بررسی

بررسی بازی Dragon Age Inquisition

شکوه اژدها

ژانر نقش آفرینی را می‌توان پدر بازی‌های ویدیویی امروزی دانست. در زمانی که مردم ساعت‌ها از وقت خود را به بازی کردن بازی‌های رومیزی یا Board Games اختصاص می‌دادند، کمتر کسی می‌توانست تصور کند که روزی بتوان اژدها‌ را جایی غیر از روی میز و بدون نیاز به تاس و کارت سلاخی کرد؛ و یا سیاه‌چال‌های مخوف را با چشمان خود دید. اما تحقق رویای سیاه‌چال و اژدها خیلی به طول نینجامید. با پیشرفت‌های شگرف تکنولوژی‌های دیجیتالی در دهه‌ نود میلادی خیلی زود، سرگرمی جدیدی پای به عرصه‌ی وجود گذاشت که علاقه‌ی زیادی به کشتن اژدها در آن وجود داشت!
عناوین نقش‌آفرینی متعددی در عصر طلایی بازی‌های ویدیویی تولید شدند، که همه در یک فاکتور مشترک بودند. و آن هم رد پای اژدها در آن ها بود. از اقتباس‌های مستقیم از دنیای Dungeons & Dragons گرفته تا شاهکارهای استودیوی افسانه‌ای Black Isle همگی به نوعی وام‌دار بازی‌های رومیزی سال‌ها پیش بودند، و البته در همه‌ی آن‌ها اژدها وجود داشت.
اما تاریخ اژدها‌کشی را می‌توان به دو مقطع زمانی متفاوت تقسیم کرد. قبل از سال 2009 میلادی و بعد از آن. اما چرا این گذار تاریخی به اژدها‌کشی نوین حاصل شد؟ پاسخ را باید در شاهکار استودیوی خوشنام Bioware جست‌و‌جو کرد. Dragon Age: Origins یک شاهکار به تمام معنا بود. پیش از این بازی‌ها ، فیلم‌ها و کتاب‌های متعددی از نام اژدها برای ابهت بخشیدن به اسامی خودشان استفاده کرده بودند اما هیچ‌یک حق این نام بزرگ را ادا نکردند تا اینکه نوبت به بازگشت به ریشه‌‌های عصر اژدها رسید.
سازندگان Origins با یک اقتباس هوشمندانه از فانتزی‌های تاریکی نظیر سرزمین میانه تالکین و علی الخصوص رمان‌های George R. R. Martin (که در آن زمان هنوز به شهرت نرسیده بود) یعنی سری A Song of Ice and Fire و با الهام از شاهکار کلاسیک خودشان سری Baldurs Gate دست به خلق عنوانی زدند که نه تنها نام اژدها را به جایگاه خود بازگرداند، بلکه تبدیل به اثری شد که حتی فراتر از آثار کلاسیک دهه‌ی نود به یک Ideal Type کامل برای عناوین نقش‌آفرینی بدل شد.
گیم پلی عمیق و استراتژیک بازی در کنار دنیای فوق العاده غنی در ترکیب با یک داستان حماسی همه را ساعت‌ها به خود مشغول ساخت. ظهور Blight و اژدهای مخوفی چون Archdemon در کنار تاریخچه‌ی مرموز Grey Warden ها و البته شخصیت‌های عمیق و فوق العاده به یاد ماندنی نظیر Morrigan و دیالوگ‌های شنیدنی بازی، همه‌ و همه Origins را از هر لحاظ به یک شاهکار تمام عیار بدل کرد. اما ادامه‌ی ماجرا این‌قدر شیرین نبود! Dragon Age II یک نا‌امیدی کامل برای هواداران بود. نگارنده نیز برای مکدر نساختن خاطر طرفداران از پرداختن به آن بازی صرف‌نظر کرده و مستقیما سراغ نقد‌و‌بررسی جانشین خلف Origins یعنی Inquistion می‌رود.
Inquisition از همان ابتدای معرفی قرار بود نام بزرگ Dragon Age را که پس از فاجعه‌ی نسخه‌ی دوم (و البته ظهور اژدها زاد استودیوی رقیب یعنیBethesda و شاهکارش Skyrim ) داشت به فراموشی سپرده می‌شد، زنده کند. همه‌ی شواهد گام به گام از در حال ساخت بودن یک پروژه‌ی بزرگ و خوش‌ساخت خبر می‌دادند؛ و حالا باید گفت Bioware در احیای نام Dragon Age موفق بوده است.

بر خلاف بازی دوم، شروع Inquisition بسیار جذاب و تاثیرگذار است. حتما شروعOrigins و فرآیند تبدیل شدن شخصیت اصلی به یک Grey Warden را به یاد دارید. شروع Inquisition نیز با یک اتفاق بزرگ که موجب تمایز یافتن شخصیت شما شده، آغاز می‌شود. در میانه‌ی یک جنگ بزرگ که از چند و چون وقوع آن نیز اطلاع زیادی ندارید، یک انفجار بزرگ سبب منهدم شدن سپاه شما می‌شود. شخصیت اصلی به صورت معجزه آسایی نجات یافته و در تماس با یک موجود فرازمینی که گمان می‌رود Andraste الهه دنیای بازی و موسس Chantry باشد، نجات می‌یابد. در ادامه همه متوجه ایجاد یک شکاف(Breach) یا Portal عظیم در آسمان می‌شوند که موجودات شیطانی را در تعداد زیادی روی زمین پدیدار می‌کند. تماس شخصیت اصلی با آن موجود نورانی سبب ایجاد قابلیتی در وی شده که توانایی بستن این شکاف‌های آسمانی را به وی می‌دهد، و درست مثل آغاز Skyrim قهرمان ما از یک زندانی در شرف اعدام به ناگاه تبدیل به تنها راه نجات دنیا از این نفرین شیطانی می‌شود.
داستان بازی به شدت پرکشش و جذاب است به طوری که همان خط روایی اصلی ساعت‌ها توجه شما را به خود جلب خواهد کرد. مضاف بر این امر، طبق روال عناوین نقش‌آفرینی بازی مملو از ماموریت‌های جانبی و داستان‌های فرعی است، که ارزش هر یک از آنان بارها بیشتر از داستان اکثر بازی‌های امروزی است.
اما یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های بازی‌های Bioware از دیرباز تاکنون، شخصیت‌های همراه فوق‌العاده جذاب آن بوده است. به طوری کهMorrigan ازOrigins را می‌توان یکی از اصلی‌ترین دلایل محبوبیت بالای این سری دانست. این روند که از عنوان کلاسیکی نظیر Baldurs Gate آغاز شده و درOrigins و سری Mass Effect به اوج خود رسیده بود، در Inquisition هم در سطح بالایی ادامه یافته است. شخصیت‌های همراه شما از Cassandra زن جسور و جنگجو گرفته تا دورف بذله‌گویی چون Varric و البته Qunari بی‌اعصاب و وفاداری چون Iron Bull همگی بدل به انگیزه‌هایی برای پیشرفت در بازی می‌شوند. بازگشت گروهی از شخصیت‌های Origins نظیر Liliana و صد البته Morrigan در کنار آشنایی با شخصیت‌های متعدد جدید، همگی تنوع وصف ناپذیری را به Inquisition می‌بخشند. این تنوع حیطه‌های مختلفی نظیر گیم‌پلی، ارتقای شخصیت‌ها و البته از همه مهم‌تر داستان بازی را شامل می‌شود. پیشینه‌ی داستانی هر یک از این شخصیت‌ها خود بدل به فاکتوری مهم در غنی کردن سیر روایی بازی می‌شود. و البته نحوه‌ی تعامل شما با هریک از این Party Member ها سبب بروز رفتارهای متفاوتی از آنان خواهد شد که خب حتما همه‌ی Dragon Age دوستان با آن آشنایی کافی را دارند!

اما در بحث گیم‌پلی نیز با یک جواهر به دقت تراش خورده طرفیم. بارز‌ترین ویژگی بازگشته از Origins به Inquisition نمای محبوب Tactical Cam است. دوربینی که می‌توان آن را از عوامل موفقیت بازی نخست و البته فقدان آن را سبب سقوط بازی دوم دانست.
این نمای تاکتیکی در کنار قابلیت Pause کردن مبارزات عمق استراتژیک بسیار زیادی را به بازی بخشیده و آن را به ترکیبی از عناوین مبتنی بر مبارزات هم‌زمان و مبارزات نوبتی بدل می‌سازد. پیش از این نیز این ترکیب موفق عناصر مبارزات هم‌زمان و نوبتی را در سیستم VATS بازی Fallout 3 تجربه کرده بودیم که آن‌جا هم تبدیل به یک موفقیت بزرگ شده بود.
بر خلاف بازی دوم که مبارزات آن بیش از حد، از یک CRPG فاصله گرفته و به Action Adventureهای کنسولی نزدیک شده بود، این‌بار Inquisition یک ترکیب دلچسب از هر دو بازی قبلی را به نمایش می‌گذارد. مبارزات دقیق و تاکتیکی در کنار مجبور بودن شما به استفاده از Tactical Cam در نبردهای دشوار، نظیر کشتن یک اژدها، همه به Origins ارجاع دارند. از سویی تحت تاثیر موج جدید مبارزات با کیفیت در نقش‌آفرینی های بزرگی نظیر The Witcher 2، سری Souls و البته Skyrim، اعضای Bioware نیز تصمیم گرفته‌اند تاثیر مبازرات را تنها از نمایش اعداد صرف خارج کرده و حس برخورد شمشیر با گوشت و پوست دشمنان را به شما منتقل کنند و باید گفت در این امر موفق بوده‌اند. مبارزات همان‌قدر برای یک طرفدار نقش‌آفرینی های حرفه‌ای و MMO بازها جذاب است که برای یک طرفدار سبک Action Adventure، و این خود عاملی برای استقبال گسترده از این بازی می‌شود.
کلاس‌های بازی همان کلاس‌های کلاسیک ژانر هستند. از Warrior با دوشاخه‌ی Two Handed و شمشیر و سپر گرفته تا ساحر و Rouge هر یک گیم‌پلی خاص و مختص به خود را برای شما به همراه خواهد آورد. و البته در اختیار داشتن گروهی شامل همه‌ی این کلاس‌ها سبب می‌شود تا هرلحظه بتوانید از این تنوع لذت ببرید. ساختار قدرت‌های جانبی شخصیت‌ها نیز به شدت به عناوین MMO شباهت داشته و نیز بر خلاف نقش‌آفرینی هایی نظیر Skyrim بر استفاده و دسترسی هم‌زمان به قدرت‌های جانبی پر تعداد متمرکز است.
ساختار درختی ارتقای شخصیت‌ها نیز اگرچه در پیچیدگی به پای عناوینی نظیر Divinity: Original Sin نمی‌رسد اما هم‌چنان به شدت کارآمد و تمایز است، به طوری که دقت زیادی در نحوه‌ی استفاده از Skill Pointها می‌طلبد.

از مهمترین خصوصیات بازی که در ترکیبی عمیق ما‌بین عناصر داستانی آن و گیم‌پلی ایجاد شده است را می‌توان فرقه‌ی Inquisition دانست. تلاش برای شکل گیری این گروه از یک‌سو با جذب شخصیت‌های جدید همراه است. از سوی دیگر اضافه شدن ویژگی The War Room به بازی باعث می‌شود تا برخی ماموریت‌ها را اعضای فرقه به انجام برسانند. برای انجام این ماموریت‌ها بسته به عاملین آن روش‌های متفاوتی وجود دارد که شامل جاسوسی، دیپلماتیک و نظامی می‌شود. اتخاذ هریک از این روش‌ها پیامد‌های متفاوتی را چه از لحاظ پاداش دریافتی شما و نیز چه از لحاظ آثار آن بر مختصات سیاسی سرزمین در بر خواهد داشت. به طور مثال مواجه‌ی نظامی با درخواست لرد یک منطقه و کمک به شورشیان، او را به دشمن شما بدل خواهد کرد. اما اقدام دیپلماتیک به حل بحران از او برای شما یک متحد خواهد ساخت. همه‌ی این موارد در کنار هم باعث می‌شود تا دنیای Inquistion از یک عمق فوق‌العاده برخوردار شده و درست احساس حضور در یک جهان بحران زده و در شرف فروپاشی را داشته باشید. اختلاف کهنه‌ی Mageها و Templarها ، نزاع بر سر آینده‌ی Chantry، تلاش برای کسب متحدین بیشتر برای Inquisiton و البته ارجاعات مذهبی زیادی مانند Herald of Andraste خواندن شخصیت اصلی همه ‌و همه Inquisition را به یک تجربه‌ی سیاسی تمام عیار بدل می‌سازند.
بازی یک بخش چندنفره‌ی آنلاین را نیز در خود جای داده است. به شکلی که می‌توانید به صورت Co-op یک گروه متشکل از دوستان خود را تشکیل دهید. مطمئنا ترکیب استراتژی‌های چهار بازیکن ماهر، می‌تواند به تجربه‌ی جذابی به خصوص در درجات سختی بالا بدل شود.
بر خلاف عناوینی نظیر سری Diablo که هسته‌ی مرکزی مدیریت Equipmentها را، عنصر Looting تشکیل می‌دهد، در Inquisiton این Crafting است که نقش تعیین کننده‌ای را بر عهده دارد و نمی‌توانید امید زیادی به گشتن اجساد و یافتن شمشیرهای Legendary داشته باشید! در Origins بازی روندی را مهیا می‌ساخت تا Enchanterها و خرید و فروش Itemها به سرگرمی مورد علاقه‌ی شما بدل شوند. اما در Inquistion قمیت آیتم‌های با ارزش به طرز محسوسی افزایش یافته است. این نیز عامل دیگری است که شما را به پیدا کردن نقشه‌ی تهیه‌ی آیتم‌های جدید و استفاده‌ی مکرر از میزهایCrafting وا می‌دارد.
دیگر عنصر موثر در روند پیشروی شما Power Point ها هستند. بدین شکل که با بستن هر Rift و یا به خدمت گرفتن یک همراه جدید برای Inner Circle این امتیازات به شما تعلق خواهند گرفت. داشتن حد معینی از Power Point برای شروع برخی ماموریت‌ها ضروری است. علاوه بر این، بازی به وضوح شما را به مبارزه بر اساس سطح مهارت‌ها و Level شخصیتتان وا‌ می‌دارد. به طور مثال امکان دارد در همان ساعات اولیه بازی با یک اژدها و یا حتی بچه اژدها! روبرو شوید؛ اما شروع مبارزه با اژدها و یا Giantها در Levelهای پایین قطعا مساوی با مرگ شما خواهد بود.

همزمان با معرفی بازی، سازندگان اعلام کردند،Inquisition و نیز Mass Effect بعدی با بهره‌گیری از موتور جدید شرکت DICE یعنی Frostbite 3.0 ساخته خواهند شد. این امر در ابتدا نگرانی‌هایی را برای طرفدران سری ایجاد کرد. بهره‌گیری از موتوری که مختص ژانر شوتر طراحی شده بود کمی عجیب به نظر می‌رسید. اما با نمایش اولین Footage های بازی نگرانی‌ها به اشتیاق بدل شد. Origins هیچ‌گاه به گرافیک فنی خودش شهره نبود (بر خلاف سری Witcher که از پیش برندگان مرزهای تکنولوژی‌های بصری محسوب می‌شد). اما این بار Dragon Age هم به یک شاهکار تکنیکی بدل شده است. با در نظر گرفتن وسعت بازی، این سطح از جزئیات و گرافیک بصری واقعا تحسین برانگیز است. مناظر حیرت انگیز که کوهستان‌های برفی تا بیابان‌های کویری را شامل می‌شود، همه و همه حیرت انگیزاند. برای درک عمق ارزش بصری بازی شما را به تماشای ساحل Storm coast در ماموریت استخدام Iron Bull ارجاع می‌دهم. جایی که در یک نبرد عظیم یکGiant و یک Dragon با یک‌دیگر گلاویز شده‌اند؛ و این همه ابهت فقط شما را به حیرت وا‌ می‌دارد. و طبیعتا اگر برای یک مرگ سریع و دردناک آماده‌اید، می‌توانید وارد این سکانس اسطوره‌ای شوید. در غیر این صورت به قول همراهانتان “Let them fight and don’t get killed” ! دقت به جزئیات متعدد محیطی از سبزه‌ها و گل‌ها گرفته تا حیوانات پرتعداد در محیط بازی و دشمنان پرتعداد، همه ویژگی‌های پیشرفته فنی Inquistion را به رخ می‌کشند. در کنار این امر پیشرفت قابل توجه طراحی شخصیت‌ها و به خصوص چهره‌های آنان تحسین برانگیز است. مطمئنا در یک بازی دیالوگ محور، انتقال احساسات از طریق حالات چهره‌ها و نیز Lip Sync مناسب، نقش مهمی را ایفا می‌کنند، و باید گفت Inquistion در این زمینه نیز موفق بوده است.
اما از بعد شنیداری نیز با یک اثر قابل توجه روبرو هستیم. موسیقی بازی اگرچه هیچ‌گاه ابهت سمفونیک Skyrim را پیدا نمی‌کند، اما بسیار متنوع، گوش نواز و البته موثر است. موسیقی در میانه‌ی نبردهای شلوغ و دشوار همان‌قدر استرس زاست، که در کنار یک منظره‌ی طبیعی آرامش بخش.
بر خلاف بسیاری از عناوین نقش‌آفرینی، تک‌تک دیالوگ‌های بازی صداگذاری شده‌اند. حتی این‌بار و علی رغم روشی که Origins در پیش گرفته بود، قهرمان ساخته‌ی شما نیز به طور کامل صداگذاری شده است. در این میان نباید از کنار کیفیت بی‌نظیر دیالوگ‌های نوشته شده برای بازی عبور کرد. بازی به تبعیت از سریMass Effect سیستم دیالوگ دایره‌ای را انتخاب کرده است. اگر چه هنوز هم سیستم خطی را بیشتر می‌پسندم اما باید گفت این تغییر وضعیت ازOrigins باعث کاهش کیفیت دیالوگ‌های بازی نشده است. بلکه هنوز هم انتخاب‌های شما آثار عمیقی را بر روند شکل‌گیری وقایع خواهند گذاشت.

Dragon Age Inquisition مصداق بارز دیگری بر هنر بازیسازان Bioware است. Inquisition همان‌قدر که یک CRPG مدرن است و می‌تواند عطش گیمرهای سن و سال داری که ساعت‌ها نقش‌آفرینی‌های متعددی را تجربه کرده‌اند، سیراب کند، به همان میزان یک AAA Game جذاب امروزی است، که طیف وسیعی از مخاطبین را به خود جذب خواهد کرد. داستان حماسی بازی، مبارزات جذاب آن، روند متنوع و ماموریت‌های جانبی پرتعداد همه و همه Inquisition را به یک ماجراجویی عمیق و کم نظیر بدل می‌کنند.Thedas یا جهان بازی، مکانی است تا شما بتوانید ساعت‌ها زندگی دوم و مجازی خود را در آن ادامه دهید و از فرو رفتن در نقش یک قهرمان بزرگ با لقب Herald of Andraste لذت ببرید. Inquisition بار دیگر نام اژدهایان را بر زبان انداخت و ما را ساعت‌ها به تعقیب و شکار اژدها وا می‌دارد. بازگشت شکوهمند Dragon Age از یک سوی دیگر نیز خوشحال کننده است، و آن اطمینان ما از کیفیت ساخت Mass Effect بعدی است. این بازی نه تنها یکی از برترین نقش آفرینی‌های ساخته شده تا به امروز است بلکه به راحتی لایق آن است که بتوانیم مدعی اصلی کسب عنوان برترین بازی سال 2014 لقبش دهیم. خبر خوش(و البته ناراحت کننده!) بعدی آن‌که تاخیر چندماهه‌ی غول بعدی این سبک The Witcher 3: Wild Hunt سبب می‌شود تا بتوانید با آرامش بیشتری از Inquisition لذت ببرید.

مجموع امتیاز - 9

9

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:

شخصیت های جذاب و به یاد ماندنی
داستان حماسی و گیرا
دیالوگ های با کیفیت
صداگذاری کم نقص شخصیت ها
اثرگذاری انتخاب ها بر سیر روایی
دنیای بزرگ و پرجزئیات
مبارزات تاکتیکی و مهیج
گرافیک هنری و تکنیکی عالی
روند پیشرفت محسوس در بازی
تشویق بازی به جست و جوی بی وقفه در دنیای آن
نقاط ضعف:

User Rating: 5 ( 1 votes)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا