بحث و تبادل نظر در مورد سری Resident Evil

نیما ردفیلد

کاربر سایت
Sep 22, 2009
454
نام
نیما
واقعا از لطفتون ممنونم.اولا اینکه اون کتابها رو من ندارم که ترجمه کنم.اگه هم گیر بیارم فکر نمی کنم که وقت کنم.چون فعلا برای همین تاریخچه هم وقت کم آوردم و ممکنه که کمی طول بکشه.ولی منتظر باشید.چون بهتون قول دادم.در ضمن این کتابها رمان های نوشته شده از روی بازیها هستند و داستان جدیدی ندارند.یعنی همه ی شما داستانشون رو می دونید.
در مورد شخصیتهای مخفی رزیدنت اویل 4 هم باید بگم که من هم اونا رو از توی سایت یوتوپ دیدم که به قول شما هیتلره.(بسته است.) و راه دیگه ای هم برای دیدنشون نیست.واقعا متاسفم.راستی امیر جان تو از کجا وسکر رو باز کردی؟میشه لینکش رو بدی؟
اون قسمت رزیدنت اویل 0 رو هم رد کردم.الآن هم یک جای دیگش موندم.در عمارت من دو تا مجسمه ی سیاه و سفید پیدا کردم که باید روی یک ترازو هم وزن بشن.ولی نمیشن!بعدش هم درهایی که جلوشون با شمشیر بسته بود رو هم باز کردم و معمای شطرنج ها رو هم حل کردم.بعدش یک بال سیاه گرفتم و اون رو با مجسمه ی سیاه رنگ ترکیب کردم.ولی باز هم سنگینتر از سفید شد.توی یک در دیگه که جلوش شمشیر بود هم یک ستون بلند هست که بالای اون یک چیزی است.و باید جعبه ای رو از طبقه ی بالا جلوش قرار بدهیم تا بتونیم برشداریم.ولی آسانسوری که جعبه روشه خرابه و دستگاه روی دیوار که فعالش می کنه هم باطری می خواد که من ندارم.در یک در دیگه که جلوش شمشیر بود هم یک منطقه ی دایره ای شکل است که یک نردبان داره و پایینش هم دستگاهی است که 3 تا لوح می خواهد که من ندارم.در یک قسمت دیگه هم در پایین چند تا پله گازها راه را بسته اند.چطوری غیر فعال میشن؟کل ساختمون رو گشتم.ولی چیزی پیدا نکردم.
یک وقت فکر نکنید که من خنگم ها!بازیش خیلی فکریه.در کل بازیش زیادی روی گیم پلی متمرکز شده و خیلی داستان رو روایت نمی نه.درست مثل کد ورونیکا.گرچه به نظر من کد ورونیکا گرچه داستانش نسبت به کل بازی کم بود ولی با این حال بهترین داستان و شخصیت پردازی رو در کل مجموعه ی رزیدنت اویل داشت!
راستی در ماجراهای آمبرلا هم بعد از مرحله ی عمارت اسپنسر یک مرحله ی جانبی با ربکا باز می کنه که اولش ربکا کابوس می بینه.ولی وقتی که این مرحله رو تموم می کنم بخش دومش که ادامشه باز نمی شه.مشکل چیه؟همینطور بعد از تموم کردن بخش جیل و کارلوس هم مراخل جانبی که با ایدا و هانک بازی می کنیم باز نشدن.ممنونم.
در ضمن به احتمال 90 درصد کلیر و شری در رزیدنت اویل 6 خضور دارند.گرچه احتمال حضور ربکا-بیلی و کارلوس هم زیاده.ولی دیگه به هیچ وجه در قسمت بعدی کریس-جیل و لیون حضور ندارند.البته اگه کلیر و شری باشند شاید لیون رو هم بیارند.البته فقط به برکت وجود سرکار خانم ردفیلد.البته من این مطلب رو پس از کلی بررسی نوشتم.
 
آخرین ویرایش:

نیما ردفیلد

کاربر سایت
Sep 22, 2009
454
نام
نیما
به به!بالاخره احد جان هم اومد.
یک مطلب جدید ولی تکراری هم بهتون بگم.برای کسانی که احیانا نخوندن.
توی این نسخه ی جدید رزیدنت اویل 5 که قبلا گفته بودم به جز اون سناریویی که راجع به ماموریت کریس و جیل در مخفیگاه اسپنسر در سال 2006 بود یک سناریوی جدید دیگه هم وجود داره.داستان این سناریو پس از نجات پیدا کردن جیل از کنترل وسکر در رزیدنت اویل 5 است و در آن نشان داده میشود که جیل پس از جدا شدن از کریس و شوا با جاش تیم می شود و بقیه ی ماجرا هم که هنوز فاش نشده است.در آخر هم که با یک هلیکوپتر کریس و شوا را نجات می دهند.این سناریو در کل 3 مرحله دارد و شما می توانید بین جیل و جاش یکی را انتخاب کنید.مثل کریس و شوا در بازی اصلی.این هم عکسی از این سناریو:

resident-evil-5_dec17_07.jpg_626.jpg


تازه در حالت مزدورانش 3 تا کاراکتر جدید هم اضافه شدند:بری-ربکا و اکسلا خانم.(بری و ربکا رو آوردند تا هر 5 نفر بازماندگان تیم استارز دور هم جمع بشوند.)



راستی این گزینه ی multi-off که زیر هر پست نوشته به چه دردی می خوره؟
 
آخرین ویرایش:

Mr.Death

دبیر تحریریه بازنشسته
کاربر سایت
May 31, 2006
4,070
نام
احد
(بری و ربکا رو آوردند تا هر 5 نفر بازماندگان تیم استارز دور هم جمع بشوند.)

حالا این جمله ی وسکر معنی پیدا میکنه.

Well , Isn't this On Big Familiy Reunion

راستی این گزینه ی multi-off که زیر هر پست نوشته به چه دردی می خوره؟
باعث میشه چند پست رو با هم نقل قول کنی.
 

JohnnyCage

کاربر سایت
Mar 4, 2009
60
نام
هادی
واقعا از لطفتون ممنونم.اولا اینکه اون کتابها رو من ندارم که ترجمه کنم.اگه هم گیر بیارم فکر نمی کنم که وقت کنم.چون فعلا برای همین تاریخچه هم وقت کم آوردم و ممکنه که کمی طول بکشه.ولی منتظر باشید.چون بهتون قول دادم.در ضمن این کتابها رمان های نوشته شده از روی بازیها هستند و داستان جدیدی ندارند.یعنی همه ی شما داستانشون رو می دونید.
در مورد شخصیتهای مخفی رزیدنت اویل 4 هم باید بگم که من هم اونا رو از توی سایت یوتوپ دیدم که به قول شما هیتلره.(بسته است.) و راه دیگه ای هم برای دیدنشون نیست.واقعا متاسفم.راستی امیر جان تو از کجا وسکر رو باز کردی؟میشه لینکش رو بدی؟
اون قسمت رزیدنت اویل 0 رو هم رد کردم.الآن هم یک جای دیگش موندم.در عمارت من دو تا مجسمه ی سیاه و سفید پیدا کردم که باید روی یک ترازو هم وزن بشن.ولی نمیشن!بعدش هم درهایی که جلوشون با شمشیر بسته بود رو هم باز کردم و معمای شطرنج ها رو هم حل کردم.بعدش یک بال سیاه گرفتم و اون رو با مجسمه ی سیاه رنگ ترکیب کردم.ولی باز هم سنگینتر از سفید شد.توی یک در دیگه که جلوش شمشیر بود هم یک ستون بلند هست که بالای اون یک چیزی است.و باید جعبه ای رو از طبقه ی بالا جلوش قرار بدهیم تا بتونیم برشداریم.ولی آسانسوری که جعبه روشه خرابه و دستگاه روی دیوار که فعالش می کنه هم باطری می خواد که من ندارم.در یک در دیگه که جلوش شمشیر بود هم یک منطقه ی دایره ای شکل است که یک نردبان داره و پایینش هم دستگاهی است که 3 تا لوح می خواهد که من ندارم.در یک قسمت دیگه هم در پایین چند تا پله گازها راه را بسته اند.چطوری غیر فعال میشن؟کل ساختمون رو گشتم.ولی چیزی پیدا نکردم.
یک وقت فکر نکنید که من خنگم ها!بازیش خیلی فکریه.در کل بازیش زیادی روی گیم پلی متمرکز شده و خیلی داستان رو روایت نمی نه.درست مثل کد ورونیکا.گرچه به نظر من کد ورونیکا گرچه داستانش نسبت به کل بازی کم بود ولی با این حال بهترین داستان و شخصیت پردازی رو در کل مجموعه ی رزیدنت اویل داشت!
راستی در ماجراهای آمبرلا هم بعد از مرحله ی عمارت اسپنسر یک مرحله ی جانبی با ربکا باز می کنه که اولش ربکا کابوس می بینه.ولی وقتی که این مرحله رو تموم می کنم بخش دومش که ادامشه باز نمی شه.مشکل چیه؟همینطور بعد از تموم کردن بخش جیل و کارلوس هم مراخل جانبی که با ایدا و هانک بازی می کنیم باز نشدن.ممنونم.
در ضمن به احتمال 90 درصد کلیر و شری در رزیدنت اویل 6 خضور دارند.گرچه احتمال حضور ربکا-بیلی و کارلوس هم زیاده.ولی دیگه به هیچ وجه در قسمت بعدی کریس-جیل و لیون حضور ندارند.البته اگه کلیر و شری باشند شاید لیون رو هم بیارند.البته فقط به برکت وجود سرکار خانم ردفیلد.البته من این مطلب رو پس از کلی بررسی نوشتم.
در مورد مجسمه اگه اشتب نکنم باید یه بال دیگه برای سفیده پیدا کنی که پشت یک کتابخوانه متحرک هست و باید اون کتابخونه رو به جلو هل بدی و اون رو بر داری.بعد از هم وزن کردن مجسمه ها یک درب مخفی باز میشه، درب همان قاب عکس اون پیر کچل هست.اول باید مسئله مجسمه را حل کنی،بقیه مراحل خود به خود به جوابشون میرسی.:cheesygriحالا برو اونجا که حالا حالا ها کار داری(برا گرفتن 3 تا لوح پوستم کنده شد)در ضمن تو این بازی دو سه تا معمای خفن ناک رزیدنتی هست که یکیش تا سفید شدن موهام حلش طول کشید:eek:
در مورد ماجراهای آمبرلا باید تو اون مراحل تمام فایلها را بگیری و با تایم مناسب سه مرحله هر Chapter را به پایان برسونی.حالا این اویل 6 رو که میگی مطمئنی که میاد؟
 

aryan_17_bahal

کاربر سایت
Mar 7, 2009
172
نام
آرین
به به نیما جان و احد جان میبینم که امتحانا تموم شد و موقع احیا کردن این تاپیک فرا رسیده ..... :p:blushing:
خوشحالم این تاپیک دوباره داره جون میگیره ..... منم از این به بعد زنبیلمو میذارم هر روز اینجا .... :biggrin1:
نیما جان دوست عزیزمون cage هم ازم خواسته بود کتابهای اویل رو اینجا بذارم ....
من کتابهارو فقط 4 تاشونو دارم .... سعی میکنم آپ کنم و همینجا براتون قرار بدم .... خودمم یادم نیست اینارو از کجا دانلود کردم .... اینم بگما خداکنه سرکار خانوم کلیر ردفیلد توی قسمت ششم پیداش بشه آخه دلم خیلی براش تنگیده و همینطور شری .... لئون که نگو آخ آخ .....
الان لینک کتابهارو هم اینجا قرار میدم همه استفاده کنند ..... منتظر مطالب طوفانیتون هستم ....
 

aryan_17_bahal

کاربر سایت
Mar 7, 2009
172
نام
آرین
این از کتاب اول به نام The Umbrella Conspiracy :
http://rapidshare.com/files/341557540/MASOUD_ResidentEvilVol.1-TheUmbrellaConspiracy.pdf

کتاب دوم با نام Caliban Cove :
http://rapidshare.com/files/341559959/MASOUD_ResidentEvilVol.2-CalibanCove.pdf

کتاب سوم با نام City Of The Dead :
http://rs747tg.rapidshare.com/files/341560918/MASOUD_ResidentEvilVol.3-CityOfTheDead.pdf

و کتاب چهارم به نام Underworld :
http://rapidshare.com/files/341561524/MASOUD_ResidentEvilVol.4-Underworld.pdf

امیدوارم مفید باشه ..... موفق باشید ..... :love::love:
 

Mr.Death

دبیر تحریریه بازنشسته
کاربر سایت
May 31, 2006
4,070
نام
احد
خوب دوستان همان طور که قول داده بودم قسمت اوب Werker Report II رو تا چند ساعت دیگه قرار میدم.
 

JohnnyCage

کاربر سایت
Mar 4, 2009
60
نام
هادی
به به سلام احد آقا صفا آوردین!:cheesygriبله دیگه به هر حال احد و نیما جون باید این تاپیک را آب بدن تا زنده و سر سبز بمونه.:)arayan_17_baha عزیز این لینکها که دادی ارور میده چیکار کنیم؟
حالا برای داغتر شدن مبحث احد و نیما میخام یه سوالی ازتون بپرسم:به نظر شما مخوف ترین مکانهای رزیدنت اویل از ابتدا تا کنون چه جاهایی هستند؟
به نظر خودم اولین جایی که به ذهنم خطور میکنه یکی اون زندانهای خفن رزیدنت2 هست که بیرکین به شکل تایرانت میاد و اون زندانی رو میکشه!دومی باز هم در رزیدنت2 جایی که کلیر زخمی شده و داخل واگن قطار هست و لیون باید با بیرکین مبارزه کند.سومی قتلگاه فوق العاده مخوف و ترسناک رزیدنت ورونیکا هست.اگه یادتون باشه اونجایی که پله میخوره میره پایین و درب و دیوارش پر از خون هست و وسایل شکنجه و کشتار وجود داره و باید یه اهرم را بچرخونی تا یه تابوت باز بشه و یکهو یه زامبی ازش میپره بیرون و ......:eek:جاهای ترسناک زیاد هست که خوب اگه بخام همه رو بگم خیلی طولانی میشه.از نظر خودم کلا 2 تا از رزیدنتها خوب توانسته اند بوسیله موزیک و صحنه های غافلگیر کننده چاشنی ترس و هیجان را در بازی القا کنند:1- رزیدنت اویل 2 و 2 - رزیدنت اویل کد ورونیکا.;)منتها اگه اینارو احد و نیما جان لطف بکنند و منت سر ما بنهند و به صورت روایی به همراه تصاویر آن مکانها رادر تاپیک بگذارند،هم خیلی مبحث را جذاب میکنه و هم باعث میشه خاطراتمون را دوباره احیا بکنه.امیدوارم که این زحمت را قبول کنند با تشکر:blushing:
 

Mr.Death

دبیر تحریریه بازنشسته
کاربر سایت
May 31, 2006
4,070
نام
احد
بنام خدا

خوب بالاخره بعد از یه مدت تاپیک رو آپدیت میکنم.


July 31, 1978


تابستان 20 سال پیش اولین باری بود که من اونجا رو میدیدم. اون موقع 18 سالم بود.هنوز میتونستم بوی بدی که بر اثر چرخش ملخ های هلی کوپتر به بینیم میرسید رو حس کنم. عمارت از بالا یک ساختمانی عادی به نظر میرسید اما روی زمین چیزی منو وادار میکرد که از نزدیک شدن بهش بترسم. ویلیام بیرکین هم که 2 سال از من کوچکتر بود هیچ چیزی جز مطالعه ی تخقیقاتش براش جذاب نبود.

ما دو روز پیش به اینجا منتقل شدیم. همون روز اونها مرکز اجرایی که به ما تعلق داشت تعطیل کردند. همه چیز میتونه از قبل طراحی شده باشه یا اینکه همه چیز از روی تصادف باشه. تنها کسی که حقیقت رو میدونه اسپنسر هست. اسپنسر از آزمایشگاه آرکلی برای تحقیقاتش در موردT-Virus استفاده میکرد.

وقتی از هلی کوپتر پیاده شدیم , مدیر آزمایشگاه کنار آسانسور ایستاده بود. اسم اون شخص یادم نمیاد . البته زیادم مهم نیست که اون کی بوده و چه درجه ای داشته. از اون روز به بعد آزمایشگاه به من و بیرکین تحویل داده شد. همه ی امکانات آزمایشگاه تحت عنوان رییس مهندسین پژوهشگر در اختیار ما بود. البته این خواسته ی اسپنسر بود که ما به این سمت انتخاب بشیم. ما بدون توجه به مدیر آزمایشگاه از کنارش رد شدیم چون دیگه نقشه ی ساختمون رو حفظ بودم. اون مثل بیرکین بود و این کار رو اهانت تصور نکرد و وقتش برای دیگران اختصاص نمیداد. وجود ما در اونجا بیش از 5 ثانیه باعث میشد که خیلی ها عصبانی بشن. به هر حال مدیر آزمایشگاه هیچ عکس العملی نشون نمیداد.

اون روز ها من جوان خودخواهی بودم و هیچ توجهی به این بی توجهی مدیر آزمایشگاه نکردم. به هر حال من اون زمان به ساز اسپنسر میرقصیدم . مدیر آزمایشگاه اهداف اسپنسر رو بهتر از من میدونست و طبق اصول اون بازی میکرد. وقتی ما داخل آسانسور بودیم بیرکین مشغول مطالعه ی نوشته هایی در مورد Ebola بود. Ebola نوعی فیلوویروس بود که 2 سال پیش در آفریقا کشف شده بود. هنوز هم خیلی ها روی این ویروس کار میکنند که البته میتوانند دو دلیل برای این کارشان داشته باشند بعضی ها به خاطر نجات زندگی و برخی با اهداف شوم.

90 درصد کسانی که به Ebola آلوده میشدند میمردند. در اولین آلودگی , بدن بعد از 10 روز از بین میرفت.این نه واکسن و نه دارویی دارد که اگر به عنوان سلاح استفاده شود به شدت وحشتناک میشود.البته در معاهده ی منع سلاح های بیولوژیکی مطالعه در مورد آنها و استفاده از چنین سلاح هایی ممنوع شده بود. با این حال مطالعه بر بروی ویروس جهت جلوگیری از گسترش چنین سلاح حایی منع قانونی نداشت. البته یک حط باریکی این دو هدف (مطالعه ی قانونی یا غیر قانونی) رو بهم وصل میکنه که باعث میشه هیچ فرقی بین این دو نباشه . چون با مطالعه بر روی ویروس هم به این میرسین که چطوری از ویروس به عنوان سلاح استفاده کنین و چطوری جلوی اون رو بگیرین.

ابن مبتونه این معنی رو بده که هدف ظاهری شما جلوگیری از ویروس باشه اما در اصل شما دنبال چیز دیگه ای باشین. به هر حال بیرکین هیچ علاقه ای به هیچ یک از این دو حالت نداشت. ویروس نواقص زیادی داشت.

اولا اینکه در تماس اولیه با نور آفتاب از بین می رفت و تنها چند روز خارج از بدن میتوانست باقی بماند. ثانیا ویروس زمان کافی برای انتقال به میزبان بعدی را ندارد چون با این انتقال میزبان اولیه خواهد مرد. و بالاخره مایعات و ترشخات بدن مانع از انتقال ویروس میشوند. به هر حال باید توجه کرد که چه اتفاقی می افتد شخص مبتلا به ویروس بتونه بایسته و یا راه برهو یا اگر به صورت ناخودآگاه با کسانی که آلوده نشده اند تماس بگیره! ژن Ebola یک ژن RNA هست. ژن های RNA باعث میشن که ژن های انسان تغییر کند که باعث میشود انسان خاصیتی هیولا گونه و نیمه جاودانگی داشته باشد.

این پدیده یک سلاح انسانی بیولوژیکی خواهد بود که تمامی هدفش رو به عنوان یک انسان از دست داده و میتونه بقیه رو هم مثل خودش آلوده کنه. این خوش شانسی ما بود که Ebola این مشخصاتش رو نمایش نداده بود.ما میتونیم Ebola رو با این ظرفیت مخصوصش به نفع خودمون استفاده کنیم. سازمانی که در اطراف اسپنسر تاسیس شده بود در واقع صاحب اولین سلاح زنده بود. که شرکتی فعال در زمینه ی داروسازی بود که توانایی ویژه ای در زمینه ی درمان ویروس داشت. اما در خقیقت این شرکت محلی برای تولید سلاح های بیولوژیکی بود. به نظر میرسید کشف سلول مادر که میتونست ژن ها رو تغییر بده باعث شروع کننده ی همه ی اینها بود.

به منظور تولید سلاح های زیستی انسانی از ویروس مادر ما باید بک نوع دیگری رو با یک ویژگی مخصوص گسترش میدادیم.. این همان پروژه ی T-Virus بود. ویروس مادر از ویروس های RNA بود. ویورس های RNA بدین جهت شناخته شدن که توانایی تغییر دارند. این ویژگی به ما این اجازه رو میداد که اونها رو دست کاری کنیم و قابلیت هاش رو بهبود ببحشیم.

بیرکین در آرزوی این بود تا ویروس مادر تغییر یافته رو با ژن های Ebola ترکیب کنه تا ویژگیش رو بهبود ببخشه. نمونه ای از ویروس Ebola به دست اون تو آزمایشگاه رسید. حتی بیرکین هم چشم هاش رو از اون برگردوند.

ما هیچ چیزی در مورد اون دختر نمیدونستیم. اون بزرگترین راز آزمایشگاه بود. گزارشات نشون میداد که این دختر از همون اولینروزهای ساخته شدن اینجا در این مکان بوده. این دختر 25 سالش بود. کسی نمیدونست که اون کیه و چرا اینجاست. اون یک نمونه ی زنده ی آزمایشگاهی بود برای توسعه دادن به T-Virus بود. تحقیقات از تاریخ دهم November 1967 شروع شد و به مدت 11 سال بهش ویروس تزریق شد

بیرکین چیزی زیر لبش میگفت. معلوم نبود که آیا نفرین میکنه یا تعریف؟ ما میدونستیم که دیگه راه برگشتی نیست. ما باید تحقیقات رو با موفقیت به پایان ببریم یا مثل این دختره میشیم؟ البته , ما هیچ انتخابی نداریم. با دیدن اون روی تخت بیمارستان چیزی وجدان ما رو تکون میداد.آیا این بخشی از نقشه ی اسپنسر هست؟
 
آخرین ویرایش:

aryan_17_bahal

کاربر سایت
Mar 7, 2009
172
نام
آرین
به به سلام احد آقا صفا آوردین!:cheesygriبله دیگه به هر حال احد و نیما جون باید این تاپیک را آب بدن تا زنده و سر سبز بمونه.:)arayan_17_baha عزیز این لینکها که دادی ارور میده چیکار کنیم؟
حالا برای داغتر شدن مبحث احد و نیما میخام یه سوالی ازتون بپرسم:به نظر شما مخوف ترین مکانهای رزیدنت اویل از ابتدا تا کنون چه جاهایی هستند؟
به نظر خودم اولین جایی که به ذهنم خطور میکنه یکی اون زندانهای خفن رزیدنت2 هست که بیرکین به شکل تایرانت میاد و اون زندانی رو میکشه!دومی باز هم در رزیدنت2 جایی که کلیر زخمی شده و داخل واگن قطار هست و لیون باید با بیرکین مبارزه کند.سومی قتلگاه فوق العاده مخوف و ترسناک رزیدنت ورونیکا هست.اگه یادتون باشه اونجایی که پله میخوره میره پایین و درب و دیوارش پر از خون هست و وسایل شکنجه و کشتار وجود داره و باید یه اهرم را بچرخونی تا یه تابوت باز بشه و یکهو یه زامبی ازش میپره بیرون و ......:eek:جاهای ترسناک زیاد هست که خوب اگه بخام همه رو بگم خیلی طولانی میشه.از نظر خودم کلا 2 تا از رزیدنتها خوب توانسته اند بوسیله موزیک و صحنه های غافلگیر کننده چاشنی ترس و هیجان را در بازی القا کنند:1- رزیدنت اویل 2 و 2 - رزیدنت اویل کد ورونیکا.;)منتها اگه اینارو احد و نیما جان لطف بکنند و منت سر ما بنهند و به صورت روایی به همراه تصاویر آن مکانها رادر تاپیک بگذارند،هم خیلی مبحث را جذاب میکنه و هم باعث میشه خاطراتمون را دوباره احیا بکنه.امیدوارم که این زحمت را قبول کنند با تشکر:blushing:

cage جان من لینکارو چک کردم مشکلی نداشت که راحت دانلود میشد .... اکانت دوستمو گرفتم در رپیدشیر آپلود کردم که حالا حالا ها بمونه ..... این احد و نیما نباشند که ما هیچی از اویل متوجه نمیشیم که .... اگر ترجمه این دوستان و مطالبشون نبود مونده بودیم چه اتفاقاتی افتاده .... واقعا خسته نباشند ..... :love::blushing:
مخوف ترین مکانهای بازی به نظر خودم یکی همون مکانی که زندانها قرار دارند در اویل 2 که واقعا جای خفیه ..... یادم نمیره اون زامبی که شبیه قورباغه هم هست از شیشه چطوری میپره بیرون .... :eek: دیگه اونجایی که یه راهرو هست میخوره به قسمتی که هلیکوپتر سقوط کرده اونجا هم جای خفیه .... اویل 1 که اینقدر جای خف زیاد داره که اصلا نمیشه گفت ... از سر تا تهش خفن و ترسناکه .... اویل 3 راهروی کلیسا .... پارک جنگلی .... خیابان محوطه پلیس راکون سیتی و ....
البته اینو باید بسپریم دست احد و نیما ببینیم اونا نظرشون چیه ..... اگر شرحی کامل از این فضاها برای ما بنویسند ممنونشون میشیم ..... :love::love::blushing::blushing:
 

JohnnyCage

کاربر سایت
Mar 4, 2009
60
نام
هادی
احد جون بابت آپدیت جدیدت ممنون.:love:ولی سوال منو جواب ندادی،نظرت راجع به این ایده من چیه؟arayan عزیز به خاطر لینکها ازت ممنونم .هر چند من آخرش نتونستم بیشتر از یه لینک رو دان کنم:cheesygriمکانهایی رو هم که تو گفتی جزء ترسناک ترینهاست،ولی اینها رو احد و نیما اگه قبول کنند و با تصاویر نشون بدهند خیلی عالی میشه!:biggrin1:
 

Mr.Death

دبیر تحریریه بازنشسته
کاربر سایت
May 31, 2006
4,070
نام
احد
احد جون بابت آپدیت جدیدت ممنون.:love:ولی سوال منو جواب ندادی،نظرت راجع به این ایده من چیه؟arayan عزیز به خاطر لینکها ازت ممنونم .هر چند من آخرش نتونستم بیشتر از یه لینک رو دان کنم:cheesygriمکانهایی رو هم که تو گفتی جزء ترسناک ترینهاست،ولی اینها رو احد و نیما اگه قبول کنند و با تصاویر نشون بدهند خیلی عالی میشه!:biggrin1:

با سلام به دوستان خوبم

خوب اول باید به خاطر دلگرمی که به بنده میدین باید ازتون تشکر کنم. د مورد Wesker's Report II هم باید بگم که به صورت بخش بخش قرار میدم و اون هم یک در میون.

و اما در مورد قسمت های ترسناک

سعی میکنم یک مقاله در موردش بنویسم. فکر کنم اینطوری شما راضی باشین.
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر