معرفی بازی‌ها

پرش آینه‌ها

پرش آینه‌ها,پرش آینه‌ها,سکوتی معنادار بر محیط حاکم است. نفس عمیقی می‌کشد. سنگینی هوا، تنفس را برایش سخت می‌کند. نگاهی کوتاه به بالا می‌اندازد. پرندگانی چند، آبی آسمان را لکه دار کرده‌اند. در اطراف خود آسمانخراش‌هایی رنگارنگ را می‌یابد که شهر را کاملا در احاطه خود دارند. نقشه را برای چندمین بار در افکارش مرور می‌کند. زمان تخمینی برای پیشبرد کار بیشتر از چند دقیقه نیست. اما در این حال، زمان برای او معنای دیگری پیدا کرده است. نگاهی سرد به پایین می‌اندازد. توده‌ای از ‌باد خنک صورتش را نوازش می‌کند. ترسی در صورتش نمایان نمی‌شود. با اینکه صد‌ها متر تا زمین فاصله است، در نظرش چند متری بیش نیست. بر‌می‌گردد و حرکت را آغاز می‌کند. گام‌های بلندش را قرص و محکم بر می‌دارد. با زیرکی تمام از زیر کانالی آبی‌رنگ لیز می‌خورد. سرعتش بیشتر از گذشته شده است. با حرکت «کونگ والت»، کاملا ماهرانه از سکویی بتنی می‌جهد. سرتاسر ساختمان را فنس‌هایی فلزی پوشانده‌اند. به نظر چیزی جلو‌دارش نیست. فنس‌ها را نیز همانند دیگر موانع پشتِ‌سر می‌گذارد. مسیرش را به راست تغییر می‌دهد. ساختمانی دیگر در مقابل خود می‌بیند. فاصله به حدی نیست که سد راهش شود. با جهشی که فشاری نیز بر او وارد نکرد، به ساختمان می‌رسد. همه چیز مطابق نقشه‌ای که چند لحظه‌ پیش مرور کرد، پیش می‌رود. نفس‌هایش تند‌تر و سریع‌تر از گذشته شده‌اند. کم‌کم به پایان راه نزدیک می‌شود. چیزی به جز دریایی از آسمان آبی در مقابل خود نمی‌بیند. مطابق نقشه، باید ساختمانی دیگر در مقابلش قرار داشته باشد. بدون اینکه ساختمان را ببیند، گامی بلندتر از گذشته برمی‌دارد. به سان پرنده‌ای خوش آب و رنگ میان آسمان و زمین قرار می‌گیرد. فرودی جانانه را در ادامه انجام می‌دهد. به پایان مسیر نزدیک می‌شود. درِ هدف را از دور می‌بیند. در هم در نور آفتاب، چشمکی برای او می‌زند. فاصله تا نقطه‌ی عطف کارش، بیشتر از هر پرشی بوده است که تاکنون انجام داده است. مانعی در ذهنش برای عدم پرش نمی‌یابد. چشمانش را می‌بندد. نمی‌خواهد که به شکست در کارش بیاندیشد. می‌پرد… متنی که خواندید، شمایی است کلی از آنچه که در بازی (Mirror’s Edge (ME رخ می‌دهد. پرش از ساختمانی به ساختمان دیگر، فرار از دشمنان، و رسیدن به هدف. در ادامه با پیش نمایش بازی Mirror’s Edge Catalyst همراه باشید.,,سال 2008 بود که شرکت سوئدی «دایس» (Dice)، فرنچایز جدید و نوآورانه ME را برای کنسول‌های نسل هفت و رایانه‌های شخصی منتشر کرد. عنوانی که در شاخه اکشن/ماجراجویی قرار می‌گرفت و بر پایه ورزش معروف فرانسوی، یعنی «پارکور» بنا شده بود. تا پیش از عرضه ME استفاده از حرکات پارکور، که بیشتر در بالارفتن از ساختمان‌ها و پرش از سویی به سوی دیگر خلاصه می‌شد، تا حدودی در بازی‌‌هایی نظیر «اسسینز کرید» به کار رفته بود اما دایس در ME توانست با توسعه دادن این حرکات و همچنین اضافه کردن حرکات جدید و انجام دقیق آن‌ها در دید اول شخص، بازی‌ای کاملا منحصر به فرد را ارائه کند. اگر چه این تجربه جذاب و یونیک، خالی از ایراد هم نبود اما اغلب کسانی که آن را بازی کرده‌اند، از آن به عنوان یک بازی به یادماندنی نام می‌برند. در همان اوایل عرضه بازی نیز، با توجه به موفقیت‌هایی که بازی هم نزد منتقدان و هم طرفداران داشت، این انتظار می‌رفت که دیر یا زود ادامه‌ای برای آن ساخته شود. حال که حدود 8 سال از عرضه نسخه اول ME گذشته است، دایس تصمیم به عرضه‌ی نسخه دوم بازی با نام «کاتالیست» (Catalyst) گرفته است. بازی ابتدا در E3 2013 و در کنفرانس «الکترونیک آرتز» به طور بسیار خلاصه‌ای معرفی شد. نکته‌ای که در همان اوایل معرفی گفته شد این بود که «فیث» (Faith) که کاراکتر اصلی شماره اول هم بود، همچنان شخصیت اصلی بازی خواهد بود. اما در نمایش‌هایی که اندکی بعد از کاتالیست نشان دادند، او از لحاظ چهره کمی از آن صورت شرق آسیایی فاصله گرفته بود و به چهره‌ای آمریکایی سوق پیدا کرده بود.,,در نسخه اول بازی ما شاهد داستانی سر راست بودیم. داستانی که در آن فیث به دنبال آن است که خواهرش «کیت» را که مامور پلیس بود، از پاپوشی که در آن گرفتار شده است نجات دهد. ماجرا اینگونه بود که کیت به یک قتل متهم می‌شود و فیث در طول داستان تلاش می‌کند که او را از این اتهام برهاند. اگر بخواهیم واقع‌بین باشیم، داستان در ME به هیچ عنوان در اولویت‌های اول سازندگان قرار نداشته است. اما اینگونه که سازندگان بازی اشاره کرده‌اند، اولا کاتالیست یک ریبوت است، به گونه‌ای که داستان آن جدا از نسخه اول است و ادامه‌ دهنده داستان آن نیست. دوما این بار قرار است تمرکز داستان بیشتر به لایه‌‌های زندگی خود فیث در «شهر شیشه‌ای» (City Of Glass) معطوف شود و قرار است که راز‌هایی از زندگی او را در بازی متوجه بشویم. همچنین سایت خود بازی، اطلاعاتی هر چند محدود را از داستان بازی بیان کرده است، که شامل بخش‌های مختلف شهر و گروه‌هایی است که در آن زندگی می‌کنند.
Anchor: یکی از مناطق ثروتمندِ شهر شیشه‌ای که بدلیل وجود بارهای مشهور جوانان تمایل بیشتری به آن دارند. مهم‌ترین بخش آنکر، مرکز تجاری Bauble است.
Downtown: در مرکز شهر شیشه‌ای واقع شده است و مغازه‌ها و بوتیک‌های جذابی در آن قرار دارند. همچنین، ساختمان Elysium که یک شرکت در زمینه تحقیقات پزشکی است در آن واقع شده است. اخیرا نیز گزارش‌هایی مبنی بر فعالیت گروهی به نام Runners در این منطقه داده شده است.
The View: منطقه‌ای مسکونی، که شلوغی دو منطقه قبلی را نخواهد داشت و به نوعی یک تفرجگاه ساحلی برای مردم خواهد بود.
در ادامه با برخی از گروه‌هایی که در بازی قرار دارند آشنا می‌شوید:
The Runners: مهم‌ترین گروه بازی که فیث نیز عضوی از آن است. در این گروه که همگی آنها مسلط به پارکور هستند، در پشت‌بام خانه‌ها زندگی می‌کنند. رانرها با انجام کار‌هایی نظیر سرقت برای کسانی که می‌خواهند، پول دریافت می‌کنند.
The Conglomerate: قدرتمندترین گروه بازی، که شامل 13 کمپانی بزرگ در کاسکادیا است. در این بین می‌توان به کمپانی‌های KrugerSec ،Silvine Systems و Elysium اشاره کرد.
Black November: نوامبر سیاه، گروهی است معترض نسبت به نظام حاکم بر جامعه. در این گروه که «ربکا تین» (Rebecca Thane) رهبری آن را به عهده دارد، به هر کاری نظیر قتل و ترور اشخاص بلند مرتبه حکومت دست می‌زنند. بزرگترین دشمن آن‌ها نیز کمپانی امنیتی KrugerSec است.
حال باید منتظر باشیم و ببینیم که آیا دایس می‌تواند داستان بازی را نسبت به شماره اول بازی بهبود ببخشد یا نه.
,,یکی از نقاط قوت همیشگی دایس که موتور گرافیکی «فراست‌بایت» (Frostbite) آن را برایشان به ارمغان می‌آورد، گرافیک بی‌نظیر و فوق‌العاده بازی‌های آن‌ها بوده است. در سری «بتفیلد» شاهد گرافیک بسیار بالا در کنار تخریب‌پذیری هستیم، در «استاروارز: بتلفرانت» نیز که اخیرا انتشار یافته است، گرافیک در بالاترین سطح خود قرار دارد. حال دایس، ورژن سوم این موتور قدرتمند را در کاتالیست نیز به کار برده. گرافیک در نمایش‌هایی که از بازی منتشر شده است همچون آثاری که در متن اشاره شد، در سطح عالی قرار دارد. اگر دایس بتواند در تمام بخش‌های بازی اصلی هم این گرافیک را پیاده‌سازی کند، بازی قطعا از این نظر در سطح خیلی بالایی خواهد بود. در کنار گرافیک فنی، گرافیک هنری نیز در نمایش‌های بازی بسیار خودنمایی می‌کند. بازی در شبی بارانی بر روی آسمانخراش‌های شیشه‌ای خوش‌آب و رنگ که محیط را نورانی کرده‌اند، با گرافیک فراست‌بایت3، بی شک لذتی فراموش نشدنی خواهد شد. رنگ‌های زیبای بکار رفته در نسخه‌ اول، به کاتالیست نیز انتقال پیدا کرده‌اند. رنگ‌های زرد و آبی روشن، صورتی و نارنجی و … که دیوار ساختمان‌ها و لوکیشن‌های بازی به آن مزین شده‌اند و گرافیک هنری بازی را زیباتر از همیشه کرده‌اند.
هنگامی که در اوایل متن سخن از داستان شد، به این موضوع اشاره شد که داستان بازی در نزد سازندگان شاید در اولویت سوم یا چهارم قرار داشته است. حال به اولویت اول و برگ برنده بازی رسیده‌‌ایم، گیم‌پلی. نسخه‌ اول ME ورزش پارکور را به خوبی در خود جای داده بود و گیم‌پلی نیز به خوبی توانسته بود در خدمت اجرای حرکات مختلف پارکور قرار گیرد. با این حال، همان هسته گیم‌پلی در کاتالیست قرار داده شده است، با این تفاوت که هم حرکات جدیدی به بازی اضافه شده‌ و هم محیط‌های بازی نسبت به گذشته وسیع‌تر شده‌اند. البته تغییرات جدیدی نیز در کاتالیست اعمال شده است. یکی از این تغییرات، عدم دسترسی به همه‌ی حرکات و مهارت‌های پارکوری در اوایل بازی خواهد بود. به گونه‌ای که گیمر در طول بازی با توجه به انجام بعضی کار‌ها، توانایی دسترسی به این حرکات را خواهد داشت. از دیگر المان‌های جدید بازی می‌توان به «Mag Rope» اشاره کرد.,,این ابزار جدید که به مچ دست فیث بسته می‌شود، به او این قابلیت را می‌دهد که برای پریدن از فواصل طولانی، آن را به نقاط مخصوصی متصل کرده و پرش را با کمک آن انجام دهد. همان طور که گفته شد، برخی از حرکات فیث در طول بازی آپدیت خواهند شد. Mag Rope نیز شامل این مورد می‌شود و در طول بازی می‌توانید قابلیت‌های آن را بهبود ببخشید. سازندگان بازی به گفته خودشان تمام تلاششان را کرده‌اند که عیب‌ها و نقاط ضعف ME را در کاتالیست تکرار نکنند. یکی از همین نقاط به شدت ضعیف شماره اول، گان‌پلی فوق‌العاده بد بازی بود. با اینکه در طول بازی بخش کمی از آن صرف استفاده از سلاح می‌شد، با این وجود این بخش به قدری بد بود که دایس تصمیم گرفت آن را به کلی از کاتالیست حذف کند. به اینگونه که در بازی، فیث توانایی استفاده از سلاح را ندارد.,,پارکور ورزش سریع و پرهیجانی است و ضرباهنگ تند و مهیجی دارد. موسیقی متن عالی ME که توسط Solar Fields آهنگساز ماهر سوئدی ساخته شده بود، این هیجان پارکور را به خوبی به بازیباز القا می‌کرد. حال در کاتالیست نیز خود او بازگشته و وظیفه ساخت موسیقی بازی را به عهده گرفته است. با توجه به تجربه‌ی او در ساخت موسیقی متن و کارنامه‌اش، انتظار اینکه موسیقی‌های کاتالسیت در حد عالی باشند، انتظار چندان بی‌جایی نخواهد بود.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که اگر آنچه که دایس وعده داده است عملی شود، ME: Catalyst یکی از مهم‌ترین بازی‌های 2016 خواهد بود. بد نیست به این نکته نیز اشاره شود که کاتالیست در رتبه 10ام مورد انتظار‌ترین بازی‌های سال 2016 از نظر بازیسنتر انتخاب شده است.
کاتالیست در 3 خرداد 95 برای کنسول‌های نسل 8 و رایانه‌های شخصی عرضه خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا