارد جنگ شد اما در همان ابتدا با واکنش خشن و سریع الف ها غافلگیر شد. اینبار دیگر یک پیروزی سریع برای ارتش Orlais اتفاق نیفتاد.

2:10 Glory:
در سرزمین های Alamarri نوه ی Hafter یعنی Teyrn Caedmon خود را پادشاه اعلام کرد که موجب در گرفتن جنگی داخلی شد.

2:10 تا 20 Glory:
با تسخیر شدن Montsimmard توسط الف ها و حرکت نیروهای آنها تا پشت دروازه های Divine Renata I، Val Royeaux مردم را به یک جنگ مقدس در برابر الف ها خواند که به Exalted March of the Dales معروف شد. زمانی که الف ها در پی تسخیر و غارت Val Royeaux و پیشروی در سرزمین های انسان ها بودند، Halamshiral توسط انسان ها تسخیر شد و در 2:20 الف ها به طور کامل شکست خوردند. پس از آن سرزمین های Dales به زیر سلطه ی Orlais درآمد و محل زندگی الف ها نابود شد. پرستش خدایان الف ها نیز به ممنوع اعلام شد.
پس از آن الف ها محکوم به زندگی تحت فرمان انسان ها و یا برای همیشه آواره و بی خانمان بودن شدند.
Divine Renata I دستور بنا کردن اولین Alienage را داد.

2:15 تا 45 Glory:
پادشاه Starkhaven یعنی Fyruss بر آن شد تا تمام Free Marches را زیر یک پرچمش متحد کرده و امپراطوری خود را بسازد.
شهر های Antiva در شمال در 2:33 با هم متحد شدند تا در مقابل پیشروی Fyruss ایستادگی کنند.
در 2:45 متحدان Fyruss از Tevinter به او خیانت کرده و Starkhaven بوسیله ی Tevinter Imperium تسخیر شد. از آن زمان نام Fyruss تداعی کننده غرور و بی خردیش است.

2:18 Glory:
Caedmon در نبرد Valmorn Hills کشته می شود و نبرد بر سر این سرزمین ها شروع شده که این دوره به عنوان War of Crowns شناخته می شود.

2:30 Glory:
The Winter Palace که برجسته ترین بنا در Halamshiral بود تبدیل به یک مکانی عادی برای سفر های فصلی ملکه و نجیب زادگان منتخب شد.

2:34 Glory:
پس از شکست دادن Zazikel در 1:95 Divine حمایتی گسترده برای ساخت قرارگاه هایی برای Grey Wardenها آغاز شده بود که در طی آن بالاخره ساخت قلعه ی Soldier’s Peak در Alamarri پس از 10 سال کامل شد.

2:46 Glory:
Caspar Pentaghast از Hunter Fell کنترل شهر Nevarra را بدست گرفته و پادشاه آن شد.

2:80 Glory:
در طی دومین Exalted March این عصر شهر Starkhaven از زیر سلطه ی Tevinter درآمد.

2:83 Glory:
درگیری بین جادوگران و Templarها در Circle واقع در Nevarra باعث قتل عام گسترده دو جناح شد. این امر باعث شد Divine Galatea حق Right of Annulment را به Grand Cleric هر منطقه بدهد و ارتشی از Templarها را برای قتل عام شیاطین احضار شده بفرستد.

2:99 Glory:
ساخت Grand Cathedral در Val Royeaux به پایان رسید و به علت این که دو برج بلند آن از مسافتهای دور دست نیز قابل مشاهده بود عصر جدید Towers Age نام گرفت.
در همان روز پایانی ساخت Archon Vespasian، Grand Cathedral در Tevinter Imperium نیز به قتل رسید.
,Towers Age,3:00 Towers:
گفته می شود Flemeth در دهکده Highever در Fereldan به دنیا آمد.

3:10 Towers:
با بیدار شدن Blight، Old God Tothسوم در سرزمینهای مرکزی Thedas آغاز شده و Darkspawnها با نیروی بسیار بیشتری نسبت به دفعات قبل تهاجم را شروع کردند. شهرهای Marnas Pell و Vyrantium از Tevinter و Arlesans و Montsimmard از Orlais مورد هجوم واقع شد.
Grey Wardenهای دو کشور به سرعت دست به عمل شده و با وجود تلفات زیاد موفق شدند این شهرها را از نجات دهند.

3:18 Towers:
Darkspawnها به سوی Free Marches روانه شده و به شهرهای حومه رودخانه Minanter حمله بردند. در ابتدا نه Tevinter و نه Orlais اقدامی انجام ندادند اما با اصرار دائم Grey Wardenهای Weisshaupt دو کشور راضی به ارسال کمک شدند.

3:25 Towers:
ارتش Tevinter و Orlais در Hunter Fell با یکدیگر متحد شده و هر دو به Grey Wardenها ملحق شدند تا در نبرد نهایی با Darkspawnها روبرو شوند.
در یکی از خونین ترین جنگهای تاریخ Toth نابود شده و Blight سوم خاتمه یافت. گفته می شود لاشه Darkspawnها تا ارتفاع 30 متری انباشته و سوزانده شد.
پس از پایان جنگ کشورهای Tevinter و Orlais ادعای مالکیت سرزمینهای آزاد کرده را کردند و Orlais شهر Nevarra و Hunter Fell، Tevinter را گرفت.

3:49 Towers:
Hunter Fell از زیر نظر Tevinter خارج شد.

3:65 Towers:
Nevarra استقلال خود از Orlais را اعلام کرد.

3:86 Towers:
Joyous II به مقام Divine رسید.

3:87 Towers:
پس از سالها اختلاف بالاخره Chantry در Tevinter جدا شده و لقب Imperial Chantry را گرفت. پس از آن Divine مخصوص به آن نیز انتخاب شد که جادوگر مذکری به نام Valhail بود. Imperial Chantry همیشه دید بسیار بازتری نسبت به جادو داشته و حتی Andraste را به عنوان آنچه Chantry اعلام می کند قبول ندارد بلکه وی را تنها انسانی فانی با قدرتهای جادویی زیاد می شناسد. این اعتقادها که به هیچ وجه از نظر Chantry در Orlais قابل قبول نبوده دو Chantry را مقابل هم قرار می دهد و تبلیغات منفی هر کدام علیه دیگری آغاز می شود.

3:99 Towers:
مرگ Divine Joyous II در Chantry باعث جشن و سرور در Minrathous شده و حتی در Imperial Divine تعطیلات اعلام می شود.
عصر جدید به علت انتقام خواهی از Divine دروغین شمال Black Age نامیده می شود.
,Black Age,4:00 Black:
گرگینه ها که سالها فقط در افسانه های Fereldan یافت می شدند بار دیگر پدیدار گشتند.

4:22 Black:
Guiomar the Younger پادشاه Antiva به دست به دست یکی از اعضای Crows of Antiva یعنی Callisti di Bastion کشته شد و این امر از Callisti فردی افسانه ای و مهم ساخت.

4:30 Black:
Asha Subira Bahadur که در آینده به عنوان یکی از پر نفوذ ترین ملکه های Thedas شناخته می شود، در Rivain به دنیا آمد.

4:40 Black تا 5:10 Exalted:
Chantry در طی این مدت چهار Exalted Marches متوالی اعلام می کند تا کافرهای واقع در Tevinter Imperium را نابود سازند. هر چهار بار ارتشی گسترده از تمامی مناطق زیر نفوذ Chantry جمع آوری می شوند و به قصد قلب Tevinter راهی آنجا می شوند اما هر چهار بار با وجود پیروزیهای اولیه از تسخیر پایتخت Tevinter یعنی Minrathous عاجز می ماند. پس از آن Imperial Chantry قوانین و عقاید مخصوص به خود را بازنویسی می کند و ناگهان جادوگران بسیار زیادی از جنوب راهی Imperium می شوند و یا این حرکت قدرت رو به زوال کشور تا حدودی بازیابی می شود.

4:46 Black:
به دستور Adralla of Vyrantium، Divine Clemence I از Imperium که به اسارت در آمده بود مجبور به نوشتن Litany of Adralla می شود. وسیله ای برای مقابله با Blood Magic و تسخیر شیاطین.

4:80 Black:
امپراطوری Orlais برای اولین بار وارد قلمرو Alamarri شده و از کوههای Frostback Mountains گذشت.

4:83 Black:
Teyrnهای Alamarri با هم متحد می شوند تا جلوی پیشروی Orlais را بگیرند. ارتش Orlais که در پی تسخیر بندر Highever بود در قلعه Redcliffe برای مدت زیادی متوقف می شود و با شروع زمستان و سرما و کمبود آذوقه زمین گیر می شود. پس از پایان زمستان و آغاز بهار بیشتر سربازان Orlais فرار کرده و یا به اسارت گرفته شدند.

4:85 Black:
افسانه Alamarri معروف به Dane and the Werewolf که مربوط به قتل عام گرگینه ها به دست قهرمانی به نام Dane بود، بار دیگر بر سر زبانها افتاد. به نظر می رسد اصل این افسانه زمانی در عصر Divine Age اتفاق افتاده است.

4:90 Black:
بنای مشهور Chateau Haine در کوهستانهای Vimmark Mountains در غرب Free Marches به دست Lord Norbert de la Haine ساخته شد.

4:99 Black:
Divine Justinia II عصر بعدی را به مناسبت ادامه جنگ با Exalted، Tevinter Imperium نام گذاری کرد.
,Exalted Age,5:10 Exalted:
آخرین Exalted March علیه Tevinter Imperium با عقب نشینی به سمت Orlais پایان یافت.
Calenhad the Great که سومین پسر تاجری از Highever بود، به دنیا آمد.
Grey Wardenها قراردادهایی با Teyrnهای Alamarri عقد کردند تا قلعه ای در Denerim و همچنین چندین پایگاه مرزی برای مقابله با هر گونه نشانه ای از Blight برای آنها ساخته شود.

5:12 Exalted:
با بیدار شدن Andoral و شروع Blight چهارم، Exalted March علیه Imperium کاملا فراموش شد. Darkspawnها از جانب شمال غربی و همچنین شمال شرقی قاره هجوم را آغاز کردند.
Antiva به طور کامل توسط Blight اشغال شد و خانواده سلطنتی آن همه کشته شدند.
نیروهای Darkspawn از Antiva به سمت Rivain و Free Marches سرازیر شدند.
از طرف دیگر Anderfels نیز مورد هجوم قرار گرفت و پایتختش Hossberg به محاصره در آمد.
گروه های کوچکتر Darkspawnها به Orlais و Tevinter Imperium نیز حمله کردند اما عاقبت به Deep Roads رانده شدند. با وجود این پیروزیهای Tevinter Imperium از اعزام کمک به Free Marches و Anderfels خودداری کرد و Orlais نیز افراد بسیار کمی فرستاد.

5:16 Exalted:
Divine بعدی Rosamund در حالی که تنها نوزده سال داشت انتخاب شد. وی جوانترین Divine در تمام تاریخ به حساب می آید.

5:20 Exalted:
Grey Wardenی به نام Garahel ارتشی از Grey Wardenها و مردمان Anderfels فراهم کرده و به محاصره Hossberg خاتمه داد.

5:21 Exalted:
Free Marches در حال نابودی بود، Grey Wardenها Chateau Haine را مقر فرماندهی خود کردند و آنجا Fortress Haine نام گرفت. پناهگاهی نیز به نام The Retreat درون کوهها و زیر Fortress Haine ساخته شد. پس از آن هزاران نفر از Kirkwall و Cumberland عازم آنجا شدند.

5:22 Exalted:
Garahel موفق شد Grey Wardenهای Orlais و Anderfels را نیز با خود همراه کند و به سمت Starkhaven راهی شود. در Starkhaven نیز وی موفق به عقد پیمان اتحادی با تمام رهبران Free Marches شد تا با ارتشی عظیم زیر پرچم Grey Wardenها عازم شمال شود.

5:24 Exalted:
Antiva در طی جنگی بدنام در شهر Ayesleigh از زیر سلطه Blight رهایی یافت و Garahel نیز با نابودی Archdemon Andoral کشته شد. بسیاری از Darkspawnها نیز نابود شدند و بسیاری خوشحال از این پیروزی امید به عدم بازگشت Blight داشتند. ، اما خطر Blight همچنان در شهر دورفها Orzammar حس می شد که توسط همه افراد به غیر از Grey Wardenها نادیده گرفته شد و مردم به زندگی عادی و بازسازی شهرهایشان بازگشتند.
Kirkwall حیوانات موسوم به Nug را جانورانی خطرناک اعلام کرد و جریان Battle of Squealing Plains آغاز شد.

5:25 Exalted:
Griffonهای بسیاری در جنگهای Blight چهارم کشته شدند و این گونه رو به انقراض قرار گرفت.

5:37 Exalted:
اولین پادشاه از خانواده Van Markham که مشهور به نواده Drakon بود به نام Tylus Van Markham به پادشاهی Nevarra رسید. وی که به عنوان یکی از قهرمانان Blight چهارم نیز شناخته می شد تبلیغاتی عظیم علیه Orlais در Free Marches آغاز کرد و خود نیز در چندین نبرد با Orlais به پیروزی رسید تا Nevarra را به عنوان قدرتی نوظهور نشان دهد.

5:42 Exalted:
با پادشاهی Calenhad در Denerim قومهایی زیادی از Alamarri زیر پرچمی به نام Ferelden متحد شدند تا سرزمینی که همیشه به بربرهای وحشی و بدوی موسوم بود به کشوری مستقل تبدیل شود.

5:71 Exalted:
Divine Rosamund پس از 55 سال ماندن در قدرت از دنیا رفت و پس از آن وی به یکی از مهربان ترین زنهای تمام تاریخ مشهور شد. پس از وی Divine Amara III انتخاب شد که شخصی متعصب و خشن بود و دستور سوزاندن Maleficarهای بسیاری را داد.

5:99 Exalted:
ملکه Antiva به نام Madrigal در حین شکار کشته شد و جسد وی با چهار خنجر در سینه اش یافت شد.
Divine Theodosia I که اخبار قتل ملکه به گوشش رسید کابوسی از وی با چهار شمشیر دید و با بیدار شدن فورا عصر جدید را Steel Age نام نهاد.
,Steel Age,6:15 Steel:
اژدهاها تا مرز انقراض شکار شدند و خانواده Pentaghast از Nevarra بیشترین سهم را در این شکار داشت. پس از این نام این خانواده به شکارچیان افسانه ای اژدها معروف شد.

6:30 Steel:
Qunariها وارد Par Vollen شدند و آنجا را سریع از تصرف Tevinter Imperium بیرون آوردند. تقریبا هیچ کشوری در Thedas از این موضوع آگاه نشد.

6:32 Steel:
خبر هجوم Qunariها زمانی که آنها وارد سواحل Seheron و شمال Rivain شدند در تمام قاره پیچید. درگیریها با این نژاد تا عصر بعد هم ادامه داشت.

6:35 Steel:شهرTreviso از Antiva توسط Qunariها فتح شد.

6:42 Steel:
Qunariها در ابتدا موفقیتهای بسیاری کسب کردند و بخش اعظم Tevinter Imperium، Rivain و Antiva تسخیر شد و سپس به Free Marches حمله بدند. تمامی مناطق تسخیر شده مجبور به رو آوردن به مکتب Qun بودند.
تنها شهر باقی مانده در شمال، پایتخت Tevinter Imperium یعنی Minrathous بود.

6:50 Steel:
Avvarها زیر نظر جنگ سالار اعظم Balak متحد و وارد دره Ferelden شدند.

6:52 Steel:Avvarها به بیرون از Ferelden رانده شدند و پس از آن یکی از بدترین قحطیای تاریخ Fereldan روی داد. خاطرات وحشیگریهای Avvar رابطه بین این قبیله و پادشاهان Ferelden را برای مدتها سرد نگه داشت.

6:85 Steel:
تمامی انسانها متحد شده و حمله ی عظیمی را علیه Qunariها ترتیب دادند به طوری که Tevinter موفق به رهایی و Qunariها عقب رانده شدند.

6:99 Steel:
Divine Hortensia III نام عصر بعدی به علت پیشبینی طوفان درگیریها و خشونتها Storm نهاد.
,Storm Age,7:5 Storm:پس از اینکه Sophia Dryden تاج پادشاهی Fereldan را به پسر عمویش Arland باخت به Grey Wardenها پیوست و پس از مدتی به مقام Warden-Commander در Fereldan رسید.
Arland نیز کم کم به عنوان پادشاهی مستبد شناخته شد و Bannها به نزد دخترعمویش یعنی Sophia رفته و خواستار دخالت وی شدند. Sophia نیز قبول کرده و سعی در شکل گیری کودتایی علیه وی کرد اما در نهایت موفق نشد. Arland تمام Grey Wardenهای کشور را اخراج کرده و Sophia و همدستانش را نیز در Soldier’s Peak به قتل رساند.

7:23 Storm:
Qunariها مجبور به عقب نشینی به Seheron و Rivain شدند.
بزرگترین نبرد دریایی تمام تاریخ موسوم به Battle of the Nocen اتفاق افتاد و باعث خسرات بسیار زیادی به دو جناح شد.
با ضعیف و خسته شدن هر دو طرف جنگ به بن بستی کامل رسید.

7:25 تا 85 Storm:
Exalted Marchهایی از سوی هر دو Chantry علیه Qunariها اعلام شد. Imperial Chantry برای باز پس گیری Seheron و شهر شرقی Qarinus و Andrastian Chantry برای آزادی Rivain عازم شدند.
در حین این Exalted Marches ارتش Orlais موفق به دزدین Tome of Koslun از Qunariها شد.

7:28 Storm:
در شمال Free Marches عده ای رو به High Dragon Urzara آورده و وی را مورد پرستش قرار دادند تا اینکه Urzara توسط گروهی از نظامیان کشته شد.

7:34 Storm:
Nomaran مستقیما از سمت Enchanter به مقام Archon رسید که نقض آشکار قانون عدم دخالت جادوگرات در سیاست بود.

7:44 Storm:
Freyan امپراطور جوان Orlais پس از مشاهده مرگ Ser Aveline به زنان اجازه ورود به مقام شوالیه ها را داد.

7:52 Storm:
دومین Exalted March علیه Qunariها فاجعه بار بود و باعث شد قسمتهای اعظم Antiva نیز به دست Qunariها بیوفتد.

7:54 Storm:
Qunariها در Estwatch پایگاهی برای ساخت کشتی و تعمیر آن ساختند.

7:55 Storm:
مهاجمان Llomerryn زیر پرچم Felicisima Armada متحد شده و عرصه را در دریا بر Qunariها تنگ کردند.
سومین و آخرین Exalted March علیه Qunariها اعلام شد.

7:56 Storm:
Qunariها در حین عقب نشینی موفق به استقرار مکان مناسبی در Free Marches کنار Ostwick شدند و حمله ای به Starkhaven و Kirkwall تدارک دیدند. Starkhaven در مقابل این حمله مقاومت کرد اما Kirkwall در شبیخونی شبانه توسط جادوگران Saarebas سقوط کرد.

7:60 Storm:
شوالیه ای Chevalier از Orlais به نام Ser Michel Lafaille موفق به آزادی Kirkwall شد و وی به عنوان اولین Viscount شهر معرفی شد. او در اولین اقدام Kirkwall City Guard را برای دفاع از شهر پایه گذاری کرد.

7:78 Storm:
Felicisima Arma در نبردی عظیم موفق به گرفتن Estwatch از Qunariها شد.

7:84 Storm:
با پایان Third New Exalted March تنها یک پایگاه برای Qunariها در قاره باقی ماند، شهر Kont-aar.
پس از آن دیگر کسی قصد آزادی این شهر را نکرد و نمایندگان تمامی کشورهای Thedas به غیر از Tevinter برای مذاکره با Qunariها در شهر Llomerryn جمع شد که نتیجه آن پیمان صلح Llomerryn Accord بود.
اما صلحی بین Tevinter و Qunariها برقرار نشد و درگیریهای این دو هنوز هم ادامه دارد.

7:90 Storm:
Ceridweth of the Spiral Eye که یکی از Apostateهای مشهور Kirkwall بود تبدیل به Tranquil شد.

7:99 Storm:
با پایان جنگ و تولد دو فرزند Emperor Etienne I از Orlais عصر جدید Blessed نام گرفت.
,Blessed Age,8:5 Blessed:
Kirkwall علیه Orlais شورش کرده و به عنوان شهری مستقل شناخته شد.

8:10 Blessed:
در حرکتی نمادین Qunariهای واقع در Par Vollen به تعدادی از دیپلماتهای Rivain اجازه ورود دادند. این حرکت نکات زیادی از این نژاد برای مردم Thedas روشن کرد.

8:24 Blessed:
امپراطوری Orlais زیر نظر Reville مشهور به امپراطور دیوانه برای بار دوم به Ferelden حمله کرده و با توجه به خیانت تعدادی از Bannها ارتش امپراطوری به پیروزیهایی دست می یابد. Vigil’s Keep و City of Amaranthine به همراه Redcliffe به دست Orlais می افتد و در جنگ Lothering پادشاه Vanedrin Theirin کشته شده و شمشیر Calenhad the Great مشهور به Nemetos گم می شود. Teyrn of Highever به نام Ardal Cousland نیز در حین دفاع از پادشاه کشته می شود.

8:25 Blessed:
پس از Vanderin پسرش King Brandel Theirin به پادشاهی رسید اما به علت سن پایین نتوانست نیروهای Ferelden را متحد سازد تا دو دهه بعدی کشور در خون و خشونت فرو رود.

8:44 Blessed:
ارتش Orlais بالاخر موفق به فتح Denerim شده و Brandel Theirin مجبور به گریز و مخفی شدن گشت. هرچند وی و دیگر بزرگان کشور جنگی چریکی با Orlais را ادامه دادند.
در نهایت با کشته شدن Brandel امپراطوری Orlais شخصی به نام Meghren را به پادشاهی Ferelden گماشت اما دختر Brandel به نام Moira Theirin مشهور به Rebel Queen مقاومت علیه امپراطوری را زنده نگه داشت.

8:47 Blessed:
امپراطور Reville از ترس قدرت روزافزون Grand Duke Gratien دستور قتل وی به همراه همسر و سه فرزندش را داد. حتی هشت نوه خردسال وی را نیز از دم تیغ گذراند، جوانترین نوه وی Camille در زمان کشته شدن تنها هشت ماه داشت.

8:51 Blessed:
Emperor Reville پس از آنکه یک سال خود را از ترس عقوبت قتل Gratien در اتاق محبوس کرده بود، از دنیا رفت.

8:55 Blessed:
جنگ بین Qunariها و Tevinter Imperium ادامه پیدا کرده و در عرض سه سال Seheron بار دیگر فتح شد. Tevinter یک تنه جنگ با Qunariها را ادامه می داد هرچند صلح دیگر کشورها نیز بسیار شکننده بود.

8:60 Blessed:
Aurelian Pentaghast سعی بر نشستن در جایگاه پادشاهی Nevarra کرد اما مشخص شد وی Pentaghast نیست و وی بعد از آن برای بازیابی افتخار از دست رفته اش به Legion of the Dead دورفها ملحق شد. اولین انسانی که به این مقام دست می باید.

8:62 Blessed:
شهر Treviso از Antiva در طی یک آتش سوزی تقریبا نابود شد.

8:70 Blessed:
جنگ بین Nevarra و Orlais بر سر تپه های اطراف Perendale با پیروزی Nevarra خاتمه یافت.

8:76 Blessed:
در یکی از سرد ترین زمستانهای تاریخ Adain of Starkhaven یکی از مشهورترین جادوگران فراری توانست از چنگال Circle of Magi بگریزد.

8:78 Blessed:
Maric Theirin از سوی Moira Theirin به دنیا آمد و تا خون پادشاهی King Calenhad ادامه داشته باشد.

8:82 Blessed:
Nevarra اقدامی برای گرفتن Free Marches آغاز کرد اما توسط Cade Arvale مشهور به Champion of Tantervale متوقف شد.

8:96 Blessed:
Moira the Rebel Queen در فتنه ای از سوی پادشاه گماشته Orlais یعنی Meghren توسط Bann Ceorlic به قتل رسید.
Endrin Aeducan به پادشاهی Orzammar رسید.

8:98 Blessed:
تعدادی از یاغیان Ferelden به سرکردگی شاهزاده Maric توانستند بندری دور افتاده با نام Gwaren را تصاحب کنند. این اولین پیروزی بزرگ آنها پس از مرگ ملکه Moira بود.
House Tethras به علت انکار Voice of the Ancestors و دستکاری در Provings به خارج از Orzammar و سطح زمین تبعید شد.

8:99 Blessed:
در جنگی در West Hill یاغیان Ferelden مجبور به عقب نشینی به Gwaren شدند و شایعه شد که Maric کشته شده است.
با کمک Legion of the Dead شاهزاده Maric موفق به ورود به Deep Roads شده و در شبیخونی پیروزی مهمی برای یاغیان رقم بزند. همچنین وی Bann Ceorlic و سه اشراف زاده دیگری که در قتل مادرش نقش داشتند را کشت.
با وجود باور به انقراض، اژدهاهایی از سوی Antiva پدیدار گشتند و به سمت Nevarra و Orlais هجوم بردند. همچنین اژدهایی دیگر نیز در Frostback Mountains قبل از جنگ River Dane مشاهده شد.
در پی این حوادث Divine Faustine II که آماده بود عصر جدید را Sun Age نام بگذارد آن را Dragon Age خطاب کرد. پیش بینی می شد عصر جدید عصری خشونت بار و انقلابی باشد.
در جنگ River Dane دو سردار Chevaliers که به همراه ارتشی از سوی امپراطور برای سرکوب یاغیان فرستاده شده بود توسط Loghain Mac Tir و یارانش شکست خوردند.

Dragon Age

9:2 Dragon:
با رهبری شاهزاده Maric جوان، شورشیان بالاخره موفق به عقب راندن نیروهای Orlais شدند. Maric نیز در نبردی تن به تن Meghren را در Fort Drakon کشت.
جنگی داخلی در Antiva شکل گرفته و دوره ای مشهور به Three-Queens آغاز شد.
Archon حکم بر Tevinter Imperium مورد سرقت قرار گرفت.

9:4 Dragon:
امپراطور آینده Orlais یعنی Empress Celene به دنیا آمد.

9:5 Dragon:
پادشاه آینده Ferelden یعنی Cailan Theirin به دنیا آمد.

9:8 Dragon:
مرگ ملکه Rowan در Ferelden.

9:10 Dragon:
Darkspawnی هوشمند مشهور به The Architect در زیر Ferelden، قصد یافتن و کشتن OLD GODهای باقی مانده و همچنین آلوده کردن سطح زمین را کرد. نقشه های وی توسط King Maric و تعدادی از Grey Wardenها خنثی شد.
King Maric اجازه داد Grey Wardenها بعد از دو دهه تبعید به Ferelden بازگردند.
در Orzammar زنی آهنگر به نام Branka برای تحقیقات در زمینه زغال بدون دود به مقام Paragon دست یافت.
Alistair یکی از قهرمانان آینده Blight پنجم به دنیا آمد.

9:12 Dragon:
برخلاف تصور دورفها Orzammar که شهر Kal-Sharok را نابود شده می پنداشتند، این شهر بار دیگر در Hunterhorn Mountains یافت شد. هرچند دورفهای ساکن آنجا دل خوشی از Orzammar نداشته و پادشاه آن را به رسمیت نمی شناسند.

9:13 Dragon:
قلعه Bownammar متعلق به دورفها که خانه گروه Legion of the Dead در حمله Darkspawnها سقوط کرد.

9:14 Dragon:
Perrin Threnhold به مقام Viscount در Kirkwall رسید.

9:20 Dragon:
بعد از به امپراطوری رسیدن Celene در Orlais این کشور با Ferelden به صلح رسید.
Arl Eamon Guerrin پس از ازدواج با زنی از Orlais به نام Alistair ، Isolde را به Chantry فرستاد.

9:21 Dragon:
بعد از کودتایی ناموفق علیه تمپلارها در Viscount Perrin Threnhold ، Kirkwall اعدام شد و Marlowe Dumar به مقام وی دست یافت. همچنین Meredith Stannard از سوی Grand Cleric Elthina به عنوان فرمانده تمپلارهای Kirkwall منصوب شد.

9:22 Dragon:
Blood Mageها با همکاری Grand Cleric Callista در Orlais نقشه قتل Divine Beatrix III را ریختند اما این توطئه توسط Seeker of Truthی به نام Cassandra Pentaghast شکست خورد. پس از آن وی به Hero of Orlais و دست راست Divine مشهور شد.

9:25 Dragon:
King Maric از Ferelden در دریا گم شده و توسط Crows of Antiva در Velabanchel زندانی شد.
پسر Maric به نام Cailan Theirin به پادشاهی Ferelden منصوب شده و یک ماه بعد با Anora دختر Loghain Mac Tir ازدواج کرد.

9:27 Dragon:
Malcolm Hawke پدر Champion of Kirkwall آینده و جادوگری فراری که باعث آزادی Corypheus شده بود، در Lothering فوت کرد.

9:28 Dragon:
Paragon Branka به همراه تمام خانواده اش، به غیر از Oghren، وارد Deep Roads شد تا Anvil of the Void و راز ساختن Golemها را بیابد.
برده ای به نام Fenris از دست اربابش گریخته و راهی جنوب می شود.
Leliana در Lothering Chantry پناهنده می شود.

9:30 Dragon:
Alistair توسط فرمانده Grey Wardenهای Ferelden به نام Duncan به این گروه ملحق شد.
حوادث بازی Dragon Age: Origins آغاز شد.
هنگامی که The Architect در تبدیل Old God Urthemiel به Disciple ناموفق ماند و Urthemiel تبدیل به Archdemon شد، Blight پنجم از جنوب Ferelden یعنی Korcari Wilds آغاز شد.
Teyrn Bryce Cousland و Teyrna Eleanor Cousland توسط Arl Rendon Howe کشته شدند.
قبیله Sabrae از الفهای Dalish برای یافتن Eluvian مدتی در Ferelden مانده اما آن را آلوده شده توسط Blight یافتند. برای فرار از این آلودگی به سمت شمال و Free Marches حرکت کردند.
The Warden به گروه Grey Wardenها ملحق شد.
ارتش Ferelden در جنگ Battle of Ostagar در پی خیانت Teyrn Loghain Mac Tir از نیروهای Darkspawn شکست خورده و در این جریان King Cailan Theirin و Warden Commander Duncan کشته شدند.
The Warden و Alistair توسط Flemeth مشهور به Witch of the Wilds نچات پیدا کردند.
Loghain Mac Tir به Denerim بازگشته و خود را نماینده پادشاهی معرفی می کند و این امر باعث اختلاف زیادی بین بزرگان کشور شده و Ferelden را به سمت جنگ داخلی می برد.
حوادث بازی Dragon Age II آغاز شده و Lothering توسط Darkspawnها نابود می شود. خانواده Hawke به همراه Aveline Vallen با کمک Flemeth به Kirkwall گریختند.

9:31 Dragon:
Urthemiel توسط یکی از Grey Wardenهای باقی مانده در Ferelden طی نبرد Battle of Denerim کشته شد و وی به Hero of Ferelden مشهور گشت.
حوادث Dragon Age: Warden’s Fall اتفاق افتاد.
Grey Wardenها از سوی Orlais برای کمک به پاک کردن باقی Darkspawnها وارد Ferelden شدند و زیر نظر Lieutenant Gable در Vigil’s Keep قرار گرفتند. Kristoff مسئول انجام تحقیقات شده اما توسط زیردستان یکی از Brood Motherهای هوشمند مشهور به The Mother کشته شد.
حوادث Dragon Age: Origins – Awakening آغاز شده و جنگی بین دو جبهه Darkspawnها در می گیرد.
Darkspawnهای باقی مانده در Ferelden توسط The Warden-Commander نابود شده و جنگ بین Darkspwanها پایان می پذیرد.
دورفهای Orzammar موفق به بازپس گیری Kal’Hirol می شوند.
پس از عدم موفقیت دورفها در تحیقیقات Caridin برای ساخت Golemها، Amgarrak Thaig توسط Harvesterها انباشته می شود.
Circle of Magi واقع در Starkhaven در آتش سوخته و کسانی که زنده ماندند به Kirkwall منتقل می شوند که باعث می شود لقب بزرگترین Circle واقع در Free Marches به Kirkwall برسد.
Qunariها طبق قراری با Orlais راهی باز پس گرفتن Tome of Koslun می شوند اما کتاب توسط دزدان دریایی Rivain دزدیده می شود.
طی یک طوفان کشتی Qunariها در ساحل Kirkwall لنگر انداخته و تا زمانی Tome of Koslun را باز پس گیرند آنجا مستقر می شوند.
جادوگری Qunari که با استفاده از شئ باستانی الفها یک روستا را به طور کامل نابود کرده بود، توسط Chantry در Kirkwall زندانی می شود. پس از آن یک مامور از سوی Qunariها که الفی به نام Tallis است، عازم می شود تا وی را آزاد کند.
Hawke در Kirkwall به Bartrand Tethras و Varric Tethras طی اکتشافات Deep Roads کمک می کند. آنها یکی از اولین Thiagهای تاریخ که توسط Blight اول آلوده شده است و یک بت از جنس Lyrium را می یابند.

9:32 تا 37 Dragon:
یک اشراف زاده از Orlais به نام Prosper de Montfort با همکاری Tal-Vashothی به نام Salit علیه مامورین Qunari اقدام می کند اما توسط Hawke کشته می شود.
Corypheus از زندانش بیدار شده و توسط Hawke کشته می شود.

9:32 Dragon:
Warden-Commander از Morrigan ، Ferelden را در Dragonbone Wastes می یابد. Morrigan به درون Eluvian سفر می کند.

9:34 Dragon:
Arishok تصمیم می گرد به شهر حمله کرده و دومین هجوم Qunariها به Kirkwall را رقم بزند. Marlowe Dumar در طی این حمله کشته می شود.
Hawke تقریبا به تنهایی مهاجمان را شکست داده و توسط Knight-Commander Meredith Stannard لقب Champion of Kirkwall را می گیرد.
Knight-Commander مسئولیت اداره شهر را به عهده می گیرد و بیش از پیش عرصه را بر جادوگران شهر تنگ می کند.
پس از جنون و مرگ Revered Mother Dorothea ، Divine به عنوان Divine بعدی شناخته شده و لقب Justinia V می گیرد.

9:37 Dragon:
جادوگری فراری به نام Anders با نابودی Chantry در Kirkwall باعث آشوب در شهر شده و طی آن در شهرهای دیگر Thedas نیز جادوگران علیه سیستم Chantry قیام می کنند.
Champion of Kirkwall هم First Enchanter Orsino و هم Knight-Commander Meredith Stannard را کشته و سپس از شهر می گریزد.
Fiona به عنوان Grand Enchanter انتخاب شده و همچنین Archmage Wynne مخالف جدایی محفل College of Enchanters از Chantry می شود.

9:38 Dragon:
Chantry محفل College of Enchanters را منحل کرده و اجازه هر گونه ملاقاتی را لغو می کند.
King Alistair به همراه Isabela و Varric Tethras برای یافتن اطلاعاتی از سرنوشت King Maric راهی Antiva City می شوند.

9:38 و 39 Dragon:
با تقابل Grand Duke Gaspard de Chalons و Empress Celene، جنگ داخلی در Orlais آغاز می شود.

9:40 Dragon:
پس از شورش الف ها در Empress Celene ، Halamshiral از Val Royeaux خارج می شود که باعث ایجاد شایعه کشته یا اسیر شدن وی در بین مردم می شود.
Sun Gates ورودی به Val Royeaux پس از چندین سال بار دیگر بسته می شود.
شورشی خشونت آمیز در White Spire، باعث مرگ بسیاری از سران جادوگران می شود. این شورش با حمایت شخص Divine و کمک مامورین از جمله Leliana انجام شد.
در پی حوادث White Spire، پیمان Nevarran Accord شکسته شده و باعث جدایی Seekers از Chantry می شود. همچنین Templars نیز از تابعیت Seekerها بیرون آمده، هرچند هنوز عده ای در خدمت Divine هستند.
تمام جادوگران و کارکنان Circle of Dairsmuid در Rivain به دستور Chantry کشته می شوند.
College of Enchanters اعلام استقلال از Chantry می کند و آینده جادوگران Thedas در هاله ای از ابهام فرو می رود.
Lord Seeker Lambert گم شده و احتمال مرگ وی می رود.

Varric Tethras دستگیر شده و توسط Cassandra Pentaghast، از معدود Seekers of Truthهای وفادار به Chantry، مورد بازجویی قرار می گیرد.
The Warden و The Champion هر دو به طور اسرارآمیزی ناپدید می شوند. ,معرفی شخصیت های تاثیرگذار,شخصیت های تاثیر گذار,Leliana,Leliana در Orlais به دنیا آمده اما مادری از Ferelden دارد، به همین علت همیشه خود را یک Fereldenی می داند. پس از مرگ مادرش، توسط یک اشراف زاده به نام Lady Cecilie که مادرش نزد او کار می کرد، بزرگ شده و بزرگ شدن زیر دست یک اشراف زاده ازLeliana ، Orlais را کاملا با فرهنگ این کشور و اشرافش آشنا کرد. پس مدتی با وارد شدن به مسابقات The Grand Game با Bardی به نام Marjolaine آشنا شده و کم کم زیر نظر او کار می کند و Leliana تبدیل به قاتلی بی رحم و دزدی ماهر می شود. در این حین عشق Leliana به Marjolaine نیز هر روز بیشتر شده و کم کم کاملا عاشق وی می شود. اما این شیفتگی در نهایت با خیانت Marjolaine انجام می گیرد و وی Leliana را متهم به جاسوسی در نظر دولت می کند که در قانون حکم مرگ را دارد. در نهایت Leliana دستگیر شده و در زندان شکنجه فراوان می شود اما وی با کمک Revered Mother Dorothea که بعدا به عنوان Divine Justinia V شناخته می شود، فرار می کند. او که دیگر در Orlais جایی ندارد با ناامیدی تمام به Ferelden می گریزد و در نهایت پشیمانی از گذشته خویش، در Chantry کوچکی در روستای Lothering پناه می گیرد.

پس از دو سال ماندن در Lothering و آغاز Blight پنجم وی به گفته خودش الهامی از Maker دریافت می کند که باید با Blight مبارزه کرده و جلوی آن را بگیرد، این الهام مصادف می شود با روبرو شدن وی با The Warden. سپس Leliana با گروه کوچک The Warden همراه شده و آنها برای مقابله با Blight شروع به یافتن متحدان و یکپارچه کردن کشور می کنند. در این بین Marjolaine که هنوز در پی Leliana است، قاتلانی را از پی او فرستاده اما با دفاع The Warden از وی، Leliana جان سالم به در می برد و سپس به همراه Marjolaine ، The Warden را می یابند تا یک بار برای همیشه حسابش را با Leliana صاف کنند.
پس از نبرد Battle of Denerim و پایان یافتن Blight پنجم، با انتخاب Revered Mother Dorothea به عنوان Divine بعدی، Leliana تبدیل به دست چپ وی و مامور ویژه Divine می شود. وی حتی در ماجرای شورش White Spire نیز نقش داشته و باعث آزادی جادوگران زندانی می شود و همین امر نیز باعث می شود Lord Seeker Lambert متوجه توطئه Divine Justinia V علیه Templar Order شود.

پس از حوادث اخیر که موجب شورش جادوگران و جدا شدن Chantry از Templarها و Seekerها می شود وی به همراه Cassandra Pentaghast راهی یافتن The Warden و The Champion می شوند. ,Alistair,به نظر می رسد مادر Alistair زنی خدمتکار بوده که هنگام به دنیا آمدن پسرش از دنیا رفته است و Alistair توسط Arl Eamon Guerrin of Redcliffe بزرگ شده است. اما پس از ازدواج Arl Eamon با زنی به نام Alistair ، Arlessa Isolde به Chantry سپرده می شود چون Isolde مشکوک می شود که وی فرزند Arl Eamon است اما بعدا مشخص می شود که Alistair فرزند نامشروع King Maric است و برادر ناتنی King Cailan محسوب می شود. طی چندین سال در Chantry آموزش های تمپلار به Alistair داده شده اما وی همیشه از این زندگی مذهبیش ناراضی بوده است. تا زمانی که Duncan که از دوستان پدرش محسوب می شده وی را یافته و با وجود مخالفت بسیار زیاد Chantry، از او برای پیوستن به گروه Grey Wardenها دعوت می کند و Alistair نیز آن را مشتاقانه قبول می کند.

در جنگ Alistair ، Battle of Ostagar با The Warden که به تازگی با Duncan همراه شده، آشنا شده و به وی در مراسم پیوستن به Grey Wardenها کمک می کند. پس از جنگ و با کشته شدت اکثریت Wardenها از جمله Duncan، تقریبا وی و The Warden تنها Grey Wardenهای باقی مانده در Ferelden محسوب می شدند. بنابراین این دو با هم شده تا کشور را متحد و لشکری برای مقابله با Blight فراهم کنند. همچنین پس از مرگ Cailan، تنها وارث حقیقی تاج و تخت Alistair معرفی می شود که مورد مخالفت شدید بسیاری از اشراف از جمله Teyrn Loghain Mac Tir قرار می گیرد اما با حمایت Arl Eamon و The Warden و کشتن Loghain Mac Tir تاج پادشاهی به Alistair رسیده و وی به عنوان King Of Fererlden شناخته می شود.
پس از پایان Blight پنجم، Alistair به همراه Isabela و Varric Tethras راهی یافتن پدرش King Maric می شود که ابتدا با Yavana مشهور به Antivan Witch of the Wilds، در Antiva روبرو می شود، با مرگ Yavana مشخص می شود که King Maric به علت داشتن خون خاصی که از Calenhad the Great به ارث برده توسط Tevinter اسیر شده است. با سفر به آنجا و سپس Seheron در نهایت Maric را یافته اما نمی توانند وی را نجات دهند. با مرگ Alistair ، Maric نیز به عنوان پادشاه حقیقی Fererlden باز می گردد.

Morrigan

Morrigan به عنوان دختر Flemeth (موجودی ترسناک و خطرناک که برای قرن هاست در Korcari Wilds حضور دارد، شناخته می شود) اما چیزی که مشخص است Flemeth مادر حقیقی وی نبوده و تنها وظیفه بزرگ کردن وی را داشته است. پدر و مادر Morrigan مشخص نبوده و احتمالا یکی از افراد Chasind Wilders بوده اند. به هر حال Morrigan تمام کودکی و نوجوانی خود را در انزوای کامل و تنها در کنار Flemeth در اعماق جنگل گذرانده و این مورد از وی فردی جامعه گریز و بیزار از انسان ها ساخته است هرچند وی را نیز تبدیل به جادوگری فوق العاده قدرتمند با قدرتهای تغییر شکل کرده است. پس از حوادث Battle of Ostagar و نجات The Warden و Alistair توسط Flemeth، وی به توصیه مادرش با آنها همراه می شود. در این سفر با یافتن Black Grimoire که بسیاری از رازهای Flemeth را در خود نهفته داشته، Morrigan متوجه می شود که Flemeth تنها وی را بزرگ کرده تا در موقع مناسب از بدن وی برای خود استفاده کند بنابراین Morrigan از The Warden کمک می خواهد تا مرگ Flemeth را رقم بزند که The Warden نیز به Korcari Wilds برگشته و در نبردی نفس گیر ظاهرا Flemeth را از پای در می آورد.

در شب قبل از نبرد نهایی و حمله به نیروهای Morrigan ، Darkspawn برای The Warden فاش می کند که از این موضوع که با کشتن Grey Warden ، Archdemon نیز کشته می شود اطلاع دارد و راه فراری از این سرنوشت پیشنهاد می کند. این که آن شب را با هم گذرانده و از این شب فرزندی به بار آمده که روح آلوده نشده OLD GODS را جذب کرده و مانع مرگ The Warden شود. The Warden نیز موافقت کرده و در نبرد نهایی با کشتن Archdemon وی نیز زنده می ماند هرچند پس از پایان جنگ Morrigan سریعا از آن جمع رفته و ناپدید می شود.
پس از مدتی The Warden به دنبال Morrigan گشته تا این که وی را در Dragonbone Wastes در حالی که آماده ورود به Eluvian می یابد. Morrigan به داخل Eluvian رفته و پس از آن سرنوشتش مشخص نیست.

Sten/Arishok

 


Sten/Arishokنه نام وی بلکه درجه وی تا قبل از تبدیل شدنش به Arishok است. وی همراه با چند نفر دیگر راهی Ferelden می شود تا حقیقت Blight را درک کرده و این اطلاعات را برای مردمش ببرد اما آنها توسط Darkspawnها مورد حمله قرار می گیرند و Sten در حین نبرد بیهوش می شود. پس از به هوش آمدنش متوجه می شود تمام همرزمانش کشته شده و شمشیرش Asala گم شده است. وی که نمی تواند بدون شمشیرش نزد مردمش بازگردد با عصبانیت تمام، کشاورزی که وی را یافته و درمان کرده بود را به همراه تمام خانواده اش با دستان خالی می کشد. هنگامی که عصبانیتش فروکش می کند و متوجه می شود با این کار افتخارش نیز گم شده همان جا می ماند تا مامورین حکومتی Lothering از راه رسیده و وی را بدون هیچ مقاوتی دستگیر کنند.
Sten پس از آن در قفسی زندانی می شود تا از گرسنگی و تشنگی بمیرد اما The Warden از راه رسیده و به وی پیشنهاد می کند تا به آنها در شکست Blight کمک کند، Sten نیز این هدف را باارزش تشخیص داده و پیشنهاد The Warden را می پذیرد. The Warden نیز با راضی کردن Revered Mother این جنگوی نژاد Qunari را آزاد می کند تا با وی همراه شود.
Sten که در این سفر به همراه The Warden موفق به یافتن شمشیرش Asala نیز می شود در نهایت معنای واقعی Blight را درک کرده و با افتخار نزد مردمش باز می گردد.

پس از حمله Qunariها به Kirkwall و کشته شدن Sten ، Arishok جای وی را گرفته و تبدیل به Arishok جدید می شود. وی پس از آن با همرزم سابقش Alistair که در جست و جوی پدرش است بار دیگر روبرو شده و با هم به Ath Velanis حمله می کنند و باعث شکست Aurelian Titus می شوند.
,Wayne,Wynne به عنوان جادوگر اکثر زندگی خود را در Circle گذرانده و همیشه ترس مردم از جادو را ناشی از عدم درک درست آنها در این مورد می داند. وی در اواخر عمر خود به جایگاه بسیار مهمی در بین جادوگران دست می یابد که حتی به وی پیشنهاد First Enchanter در Ferelden’s Tower نیز می شود اما وی نمی پذیرد. وی در نبرد Ostagar نیز از طرف Circle حضور داشته و از معدود نجات یافتگان این جنگ است.

پس از شکست Ostagar و بازگشت به برج Wynne متوجه می شود Senior Enchanter Uldred با Loghain به شرط آزادی بیشتر جادوگران هم دست شده است. Wynne این خبر را به گوش First Enchanter Irving رسانده اما Uldred از آن ها سریع تر بوده و با احضار موجودات شیطانی سعی در گرفتن کل برج می کند. Irving به دست Uldred اسیر شده و Wynne به همراه تعدادی دیگر شروع به مقابله با شیاطین می کند که در این بین Wynne ضربه سنگینی خورده و کشته می شود اما در Fade یکی از ارواح وارد وی شده و باعث بازگشتش به زندگی می شود. تا این که The Warden و تیمش از راه رسیده و با کمک آن ها Uldred را کشته و نظم را بار دیگر به Circle باز می گردانند. پس از این حوادث Wynne برای مقابله با Blight با The Warden همراه شده و در نبرد نهایی در Denerim نیز شرکت می کند.

مدتی بعد از حوادث Kirkwall گروه College of Enchanters ملاقاتی را ترتیب داده تا اعلام استقلال از Chantry کنند اما Wynne با این تصمیم مخالفت می کند. پس از آن وی به دستور مستقیم Divine Justinia V به همراه پسرش Rhys و دو تن دیگر راهی نجات Tranquilی به نام Pharamond می شوند. در این بین Wynne متوجه راهی برای بازگشت Tranquilها شده و این موضوع را با Divine در میان می گذارد. اما طی جلسه ای در این رابطه که به همراه اکثر سران جادوگران برگزار شده بود Lord Seeker Lambert حمله کرده و اکثر آنها را کشته یا زندانی می کنند. پس از آن Wynne به همراه Shale و Leliana موفق به نجات تعدادی از جادگران می شوند اما در این بین دوست او یعنی Evangeline کشته می شود که Wynne با احضار روحی که باعث زنده مانده خودش پس از حوادث Ferelden’s Tower بوده و دمیدن آن در بدن Evangeline باعث زنده شدن Evangeline و مرگ خود می شود.
خاکسترهای Wynne به پیشنهاد Leliana در پای درخت Andoral’s Reach دفن می شود. پس از آن فرزندش Rhys جانشین وی شده و وظیفه سخنگو بودن Aequitarianها را عهده دار می شود.

Zevran Arainai

Zevran Arainai فرزند زنی Dalish Elf است که عاشق هیزم شکنی الف شده و قبیله اش را به مقصد Antiva City ترک می کند. حاصل این عشق Zevran است. هرچند خود Zevran نیز از این موضوع مطمئن نیست زیرا پس از مرگ هیزم شکن، مادر وی برای گذران زندگی مجبور به روسپی گری شده و پس از آن Zevran به دنیا می آید و مادرش نیز طی زایمان از دنیا می رود. Zevran تا هفت سالگی توسط روسپی های آن فاحشه خانه بزرگ می شود تا این که به گروه قاتلان Crows of Antiva به ارزش سه سکه طلا فروخته می شود. پس از آن Zevran در بین Crows پیشرفت کرده و به یکی از قاتلان ماهر تبدیل می شود. در یکی از ماموریت هایش در Antiva وی با دو نفر دیگر به نام های Taliesen و Rinna همراه می شود. اما Zevran و Taliesen به Rinna مشکوک شده و احتمال می دهند وی به آن ها خیانت کرده باشد. Taliesen نیز با قصاوت تمام Rinna را در حالی که خیانتش را انکار می کند، می کشد. در آخرین لحظات Rinna به Zevran می گوید تمام این مدت عاشق وی بوده اما این مسئله تنها باعث تمسخر Zevran شده و به این موضوع اعتنایی نمی کند. اما در نهایت مشخص می شود Rinna بی گناه بوده و حقیقت را می گفته.

پس از حوادث Ostagar و آگاهی Loghain از زنده مانده The Warden و Alistair، وی به پیشنهاد Crows of Antiva ، Arl Howe را استخدام می کند تا Grey Wardenها را بکشند، Zevran نیز که پس از حوادث Rinna سرخورده و افسرده بود این ماموریت که دست کمی از خودکشی نداشت را می پذیرد و راهی می شود تا شاید به دست قهرمان به نامی کشته شود. اما پس از شکست از The Warden وی از خون Zevran گذشته و در ازای خدمت به وی، او را زنده نگه می دارد. پس از آن نیز Zevran به گروه The Warden برای تقابل با Blight می پیوندد.
چند روز پیش از تقابل آخر با Bight در Taliesen ، Denerim به سراغ Zevran آمده و با گفتن این موضوع که شکستش از Grey Wardenها بخشیده شده، می تواند کارش را اکنون تمام کرده و به Crows of Antiva باز گردد. اما Zevran نپذیرفته و در کنار The Warden با Taliesen و افرادش جنگیده و آن ها می کشد. پس از آن نیز وی در جنگ Battle of Denerim شرکت کرده و به پایان دادن Blight کمک می کند.
پس از پایان Zevran ، Blight که هنوز از سوی Crows of Antiva در خطر است به Kirkwall می رود اما قاتلی به نام Nuncio و افرادش وی را می یابند اما این بار نیز Zevran با کمک Hawke از محلکه می گریزد.

Oghren

Oghren زمانی یکی از بهترین جنگجوهای Orzammar بود تا این که با دختری به نام Branka ازدواج کرد. پس از این که Branka به مقام Paragon دست یافت با تنها گذاشتن Oghren راهی Deep Roads شده تا رازهای آهنگر افسانه ای Caridin و راز تبدیل شدن به Golem را بیابد. اما Branka هرگز بازنگشت و Oghren تبدیل به یک دائم الخمر شد. زمانی جوان ترین پسر Lord Meino به Oghren گفت این محال است که با گذشت این مدت Branka و گروهش زنده مانده باشند، Oghren از این صحبت بسیار عصبانی شده و با دعوت وی به یک مبارزه، در حالی که مست بود، وی را از پای درآورد. با این کار اجازه حمل سلاح از وی گرفته شد که برای یک جنگجوی دورف از مجازات مرگ نیز بدتر است. وی دو سال تمام سعی در راضی کردن Assembly کرد که گروهی را به جست و جوی Branka بفرستند اما موفق نشد.

با ورود The Warden به Orzammar و قصدش برای یافتن Branka و استفاده از مقام Paragon وی، Oghren نیز همراه وی شده تا با هم وارد Deep Roads شوند. با یافتن وی، متوجه می شوند گذراندن مدت زیادی در Deep Roads باعث عوض شدن Branka شده و وی برای یافتن Anvil of the Void دست به هر کاری می زند. با مواجه Branka و Caridin که قصد نابودی Anvil را برای همیشه داشت، The Warden بر خلاف نظر Oghren با Caridin همراه شده و علاوه بر نابودی Anvil of the Void مرگ Branka نیز رقم می خورد. Oghren که از این موضوع بسیار ناراحت است و دیگر چیزی برای ماندن در Orzammar ندارد با The Warden همراه می شود.

پس از پایان Blight و شکست Oghren ، Archdemon به نزد یکی از دوستان قدیمیش به نام Felsi رفته و پس از مدتی با وی ازدواج کرده و صاحب فرزندی می شود اما Oghren که همیشه روحیه جنگاوری داشته نمی تواند زندگی عادی را تحمل کرده و به Vigil’s Keep برای کمک به The Warden-Commander رفته و پس از آن به گروه Grey Wardenها می پیوندد. اما این موضوع باعث نمی شود از Felsi و فرزندش نیز غافل باشد.
,Shale,Sahle یکی از دورف ها و از بهترین جنگجویان زن در خدمت King Valtor بود. وی که از خانواده Cadash هست تنها زنیست که داوطلب تبدیل به Golem شدن بود. پس از تبدیلش به دست Caridin وی به همراه بسیاری دیگر حین Blight اول در مقابل ارتش Darkspawnها ایستادگی کردند.

پس از تبدیل Caridin به Sahle ، Golem نیز که مجبور به ترک وی شده بود در یکی از Thaigهای فراموش شده از کار می افتد. پس از قرن ها و در اواخر Blessed Age جادوگری به نام Shale ، Wilhelm و Rod فعال کردنش را به طور اتفاقی می یابد. پس از فعال شدن دوباره Shale، وی تبدیل به غنیمتی برای Wilhelm شده و حتی در جریان شورش Fereldan نیز به نفع نیروهای Maric Theirin مورد استفاده قرار می گیرد. پس از پایان شورش Wilhelm برای تحقیقات بیشتر روی Shale به روستایی به نام Honnleath رفته و آن جا ساکن می شود. تا این که روزی جسد Wilhelm در بیرون از برجش در حالی که Shale غیرفعال شده بالای جسد است، یافت می شود. بسیاری Shale را عامل مرگ Wilhelm می پندارند بنابراین Rod وی نیز به بازرگانی فروخته می شود تا وسیله فعال سازی مجدد وی از Shale دور باشد. اما Shale با وجود غیر فعال شدن این بار نسبت به اتفاقات اطرافش آگاه است اما توانایی حرکت ندارد.تا این که The Warden برای مقابله با Blight بار دیگر Shale را فعال می کند و وی را با خود همراه می کند.

پس از پایان Blight نیز Shale با Wynne همراه شده و به او در ماموریتش کمک می کند، وی حتی در مراسم تدفین Wynne نیز حضور دارد. با این که قرن هاست Sahle تبدیل به Golem شده است اما وی خاطراتش را به یاد ندارد و تنها از سی سال گذشته اطلاع دارد. ,Merrill,Merrill در قبیله ی Alerion از الفهای Dalish در بین تپه های Nevarra دنیا آمده و سومین فرزند جادوگر قبیله است. پس مدتی وی طی گردهمایی الف ها به عنوان دستیار به رهبر قبیله Sabrae یعنی Keeper Marethari سپرده می شود. Merrill هرچه در رابطه با تاریخ الف ها و Fade آشنا هست به همان اندازه از زندگی بین مردم و ویژگی های آن بی اطلاع است.
در یکی از اطراق های قبیله فردی به نام Tamlen موفق می شود در داخل غاری یکی از Eluvianهای الف های گذشته را بیابد اما غافل از آن که توسط Blight آلوده شده است. وی طی جریانی گم شده و Merrill به دستور Marethari به دنبال وی فرستاده می شود اما هرگز وی را نمی یابد Merrill نیز قسمتی Eluvian را برداشته و سعی در پاک کردن آن از آلودگی می کند. وی که همیشه آرزو داشته دوران شکوه الف ها رو بازگرداند برای پاک کردن و بازسازی Eluvian از Marethari کمک می خواهد اما Keeper سر باز زده و به او نیز توصیه می کند دست از این کار بردارد. اما Merrill زیر بار نرفته و در این باره با یک Pride Demon ارتباط برقرار می کند که باعث می شود وی به Blood Magic روی بیاورد و کمبود Lyrium در پاکسازی Eluvian را با خون خود جبران کند. همین موضوع باعث درگیری بسیار شدید با Marethari رانده شدنش از افراد دیگر قبیله می شود.

با آمدن Hawke به قبیله آن ها برای زنده کردن مجدد Merrill ، Flemeth نیز با وی همراه شده و حتی بعد از آن از قبیله جدا شده و در شهر Kirkwall مستقر می شود. پس از گذشت سه سال و عادت کردن Merrill به شهر نشینی وی از Hawke خواهش می کند تا همراه وی به نزد Marethari رفته و با گرفتن Arulin’Holm از وی بتواند Eluvian را کامل کند. Marethari نیز در ازای آن از آن ها می خواهد موجودی به نام Varterral که به تازگی باعث مرگ تعدادی از الف های آن ها شده را نابود کنند. با رفتن به لانه Merrill ، Varterral یکی از افراد جوان قبیله به نام Pol را آن جا می یابد و قصد کمک به وی را می کند اما Pol از Merrill بیش از Varterral هراس داشته و همین موضوع باعث مرگش می شود. این موضوع تاثیر زیادی روی Merrill گذاشته اما باعث نمی شود از هدفش روی گردان شود.
مدتی بعد Merrill که هنوز موفق به بازسازی Eluvian نشده از Hawke می خواهد به کوهی که Pride Demon در آن جا زندانی است بروند اما در کمال تعجب می بینند که Marethari برای نجات Merrill از آن شیطان، وی را آزاد کرده و خود را به او تسلیم کرده است. Marethari به Merrill می گوید تمام مدت نقشه این موجود بوده که با سالم شدن Eluvian از طریق آن بتواند به دنیای فانی پا بگذارد. در همین حین Marethari کنترل خودش را از دست می دهد و توسط Demon تسخیر می شود که توسط Hawke کشته می شود. همین موضوع باعث می شود ناراحتی بسیار Merrill شده و وی را دچار افسردگی شدیدی می کند.
وی در جریان درگیری Mage ها و Templarها نیز با Hawke همراه بود و وی را یاری می کند.

Anders

نام واقعی وی مشخص نبوده و لقب Anders تنها به این اشاره دارد که خانواده وی اهل Anderfels بوده اند. هنگامی که نشانه های جادو در کودکی وی خود را نشان دادند و Anders قسمتی از مزرعه پدری را در آتش کشید، پدرش ترسیده و وی را در دوازده سالگی به Templarها معرفی می کند و آن ها نیز با قل و زنجیر او را تا برج جادوگران Ferelden می برند. Anders که برج را همانند زندان برای خود می یابد چندین بار قصد فرار از Circle را می کند و حتی هفت بار نیز در این امر موفق می شود اما باز گرفتار شده و با وضعی بدتر بازگردانده می شود. تا جایی که وی یک سال به صورت انفرادی نگه داری می شد و در تمام این مدت تنها همدم وی گربه ای به نام Mr. Wiggums بود. در جریان شورش Uldred و به هم ریختن تمام برج Anders نیز از فرصت استفاده کرده و از Circle می گریزد.
پس از آن Anders به Vigil’s Keep می رود تا از دست Templarها در امان باشد اما بار دیگر توسط آن ها دستگیر می شود تا این که حمله نیروهای Darkspawn به قلعه شروع شده و با مرگ Templarها Anders با The Warden-Commander ملاقات می کند و به پیشنهاد او وارد گروه Grey Wardenها می شود تا زیر نظر The Warden-Commander از شر Templarها در امان باشد. اما Templarی به نام Rylock دست بردار نبوده و همچنان در پی دستگیری Anders است تا این که در شبیخونی ناموفق توسط The Warden-Commander کشته شده و Anders آزادیش را تا حدودی به دست می آورد.

پس از پایان حوادث Amaranthine و مرگ سران Darkspawnها Anders که با روح مظهر عدالت که در دنیای فانی گرفتار شده بود همراه شده و به وی اجازه می دهد بدنش را به عنوان میزبان بپذیرد و از آن پس آن دو یکی شده و قابل جدا شدن نمی باشند. همین موضوع به Anders قدرت زیادی می دهد اما قدرتی که گاهی قابل کنترل نبوده و Justice گاهی کامل بر Anders غلبه کرده و کنترلش را دست می گیرد. گذشته وی و همراه شدنش با Anders ، Justice را بیش از پیش بر کمک به جادوگران و تلاش برای آزادیشان مصمم می کند.

Anders همراه با بسیاری از پناهندگان از Ferelden به سمت Kirkwall رفته و آن جا به عنوان شفادهنده ای به مردم کمک می کند. Hawke که برای رفتن به Deep Roads نیاز به یک Grey Warden دارد Anders را یافته و با خود همراه می کند. با همراهی Hawke، وی نیز تلاش هایش را برای آزادی جادوگران Kirkwall بسیار بیشتر می کند تا جایی که عامل آشوب در شهر و آغاز کننده جنگ بزرگ جادوگران و Templarها می شود. Anders با استفاده از جادویی بسیار قوی نابودی کامل Chantry را در شهر رقم زده و باعث مرگ Grand Cleric Elthina می شود تا با این کار به عقیده خودش امکان مصالحه بین جادوگران و Templarها در شهر نباشد و یک بار برای همیشه جادوگران در مقابل Templarها ایستادگی کنند. با مرگ Elthina رهبر Templarهای Kirkwall یعنی Meredith نیز دستور قتل عام تمام جادوگران را داده و Right of Annulment را اعلام می کند. Hawke نیز از قتل Anders صرف نظر کرده و با وی در برابر Templarها ایستادگی می کنند و مرگ Meredith را رقم می زنند. پس از این حوادث سرنوشت Anders و مکان کنونی وی مشخص نیست.

Aveline Vallen

Aveline دختر Chevalierای از Orlais به نام Benoit Du Lac است که پس از از دست دادن موقعیت و اعتبارش راهی Ferelden می شود. وی که همیشه آرزو داشت Aveline تبدیل به شوالیه ی به نامی شود نام دخترش را از یکی از بزرگترین شوالیه های زن تاریخ گرفته اما در نهایت دست تقدیر Aveline را به عضویت ارتش Ferelden می رساند.

پس از آن Aveline با Templarی به نام Wesley Vallen ازدواج می کند. وی که در جنگ Battle of Ostagar نیز حضور داشته پس از شکست ارتش قصد دوری از Blight را می کند که در راه با Hawke و خانوده اش آشنا می شود. در این حین Wesley توسط یکی از Darkspawnها زخمی شده و Aveline برای جلوگیری از عذاب بیشتر شوهرش، مجبور می شود جان وی را بگیرد. پس از رسیدن به شهر Kirkwall و گذشت یک سال وی به عضویت Kirkwall City Guard در آمده و پس از آن با کشف توطئه Captain of the Guard وقت، این سمت را گرفته و تبدیل به Guard Captain می شود. وی همچنین با یکی از زیردستان خود به نام Donnic Hendyr ازدواج می کند. Aveline در جریان شورش Kirkwall نیز حضور داشته و به Hawke کمک می کند.

Fenris

Fenrisبا نام واقعی Letho، زمانی برده ای در Tevinter Magister زیر نظر یکی از Magisterهای قدرتمند به نام Danarius بود. چیزی که وی را از افراد دیگر جدا می کند رگه ها و نشانه هایی از Lyrium روی بدنش هست که به وی قدرت زیادی می دهد. Fenris که از گذشته خویش چیزی را به یاد ندارد پس از مدتی موفق می شود از دست Danarius گریخته و به Kirkwall برود اما وی همچنان تحت تعقیب افراد Danarius قرار گرفته تا این که با Hawke آشنا شده و با وی همراه می شود. پس از مدتی دستیار اصلی Danarius به نام Hadriana رد Fenris را یافته و در شبیخونی به وی و Hawke که همراهش بود، حمله می کند اما توسط آن ها شکست می خورد. در لحظات آخر که Fenris قصد جان Hadriana را کرده وی به Fenris پیشنهاد می کند در ازای بخشیدن جانش اطلاعاتی از خواهر وی به او بدهد. Fenris که تا آن لحظه از داشتن خواهر بی اطلاع بوده می پذیرد اما هنگامی که Hadriana مشخصات خواهر Fenris به نام Varania را به وی می گوید، Fenris که تنفر بسیار زیادی از Hadriana داشته بر سر عهدش نمانده و جان وی را می گیرد. پس از گذشت مدتی Fenris متوجه می شود Varania به Kirkwall آمده و از Hawke می خواهد همراه وی به نزد Varania بروند اما غافل از این که همه این ها نقشه ای از طرف Danarius برای دستگیری Fenris بوده که Varania نیز در این امر همراه بوده است. پس از نبرد طولانی Hawke و Fenris با همراهان Danarius ، Danarius توسط Fenris کشته می شود. پس از آن Fenris قصد کشتن خواهرش را نیز می کند که Hawke مانع وی می شود و به Varania اجازه فرار می دهد.

با شروع آشوب Kirkwall و نبرد بین جادوگران و تمپلارها، Fenris که بیشتر زندگی خود را در Tevinter گذرانده و زشتی های زیادی از جادوگران دیده با تمپلارها همراه می شود اما در نهایت توسط Hawke متقاعد شده و به کمک وی می رود.

Isabela

Naishe با نام مستعار Isabela زنی اهل Rivain می باشد که زمانی یکی از اعضای دزدان دریایی Felicisima Armada بوده است. در کودکی مادر وی پس از پذیرفتن مکتب Qun و پیوستن به آن، Isabela را نیز مجبور به این کار می کند اما با زیر بار نرفتن Isabela وی او را به فردی به نام Luis می فروشد. Luis که مرد ثروتمندی بود زندگی خوبی برای Isabela فراهم می کند اما ازدواج آن ها بدون عشق بوده و Isabela برای Luis تنها نقش یک اسباب بازی را داشته است. تا این که Luis توسط یکی از اعضای Crows یعنی Zevran Arainai کشته شده و Isabela با برداشتن کشتی Luis زندگی در قالب یک دزد دریایی و زنی کاملا بی قید و بند را شروع می کند. پس از مدتی Isabela مجبور به تجارت برده برای Felicisima Armada می شود و در یکی از این سفرهای دریایی کشتی وی توسط ناوگان Orlais مورد حمله قرار می گیرد و به علت سنگین بودن بار کشتی، Isabela موفق به فرار نمی شود. Devon که مسئول تجارت برده برای Tevinter بوده و در کشتی حضور داشته Isabela را مجبور می کند دستور در دریا انداختن تمام برده ها را بدهد تا کشتی سبک شده و بتوانند از چنگال کشتی های Orlais بگریزند.

پس از این حوادث Isabela بار دیگر از طرف یکی از سران Felicisima Armada به نام Castillon مامور به فروش تعدادی برده می شود اما Isabela این برده ها را که پناهندگان Blight پنجم از Ferelden بودند آزاد می کند. به همین علت و برای بیرون آمدن از زیر دین Isabela ، Castillon مامور می شود کتاب Tome of Koslun را که امپراطوری Orlais آماده پس دادن به Qunariها بود را دزدیده و به افراد Tevinter بفروشد. اما وی پس از دزدیدن کتاب، تحت تعقیب کشتی های Qunari قرار گرفته و گرفتار در طوفان با نابودی کشتیش و گم شدن کتاب مجبور می شود به Kirkwall فرار کند. در آن جا علاوه بر مشکلاتش با Qunariها تحت تعقیب افراد Castillon نیز قرار می گیرد. با آشنا شده Isabela و Hawke و پیدا شدن سر نخ هایی از Tome of Koslun آن ها موفق می شوند کتاب را در آخرین لحظات از دست گروهی از Magisterها پس بگیرند اما در آن زمان Qunariها حمله به شهر را آغاز کرده و Hawke تنها راه بازگرداندن آرامش را پس دادن کتاب به آن ها می داند. هرچند Isabela خیانت کرده و در فرصتی مناسب کتاب را برداشته و از شهر خارج می شود تا با دادن آن به Castillon خود را آزاد سازد. Hawke نیز با همراهانش از شهر در برابر Qunariها دفاع کرده تا این که به رهبر آن ها Arishok بر می خورند. در آن زمان Isabela که از خیانتش پشیمان گشته بود بازگشته و کتاب را به Qunariها می دهد. اما Arishok راضی نشده و قصد بردن Isabela با خودش را نیز می کند اما Hawke مخالفت نموده و Arishok را در نبردی دشوار از پای در می آورد. پس از آن Qunariها نیز به همراه کتاب و بدون رهبر از Kirkwall خارج می شوند. پس از گذشت مدتی Castillon نیز Isabela را یافته اما با کمک Isabela ، Hawke از این مهلکه جان سالم به در می برد و Castillon کشته می شود.

پس از پایان شورش Isabela ، Kirkwall با رفتن از شهر، با Alistair و Varric Tethras برای یافتن King Maric همراه می شود هرچند در نهایت موفق نبوده و چیزی جز مرگ انتظار Maric را نمی کشد. ,Sebastian Vael,در نظر خانواده Vael کوچک ترین فرزند آن ها Sebastian مایه شرمساری خانوده بوده و وی را برای دوری از خود به Chantry در Kirkwall می فرستند اما Sebastian با این که فردی بی ایمان هم نبوده با کمک Grand Cleric Elthina از آن جا می گریزد. حوادث روزگار پس از مدتی از Sebastian فردی با ایمان بسیار قوی به Chantry می سازد که وی این بار با اشتیاق و درخواست خود به Chantry برای خدمت باز می گردد اما این بار وی توجه می شود تمام خانواده اش در Starkhaven کشته شده و او تنها وارث و فروانروای اصلی Starkhaven است. با وجود این وی همچنان در Kirkwall مانده درخواست کمک برای انتقام از خانواده اش را می کند که این درخواست توسط Hawke پذیرفته می شود.
پس از گذشت چند سال مشخص می شود خانواده Harrimans تحت تاثیر نفوذ شیاطین مسئول قتل Vaelها بودند. با حل شدن مسئله قتل خانوده اش Sebastian تصمیم می گیرد همچنان در Kirkwall مانده و علاقه ای به بازگشت و پادشاهی Starkhaven نشان نمی دهد. تا این که Grand Cleric Elthina توسط Anders کشته شده و آشوب در Kirkwall آغاز می شود. Sebastian نیز که می بیند Anders برای این کارش جوابگو نیست قسم خورده به Starkhaven رفته و با فراهم کردن ارتشی تمام Kirkwall را با خاک یکسان کند.

Varric Tethras

زمانی Tethras یکی از خانواده های اشرافی در Orzammar بود تا این که پدر Varric به جرم دستکاری در مسابقات Provings از Orzammar اخراج شد. بر خلاف برادران بزرگترش، Varric نه در Orzammar بلکه در Kirkwall به دنیا آمده و علاقه ای نیز به زندگی در Orzammar ندارد. در حالی که کارهای اصلی خانواده را برادران بزرگترش انجام می دادند Varric بیشتر زمان خود را در کافه ها گذرانده و برای مردم قصه های متفاوت تعریف می کرد هرچند وظیفه اصلیش جاسوسی و محافظت از خانواده در پشت پرده بود.

زمانی که برادر بزرگ Varric به نام Bartrand قصد سفری برای کشف بیشتر در Deep Roads می کند Hawke به نزد آن ها رفته و پیشنهاد کمک می کند که Bartrand آن را قبول نمی کند اما Varric به Hawke پیشنهاد می دهد با جمع آوری مقدار مناسبی طلا می تواند Bartrand را راضی کرده و به عنوان شریک در این سفر همراه شود. با رفتن به Deep Roads و یافتن یکی از Thiagهای قدیمی که ساخت آن به زمان قبل از Blight اول برمی گردد، Hawke و Varric مجسمه ای از جنس Lyrium قرمز می یابند اما Bartrand با دیدن مجسمه به آن دو خیانت کرده و راه خروج را بر Hawke و Varric می بندد. Hawke و Varric نیز مجبور می شوند برای خروج از Deep Roads به اعماق آن Thiag بروند. در اعماق آن آن ها با موجودی عجیب با حرص و طمع فراوان مواجه می شوند که با شکست آن موجود علاوه بر پیدا کردن راه خروج گنج عظیمی نیز می یابند که زندگی آن دو را دگرگون می کند.

پس از گذشت چند سال و بی خبری کامل از Bartrand روزی اخباری از حضور وی در Kirkwall به گوش Varric رسیده و Varric به همراه Hawke ملاقات وی می رود. اما در نهایت آن ها متوجه می شوند Bartrand تحت تاثیر Lyrium قرمز دیوانه شده و حتی مجسمه را نیز فروخته است. پس از حوادث Kirkwall و پایان آشوب جادوگران و تمپلارها و ناپدید شدن Cassandra Pentaghast ، Hawke که به دنبال Hawke می گشته Varric را دستگیر کرده و از وی بازجویی می کند اما در آن زمان حتی Varric نیز از سرنوشت Hawke مطلع نبوده و همین موضوع باعث می شود Seekerها Varric را آزاد کنند. پس از آن نیز Varric با Alistair و Isabela برای یافتن King Maric همراه می شود.

Cassasndra Pentaghast

Cassandra زنی از خانواده پرقدرت Pentaghast در Nevarra و یکی از Seekerهای Chantry است. در کودکی وی، گروهی از Blood Mageها که به اژدهایی برای مراسمشان نیاز داشتند به خانواده Pentaghast که بزرگترین اژدهاکشان تمام Thedas هستند، حمله می کنند و طی این حمله برادر Cassandra که بزرگترین شکارچی اژدها بوده کشته می شود و همین مورد نفرتی عمیق از تمامی جادوگران در دل Cassandra به جا می گذارد.
با بزرگ شدنش، وی به گروه Seekerها برای خدمت به Chantry ملحق شده و تحت نظر High Seeker Aldren قرار می گیرد. در یکی از درگیری های Seekerها و گروهی از Blood Mageها، Cassandra متوجه می شود این جادوگران به رهبری فردی به نام Frenic دخترکی الف به نام Avexis را در اختیار دارند که توانایی کنترل اژدهاها و انواع دیگر هیولاها را دارد. اما در نهایت مشخص می شود این مسئله بسیار بزرگ تر از Blood Mageهاست و توطئه ای در خود Chantry شکل گرفته است که بازیگران اصلی آن Grand Cleric Callista و Knight-Commander Martel بودند که با قتل High Seeker Aldren، نقشه ای برای قتل Divine Beatrix III ریخته اند. آن ها به کمک Frenic و با استفاده از Avexis و اژدهاهای تحت کنترل وی به The Grand Cathedral حمله می کنند اما در نهایت نقشه آن ها به وسیله Cassandra و جادوگری به نام Regalyan ناتمام مانده و هردوی آن ها کشته می شوند. پس از این حوادث Cassandra به Hero of Orlais و Right Hand of the Divine معروف می شود.

پس از حوادث Leliana ، Kirkwall و Cassandra برای یافتن The Warden و The Champion و پایان این آشوب ها راهی می شوند و Cassandra با بازجویی از Varric قصد یافتن The Champion را می کند اما در این امر ناموفق می ماند. ,Flemeth,Flemeth یا به قول الف ها Asha’bellanar (زنی با سن بسیار زیاد) موجودی بسیار قدرتمند و با قابلیت تغییر شکل گسترده است. کسی از ماهیت وی اطلاعی نداشته و بسیاری او را با لقب Witch of the Wilds می شناسند. در بسیاری از افسانه وی به همراه دختران بسیارش شناخته می شود که همگی جادوگران بسیار قابلی هستند. در حال حاضر تنها دو دختر وی مشخص شده اند یکی Morrigan در جنگل های Korcari Wilds در Ferelden و دیگری Yavana در باتلاق های Tellari swamps در Antiva.

Flemeth حتی به نوعی توانایی پیشگویی آینده را نیز دارد و زمانی به Prince Maric Theirin جوان در مورد Blightی که سالها بعد در Ferelden رخ می دهد، هشدار داده و حتی در مورد خیانت Loghain Mac Tir نیز نکاتی به وی می گوید. علاوه بر این، Flemeth به نوعی ناجی The Warden و The Champion به شمار می رود و هر دوی آنها را از محاصره نیروهای Darkspawn نجات می دهد. در جریان همراهی Morrigan با Morrigan ، The Warden متوجه می شود Flemeth از بدن دخترانش برای ادامه زندگی استفاده می کند و برای همین The Warden کمک می خواهد و وی نیز در نبردی نفس گیر Flemeth را در در ظاهر از پای در می آورد اما در آینده مشخص می شود که Flemeth بار دیگر توسط The Champion باز می گردد. , توضیحات و مفاهیم اساسی,Maker,Maker یا همان وجودیتی است که توسط Chantry و پیروانش پرستیده می شود. آن ها وی را به صورت مردی که همه چیز را خلق کرده شناخته و پیامبرش Andraste را همسر وی می دانند. با وجود این که Maker آغاز و خالق همه چیز بوده اما پس از مدتی به علت زشتی کارهای مخلوقاتش از آن ها و دنیای آن ها روی گردان شده و دیگر نه به دعاهای آن ها گوش می دهد و نه خواسته هایشان را اجابت می کند تا زمانی که بار دیگر مخلوقاتش ارزش خود را برای وی ثابت کنند و Maker باز به سوی آن ها بازگردد.

گفته می شود اولین دنیایی که توسط Maker خلق شده Fade بوده و ارواح Fade اولین فرزندان Maker به شمار می روند و آینه ای از خود Maker هستند. اما تمامی آن ها فاقد روح لازم بودند و به علت نداشتن انعطاف پذیری و تصورات نمی توانستند دنیای خود را آن گونه که می خواهند بسازند، بنابراین Maker با پشت سر گذاشتن این موجودات دنیای Thedas را خلق کرد که مخلوقاتش توانایی تغییر و گسترش آن را داشتند. Maker با قرار دادن پرده ای به نام Veil این دو دنیا را از هم جدا کرد اما متوجه نشد که مخلوقات اولیه توانایی مشاهده Thedas را داشتند و بسیاری از آن ها به آن حسادت می ورزیدند.

مخلوقات Thedas با وجود این که دنیایشان بسیار سخت تر از Fade بود اما آن ها قابلیت رویاپردازی و تصور داشتند و همین موضوع Maker را خوشنود می کرد هرچند همین قابلیت ها باعث به وجود آمدن اولین گناه نیز شد. OLD GODS شروع به زمزمه و الهام نزد مردم Thedas کردند و آن را به پرستش خودشان دعوت نمودند. Maker نیز پس از آن تمامی OLD GODS را زندانی کرده و از Thedas نیز روی گردان می شود و به شهر طلایی خود می رود. اما OLD GODS همچنان به ارتباط خود را انسان ها ادامه می دهند و حتی به آن ها Blood Magic را آموزش می دهند. با استفاده از همین جادو Magisterهای Tevinter که دیگر خود را برتر از Maker می دانستند راه ورود به شهر طلایی را یافتند اما همه آن ها به صورت هیولاهایی مشهور به Darkspawn بازگشتند. تا این که زنی به نام Andraste توانست Maker را راضی کند باز به سوی مخلوقش برگردد اما کشته شدن Andraste بار دیگر Maker را از مخلوقاتش ناامید کرد.

اکنون Chantry اعتقاد دارد زمانی که Chant of Light در چهار گوشه جهان خوانده شود بار دیگر Maker باز می گردد و دنیای را تبدیل به بهشتی می کند. تا آن زمان وی تنها مراقب دنباله رو های راه Andraste هست و پس از مرگ آن ها را به نزد خود می آورد و افراد دیگر نیز پس از مرگ برای همیشه در Fade گم شده و سرگردانند که Oblivion نامیده می شود.

OLD GODS

هزاران سال پیش در بیشتر نقاط OLD GODS ، Thedas در قالب اژدها توسط انسان ها و مخصوصا جادوگران Tevinter Imperium پرستیده شده و این موجودات بودند که جادو را به انسان ها یاد دادند. گفته می شود Archdemonها که رهبری Blight را بر عهده دارند همان OLD GODS هستند که توسط Darkspawnها آلوده شده و به Archdemon تبدیل گشته اند.

در زمان اوج قدرت Tevinter Imperium معبدهای بسیاری برای OLD GODS وجود داشت و هر کدام از آن ها عابدان بسیاری مخصوص به خود داشتند، برای مثال بعضی از پیروان Dumat مهر سکوت بر لب می زدند. ماهیت OLD GODS و رابطه آن ها با Maker کاملا ناشناخته است و مشخص نیست کدام نسبت به دیگری قدیمی تر است.

طبق گفته های OLD GODS Chantry بت های دروغینی بودند که انسان ها را از پرستش Maker دور کرده و به سوی خود کشاندند، که به عنوان اولین گناه شناخته می شود. همین موضوع باعث شد OLD GODS توسط Maker زندانی شوند اما آن ها همچنان از طریق Fade در نزد مردم زمزمه می کردند و حتی به Magisterها جادو را آموختند به این امید که بتوانند آن ها را آزاد نمایند. این امر باعث شد Magisterها وارد قلمرو Maker شده و آن جا را ناخواسته آلوده کرده و باعث وقوع Blight اول شوند. با به وجود آمدن Blight مردم نیز احساس کردند OLD GODS به آن ها خیانت کرده و باعث بدبختی شده اند. بنابراین اکثر معابد آن ها را سوزانده و کم کم پرستش آن ها کم تر شد. هرچند هنوز هم زمزمه هایی از وجود گروه های معتقد به OLD GODS به گوش می رسد. گفته می شود Grey Wardenih از مکان دقیق زندان OLD GODS اطلاع دارند اما دسترسی به آن ها کار بسیار دشواری است.

هفت OLD GODS:

Dumat اژدهای سکوت و رهبر باقی OLD GODS
Zazikel اژدهای آشوب
Toth اژدهای آتش
Andoral اژدهای بردگان
Urthemiel اژدهای زیبایی
Razikale اژدهای اسرار
Lusacan اژدهای شب
پنج اژدهای اول به ترتیب باعث وقوع Blight اول تا پنچم شده و سپس کشته شده اند و تنها Razikale و Lusacan باقی مانده اند، بنابراین احتمال وقوع دو Blight دیگر وجود دارد.

Darkspawn

Darkspawnها نژادی آلوده شده هستند که در زیر سرزمین های Thedas به دنبال OLD GODS می گردند. هنگامی که آن ها یکی از OLD GODS را می یابند با آلوده کردن و تبدیلش به Archdemon حمله ای برای نابودی کامل به سطح زمین را شروع می کنند که Blight نامیده می شود. شاید Blight بزرگترین تهدید شناخته شده برای تمام Thedas باشد زیرا این موجودات بسیار خون ریز، بی رحم و پرتعداد هستند و هرچه بر سر راهش باشد را نابود و یا آلوده می کنند.
با توجه به آموزه های Darkspawn ، Chantryها از اولین Magisterهایی که به Golden City پای گذاشتند به وجود آمده اند. گفته می شود آن ها با مصرف مقادیر بسیار زیادی Lyrium و قربانی کردن هزاران برده توانستند به طور فیزیکی وارد Fade شده و به Golden City قدم بگذارند اما غافل از این که آن ها با خود گناهان و زشتی های خود را نیز برده بودند همین مسئله باعث آلودگی Golden City شد و آن را تبدیل به Black City نمود. Magisterها نیز به صورت Darkspawnها در آمدند. پس از آن نیز آن ها به زیر زمین رفته و در جستجوی Old God Dumat شدند و با یافتن آن، آلوده کردن و آزاد کردنش اولین Blight را به رهبری Dumat رقم زدند.
هرچند این گفته های Chantry به نظر می رسد تا حدودی درست است اما طبق ادعای Corypheus که جزئی از Magisterهایی بود که به Fade وارد شده بود، Golden City از قبل از ورود آن ها سیاه بوده و آن ها نقشی در تبدیل آن به Black City نداشته اند و این خود Dumat بود به Magisterها قول Golden City را داده و باعث می شود آن ها به آن جا شوند اما با ورودشان متوجه می شوند Dumat به آن ها خیانت کرده است. علاوه بر این بر خلاف نظر Chantry، بعضی از متون بسیار قدیمی به این نکته اشاره دارند که این Darkspawnها نبودند که باعث تبدیل Dumat به Archdemon شدند بلکه این خود Dumat بود که Darkspawnها را خلق کرد.

با شروع Blight اول امپراطوری دورف ها بیشترین آسیب را دیدند و علاوه بر بستن Deep Roads تنها چهار شهر بزرگ آن ها Orzammar ، Gundaar ، Hormak و Kal-Sharok باقی ماند. Tevinter Imperium نیز آسیب های جدی دید و در آشوب فرو رفت. اما بالاخره با بوجود آمدن گروه Grey Wardenها Blight اول پایان یافت و Dumat کشته شد. تاکنون پنج Blight به رهبری پنج OLD GODS به وقوع پیوسته و صدمات جبران ناپذیری به تمام Thedas وارد کرده است.
گفته می شود اکثر Darkspawnها موجوداتی بدون اراده هستند و از طریق نوعی ارتباط ذهن به هم متصل هستند. هرچند تعداد کمی از آن ها توانایی فرماندهی گروه دیگری را دارند و همه آن ها زیر نظر Archdemon هستند. این که چرا Darkspawnها زیر نظر Archdemon قرار می گیرند و به دنبال آن هستند مشخص نیست اما یکی از Darkspawnها به نام Architect که توانایی تفکر دارد به Warden-Commander توضیح می دهد که ندای OLD GODS به طور دیوانه واری برای Darkspawnها زیباست و آن ها ناخواسته به دنبال آن می روند. Architect حتی موفق می شود گونه ای از Darkspawnها را خلق کند که زیر نظر OLD GODS نبوده و توانایی تفکر داشته باشند.

نحوه ی تولد و به وجود آمدن Darkspawnها نیز از طریق Brood Motherهاست.
,Grey Warden,Grey Wardenها گروهی از مبارزان هستند که همه چیز خود را برای مقابله با Darkspawnها فدا کرده اند. محل به وجود آمدن و مقر اصلی آن ها قلعه Weisshaupt Fortress در Anderfels است اما تقریبا در تمامی نقاط Thedas حضور دارند. این گروه بیشتر به علت عدم توجه ایشان به نژاد، قومیت، درجه و این موارد است که مشهور هستند و تنها مورد با ارزش برای آن ها توانایی های فردی است به طوری که از پادشاه گرفته تا مجرمان می توانند در این گروه عضو شوند. با وجود تعداد کم آن ها حضورشان برای بقای Thedas ضروری است و هر کدام از Blightها توسط آن ها به اتمام رسیده است.

درجات در گروه Grey Wardenها به ترتیب:

First Warden: بالاترین درجه موجود و رهبر تمام Grey Wardenها، وی همیشه باید در Weisshaupt Fortress بماند و پس از انقراض Griffonها نقش وی بیشتر به صورت سیاسی در آمده است.

High Constable: نفر دوم در گروه که سابقا فرماندهی نیروهای سوار بر Griffonها را بر عهده داشته است. به تازگی High Constable چهره سیاسی Grey Wardenها را بر عهده گرفته و بیشتر نقش سفیر را ایفا می کند.

Chamberlain of the Grey: رییس بایگانی Weisshaupt که تمامی Warden Commanderها گزارش های سالانه خود را برای وی ارسال می کنند.

Commander of the Grey: مسئول و رهبر Grey Wardenها در هر کشور.

Constable of the Grey: معاون Commander of the Grey و جانشین وی.

Senior Warden: فرمانده گروه کوچکی از Grey Wardenها در ماموریت های ویژه.

Warden-Ensign: اعضای عادی گروه که مراسم Joining را انجام داده اند.

Warden-Recruit: افرادی که برای عضویت گروه داوطلب شده اند اما هنوز مراسم Joining را انجام نداده اند. اسامی افرادی که در حین Joining زنده نمی مانند در آرشیوهای Weisshaupt ثبت می شود تا فداکاریشان برای همیشه ماندگار شود.

حق ویژه Grey Wardenها برای استخدام عضو Right of Conscription نام دارد که که می توانند درخواست هر فردی و حتی مجرمی را برای عضویت گروه خود کنند. مراسم Joining نیز با نوشیدن مقداری از خون Darkspawnها انجام می شود که احتمال مرگ آن بسیار بالاست. اما با زنده ماندن فرد، وی قدرت های زیادی در برابر Darkspawnها بدست می آورد و میتواند حضور آن ها را حس کند. اما این نوشیدن خون صدمات جبران ناپذیری به ذهن و بدن Grey Wardenها می زند به طوری که پس از گذشت چند سال، تقریبا آلودگی تمام بدن آن ها را در بر می گیرد و باعث مرگ آن ها می شود. هرچند اکثر Grey Wardenها ترجیح می دهند در میدان نبرد کشته شوند بنابراین قبل از آن که آلودگی آن ها را در بربگیرد به Deep Roads می روند و دوشادوش دورف ها با Darkspawnها تا لحظه مرگ می جنگند. حتی گفته می شود در اواخر زندگی Grey Wardenها آن ها علاوه بر این که صدای OLD GODS را می شنوند می توانند او را درک کرده و احساس کنند.

Andraste

بنابر بعضی متون قدیمی Andraste در سال -203 Ancient معادل با 992 TE در Denerim که آن زمان تنها دهکده ماهیگیری کوچکی بود، به دنیا آمده است. مادرش زنی Alamarri به نام Brona و پدرش رهبر یکی از قبایل Alamarri بود. در افسانه ها آمده است قبل از آن که Maker با Andraste سخن بگوید وی هر شب با ناامیدی و درماندگی بسیار از وضع همراهانش، نزد شوهرش به نام Maferath درد دل می کرده و قطره اشکی از چشمانش فرو می ریخت و Maferath نیز این قطره اشک را در شیشه ای نگهداری می کرد. در شب سی ام با پر شدن آن شیشه از اشک، تصویری از Maker در نزد Andraste نمایان می شود. با این که این افسانه قرن هاست در بین مردم منتقل شده است اما Chantry بسیاری از قسمت های آن را باور ندارد.

بر اساس باورهای Chantry پس از این که Andraste توسط Tevinter Imperium به بردگی برده می شود موفق به فرار شده و با Maferath ازدواج می کند، وی که متوجه می شود دعاهایش نزد OLD GODS همیشه بی جواب مانده در اعتقاداتش تجدید نظر می کند و به Maker روی می آورد. Maker نیز نزد وی حلول کرده و از Andraste می خواهد به نزد وی رود و برای همیشه در کنارش جای بگیرد اما Andraste عاجزانه از Maker می خواهد تا مخلوقاتش را بخشیده و به نزد آن ها بازگردد و خودش نیز شروع به دعوت همگان به سوی تنها خدای Thedas یعنی Maker می کند و به نوعی پیامبر لقب می گیرد. با فراهم کردن لشکری وی به Tevinter که تحت تاثیر Blight اول ضعیف شده بود، حمله می کند و موفق می شود بخش های جنوبی آن را بگیرد. این حمله در آینده به Exalted Marches معروف شده و پس از آن تمام حملات نظامی Exalted Marches ، Chantry نام می گیرد. متحدان اصلی Andraste در این جنگ ها اجداد مردم Ferelden امروزی یعنی بربرهای جنوب و الف های رها شده از Tevinter به رهبری Shartan بودند. طبق ادعای یکی از فرماندهان Andraste به نام Cathaire، سرزمین های Tevinter پر از بلاهای طبیعی مانند مریضی یا خشکسالی بوده که همه این ها نشان از مجازات الهی بود. بر اساس گفته های Chantry تنها دلیلی که Tevinter به طور کامل توسط Andraste فتح نشد خیانت شوهر زمینی Andraste یعنی Maferath بود. Maferath با Magisterها همکاری کرده و در ازای تحویل Andraste زمین های جنوبی را از آن خود می کند. با دستگیری Andraste، وی در Minrathous در جلوی چشم جمعیت سوزانده می شود که این امر به دومین گناه مشهور است و باعث می شود بار دیگر Maker به مخلوقاتش پشت کند.

فعالیت های Andraste باعث به وجود آمدن Chantry و ضعیف شدن Tevinter Imperium می شود و پس از مرگ پیروان بی شماری پیدا می کند که اولین ایمان آورنده به او Archon Hessarian است، کسی که دستور قتل وی را داده بود. در هنگام سوختن Archon Hessarian ، Andraste متوجه اشتباهات خود می شود و با شمشیری Andraste را از عذاب سوختن رها می کند و وی را می کشد. برای همین شمشیر نمادی از رحم Andraste به شمار می رود. هرچند مخالفان Chantry اعتقاد دارند که Hessarian تنها به این دلی که توانایی مقابله با هواخواهان Andraste را نداشت به صورت ظاهری به وی ایمان آورد.
Andraste فرزندان بسیاری داشت که گفته می شود همه در طی جنگ های داخلی پس از مرگ Maferath کشته شدند. به هر حال اکنون Chantry و پیروانش، Andraste را پیامبر و همسر Maker می دانند که تمسک به وی تنها را نجات و رستگاری است.

Chantry

Chantryسازمان مذهبی غالب در Thedas است که بر پایه یک سری از آموزه های Andraste به نام Chant of Light توسط اولین امپراطور Orlais به نام Kordillus Drakon پایه گذاری شده است. هدف از این مذهب گسترش Chant of Light در چهار گوشه دنیا هست تا این که Maker به نزد مخلوقاتش بازگردد. این گسترش شامل نژادهایی غیر از انسان ها نیز می شود مانند الف ها که پنج خدای خود تحت نام Elven pantheon را می پرستند یا Qunariها که پیرو مکتب Qun هستند و حتی دورف هایی که اجداد خود یا Stone را پرستش می کنند. در نظر Chantry این عده نیز مانند انسان ها نیاز به نجات و یاری دارند. تقویم Chantry که بر پایه نام گذاری هر عصر است در تمام Thedas به غیر از Imperium رواج دارد و مورد استفاده قرار می گیرد. گسترش این مذهب همراه با قدرت گرفتن Orlais شروع شده و حتی در جاهایی مانند Tevinter Imperium نیز نفوذ کرده است. هرچند پس از گذشت مدتی در عصر Towers Age اختلافی پیش آمده و سران Tevinter از Chantry جدا شده و Imperial Chantry را تاسیس کردند.

رهبر Chantry زنی است که Divine نام دارد و جنگ هایی که توسط Chantry انجام می شود به Exalted March معروف است. اولین Exalted March توسط شخص Andraste انجام شده و چهار حمله بعدی علیه Tevinter بوده است. آخرین Exalted March نیز که با کمک Imperial Chantry نیز بود علیه Qunariها صورت گرفت.
,Imperial Chantry,هنگامی که Divine Justinia I ، Kordillus Drakon را به عنوان رهبر Andrastian Chantry معرفی کرد این موضوع برای Magisterهای Tevinter سنگین آمد زیرا آن ها همانند مردمان دیگر سرزمین ها نبودند و نباید با آن ها مانند کودکانی نیاز به رهبری دارند برخورد شود. آن ها سال ها قبل از به وجود آمدن Orlais نیز Chantry داشتند و شخص Andraste نیز در سرزمین آن ها زندگی کرده بود و کشته شده بود. آن ها حتی با این موضوع که مردها به علت خیانت Maferath نمی توانند جامه کشیشی به تن کنند مشکل داشته و زیر بار این خفت نمی رفتند. تمامی این موارد باعث شد کشمش های بین Andrastian Chantry و Magisterهای Tevinter بالا بگیرد و هر دو برای داشتن کنترل بر روی دیگری تلاش کنند. پس از پایان Blight سوم Chantry شروع به گسترش حقایقی کرد که Magisterها باعث و بانی آغاز Blight و به وجود آمدن Darkspawnها هستند. علاوه بر این Chantry جادو را بر خلاف Magisterها که آن را مقدس می شمردند، غیرقابل اعتماد می دانست. همه این موارد باعث شد درگیری علنی بین Magisterهای Tevinter و Chantry شد. تا این که در تاریخ 3:87 Towers دولت Tevinter به طور علنی از Chantry جدا شده و Imperial Chantry را پایه گذاری کرد و مردی به نام Valhail را که از اعضای Circle of Magi بود بر سر قدرت گذاشت. آن ها حتی با مرگ Divine Joyous II جشن و پایکوبی کردند که این مورد باعث شد عصر جدید Black Age نام بگیرد و Andrastian Chantry دستور Exalted March علیه Tevinter Imperium را دهد.

تاکنون چهار Exalted March از سوی Andrastian Chantry علیه Imperial Chantry و رهبر آن مشهور به Black Divine انجام شده است که Tevinter در مقابل همه آن ها مقاومت کرده و تسلیم نشده است. امروزه Andrastian Chantry و Imperial Chantry کاملا از هم جدا هستند و آموزه های متفاوتی دارند، تنها همکاری آن ها در حمله ای علیه Qunariها و Blight بوده است.

Qun

Qunقانونی است که توسط Ashkaari Koslun نوشته شده و بر جامعه مردمان Qunari حکم فرما هست. این قانون نقش و وظیفه هر کسی را کاملا مشخص می کند، به طور مثال بعضی از Qunariها از کودکی بزرگ می شوند تا سرباز شوند بنابراین آن ها باید قدرتمند، منظم و استوار باشند. شکست در مکتب Qun نقشی ندارد و وظیفه هرکسی از قبل مشخص است به طوری که خود فرد در آن دخالتی ندارد. Qunariها به قدری به این مکتب وابسته هستند و ایمان دارند که حاضرند جنگی علیه تمام ملت های دیگر راه انداخته و آن ها را به سمت Qun بیاورند. فلسفه اصلی Qun بر پایه طبیعت هرکسی است، به طوری که هر فرد طبیعت خود را دارد و مجموعه این طبیعت ها نظمی کامل را می سازد. کسی در Qun نمی تواند علیه طبیعتش جنگیده و یک کشاورز همیشه یک کشاورز باقی می ماند چه این نقش را قبول کند و چه نکند. هر فرد در اصل یه فرد نیست بلکه عضوی از مجموعه بزرگ تر است حتی تمامی جامعه نیز بخشی از طبیعت است و چیزی ساختگی نیست. Qunariها همچنین به خدایان اعتقادی ندارند و این امر که فردی قدرتمند و نامرئی بر ما نظاره می کند را موضوعی مسخره و خنده دار می پندارند و همه چیز را جزیی از نظمی بزرگ و همگانی می دانند. Qunariهایی که مکتب Qun را رها کرده اند به Tal-Vashoth مشهورند و اجازه زندگی در سرزمین Qunariها را ندارند و بیشتر آن ها مزدور هستند.

هم Andrastain Chantry و هم Imperial Chantry مکتب Qun را تهدیدی برای خود حس می کنند و چندین Exalted Marches علیه Qunariها تاکنون اعلام نموده اند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا