بررسیکامپیوتر

بررسی بازی ICEY

Hack and Slash فلسفی!

یکی از بهترین لذت های امتحان کردن بازی های مستقل، غافلگیر شدن در اولین تجربه‌ی یک بازی جدید است. با توجه به تعداد بالای بازی های مستقل که در هر برهه زمانی عرضه می شوند، و عدم پوشش خبری آن‌ها در قیاس با بازی‌های بزرگ؛ این امر کاملا می‌تواند محقق شود. و باید گفت احساس غافلگیری واقعا در مورد بازی ICEY صادق است. این بازی موفق به ارائه یک تجربه خاص در قسمت داستانی بازی است ولی متاسفانه علی‌رغم کیفیت خوب مکانیسم های اصلی بازی تعدادی تصمیم تعجب برانگیز بر لذت بردن از بازی تاثیر منفی می گذارد.

اگر با بازی هایی مانند Stanley Parable و یا اخیرا Pony Island آشنایی دارید، به اصطلاح Meta narrative نیز برخورده‌اید. این دست از بازی ها در ورای داستان و مکانیسم‌های ظاهری، از سطح روایت کلان‌تری برخوردارند. در بازی ICEY شما در نقش یک شخصیت معمول برای انیمه ها هستید. یک دختر موآبی با شمشیر و حالت ظاهری که به آینده تعلق دارد. بازی در سبک معمول Hack & Slash قرار دارد، با فنون چندضرب مختص یه این سبک و افکت های گرافیکی که اجرای این فنون را جذاب و هیجان انگیر می کند. دشمنان در عین اینکه نکته خاصی ندارند، همه مناسب و متفاوت طراحی شده اند. تعداد فراوانی Boss هم در طول مراحل وجود دارند که به اندازه کافی با یکدیگر فرق دارند و هر کدام به استراتژی خاصی برای شکست نیاز دارند. در طول بازی با جمع کردن پول بازی امکان خرید فنون جدید و ارتقا قدرت کارکتر اصلی وجود دارد که خود به پیشرفت در بازی کمک می کند.

همه اینها با وجود طراحی مناسب، نکته متفاوتی با بازی های موجود در این سبک ندارند، البته برای چنددقیقه ابتدایی بازی! اگر شما از آن دسته کسانی هستید که همیشه به حرف بازی گوش می دهید و “فلش های راهنما” را بی چون و چرا دنبال می کنید، ممکن است تا مدت مدید متوجه بخش اصلی بازی نشوید و یا حتی بازی را به اتمام برسانید بدون اینکه خبری از سیستم اصلی بازی داشته باشید! این بازی از یک رهنما برخوردار است که حرکات شما را توضیح می دهد در در مواردی راهنمایی می کند. اگر در بازی ها همیشه سعی کرده اید برخلاف مسیر اصلی حرکت کنید به امید اینکه قسمت های مخفی بازی را کشف کنید، اینجا این عادت به شما کمک می کند. ولی به جای قسمت های مخفی در مواردی با برخورد راهنمای بازی مواجه می شوید! بله این بازی کاملا به اینکه شما در یک “بازی” قرار دارید اعتراف می کند و در مورد حرکات شما با توجه به اینکه در حال بازی کردن هستید نظر می دهد. برای مثال در همان ابتدای بازی پس از رسیدن به یک دره، راهنما از شما می خواهد که با زدن دکمه ای، پلی را فعال کرده و از دره عبور کنید. اگر به حرف راهنما گوش ندهید و از دره پایین بپرید کم کم راهنما کلافه می شود و در پایان رسما با شما دعوا می کند! متاسفانه صحبت در مورد نکات پشت پرده بازی تا حد زیادی از لذت تجربه بازی توسط شما کم می کند، ولی در کل می توان گفت که بازی در اصل امتحان کردن راه های مختلف، دیدن عکس العمل راهنما و رسیدن به قسمت های جدیدتر است.

ICEY

از نظر گرافیکی بازی در حد قابل قبولی است و بازی های Vanilla ware را به یاد می آورد. طراحی شخصیت ها و دشمنان بدون شک الهام گرفته شده از انیمه های ژاپنی است. در هنگام مبارزات، انفجار ها و ذرات زرق و برق دار به وفور به اطراف پرتاب می شوند و مبارزات را لذت بخش می کنند. یکی از صحنه های جالب بازی، معرفی Boss جدید است. در Cutscene کوتاهی نام Boss با ایکون متحرک مخصوص اش برو روی صفحه قرار می گیرد، موسیقی بازی عوض شده و مبارزه آغاز می شود. متاسفانه راهنمای شما در بازی فقط به زبان چینی صحبت می کند و دنبال کردن حرف ها با زیر نویس در حین مبارزات در مواردی مشکل می شود. آهنگ های استفاده شده در بازی همه در سبک تکنو و با سرعت بالا هستند که با سیستم مبارزات بازی همخوانی خوبی دارند.

بر‌خلاف نکات مثبت مذکور متاسفانه تعدادی اشتباه عجیب در طراحی بازی، توصیه کردن آن را بسیار دشوار می کند. اولین نکته عدم امکان عوض کردن درجه سختی بازی در طول مراحل است. و برای این کار بای بازی را از اول شروع کنید. مورد منفی دیگر سختی بیش از حد و غیر معقول بازی است. اگر کسی تا حدی در طراحی بازی دست داشته باشد می داند که ساخت هوش مصنوعی فقط سخت، بسیار ساده تر از هوش مصنوعی “باهوش سخت” است. برای تجربه لذت بخش از سختی بازی، بازیکن باید فرصت عکس العمل و مبارزه با دشمنان را داشته باشد. این خود نیازمند این است که دشمنان از قوانینی پیروی کنند که از بازیکن انتظار می رود دنبال کند. مهمترین منفی وجود “Stun Lock” ملال آور در بازی است. توضیح کوتاه که معمولا در بازی ها، بعد از خوردن ضربه از دشمنان کارکتر شما برای لحظاتی کوتاه گیج می شود و شما کنترل بر کارکتر را از دست می دهید. در این موارد معمولا حملات دیگر بی تاثیرند تا شما فرصت عکس العمل پس از بازگشتن کنترل کارکتر را داشته باشید. در این بازی متاسفانه زیاد پیش می آید که پس از گیج شدن تا چندین ضربه دیگر شما هیچ کاری نمی توانید بکنید، فقط باید تماشا کنید که از این سمت به آن سمت پرت می شوید.

ICEY

مورد بعدی داشتن تاخیر در حرکات کارکتر شماست. Icey می تواند با فشردن دکمه ای مسافت کوتاهی را در طول مرحله حرکت کند. اگر با استفاده از این حرکت در زمان مناسب از حرکت دشمنان جاخالی بدهید فرصت کوتاهی دارید تا ضدحمله ای قوی را انجام دهید. ولی در بسیار موارد این حرکت انجام نمی شود با وجود اینکه به نظر شما به موقع جاخالی داده اید. فشردن دکمه ضدحمله هم به زمان بندی بسیار دقیق نیاز دارد تا حدی که به نظر می آید قبل از ظاهر شدن ایکون ضدحمله باید دکمه را فشار داد! این خود انجام این حرکت را به ریسک تبدیل می کند که ارزش ندارد. این تاخیر در انجام حرکات مبارزات را بسیار سخت می کند. در حرکتی بسیار عجیب، بازی فقط در برخی موارد با ظاهر کردن علامت تعجبی قرمز شما را از حمله دشمن خبر دار می کند، ولی برخی موارد به صورت دلبخواهی! حتی امکان دارد که دشمن مقابل یک حرکت خاص را دوبار پشت سر هم انجام دهد و فقط یکبار علامت اخطار ظاهر شود! مورد آخر این است که فقط دشمنان امکان گیج کردن شما را دارند، ضربات شما هیچ تاثیری بر فنون چند ضرب دشمنان ندارد. این خود موجب این می شود که در حین گیر کردن در انمیشن فنون خود، ضربه ای از دشمن نوش جان کنید و قبل از انجام کامل چند ضرب به گوشه ای پرتاب شوید.

ICEY

این اشکالات واقعا تاسف برانگیز است چون بازی در تمام موارد دیگر بسیار عالی کار شده است. گرافیک، داستان کلی بازی، صدا گذاری و موسیقی و حتی سیستم اصلی مبارزات کاملا مناسب و بی اشکال هستند. بازی حتی در ساده ترین کار، یعنی تلف نکردن وقت بازیکن عاجز است. قبل از یکی از Boss های اصلی بازی، شما باید از 2 اتاق عبور کنید، به راهنما گوش دهید، 10-20 ثانیه صبر کنید تا فرصت انتخاب در مورد رفتن به سمت Boss داده شود (چند بار بگویید نه تا با عکس العمل جالب راهنما مواجه شوید)، به بالای اتاق مبارزه بپرید، Cut scene معرفی Boss را ببینید و شروع به مبارزه کنید. اگر بمیرید باید تمام این قسمت ها را از اول انجام دهید! با توجه به اینکه این Boss سخت ترین Boss بازی است چندین بار طی کردن این قدم ها بسیار کلافه کننده می شود!

در پایان توصیه من این است که بازی را بر روی درجه آسان شروع کنید و سعی کنید به نکات منفی توجه نکنید ( این کار بسیار سختی است!)، در این صورت با یک تجربه بسیار تازه و جالب مواجه خواهید شد. با کمی پیش روی متوجه خواهید شد که چه فرصت خوبی برای ساخت بازی عالی از دست رفته است…

مجموع امتیاز - 6

6

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
داستان و روال بسیار خاص و جذاب که به تنهایی ارزش امتحان بازی را دارد
گرافیک مناسب با فضای بازی، موسیقی سریع و پرشور!
سیستم اصلی مبارزات خوب
نقاط ضعف:
سختی بیش از حد و نامعقول که تجربه کل بازی را زیر سوال برده

User Rating: Be the first one !

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا