مقالات

نگاهی به اولین نمایش Cyberpunk 2077

پس از مدت‌ها انتظار، استودیو «CD Projekt Red» از عنوان مورد انتظار «Cyberpunk 2077»، در نمایشگاه «E3 2018» پرده برداشت. هر چند نمایش بازی چیزی نبود که طرفداران انتظار آن را داشتند چرا که به جای یک دموی طولانی، تریلری نسبتا کوتاه پخش شد که چیزی از گیم‌پلی بازی نیز در آن وجود نداشت. هر چند ساعاتی بعد مشخص شد که یک نمایش اختصاصی طولانی از گیم‌پلی بازی به نمایش درآمده و سیل تحسین منتقدین را نیز به همراه داشته است. حال پس از گذشت چندین هفته، این دمو به صورت عمومی پخش شده و طرفداران استودیو و سایر بازیکنان نیز می‌توانند گوشه‌ای از آخرین ساخته این استودیو خلاق را دیده و با دنیای جدید ساخته شده توسط آن‌ها آشنا شوند. در این مطلب، نظر تعدادی از اعضای تحریریه بازی‌سنتر در مورد دموی به نمایش درآمده را مشاهده خواهید کرد.

بهرام بی غرض

پس از ماه ها انتظار و نمایش بازی پشت در های بسته بالاخره استودیو «CD Projekt Red» از آخرین ساخته خودش پرده‌برداری کرد. نمایش 45 دقیقه‌ای بازی دارای نکات بسیار زیادی بود که در ادامه قصد دارم به قسمتی اندک از نکات قابل توجه اشاره کنم. اولین چیزی که در نمایش بازی قابل توجه بود، دنیا فوق‌العاده‌ای است که CDPR خلق کرده. دنیا بازی بدون شک چندیدن سال از تمام عناوین خلق شده تا به امروز یک قدم جلوتر است. در هر صحنه از نمایش بازی شاهد صد ها NPC بودیم که به گفته راوی توضیح دهنده بازی، دارای هدف و زندگی اختصاصی خودشان هستند. چیزی همانند «GTA V» اما با وسعتی ده ها برابر بیشتر نسبت به آن. به گفته راوی، CP به شما اجازه خواهد داد تا با هر کدام از این شخصیت ها تعامل کنید و در مسیر زندگی آن‌ها نقشی داشته باشید. جدا از NPC ها تعامل با محیط به شکل دیوانه‌ کننده‌ای در بازی وجود دارد. در صحنه‌ای از نمایش شاهد به نمایش آمدن تبلیغی در یکی از بیلبورد های شهر بودیم و بعد از آن شخصیت اصلی به دنبال تبلیغ موجود در بیلبورد رفت و از آن استفاده کرد. از این دست موارد در دنیا بازی فراوان خواهد یود. به شخص علاقه‌دارم بعد از عرضه بازی فقط در قسمتی از شهر ایستاده و تماشاگر زندگی مردم باشم. شاید بتوان گفت، CDPR یکی از پویاترین عناوین جهان‌باز را خلق کرده‌است. از این موارد که بگذریم، در بقیه موارد هم سایبر پانک نوید دهنده عنوان فوق‌العاده‌ای است. گرافیک بازی هر چند همانند دنیا آن چندین سال جلوتر از بازی‌های موجود در نسل هشتم نیست، اما در نمایش جزو بهترین‌ها بود. مخصوصا تخریپ‌پذیری محیط. در صحنه آغازین نمایش شاهد تخریب‌پذیری فوق‌العاده دیوار ساختمانی بودیم که با توجه به قدرت هر گلوله به شکل واقعگرایانه‌ای تخریب می‌شد. یکی دیگر از نکات قابل توجه در بخش بصری، فضا‌های باز است که در آن توجه به جزیئات و مدل‌سازی شخصیت‌ها قابل تقدیر است. در بعد گیم‌پلی هم CP همانند ادامه‌ای است که از «Deus Ex: Human Revolution» انتظار داشتیم. شخصیت‌ اصلی بازی دارای قدرت های مختلفی‌است همانند آرام کردن زمان یا زوم کردن که در نمایش شاهد آن بودیم. اسلحه‌های CP هم یکی دیگر از بخش‌های خلاقانه آن به شمار می‌رود. شاهد آن بودیم که هر کدام از اسلحه‌ها دارای قدرت خاصی هستند. مثلا یکی از آن ها با نام «Smart Gun» همانند نمونه مشابه آن در عنوان «Titanfall» بعد از شلیک دشمن را جهت‌یابی کرده و تیر های تغییر جهت می‌دهد تا به دشمن اصابت کند. در نهایت هم باید اشاره کرد که ده‌ها راه ممکن برای انجام بازی وجود دارد. از مخفی‌کاری گرفته تا کشت‌ و کشتار و حتی استفاده از قدرت مالی و هک کردن دشمنان و انجام ماموریت بدون هیچ‌گونه دردسر. و در آخر بخش داستانی که با توجه به آن چیزی که ما دیدیم، دارای لایه‌های فراوان و پیچ خم زیادی است. این طور که به نظر می‌رسد، این بار قدرت تصمیم‌گیری در بازی به شکل قابل توجه‌ای زیاد است و کوچکترین تصمیمات در داستان بازی تاثیر خواهد گذاشت. نمایش سایبر پانک به قدری خوب بود که صبر کردن برای عرضه آن را مشکل ساخته‌است.

Cyberpunkمحمد زمانی

عرضه و موفقیت شگفت‌انگیز «ویچر 3» از دو نظر حائز اهمیت بود. یکم، ایجاد مسئولیت بیش‌تر برای شرکت «سی دی پراجکت رد» و جلب توجه‌های بی‌شمار گیمرها به این شرکت و دوم، افزایش هایپ و انتظارات گیمرها از بازی‌های آینده این شرکت. به همین خاطر بود که وقتی روز دوشنبه «سی دی پراجکت رد» لایو استریمی را در سایت توییچ تدارک داد و از رونمایی بزرگی برای «سایبرپانک 2077» خبر داد، بسیاری سراسیمه در انتظار این رونمایی نشستند تا بلکه اولین گیم‌پلی عمومی بازی را ببینید. این خواسته برآورده شد و خوشبختانه طرفدارانش را نیز ناامید نکرد. اولین چیزی که در گیم‌پلی 48 دقیقه‌ای بازی با آن مواجه شدیم، سیستم شخصی سازی گسترده و جذاب شخصیت اصلی است که قابلیت‌ها و ویژگی‌های جالبی دارد. پس از شخصی‌سازی شخصیت‌ها و گذر چند دقیقه از گیم‌پلی بازی، گرافیک بازی است که جلب توجه می‌کند. علیرغم‌ اینکه از نظر بصری نمونه‌های مشابه یا حتی بهتری نسبت به آن را دیده‌ایم اما با توجه به وسعت و جزییات بازی خیره‌کننده است. دوربین بازی نیز از همان اوایل تاثیر خود را نشان می‌دهد. دوربین بازی برای تصوری که چند ماه قبل از بازی داشتم، متفاوت بود ولی در نمایش مشخص شد که این زاویه دید، احتمالاً بهترین زاویه دید برای چیزی است که «سی دی پراجکت رد» در نظر داشته. در ماهیت گیم‌پلی «سایبرپانک 2077» شباهت‌ها و نزدیک بودن به سری Deus Ex یا حتی سری فیلم‌های Blade Runner دیده می‌شود. البته، در ادامه نمایش جهان خارق‌العاده و منحصر به فرد بازی را می‌بینیم که با برخی از المان‌های ثابت شده این سبک، ترکیبی جذاب ساخته‌ است. با توجه به گیم‌پلی نمایش داده شده، اگر قرار بر این باشد که یکی از المان‌های بازی ضعیف‌تر یا با فاصله‌ای نسبت به نقاط قوت بازی عمل‌ کند، همچون «ویچر 3» این المان مربوط به مبارزات بازی خواهد بود. البته، ظاهراً مبارزات در خود پیشرفت‌های جالب و قابلیت‌های هیجان‌انگیزی هم دارد و لذت استفاده از برخی سلاح‌های بازی بنظر بسیار زیاد می‌رسد. با این حال، طبیعتاً فاصله‌ی بین مبارزات با ویژگی‌های برجسته بازی در «سایبرپانک 2077» کمتر از این فاصله در «ویچر 3» خواهد بود و از این نظر می‌توان کمی امیدوار بود. یکی از نکات قابل توجه در گیم‌پلی بازی به سیستم ارتقاهای شخصیت و تجهیزات او بر می‌گردد. نحوه‌ی آپگرید کردن هم برای گیمر قابل لمس‌تر است و هم هدف پشت این آپگریدها یعنی فدا کردن ویژگی‌های انسانی با چنین تجهیزاتی را به‌زیبایی به تصویر می‌کشد. اما برجسته‌ترین نکته‌ی این نمایش، پویایی بی‌نظیر دنیای بازی و همینطور NPC های درون آن است. چنین چیزی را در ویچر 3 هم به خوبی مشاهده کرده بودیم و ظاهراً در «سایبرپانک 2077» این ویژگی تکامل‌یافته‌تر شده و باعث خلق یک دنیای کاملاً پویا که گویی زندگی در آن جریان دارد، شده است. دنیایی که می‌تواند تحول و انقلابی در بازی‌های جهان باز ایجاد کند. متوجه نشدم که ماموریتی که در این دمو دیدیم از ماموریت‌های فرعی بازی بوده یا ماموریت‌های اصلی، اما روند آن بسیار جذاب است و با توجه به توضیحات آزادی عمل در انتخاب و پیشبرد مراحل بازی وسیله‌ی بسیار مناسبی است تا گیم‌پلی بازی حالتی پویاتر شود و ارزش تکرار بازی نیز بیش‌تر گردد. طبیعتاً به خاطر علاقه شخصی، دنیای سایبرپانکی این بازی نمی‌تواند همچون دنیای فانتزی ویچر 3 برایم شیرین و لذت‌بخش باشد، با این حال، «سی دی پراجکت رد» با این گیمپلی نشان داد راه و روش ساخت بازی‌های فوق‌العاده و احتمالاً شاهکار را یاد گرفته است و خط و نشانی نیز برای رقبایش کشید. با دیدن این نمایش شاید همه‌ی انتظاراتم از بازی برآورده نشده باشد اما قطعاً برای تجربه‌اش بسیار تشنه‌تر شده‌ام.

محمد شکری

اگر از طرفدارهای ویچر 3 باشید و ساعات طولانی را به انجام این بازی اختصاص داده باشید ، احتمالا « Cyberpunk 2077 » برای شما مثل یک رویا خواهد ماند! اولین نکته‌ای که باید اشاره کنم این هست که واقعا شک دارم کنسول‌های نسل فعلی بتوانند این بازی را با همین کیفیت ارائه کنند و احتمالا چیزی که از بازی مشاهده کردیم، باید مربوط به نسل بعد باشد. با این وجود حتی با کاهش کیفیت گرافیکی و همین‌طور جزییات و پویایی محیط، باز هم شاهد یکی از شگفت‌انگیزترین دنیاهای ساخته شده در صنعت بازی هستیم، هر چند بدون شک نسخه نسل بعد بازی می‌تواند همین کیفیت نشان داده شده را اجرا نمیاد. پویایی محیط در یک کلمه حیرت‌انگیز است، با توجه به تجربه ویچر و چیزی که در این دمو نشان داده شد، می‌توان انتظار محیطی پویا و پر از جزییات داشت که هر بخشی از آن با برنامه ساخته شده و هر شخص (یا حداقل تعداد زیادی NPC مهم)، روند زندگی مخصوص به خود را داشته باشند. بخش دیگری از دمو به سیستم مبارزات اختصاص داشت که اگر سبک بازی یعنی نقش‌آفرینی را در نظر نگیریم، سیستم مبارزات به عنوان یک شوتر با وجود الهام‌ گیری از تعداد عنوان دیگر، بسیار جذاب، سریع و پرهیجان ساخته شده است. ولی با در نظر گرفتن سبک بازی، اوضاع تغییر می‌کند و باید گفت سایبرپانک به عنوان یک نقش‌آفرینی از سیستم مبارزه‌ای بهره می‌برد که بسیار بهتر از سایر عناوین این سبک بوده و از این نظر بخش مبارزات را می‌توان یک نقطه تکامل برای این سبک دانست. با اضافه شدن ارتقاها و دیگر موارد مربوط به قدرت‌های شخصیت که به صورت کوتاه در انتهای دمو به نمایش درآمد، می‌توان انتظار داشت که در بخش مربوط به مبارزات، این بازی بتواند برای ساعات طولانی، بازیکن را مشغول به خود نگاه دارد بدون اینکه روند بازی خسته‌کننده شود. نکته مهم بعدی روند مراحل است، اگر ویچر 3 را بازی کرده باشید از کیفیت بالای ماموریت‌های اصلی و فرعی آن باخبر هستید، با در نظر گرفتن این نکته و مواردی که توسط سازنده در حین دمو گفته شد و همچنین دیالوگ‌های متفاوتی که بر روی صفحه به نمایش درآمد باید انتظار داشت که علاوه بر کیفیت بالای ماموریت‌ها، هر مرحله را بتوان به چندین روش متفاوت به پایان رساند (نه صرفا از طریق دیالوگ، بلکه از نظر نوع پیشبرد بازی) که این امر نه تنها ارزش تکرار بازی را بسیار بالا می‌برد، بلکه می‌تواند به استانداردی جدید برای بازی‌های نقش‌آفرینی جهان باز تبدیل شود. در نهایت با توجه به چیزی که مشاهده شد، اگر محصول نهایی با همین کیفیت بر روی کنسول‌های نسل فعلی اجرا شود، با توجه به کیفیت گرافیکی، بزرگی و پویایی محیط، طراحی مراحل، سیستم مبارزات و نیز هوش‌مصنوعی به نمایش درآمده برای NPC ها، باید گفت سایبرپانک 2077، پا را از مرزهای این نسل فراتر گذاشته و رسما یک عنوان نسل بعدی به شمار می‌آید.

میلاد طاهرنژاد

سه ماه پیش بود که پس از انتظاری پنج ساله، سرانجام اولین تریلر گیم‌پلی «سایبرپانک ۲۰۷۷» در نمایشگاه E3، اما پشت درهای بسته و به‌طور اختصاصی برای رسانه‌های مورد اعتماد «سی‌دی پراجکت» به نمایش درآمد. هنگامی که محدودیت زمانی انتشار اطلاعات به پایان رسید، موجی از واکنش‌های بسیار مثبت را از طرف ژورنالیست‌های صنعت شاهد بودیم که اغلب بازی را در صدر تیترهای خود پیشرو و انقلابی معرفی می‌کردند. نمایشی یک ساعته که به نظر توجه مدیا را بسیار جلب کرده بود و جریان رسانه‌ای، متفق القول از سایبرپانک تعریف و تمجید می‌کرد. اعتماد جامعه‌ی مخاطبان به کیفیت کاری سی‌دی پراجکت و موفقیت چشمگیر ویچر ۳ از یک سو و هیجان ایجاد شده توسط منتقدین از سوی دیگر، ما را برای دیدن نمایش بازی بسیار هیجان‌زده کرده بود. اما چه شد که پس از نمایش عمومی ۲۷ آگوست واکنش برخی مثبت نبود؟ معرفی زود هنگام در کنار سطح انتظار، دو عاملی هستند که شاید باعث شدند تا برخی از ما چندان با نمایش عمومی اخیر تحت تاثیر قرار نگیریم. شاید نمایش طولانی‌تر برای اصحاب رسانه معقول و منطقی باشد، اما نشان دادن ۴۸ دقیقه گیم‌پلی واک‌ترو برای مخاطب عام توجیه چندانی ندارد. جایی که استودیو سعی می‌کند تا گستره‌ای از بخش‌های متفاوت بازی را به نمایش بگذارد و این ریتم کند، با دیدگاه بیننده که پیش‌تر معطوف واژه‌ی انقلابی شده بود، در تضاد است. هرچند که احتمالا ترشح آدرنالین در بخش‌های پایانی نمایش، مبارزات را جالب‌ترین قسمت دمو، برای این دسته از مخاطبان رقم زده. اما نظر نگارنده کاملا متفاوت است. اگر دمو را موشکافی کنیم، بی‌شک این بخش‌های غیراکشن هستند که می‌درخشند و انقلابی به نظر می‌رسند. قسمت‌هایی که سازنده قصد دارد تا شبکه‌های انسانی/سایبرگی حاکم بر بازی را در دنیای شلوغ و زنده‌ی آن نمایش دهد. ریزساختارهای اجتماعی و الگوی رفتاری مثال‌زدنی هوش مصنوعی در هر منطقه با توجه به شرایط، داینامیک‌ترین جهان‌بازی که تا امروز دیده‌ایم را آفریده است. چگونگی اجرایی شدن چنین جهان پویایی به صورت یک‌پارچه روی کنسول‌های پنج ساله‌ی نسل هشتمی جای سوال دارد، اما به نظر این مسیری‌ست که سی‌دی پراجکت و راک‌استار در حال ترسیم برای آینده‌ی بازی‌های ویدیویی هستند. سر مشقی که تلاش شده تا برخلاف رسم سالیان گذشته، تنها بر ارائه‌ی مقیاس بزرگ‌تر نقشه تمرکز نکند و هر چه بیشتر باعث خلق دنیایی قابل تعامل و در جریان شود. این ساختار محیط، بی‌تردید نقطه‌ی عطف نمایش بود، اما دیگر نکته بر جسته را می‌توان در ساختار کوئست‌ها جست‌وجو کرد. ساختار منسجمی که با عنصر انتخاب همراه شده و امضای کاری سی‌دی پراجکت در روایت منشعب را کنار خود می‌بیند. علاوه بر این‌که سیر مدرنیزه سازوکار تصمیم و تاوان را به نحوی جالب تحت تاثیر قرار داده که در دمو بخشی از آن را دیدیم. اما نمایش در بخش‌های اکشن و مبارزات نکته‌ی خلاقانه‌ی پرچم‌داری را همراه نداشت. به‌کار گیری تعدادی از کلیشه‌های ژانر شوتر چون بولت‌تایم سبب شده تا مبارزات حداقل در قسمت ابتدایی به نمایش درآمده، صرفا خوب جلوه کنند و همچنان در این سبک، نمایش هفت سال پیش Prey 2 بی‌‌رقیب باشد. البته ارائه‌ی یک سیستم مبارزات تمام اکشن و Fast Paced در اثری نقش آفرینی قابل تحسین است؛ چنان‌که گان‌پلی و شوتینگ بازی بسیار خوب و سیال به نظر می‌رسند. هرچند که شاید انتظار سیستم مبارزاتی متفاوت و طراحی مراحلی پیچیده‌تر را داشتیم که سازنده پیش‌تر هم با مثال زدن آثار بزرگ Immersive Sim قولش را داده بود؛ جهان بازی هم کمی با انتظارات ما با توجه به تیزر اول متفاوت بود و یک جی‌تی‌ای پادآرمان شهری را در بعد هنری تصویر می‌کرد، اما نکات مثبت یاد شده، پیش‌گام و نسل بعدی هستند و احتمالا در زمان عرضه، سایبرپانک را به یک پکیج کامل و بنچمارک جدید هنر هشتم تبدیل خواهند کرد، چرا که به خوبی می‌دانیم هنر بازی‌سازی نزد سی‌دی پراجکت و تیم جاه‌طلبش است.

علی رضازاده

سال 2012 وقتی برای اولین بار Cyberpunk 2077 معرفی شد و هنوز جادوی خاص CD Projekt RED یعنی The Witcher 3: Wild Hunt را تجربه نکرده بودیم، نمی‌دانستیم قرار است سی دی پراجکت با این صنعت چکار کند، نمی‌دانستیم که تا چه حد قرار است به مخاطب خود احترام بگذارد و برای او ارزش قائل شود، شاید هم از همان اول بعضی‌ از ما شروع کردیم به سر دادن نظر‌های منفی و گفتن این‌که سی دی پراجکت فقط در همان سبک و دنیای ویچر خودش می‌تواند بازی بسازد، چکارش به دنیای سایبرپانک و اقتباس از بازی رومیزی سایبرپانک 2020. ساده می‌گویم، حدود یک‌ سال بعد که اولین تیزر دو دقیقه‌ای منتشر شد و همه ما در آخر با جمله Coming: When it’s Ready روبرو شدیم، تنها می‌توانستیم حدس بزنیم که در چند سال آینده با عنوان ویژه‌ای روبرو خواهیم شد و چگونه سی دی پراجکت می‌خواهد از سبک و روش قبلی خود جدا شود و پا را فراتر، در دنیای سایرپانک بگذارد. آن زمان لحظه‌ای فکر نمی‌کردم روز 27 آگوست 2018 بعد از چند ساعت نگاه کردن به صفحه نمایش و دیدن کدهای مختلف، 48 دقیقه‌ نتوانم رو برگردانم و کار دیگری جز تحسین کردن، انجام دهم و بعد از اتمام‌اش تازه به این فکر کنم که چرا مدت زمان آن کم بود. حالا بعد از دیدن گیم‌پلی سایبرپانک 2077 که تقریبا نمای کلی از این اثر را به تصویر می‌کشد و هنوز قرار است خیلی چیزها تا انتشار نهایی بازی تغییر کنند، باید گفت که هیچ وقت مرز بین دو سبک FPS و آر پی جی باریک‌تر از این نبوده و سیستم انتخاب و نتیجه بازی که سازندگان خیلی خوب آن را در تریلر قرار داده بودند، تاثیر چشمگیری در روند بازی گذاشته و این همان چیزی است که سی دی پراجکت در آن بسیار هنرمند است و اگر تجربه از ویچر 3 داشته باشید می‌دانید که این سیستم چگونه کار می‌کند. نکته جالبی که در تریلر شاهد آن بودیم، به نظر می‌رسد که ماموریت دوم فرعی است و این‌که در پایان مرحله، لول Street Card شخصیت اصلی ارتقا پیدا می‌کرد، دلیلی بر فرعی بودن آن می‌تواند باشد. با این حال اگر ماموریت‌های فرعی ویچر 3 را به یاد داشته باشید، تصور این‌که ماموریت‌های اصلی در سایبرپانک 2077 به چه صورت دنبال خواهند شد، بسیار دشوار است. نکته دیگری که در تریلر بسیار جلب توجه می‌کرد، فضاسازی جالب و پویایویی شهر نایت سیتی است که منسجم بودن بخشی زیادی از آن را تشکیل می‌دهد و این‌که می‌توان به گوشه و کنار شهر بازی بدون لودینگ سر زد، تلاش خیلی خوبی در جهت ارائه یک تجربه یکپارچه و حس کردن یک شهر به صورت کامل و باورپذیر است. سیستم گان پلی بازی که در اکثر دقایق تریلر با آن درگیر بودیم، به بهترین حالت ممکن خودش را نشان می‌داد و خصوصا نمای اول شخص بازی که موجب نگرانی برخی شده بود، با دیدن این تریلر قطعا دلیل این تصمیم بسیار خوب برای بسیاری مشخص شده است و حقیقتا تصور قدم زدن در شهر نایت سیتی هنگام شب از زاویه اول شخص همراه با چراغ‌های نئونی و اضافه شدن چاشنی باران و بازتاب رنگ‌ها در آب‌های جمع شده کف خیابان، بهترین تصویری است که می‌توان از این شهر داشت. در نهایت باید سی دی پراجکت را تحسین کرد و بر می‌گردم به جمله‌ای که این اواخر به دوستانم گفته‌ام: Put Your Trust In CD Projekt RED.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا