بررسینینتندو سوییچ

نقد و بررسی Typoman: Revised

عنوان «Limbo» در سال ۲۰۱۰ میلادی منتشر و تبدیل به یکی از متفاوت‌ترین و بهترین بازی‌های نسل شد. عنوانی که با استفاده از فضای تاریک و رعب‌آور برزخ، داستان متفاوت و گیم‌پلی جذاب خود، موفق شد در دل منتقدان و بازیکنان جای گیرد و استانداردهای جدیدی را در سبک پلتفرمینگ به وجود آورد. عناوین زیادی بعد از آن دست به تقلید یا الهام گرفتن از لیمبو زدند. بازی‌هایی مثل «Nihilumbra» و «The Silent Agent» از جمله عناوینی هستند که با الهام گرفتن از لیمبو منتشر شدند. حال در سال ۲۰۱۸ عنوانی با نام «Typoman: Revised» توسط استودیو «Brainseed Factory» منتشرشده که حس و حالی شبیه به لیمبو دارد و ما در ادامه مطلب قصد داریم به نقد و بررسی این عنوان و موفقیت یا عدم موفقیت آن بپردازیم.

 width=810 height=456 />در آخر الزمان، Typoman در حالی که دست‌وپای خود را از دست داده‌ است، در مکانی نامشخص به هوش می‌آید و ماجراجویی خود را برای یافتن دست و پایش و رهایی از دنیا آخرالزمانی و برزخ طور بازی، شروع می‌کند. از همان شروع اولین چیزی که به ذهن شما می‌آید، لیمبو است. طیف گسترده رنگ‌های خاکستری و سیاه، نبود دیالوگ و سکوت مطلق چاشنی اصلی Typoman هستند. حتی شخصیت اصلی هم با وجود این که از کنار هم قرار گرفتن حروف انگلیسی تشکیل شده، همانند شخصیت لیمبو، دارای ضعف و ناتوانی است. گویا سازندگان بازی یک تقلید مستقیم از دنیا و فضا سازی لیمبو انجام داده‌اند و اگر به ما نمی‌گفتند سازنده این عنوان استودیو Brainseed Factory است، خیال می‌کریدم تیم «Play Dead» تایپومن را ساخته‌است. البته این تقلید مستقیم همان طور که انتظار می‌رود دارای نقاط قوت و ضعف متفاوتی است. شروع بازی هر چند جالب و گیرا به نظر می‌رسد اما در ادامه روند بازی و داستان دارای نکته خاصی نبوده و در نهایت در زیر سایه لیمبو قرار می‌گیرد. هر چند در طول بازی سعی می‌شود اشاره‌هایی به نبرد نور و روشنایی در مقایل تاریکی و سیاهی شود، اما در نهایت نکته جدیدی و خاصی را بازگو نمی‌کند. البته تایپومن تا حدودی در القا حس تنهایی، ناامیدی و سر چشمه امید با کمک نور موفق بوده، اما این‌ها نکاتی نیستند که برای ما تازگی داشته ‌باشند و عملا تکرار فرمولی است که قبلاً در «الن‌ویک» و «لیمبو» استفاده شده است.</p><p style= width=810 height=456 />در بعد گیم‌پلی شاید بتوان گفت، تنها قسمتی است که سازندگان بازی دست به خلاقیت زده و از ایده نسبتا جدیدی استفاده کرده‌اند. ساخت کلمات ایده جدید سازندگان بازی برای حل پازل‌ها و معماها و حتی از بین بردن دشمنان است. تقریبا می‌توان گفت در طول ۲ ساعتی که تمام کردن بازی زمان می‌برد، نود درصد مواقع مشغول ساخت کلمات متفاوت برای عبور از مراحل بازی و پازل‌ها بودیم. به این صورت که در هر صحنه از مراحل بازی، تعدادی حروف به هم ریخته در جلو شما قرار می‌گیرد و با مرتب کردن آن‌ها و ساخت یک کلمه جدید، باید از سد موانع عبور کنید. به عنوان مثال در یکی از مراحل با ساخت کلمه «باران» می‌توانید آتش را خاموش کرده و از آن مرحله عبور کنید یا با استفاده از کلمه «بالا» دیواری که در پیش‌ روی شما قرار دارد را حرکت دهید. هر چند این ایده نسبتا جالب به نظر می‌رسد، اما تکرار مداوم آن در طول بازی رفته‌رفته از جذابیت آن کاسته و در نهایت به عملی کسل کننده و تکراری تبدیل می‌شود. هر چند که بازی هم قبل از آن که به صورت کامل جذابیت خود را از دست بدهد، به اتمام می‌رسد. در شروع بازی سازندگان از پازل‌های نسبتا معقولانه و جذابی استفاده کرده‌اند، اما در اواخر بازی این روند کاملا عوض شده و شما باید کلمات تقریبا سختی را بسازید که نه تنها کمکی به افزودن چالش به بازی نکرده بلکه بیشتر باعث خسته‌کردن بازیکن می‌شود. بعد از پایان بازی هم تایپومن هیچ نکته خاصی برای افزودن ارزش تکرار ندارد و عملا بعد از پایان یافتن بازی هیچ چیزی باقی نمی‌ماند که شما را علاقه‌مند به تکرار آن کند.</p><p style= width=810 height=456 />تایپومن در بخش گرافیک حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. هر چند باز هم همان مسئله تقلید از لیمبو، در این بخش هم به چشم می‌خورد، اما اگر تقلید هم در نظر بگیریم، تایپومن یک تقلید چشم‌نواز و زیبا است. سازندگان با استفاده از رنگ‌های سیاه و خاکستری بستر اصلی بازی را ساخته‌اند و با افزودن رنگ‌هایی روشن مثل زرد، روشنایی و حس امید را ایجاد کرده‌اند. لحظات زیادی را در طول بازی مشغول نگاه کردن به فضا و اتمسفر زیبای بازی بودم. از بعد تکنیکی، کنسول نینتندو سوییچ به راحتی و بدون هیچ مشکلی از پس اجرا بازی بر می‌آید و در طول بازی هیچ نکته خاص تکنیکی که باعث کاستن از تجربه روان بازی شود، به چشم نمی‌خورد. صداگذاری و موسیقی‌های بازی هم همانند گرافیک، در سطح قابل قبولی قرار دارند. در طول بازی قطعات متفاوتی برای مراحل در نظر گرفته شده ‌است که در زمان و مکان مناسب پخش می‌شوند. به این صورت که اکثر مراحل در سکوت کامل دنبال می‌شود و هنگامی که قرار است اتفاق خاصی رخ دهد، قطعه‌ای که کاملا با شرایطی که پیش روی شما قرار دارد، پخش می‌شود. قطعاتی که اندکی حس امید را در شما ایجاد خواهند کرد یا باعث ایجاد حس ناامیدی و تنهایی می‌شوند. صدا گذاری هم مکمل قطعات گوش‌نواز تایپومن است. صدای کشیده‌شدن آهن بر روی زمین، قدم‌های تایپمومن، خرد شدن شیشه ازجمله صداهایی هستند که در سکوت مطلق به گوش می‌رسند و حس عجیب و البته خوبی را در شما ایجاد خواهند کرد.</p><p style=تایپومن یک تقلید مستقیم از روی لیمبو است. داستان و فضای بازی بدون هیچ‌گونه نوآوری کاملا به صورت مستقیم از لیمبو کپی شده‌ است. در بخش گیم‌پلی هم سازندگان بازی سعی کرده‌اند با استفاده حروف مختلف و ساخت کلمات برای گذر از پازل‌ها و موانع استفاده کنند تا کمی تایپومن را از لیمبو بودن، متمایز کنند. هر چند ساخت کلمات در ابتدا جالب و سرگرم کننده به نظر می‌رسد، اما در مراحل پایانی بازی، عملا به سیستمی خسته‌کننده تبدیل می‌شود. تایبومن تنها در بخش گرافیک و صداگذاری است که کم نقص عمل کرده و در مجموع موفق می‌شود عنوانی خوب و ارزشمند برای یک ‌بار تجربه را ارائه دهد.

نویسنده: بهرام بی غرض

نقد و بررسی بازی Typoman: Revised بر اساس نسخه ارسالی سازنده برای وبسایت بازی‌سنتر نوشته شده است.

مجموع امتیاز - 7

7

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
موسیقی زیبا
طراحی هنری عالی
ایده استفاده از حروف برای ساخت کلمات
نقاط ضعف:
تقلید بیش از حد از عنوان Limbo
خسته کننده‌شدن بازی در مراحل آخر
کوتاه و بدون ارزش تکرار

User Rating: Be the first one !

بهرام بی غرض

Journalist and Video game critic at @bazicenter and @bazinama | XBL gamertag: Bahram

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا