تاریخچه و داستان بازی هامقالات

نامه ای عاشقانه به دوستداران “نقش آفرینی” ، بررسی و مرور خاطرات Chrono Trigger

خاطره بازی ، قسمت دوم

chrono Trigger بازی

هرگز فکر نمی‌کردم روزی در یک بازی ویدئویی ، عاشق شخصیت یک قورباغه بشوم یا از سخنان رباتی آهن‌پاره و فرسوده ، اشک در چشمانم حلقه بزند. اما این دقیقاً همان کاری است که سازندگان Chrono Trigger با قلب و روح مخاطب خود انجام می‌دهند ؛ شاهکاری که فراتر از یک بازی، تجربه‌ای عاطفی و انسانی را رقم می‌زند.

تا به حال از خود پرسیده‌اید که تعریف یک بازی ویدئویی بی‌نقص چیست؟ پاسخ این پرسش بسته به انتظارات و علایق هر فرد متفاوت است. یک بازی بی‌نقص، مجموعه‌ای از عناصر ارزشمند مانند گیم‌پلی، سبک، نحوه ارائه، اهداف و مسیر دستیابی به آن‌ها را در خود جای می‌دهد و آن‌ها را به شکلی هماهنگ ترکیب می‌کند تا تجربه‌ای دل‌نشین و کامل را برای مخاطب رقم بزند.

chrono Trigger بازی

ممکن است هنوز عنوانی را نیافته باشید که با این تعریف هم‌خوانی داشته باشد، یا شاید فهرستی بلند بالا از بازی‌هایی را در ذهن دارید که هر بار با همان شور و اشتیاق نخست به سراغشان می‌روید و گذر زمان را احساس نمی‌کنید. اما پرسش اصلی اینجاست: آیا Chrono Trigger یکی از آن بازی‌هاست؟

برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید درک درستی از ماهیت بازی داشته باشید و بدانید چگونه مأموریتی را که بر عهده دارد، به انجام می‌رساند.

chrono Trigger بازی

بازی با صدای زنگوله‌ای در دوردست آغاز می‌شود. شما در نقش کرونو، شخصیت اصلی بازی، چشمان خود را باز می‌کنید و مادر را در اتاق می‌بینید. او پرده‌ها را کنار می‌زند تا نور خورشید به داخل بتابد و یادآوری می‌کند که نباید تا دیروقت بخوابید ؛ باید به نمایشگاه بروید و دوستتان را ملاقات کنید. از رختخواب بلند می‌شوید، به طبقه پایین می‌روید ، به گربه‌تان سلام می‌کنید و راهی می‌شوید، بی‌خبر از آنچه در انتظار شماست.

داستان بازی به‌قدری منسجم و زیبا پیش می‌رود که لحظه‌ای احساس خستگی یا کندی در ریتم آن نمی‌کنید. در بخشی از بازی، به سال ۲۳۰۰ میلادی سفر می‌کنید؛ جایی که انتظار می‌رود تکنولوژی و پیشرفت علمی، رفاه و شگفتی را به ارمغان آورده باشند. اما با دنیایی ویران‌شده مواجه می‌شوید؛ مردم در نا امیدترین و مفلوک ‌ترین شرایط زندگی می‌کنند و حتی آخرین امیدشان ، یعنی انبار غذا، به دلیل خرابی سیستم سرمایش از بین رفته است. در این میان، کرونو بذرهایی از گیاهان خوراکی را به آن‌ها می‌دهد تا آینده‌ای نو آغاز کنند ؛ بذرهایی که به ظاهر ساده‌اند اما سرنوشت‌ساز خواهند بود.

chrono Trigger بازی

روایت بازی با قدرتی مثال‌زدنی، تلخی‌های زندگی گذشته، حال و آینده را به مخاطب یادآوری می‌کند و احساساتی چون افسوس، ترس، امید و عبرت را به او هدیه می‌دهد. داستان از یک روز سرگرم کننده در نمایشگاه آغاز می‌شود و به ماجراجویی‌ای بزرگ در دل زمان، ملاقات با شخصیت‌های جدید، کشف رازها، حل مشکلات و در نهایت نجات جهان ختم می‌شود؛ بدون آن‌که لحظه‌ای حس سردرگمی یا تکرار به مخاطب منتقل شود.

نکته‌ای که پیش از آغاز بازی باید به آن توجه داشت، به‌ویژه برای علاقه‌مندان به سبک نقش‌آفرینی، این است که داستان Chrono Trigger در لایه‌های سطحی خود کلیشه‌ای به نظر می‌رسد. از مأموریت نجات شاهزاده‌ خانم گرفته تا مقابله با موجودی ویران‌گر ، همه چیز آشناست. اما بازی نه ‌تنها تلاش نمی‌کند این کلیشه‌ها را پنهان کند، بلکه با هدفی مشخص آن‌ها را به کار می‌گیرد. و واقعاً چه ایرادی دارد که کسی بخواهد پرنسسی را نجات دهد یا جلوی نابودی دنیا را بگیرد ؟ چه ایرادی دارد اگر شخصیت محبوب شما یک قورباغه باشد که حتی یک کلمه هم حرف نمی‌زند؟

بخش بزرگی از داستان بازی حول محور سفر در زمان می‌چرخد. از سال ۱۰۰۰ میلادی آغاز می‌کنید و به دوران ماقبل تاریخ ، عصر ماشین‌آلات و نقاط مختلفی در تاریخ سفر می‌کنید . Chrono Trigger به جای پرداختن به پیچیدگی‌های علمی سفر در زمان، با نگاهی ساده‌ انگارانه و علت ‌و معلولی به آن می‌پردازد . مثلاً اگر در گذشته درختی بکارید، در آینده جنگلی خواهید دید؛ یا اگر جد کسی را سخاوتمند خطاب کنید ، نوادگانش نیز چنین خواهند بود.

chrono Trigger بازی

در هسته خود، Chrono Trigger یک بازی نقش‌آفرینی کلاسیک است با تمام عناصر مورد انتظار: جادو ، شمشیر ، زره ، امتیازات تجربه (XP) و موارد دیگر. گروه شما در ابتدا سه نفره است اما در ادامه، شخصیت‌های متنوعی برای انتخاب خواهید داشت که هرکدام نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند. حملات ویژه‌ای به نام Tech وجود دارند که تنها با ترکیب شخصیت‌های خاص فعال می‌شوند و انتخاب سبک نبرد کاملاً به شما بستگی دارد؛ بازی هیچ محدودیتی در این زمینه اعمال نمی‌کند.

بر خلاف بسیاری از بازی‌های کلاسیک مانند Final Fantasy، در Chrono Trigger اکثر دشمنان روی صفحه قابل مشاهده‌اند و انتخاب درگیری یا اجتناب از آن به عهده‌ی شماست؛ این ویژگی از تکرار و خستگی در مبارزات جلوگیری می‌کند . نبردها به‌صورت نوبتی و با سیستم مشابه ATB انجام می‌شوند و گزینه‌هایی مانند حملات معمولی ، جادوها و توانایی‌های خاص در اختیار شما قرار می‌گیرد . جادوها نیز بسته به موقعیت شخصیت‌ها و دشمنان در صفحه ، تأثیرات متفاوتی دارند.

گرافیک بازی، با وجود محدودیت‌های فنی زمان عرضه، خیره‌کننده است. هر منطقه با جزئیات دقیق و طراحی چشم‌نواز ، از جنگل‌های انبوه گرفته تا کاخ‌های باشکوه و ویرانه‌ های متروکه، به زیبایی تصویرسازی شده‌اند. موسیقی بازی نیز کاملاً با حال ‌و هوای هر منطقه هماهنگ است؛ از قطعات پرانرژی تا ملودی ‌های غم‌انگیز، همه چیز به تجربه‌ی احساسی بازی کمک می‌کند.

چگونه ممکن است یک بازی تا این حد نقاط قوت داشته باشد؟ این موضوع تقریباً ترسناک به نظر می‌رسد ، هرچند شاید اغراق باشد. موسیقی بازی، به‌ویژه در مقایسه با آثار سطحی و بی‌هویت برخی از موسیقی‌دانان امروزی، در سطحی بسیار بالاتر قرار دارد. در نظر من، موسیقی Chrono Trigger از نظر ترکیب‌بندی ، پیچیدگی و تنوع سازها ، اثری برجسته و کم‌نظیر است. این موسیقی از سبک کلاسیک تا الکترونیک و تکنو را در بر می‌گیرد و تقریباً تمامی قطعات آن به‌طرز شگفت‌انگیزی گوش‌نواز و جذاب ‌اند . با اطمینان می‌توان گفت که هر شنونده ‌ای ، حتی در دل کویر ، با شنیدن آن‌ها به وجد خواهد آمد.

chrono Trigger بازی

هرچند افکت‌های صوتی بازی به سطح موسیقی آن نمی‌رسند ، اما همچنان در مقایسه با بسیاری از بازی‌های نقش‌آفرینی و حتی دیگر ژانرها ، عملکرد قابل قبولی دارند . تعداد افکت‌های صوتی شاید زیاد نباشد، اما همان تعداد محدود نیز دارای جذابیت خاصی هستند.

از صدای شمشیر کرونو که با دقت طراحی شده ، تا موسیقی پیشرفته و خیال‌انگیز کاخ Zeal ، می‌توان گفت که صداگذاری بازی نقش مهمی در ارتقاء تجربه‌ی کلی آن ایفا می‌کند و به‌ خوبی با فضای بازی هماهنگ شده است.

کنترل بازی Chrono Trigger شاید به اندازه سایر جنبه‌های این اثر بی‌نقص نباشد، اما به هیچ‌وجه از عظمت آن نمی‌کاهد؛ بلکه به‌نوعی به تجربه‌ی کلی بازی کمک می‌کند. واکنش‌پذیری کنترل در بخش‌هایی که نیاز به دقت و سرعت دارند بسیار بالاست و هرگز باعث نارضایتی نمی‌شود. این نیز یکی دیگر از اجزایی‌ست که به سطح بالای کیفیت Chrono Trigger می‌افزاید.

chrono Trigger بازی

از نظر من، سطح چالش بازی کاملاً متعادل است؛ و دقیقاً بین متوسط و سخت قرار دارد . برخی از باس‌فایت‌ها دشوار هستند و ممکن است بارها شکست بخورید ، تجربه‌ای که خودم نیز داشته ‌ام. در برخی مناطق، دشمنان به‌تدریج شما را خسته می‌کنند و در نهایت ممکن است جان خود را از دست بدهید . البته اگر بدون استراتژی و تاکتیک‌های هوشمندانه بازی کنید، سطح چالش به‌طور قابل توجهی افزایش می‌یابد.

همانطور که قبل تر هم گفتم ، ارزش تکرار بازی به‌طرز چشمگیری بالاست شاید حتی بیش از حد ، دلیل این ادعا آن است که حتی پس از بارها اتمام بازی ، لحظه‌ای کسالت‌بار در آن وجود ندارد . زیرا از آن لذت فراوان برده‌ام و مطمئنم این ویژگی نیز با سلیقه‌ی شما هم‌خوانی خواهد داشت.

مانند بسیاری از بازی‌های نقش‌آفرینی، مدت زمان Chrono Trigger بسته به سبک بازی شما می‌تواند بسیار متفاوت باشد. اگر بخواهید سریع و بی‌وقفه بازی را تمام کنید ، حدود بیست ساعت زمان نیاز خواهید داشت. اما اگر بخواهید همه چیز را کامل کنید ، Level شخصیت‌ ها را به حداکثر برسانید و تمامی مأموریت‌ها را انجام دهید ، این زمان به بیش از هفتاد و پنج ساعت خواهد رسید و شاید حتی بیشتر . اگر از طرفداران بازی‌های طولانی و بدون لحظه‌ای کسالت هستید ، این بازی قطعاً انتخاب مناسبی برای شماست.

chrono Trigger بازی

آنچه Chrono Trigger را از سایر بازی‌ها متمایز می‌کند، نه نوآوری‌های عجیب، بلکه اجرای بی‌نقص تمام عناصر است. بازی تلاش نمی‌کند با داستانی پیچیده یا سیستم نبردی متفاوت شما را شگفت‌زده کند، بلکه با هماهنگی کامل میان اجزا ، تجربه‌ای بی‌نقص و دل‌نشین را ارائه می‌دهد؛ تجربه‌ای که به‌راستی رویایی تحقق‌ یافته است.

در سال ۲۰۲۵، حتی پس از گذشت سه دهه از عرضه‌ی بازی، اگر به دنبال تجربه‌ای متفاوت، غافلگیر کننده و عمیق هستید، Chrono Trigger همچنان یکی از بهترین گزینه‌هاست.

یکی دیگر از ویژگی‌ های منحصر به ‌فرد بازی ، عمق آن است. می‌توانید بازی را در مدت کوتاهی به پایان برسانید یا با صرف زمان ، مأموریت‌های فرعی را انجام دهید ، شخصیت‌ های مختلف را امتحان کنید و پایان‌های متعدد آن را تجربه کنید . بازی ۱۳ پایان متفاوت دارد که بسته به انتخاب‌ها ، گفتگوها و مسیر طی‌شده، تغییر می‌کنند . حتی اگر به دنبال پایان جدیدی نباشید، تجربه‌ی دوباره‌ی بازی با شخصیت‌ها و سبک‌های متفاوت، جذابیت خاص خود را دارد.

در نهایت، پرسش اصلی این است: چه چیزی Chrono Trigger را تا این حد خاص و ماندگار کرده است ؟ پاسخ روشن است: این بازی هر آنچه را که انجام می‌دهد، به بهترین شکل ممکن انجام می‌دهد و تمام عناصر سرگرمی را با دقت و ظرافت در کنار هم قرار می‌دهد.

برای من، Chrono Trigger ترکیبی از تمام چیزهایی است که از یک بازی انتظار دارم ؛ تجربه‌ ای که پس از سال‌ها دوری از دنیای بازی‌های ویدئویی، دوباره مرا به وجد آورد . و به همین دلیل است که Chrono Trigger برای من، همان چیزی است که باید باشد.

اگر تاکنون Chrono Trigger را تجربه نکرده‌اید، باید همین حالا این کار را انجام دهید. مهم نیست طرفدار سبک نقش‌آفرینی باشید یا نه؛ هر بازی‌ای را که در حال انجامش هستید کنار بگذارید و سراغ این عنوان بروید. کیفیت این بازی به‌ قدری بالاست که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

اگر قبلاً آن را بازی کرده‌اید و به پایان رسانده‌اید، پیشنهاد می‌کنم دوباره تجربه‌اش کنید. نادیده گرفتن این عنوان، در دنیای بازی‌های ویدئویی، اشتباهی بزرگ محسوب می‌شود. Chrono Trigger باید در آرشیو هر گیمر

قرار داشته باشد ،حداقل برای یک بار تجربه‌ی کامل.

chrono Trigger بازی

وقتی بازی را برای بار اول تمام کردید ، در واقع هنوز بازی را تمام نکردید ! ، بسته به اهدافی که برای خود در نظر گرفته‌اید . پایانی که احتمالاً در اولین تجربه‌ی کامل Chrono Trigger با آن روبرو می‌شوید ، پایانی مناسب و رضایت‌بخش است. با این حال ، بیش از ده پایان مختلف برای بازی وجود دارد و برای دستیابی به هر یک از آن‌ها باید شرایط خاصی را رعایت کنید ، یا رعایت نکنید. این پایان‌های اضافی بیشتر جنبه‌ی فان برای طرفداران دارند ، اما در صورت تمایل، می‌توانید آن‌ها را نیز تجربه کنید.

در دنیای بازی‌های ویدئویی، سه دهه می‌تواند تغییرات زیادی را رقم بزند. اما Chrono Trigger به ما یادآوری می‌کند که سه دهه چیزی جز یک لحظه‌ی گذرا نیست. این بازی گواهی‌ست بر آنچه بازی‌ها قادر به انجام آن هستند، حتی با وجود گرایش‌های اخیر جامعه‌ی گیمرها به نسخه‌های سالانه یا محتوای قابل دانلود جدید . Chrono Trigger عنوانی‌ است که تغییر نمی‌کند ، اما با گذر زمان بهتر می‌شود . این سفر در دل زمان، آزمون زمان را پشت سر گذاشته و همچنان خواهد درخشید.

معرفی شخصیت های اصلی بازی :

 

crono
شخصیت اصلی بازی Crono

شخصیت اصلی بازی، کرونو، تعادلی بسیار مناسب میان حملات فیزیکی و جادویی دارد و با مدل موی نارنجی جذاب خود، به‌راحتی در ذهن مخاطب ماندگار می‌شود. کرونو با مادرش و گربه‌اش، که شخصیتی دوست‌داشتنی و خاص دارد ، زندگی می‌کند. او علاقه‌مند به خوابیدن تا دیروقت است و وقت خود را با دختری باهوش به نام لوکا سپری می‌کند.

توانایی‌های کرونو به‌عنوان پروتاگونیست بازی، بسیار پیشرفته و متنوع هستند و او را به شخصیتی برجسته و تأثیرگذار تبدیل می‌کنند. همانند بسیاری از شخصیت‌های اصلی در بازی‌های کلاسیک، کرونو نیز فاقد قابلیت گفتاری است ، اما این ویژگی نه‌تنها از جذابیت او نمی‌کاهد، بلکه به نوعی بر رمزآلود بودن و تأثیرگذاری بیشتر او در روایت بازی می‌افزاید.

 

Lucca
Lucca

لوکا، یکی از شخصیت‌های اصلی بازی، در جزیره‌ای کوچک در منطقه‌ی Truce زندگی می‌کند و بی‌تردید نابغه‌ای تمام‌عیار است. او با بهره‌گیری از فناوری‌هایی که در سال ۱۰۰۰ میلادی وجود ندارند ، دست به ساخت ابزارهایی می‌زند که حتی از فناوری‌های امروزی نیز فراتر می‌روند.

هرچند مهارت‌های فیزیکی لوکا در حمله چندان چشم‌گیر نیستند، اما قدرت‌های جادویی‌اش به‌ویژه در زمینه‌ی جادوی آتش ، بسیار قدرتمند و قابل اتکا هستند . جادوی آتش او به‌ تنهایی ویرانگر است و از جمله توانمندترین قابلیت‌های جادویی در بازی محسوب می‌شود. جالب آن‌که رنگ موی لوکا نیز در جریان بازی به دلایلی تغییر می‌کند ، دلیلی که بهتر است خودتان در جریان بازی کشف کنید

marle
Marle

کرونو برای نخستین بار در نمایشگاه با دختری دوست‌داشتنی آشنا می‌شود؛ جایی که مارلی بدون هیچ دلیل مشخصی تصمیم می‌گیرد با او همراه شود. پس از مجموعه ‌ای از اتفاقات در همان ساعات ابتدایی بازی، مشخص می‌شود که مارلی در واقع همان پرنسس نادیا است . با وجود تعلق به خانواده سلطنتی ، مارلی رابطه‌ی خوبی با پدرش ، پادشاه ، ندارد و احتمالاً دلیل اصلی این تنفر، صدر اعظم است ؛ یکی از آزاردهنده‌ترین شخصیت‌های بازی.

هرچند حملات فیزیکی مارلی تقریباً به اندازه‌ی لوکا ضعیف هستند ، اما او بدون شک بهترین شخصیت پشتیبان (Healer) در بازی محسوب می‌شود. توانایی‌های درمانی او در بسیاری از نبردها حیاتی هستند و نقش مهمی در حفظ بقای گروه ایفا می‌کنند

frog
Frog

فراگ ، یا همان قورباغه‌ ، شوالیه‌ای از دوران قرون وسطی است که زمانی دوست و همراه یک قهرمان افسانه‌ای بوده است . او در جنگل زندگی می‌کند و در عین حال وظیفه‌ی مراقبت از خانواده‌ی سلطنتی و تضمین رفاه آن‌ها را بر عهده دارد.

فراگ شخصیتی درون‌گرا و به‌شدت خودسرزنش‌ گر است؛ هر بار که شکست می‌خورد ، خود را بیش از حد مقصر می‌داند و اعتماد به نفس پایینی دارد . با این حال ، مهارت ‌های شمشیر زنی او در سطح بسیار بالایی قرار دارند و تنوع گسترده‌ ی جادو هایی که در اختیار دارد ، او را به گزینه‌ ای ممتاز برای مبارزات بازی تبدیل می‌کند.

فراگ شخصیتی همه‌ کاره است که در هیچ زمینه ‌ای به‌طور خاص تخصص ندارد ، اما در بسیاری از زمینه‌ ها عملکردی قابل توجه دارد . او مجموعه ‌ای از طلسم‌ های درمانی ، جادو های فیزیکی و عنصری ، و همچنین جادوهای ترکیبی دو گانه و سه‌ گانه را در اختیار دارد که در نبردها بسیار مؤثر هستند.

نکته‌ی جالب درباره‌ی فراگ این است که هرچه میزان سلامت او کاهش یابد و به مرگ نزدیک‌ تر شود، جادوهایش قدرتمند تر و کشنده ‌تر می‌شوند و شخصیتش حالتی خشن‌ تر و تهاجمی‌ تر به خود می‌گیرد ، ویژگی ‌ای که برای یک قورباغه ، جذابیت خاصی دارد.

در مجموع ، فراگ شخصیتی بسیار مناسب برای ماجراجویی ‌های همه ‌منظوره است و حضور او در تیم ، همواره تجربه‌ ای لذت‌بخش به همراه دارد . افزون بر این ، در برخی لحظات بازی ، جملاتی از او شنیده می‌شود که مانند ریختن سطلی آب یخ بر سر مخاطب، تأثیر گذار و تکان‌دهنده ‌اند

Robo
Robo

این ربات قابل اعتماد و زنگ ‌زده در آینده ‌ای دور ، یعنی سال ۲۳۰۰ میلادی ، به گروه شما ملحق می‌شود . روبو ، با نام اصلی R66-Y که شماره سری ساخت او نیز هست ، مبارزی سرسخت با مجموعه‌ای از جادوهای قدرتمند است. از آن‌جا که وظیفه‌ی خاصی برای انجام دادن ندارد ، در طول بازی همراه شما باقی می‌ماند و می‌توانید از توانایی‌هایش بهره‌مند شوید.

در مقایسه با فراگ، روبو عملکردی تقریباً برابر دارد. او به واسطه‌ی برخورداری از فناوری‌ های متنوع ، به شخصیتی همه ‌کاره تبدیل شده و در موقعیت ‌های مختلف قابل استفاده است . روبو همچنین چندین جادوی ترکیبی دوگانه و سه‌گانه مفید در اختیار دارد و عملکردش در مجموع قابل قبول است. البته باید اشاره کرد که سرعت عمل او بسیار پایین است ، به‌طوری که حتی از پدربزرگ مرحومم نیز کندتر به نظر می‌رسد!

ayla
Ayla

آیلا ، دختری از دوران ماقبل تاریخ است که سبک مبارزه‌ اش عمدتاً بر پایه‌ی حملات مستقیم و ضربات سنگین فیزیکی بنا شده است . او از نظر قدرت فیزیکی و سرعت ، در میان تمامی شخصیت ‌های بازی جایگاه بسیار بالایی دارد و البته در این زمینه با یک شخصیت دیگر نیز برابری می‌کند (اگر حدس زده‌ اید، احتمالاً درست حدس زده‌ اید!).

مهارت ‌های بالای آیلا در نبرد ، به‌ ویژه در مبارزات با باس‌ ها ، باعث می‌شود که همواره گزینه ‌ای محبوب برای حضور در گروه باشد . توانایی‌ های فیزیکی قدرتمند و سرعت واکنش بالای او، آیلا را به یکی از مؤثرترین شخصیت‌ها در موقعیت ‌های حساس تبدیل کرده ‌اند.

magus
Magus

ماگوس بدون شک یکی از جذاب ‌ترین شخصیت ‌های بازی Chrono Trigger است . او متعلق به سال ۱۲۰۰۰ پیش از میلاد مسیح است و کرونو او را با نام جانوس ، پسر ملکه و برادر شالا ، می‌شناسد . زمانی که دروازه ‌ای اسرارآمیز در نزدیکی ماشین مامون ظاهر می‌شود و ماگوس را به درون خود می‌کشد ، او به آینده پرتاب می ‌شود . از آن زمان ، ماگوس هدفی مشخص برای خود تعیین می‌کند : انتقام از لاوس . همین انگیزه ، او را به گروه شما می‌کشاند.

ماگوس بی‌تردید قدرتمند ترین شخصیت از نظر استفاده از جادو در بازی است . او به هر سه نوع حمله‌ی جادویی عنصری درجه دو دسترسی دارد و مجموعه ‌ای از تکنیک‌ های سایه ‌محور بسیار قدرتمند را نیز در اختیار دارد. افزون بر توانایی‌ های جادویی ، ماگوس از نظر حملات فیزیکی نیز عملکردی قابل توجه دارد و از نظر سرعت ، با آیلا برابری می‌کند.

نکات جالب بازی Chrono Trigger 

نکات جالب
بازی پر از نکات مخفی و جالب توجه است
  • سه شخصیت غیرقابل بازی (NPC) با نام‌های ملکیور، گاسپار و بلتاسار، برگرفته از سه مرد خردمند هستند که طبق روایت ‌های مذهبی، پس از تولد حضرت عیسی مسیح به دیدار او رفتند.
  • در نسخه‌ی انگلیسی بازی، کرونو به‌ جای نوشیدنی الکلی که در نسخه‌ی اصلی ژاپنی وجود داشت ، نوشابه مصرف می‌کند . جالب‌تر آن‌که در نسخه‌ی منتشر شده در بریتانیا ، این نوشیدنی به سوپ تغییر یافته است.
  • نسخه‌ ی بازسازی‌ شده‌ ی بازی برای کنسول Nintendo DS شامل قطعه‌ای موسیقی به نام «کوه آواز خوان» بود؛ قطعه ‌ای که در موسیقی متن نسخه‌ی اصلی وجود داشت اما در آن زمان استفاده نشده بود.
  • شخصیت فراگ با هدف ایجاد حس شوخ ‌طبعی به بازی اضافه شد. طراحی این قورباغه از یکی از طرح ‌های آکیرا توریاما ، طراح مشهور ، الهام گرفته شده است.
  • یاسونوری میتسودا ، آهنگ‌ ساز بازی ، پس از مرخص شدن از بیمارستان به شرکت اسکوئر بازگشت تا نسخه‌ی نهایی بازی را پیش از انتشار مشاهده کند. او پس از تماشای صحنه‌ی پایانی ، تحت تأثیر قرار گرفت و اشک در چشمانش حلقه زد.
  • ماساتو کاتو، نویسنده ‌ی بازی ، سیستم پایان ‌های چندگانه را طراحی کرد ، زیرا نمی‌توانست پایان مشخصی برای داستان در نظر بگیرد.
  • چند صندوقچه پشت پیشخوان یکی از مغازه‌ ها قرار دارد که تنها با استفاده از کدهای تقلب قابل دسترسی هستند . بیشتر آن ‌ها حاوی آیتم‌ های تصادفی و کم‌ ارزش‌ اند ، اما یک صندوقچه در مهمانخانه‌ی منطقه‌ی Truce وجود دارد که برای باز کردن آن به ۵۷,۳۴۲ واحد پول بازی نیاز است ، رقمی بسیار بالا و غیر معمول.
  • برخلاف آنچه در مراحل پایانی بازی دیده می‌شود ، هسته‌ ی لاووس به‌طرز عجیبی کوچک است . در نبرد نهایی ، بازیکن تصور می‌کند موجود مرکزی همان هسته است ، اما در واقع هسته ‌ی واقعی در سمت راست قرار دارد و پاد سمت چپ ، عملکرد آن را منعکس می‌کند . این پاد تا زمانی که هسته ‌ی اصلی شکست نخورد ، به احیای پادهای دیگر ادامه می‌دهد.
  • در نسخه ‌ی ژاپنی بازی ، روبو هنگام صحبت به زبان کاتاکانا دچار مشکل در تلفظ می‌شود و اشتباهات گفتاری دارد . جالب آن ‌که تمامی ربات‌ها ، به ‌جز جانی به زبان کاتاکانا صحبت می‌کنند. این ویژگی در نسخه‌ی انگلیسی حذف شده و روبو به‌صورت روان و بدون ایراد انگلیسی صحبت می‌کند.

کلیه حقوق انتشار این مطلب در اختیار نویسنده و وبسایت “بازیسنتر” می باشد ، هر گونه کپی برداری از این مقاله با ذکر کامل منبع بلامانع است.

امید صفاری

Devils Never Cry

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا